آقای روزبه!چرانمی روید ونزوئلا زنده گی کنید؟
خدامراد فولادی
آقای روزبه! نخست بگویم که من این سوآل را به وکالت از سوی میلیون ها ایرانی ِ دموکراسی خواه که در حسرت ِ آنچه شما در اروپا و آمریکا دارید و آنها در ایران ندارند مطرح می کنم. شاید به من اعتراض کنید که به چه حقی خود را وکیل ِ میلیون ها ایرانی به حساب می آورید. دلیل ِمن برای این وکالت ، آن مطالبه ی مشترک ِتاریخی ِتاکنون محقق نشده ای است که دست ِکم ازچهل وهفت سال ِ قبل به این سو، میلیون ها انسان ِمحروم از آن را به خیابان ها کشانده و در شعار ِ همیشه گی و عملن جا افتاده ی « مرگ بردیکتاتور» با رویکرد ِ مضمونن معطوف به برقرارباد دموکراسی و آزادی های سیاسی تبلور یافته است. یعنی دقیقن همان ایده آل و مطلوبی که شما نیز دست ِ کم 45 سال ِ قبل برای رسیدن به آن خود را به کوه و دریا زدید تا به آن برسید و خوش بختانه با رسیدن به مطلوب خیالتان از سرکوب و بگیر و ببند و زندان و شکنجه و اعدام کاملن راحت شد. واقعییتی که نه جنابعالی و نه همفکران ِ فرقه گرای تان هرگزنمی توانید آن را کتمان کنید مگر آن که طبق ِ معمول بخواهید نعل ِ وارونه بزنید و پناه بردن به دموکراسی ِواقعن وتاریخن موجودی را که از تمام ِ مزایای ِ سیاسی و اقتصادی ِ آن برخوردار هستید، برای ساکت کردن ِ ایرانی های گرفتار در چنگ و چنگال ِ سرکوبگران، صرفن با هدف ِ جا انداختن ِ شیوه و راه و روش ِ خود محوربینانه ی فرقه گرایان ِ انحصارطلب ِ تمامییت خواه انکار، و قصد وغرض ِضد ِدموکراتیک ِخود را به شهروندان ِ دموکراسی خواه ِ ایرانی تحمیل نمایید. اگر من به دلیل ِوکالت ونیابت ِمشترک المنافعی که بااین جامعه ی محروم از دموکراسی دارم سخن می گویم، شما که موضع ِ مخالف در قبال ِ مطالبه ی ما دارید، یقینن سخنگوی استبدادی هستید که نمونه ی هم اکنون فعال ِ مایشاء آن نه فقط در ایران بلکه در کوبا و کره ی شمالی و چین و روسیه و ونزوئلای تحت ِ دیکتاتوری ِ فردی ِمادورو وجود ِ بالفعل دارد. فرق ِ ما شهروندان ِ محروم از دموکراسی با جناب ِعالی و رفقای همفکر ِتان در این است که ما آن چیزی را مطالبه می کنیم که نداریم، یعنی دموکراسی و آزادی های سیاسی،وشما آن چیزی راانکارمی کنیدو از ما می خواهید دست از مطالبه اش برداریم که خودتان در غرب دارید و از تمام ِمزایای سیاسی- اقتصادی ِ آن بهره مند هستید. اما من به عنوان ِ فردی از این جامعه ی محروم از آزادی های سیاسی، برخلاف ِ شما، با آنکه در ونزوئلای تحت ِسلطه ی مادورو و دار و دسته ی شهرت یافته به «چپ» اش زنده گی نکرده و نخواهم کرد،چنین شخص و چنان حکومتی را که هم در موضعگیری های بین المللی و هم در سیاست های دو جانبه اش با این رژیم موضع کاملن موافقانه با استبداد ِحاکم برایران دارد، به عنوان ِ یک شریک ِ فکری و راهبردی به رسمییت نمی شناسم وهرگز دست ِدوستی با کسی که دوست ِ دشمن ِاین جامعه است دراز نکرده و هرگز هم دراز نخواهم کرد.
آقای روزبه! می دانم که شما و رفقای تان طبق ِ عادت ِ شناخته شده ی فرقه گرایانه تان به پرسش ِ عنوان ِ این نوشتار پاسخ نخواهید داد. اما بدانید که من آن میلیون ها ایرانی ِ محروم از دموکراسی و آزادی های سیاسی را نماینده گی می کنم، در حالی که شما آن میلیون ها ونزوئلایی ِ تحت حاکمییت ِ فردی موسوم به مادورو را نه تنها نماینده گی نمی کنید بلکه دقیقن درتقابل هم با آنها وهم در نتیجه با دمکراسی خواهان ِ ایرانی قلم می زنید و عمل می کنید و این تقابل و ضدییت را نه تنها کتمان نمی کنید، بلکه آن را به مثابه مدال ِ افتخار ِ یک عمر ضدییت تان با دموکراسی و آزادی های سیاسی به گردن هم آویزان کرده اید! نمی دانم کدام جایزه ی نوبل راباید به شما داد، شاید جایزه ی دفاع ِ پنهانی وغیر ِمستقیم ازمواضع ِسرکوبگرانه ی رژیم ِ حاکم بر ایران پاداش ِ مناسبی برای امثال ِ شما باشد!