از چیاپاس تا غزه: اتحاد میان نظامیگری مکزیک و اسرائیل
مسعود کوچک
این مقاله در نشریهٔ چپگرای La Izquierda Diario منتشر شده است.
نویسندگان مقاله، اعضای جنبش کارگران سوسیالیست مکزیک (MTS – Movimiento de las y los Trabajadores Socialistas de México) هستند.
متن حاضر بر پایهٔ نسخهٔ اسپانیایی و با حفظ جهتگیری نظری و سیاسی نویسندگان MTS، بصورت کوتاه شده و بازنویسی شده تنظیم شده است.
هدف از انتشار این متن، گسترش مباحث نظری درون جنبش کمونیستی ایران و پیوند دادن تجربهٔ مبارزات ضد امپریالیستی و ضد سرمایهداری آمریکای لاتین با نبرد طبقاتی امروز در ایران است.
مسعود کوچک
از چیاپاس تا غزه: اتحاد میان نظامیگری مکزیک و اسرائیل
از دوران “جنگ کثیف” تا امروز و تشکیل “گارد ملی”، اسرائیل نقش آموزش دهنده و تأمین کنندهی نیروهای سرکوبگر دولت مکزیک را بر عهده داشته است. در حالی که دولت شِینباوم خود را “بیطرف” جلوه میدهد، در عمل روابط تجاری، فناوری و امنیتی خود را با دولت صهیونیستی حفظ کرده است. این رابطه، ماهیت امپریالیستیِ “تحول چهارم” را آشکار میسازد و ضرورتِ پاسخ مستقل از سوی کارگران، زنان و جوانان را برجسته میکند.
اسرائیل و مکزیک: اتحادی تاریخی بر پایهٔ دکترین سرکوب
از دههٔ ۱۹۷۰، اسرائیل در مقام آموزشدهنده و تأمین کنندهٔ ابزار سرکوب دولت مکزیک عمل کرده است. از زمان “جنگ کثیف” تا شکلگیری “گارد ملی”، همکاری نظامی، فناوری و امنیتی میان دو کشور ادامه داشته است. در حالی که دولت کلودیا شِینباوم خود را “بیطرف” معرفی میکند، همچنان توافقهای اقتصادی، فناورانه و امنیتی خود با دولت صهیونیستی را حفظ کرده است. این رابطه، ذاتِ پرو امپریالیستی “تحول چهارم” در مکزیک را آشکار میسازد.
اسرائيل و مکزیک: تاریخ یک اتحاد سرکوبگر
پیوند میان مکزیک و اسرائیل با “تحول چهارم” (Cuarta Transformación یا T4) آغاز نشده است، بلکه این دولت تنها تداوم دهندهٔ آن است.
(اصطلاح “تحول چهارم” به پروژهٔ سیاسی ـ دولتی آندرس مانوئل لوپِس ابرادور، رئیسجمهور مکزیک از سال ۲۰۱۸ اشاره دارد، پروژهای که او آن را چهارمین دگرگونی بزرگ تاریخ کشور پس از استقلال، اصلاحات قرن نوزدهم و انقلاب مکزیک میداند.)
از دههٔ ۱۹۷۰ به این سو، هر دو دولت بر پایهٔ منطق “امنیت ملی” اتحادی پایدار برقرار کردهاند.
کتاب نقش اسرائیل در نظامیسازی مکزیک (بهکوشش آراسلِی کورتِس گالان) نشان میدهد که در سال ۱۹۷۹، دولت خوزه لوپِس پورتّییو توافقنامهای برای همکاری نظامی با تلآویو امضا کرد. از آن زمان، ادارهٔ فدرال امنیت مکزیک از تسلیحات ساخت اسرائیل — از جمله تفنگهای گالیل، مسلسلهای دستی اوزی و تجهیزات نظارتی — در “جنگ کثیف” علیه مردمان بومی و دهقانان، جنبشهای دانشجویی و فعالان کارگری و چپگرا استفاده کرده است.
در دهههای بعد، مأموران اسرائیلی ارتش مکزیک را در زمینهٔ ضدشورش آموزش دادند و تجربههای سرکوب در سرزمینهای اشغالی فلسطین را به نیروهای مسلح مکزیک منتقل کردند.
الگوی اطلاعاتی شینبِت — پلیس امنیت داخلی اسرائیل — الهامبخش ایجاد مرکز تحقیقات و امنیت ملی مکزیک (CISEN) و دکترین “دشمن درونی” شد، مفهومی که سراسر ساختار امنیت ملی مکزیک را دربر گرفت.
آنچه در غزه و کرانهٔ باختری بهکار گرفته شده است — از جمله کنترل جمعیت، جاسوسی و مجازات جمعی — به مکزیک صادر گردید و در قالب سیاستهایی با عنوان “برقراری صلح” و “جنگ علیه مواد مخدر” باز تولید شده است.
این شیوهها پایههای سیاست کنونی “امنیت داخلی” را بنا نهادند، سیاستی که امروز با تشکیل گارد ملی بار دیگر چهرهٔ سرکوبگرانهٔ خود را نشان داده است: کنترل اجتماعی، ناپدید سازیهای اجباری و سرکوب پیشگیرانه، همگی زیر پوشش “حفظ نظم عمومی”.
در دورهی حکومتهای کارلوس سالیناس دِ گورتاری و انریکه پِنا نیتو، خرید سلاح و فناوری از اسرائیل بیش از ۱۶۰۰ درصد افزایش یافت است، افزایشی که از استحکام و گسترش وابستگی نظامی و امنیتی مکزیک به دولت صهیونیستی حکایت دارد — وابستگیای که در هماهنگی کامل با سیاستهای امپریالیستی آمریکای شمالی در قبال متحد اصلیاش در خاورمیانه شکل گرفته است.
شرکتهای اسرائیلی: صادرکنندگان فناوری سرکوب
شرکت البیت سیستمز (Elbit Systems)، تولیدکننده و صادرکنندهٔ پهپادهای هرمس و اسکایلارک، ارتش مکزیک را با همان فناوریهای نظارتی تجهیز میکند که در سامانههای کنترل و دیوار حائل غزه بکار گرفته میشوند.
صنایع هوافضای اسرائیل (Israel Aerospace Industries – IAI) نیز رادارها و پهپادهایی را برای نظارت در ایالت چیاپاس و مرز جنوبی مکزیک به فروش رسانده است.
همچنین شرکت سیستمهای بینالمللی امنیت و دفاع (International Security and Defense Systems – ISDS)، نیروهای ویژهٔ مکزیک را در زمینههای “عملیات شهری”و “ضدتروریسم” آموزش داده است و روشهایی را که پیشتر در اردوگاههای تمرکز فلسطینی بهکار گرفته شده، به این نیروها منتقل کرده است.
شرکت پلاسان ساسا (Plasan Sasa)، تولیدکنندهٔ خودروهای زرهی سَندکَت (SandCat)، در عملیاتهایی مشارکت داشته است که طی آنها نقضهای جدی حقوق بشر رخ داده است — از جمله ناپدید شدن ۴۳ دانشآموز مدرسهٔ تربیت معلم آیوتسیناپا، بر پایهٔ تحقیقات و گزارشهای نهادهای حقوق بشری.
در پسِ هر قرارداد، انتقال دانش سرکوب نهفته است: تکنیکهای اشغال نظامی اسرائیل بعنوان سیاستهای “امنیت شهروندی” در مکزیک بازآفرینی و بومیسازی میشوند.
جاسوسی و کنترل شهروندی: الگوی آپارتاید دیجیتال
جاسوسی سیاسی، حلقهٔ تکمیلی این شبکهٔ سرکوب است. از شنودهای تلفنی در ایالت کامپچه در اواخر دههٔ ۱۹۹۰ گرفته تا خرید افزار جاسوسی پگاسوس (ساخت شرکت اسرائیلی NSO Group) و نرمافزار سلبرایت (Cellebrite) از سوی وزارت دفاع مکزیک (SEDENA)، پیوستگی فناورانه و سیاسی روشنی دیده میشود.
این ابزارها — که برای نظارت بر روزنامهنگاران، مدافعان حقوق بشر و جنبشهای اجتماعی بهکار میروند — بازتولید مستقیم الگوی آپارتاید دیجیتال اسرائیلی هستند: مدلی از کنترل جمعیتی به طریق نظارت انبوه و گردآوری اطلاعات بیومتریک.
گزارشها حتی از حضور مأموران پیشین موساد بعنوان مشاور ارتش مکزیک پس از قیام زاپاتیستها در سال ۱۹۹۴ خبر میدهند، امری که گسترش دکترین ضدشورش اسرائیل به آمریکای لاتین را تأیید میکند.
از ترقیخواهی تا زیر سلطهی امپریالیسم
پروژهای که به نام “تحول چهارم” شناخته میشود، در واقع دکترین امنیتی تحمیلشده از سوی آمریکای شمالی را به ارث برده و تعمیق بخشیده است — هرچند آن را در پوشش گفتمان “ترقیخواهی” عرضه می کند.
سیاستهای کلودیا شِینباوم — که تنها پس از هفتصد روز کشتار از واژهی “نسلکشی” استفاده کرد — نشاندهندهی ریاکاری دولتی است که “دیپلماسی انسانی” را با تبعیت از امپریالیسم در هم میآمیزد.
کلودیا شِینباوم در عین دعوت به “صلح دودولتی” (طرحی برای ایجاد دو دولت مستقل، اسرائیلی و فلسطینی)، همزمان مناسبات تجاری، توافقهای نظامی و پیوند خود با شرکتهای مکزیکی و اسرائیلی که از اشغالگری سود میبرند را حفظ میکند.این دوگانگی اخلاقی، بیانگر پروژهای دولتی است که بر نظامیگری داخلی، کنترل اجتماعی و وابستگی فناورانه استوار است.
اسرائیل تنها سلاح صادر نمیکند، بلکه دکترین سرکوبگرانهای را صادر میکند که جمعیت غیرنظامی را بمثابه دشمن داخلی تلقی میکند — همان منطقی که امروز در چیاپاس، مرز جنوبی، نظامیسازی دانشگاهها و سرکوب جنبش دانشجویی به کار گرفته میشود.
چنانکه ساندرا رومرو در مقالهی خود “‹نسلکشیِ فرضی” در غزه، موضع رسمی دولت مکزیک، از ترقیخواهی تا زیر سلطهی امپریالیسم” تحلیل کرده است، دولت کنونی همچنان توافقهای خود با دولت صهیونیستی را بدون تغییر حفظ کرده و با سیاست “راهحل دو دولتی” همسو مانده است، در حالی که آمریکای شمالی — شریک اصلی آن — نسلکشی را تأمین مالی میکند.
برای فلسطینی آزاد، کارگری و سوسیالیستی
دستگاه نظامی، سیستمهای جاسوسی، گارد ملی و سیاستهای ضد مهاجرت دولت T4، همگی حلقههایی از یک زنجیرهاند: نظامیگری داخلی و وابستگی خارجی. تا زمانی که مکزیک روابط خود را با دولتی که پاکسازی قومی علیه یک ملت کامل انجام میدهد، حفظ کند، هیچ استقلال ملیای ممکن نیست.
از سوی جنبش کارگران سوسیالیست (MTS)، موضعی روشن اتخاذ میکنیم: هیچ بیطرفیای میان مردم فلسطین و دولت نسلکش اسرائیل وجود ندارد. ما قطع فوری روابط دیپلماتیک، نظامی و تجاری با صهیونیسم را خواستاریم و همزمان همدستی همهٔ دولتهای آمریکای لاتین — از لولا تا بوریچ، از پِترو تا شِینباوم — را که روابط اقتصادی خود را با سخنرانیهای تو خالی پنهان میکنند، محکوم میکنیم.
جنبش بینالمللی کارگری و همبستگی با فلسطین
در کاتالونیا، کارگران بندر ارسال تسلیحات به اسرائیل را مسدود کردند، در بلژیک، اتحادیههای کارگری راهآهن، حرکت قطارها را متوقف کردند و در ایتالیا، اعتصاب سراسری قدرتمندی که توسط USB و Confederazione Cobas فراخوانده شده بود، حملونقل دریایی، هوایی و ریلی و همچنین کارخانههای فلز سازی و صنایع تولیدی در شهرهایی مانند جنوا، ناپل و میلان را متوقف ساخت.
کارگران بندر بطور آشکار همدستی دولت ملونی با نسلکشی را محکوم کردند، از حمل کانتینرهای مقصد اسرائیل جلوگیری کردند و شعار “دستهایتان را از غزه بردارید!” را در مقابل اسکلههای بندر لیورنو سر دادند. این اقدام، که توسط مجامع اتحادیهای و هماهنگیهای پایهای پشتیبانی میشد، بهروشنی نشان داد که همبستگی با فلسطین از طریق اقدام مستقیم علیه منافع سرمایه و مجتمع نظامی-امپریالیستی تحقق مییابد.
در آمریکای شمالی، پزشکان، معلمان و دانشجویان تحریمهایی علیه شرکتهای مرتبط با صهیونیسم مانند آمازون و ایرباس سازمان دادند، در حالی که صدها هزار نفر خیابانهای انگلستان، هلند، بلژیک، فرانسه و اسپانیا را پر کردند و میلیونها نفر از مراکش تا نپال پرچم فلسطین را برافراشتند.
این جنبش بینالمللی طبقهی کارگر، تنها افق ممکن برای مهار بربریت سرمایهداری را به تصویر میکشد.
فراخوان برای اقدام در مکزیک
در مکزیک، ضروری است که کمیتههای همبستگی در مراکز آموزشی و محلهای کار فعال شوند و از رهبری اتحادیهها خواسته شود که سستی کنونی — که در عمل با سیاستهای دولت شِینباوم و توافقهای او با اسرائیل همسوست — کنار گذاشته شود و بیانیهها به اقدام عملی تبدیل گردد.
ما یک روز بزرگ اعتصاب و تحرکات ملی برای قطع روابط با اسرائیل و مقابله با نظامیگری پیشنهاد میکنیم. به همین دلیل، فراخوان اعتصاب ملی آموزگاران دموکراتیک CNTE در ۱۷ اکتبر را دوباره بازنشر میکنیم و تلاش داریم آن را به تمام مراکز کار و آموزش تعمیم دهیم، تحت پرچم مبارزه بینالمللی و ضدامپریالیستی علیه نسلکشی.
همبستگی، موضع سیاسی است
همبستگی یک ژست اخلاقی نیست ،بلکه یک موضع سیاسی است. مبارزه با دولت نسلکش اسرائیل، بمثابه مبارزه با نظامیگری و تبعیت امپریالیستی در مکزیک است.
از سوی جنبش کارگران سوسیالیست (MTS) و فرکسیون تروتسکیستی – انترناسیونال چهار (FT‑CI)، ما از همان ابتدا جزئی از موج جهانی همبستگی با مردم فلسطین بودهایم و هشدار میدهیم که تنها با مبارزه انقلابی طبقه کارگر در خاورمیانه و بصورت مستقل از منافع امپریالیسم، صهیونیسم و بورژوازی عرب، است که میتوان فلسطینی آزاد، سکولار و سوسیالیستی را برپا کرد و از آنجا به سوی یک فدراسیون جمهوریهای سوسیالیستی خاورمیانه حرکت کرد که دههها ظلم ،استثمار و استعمار امپریالیستی را پایان دهد.
“از رود تا دریا، فلسطین پیروز خواهد شد!”
Comments
از چیاپاس تا غزه: اتحاد میان نظامیگری مکزیک و اسرائیل <br> مسعود کوچک — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>