نظرات در مورد مقالات دیگران 3
برای پرهیز از نوشتن نظرات نامرتبط پای مقالات، به پیشنهاد کابری گرامی و با تشکر از ایشان که نوشتند:
« خوب بود یک جایی داشتیم برای نوشتن نظر در مورد مقالات کمونیستی موجود در اینترنت تا مجبور نباشیم زیر مقالات در مورد مقالات دیگر نظر بنویسیم.
شاید داشتن یک صفحه جدا در روشنگری تحت عنوان “نظرات در مورد مقالات” کمک بود.»
نظرات قدیمی:
درباره این مقاله:
سلاحی به نام ِ فیلترینگ
خدامراد فولاد
—
تزهای این مقاله:
۱ – رژیم جنگ طلب است.
۲ – رژیم بعلت ضد دموکراسی و ضد آزادی بود اینترنت را بست.
۳ – اپوزیسیون ضد دموکراسی، از دموکراسی استفاده میکند علیه دموکراسی.
۴ – اپوزیسیون ضد دموکراسی جنگ را به گردن دموکراسی انداختند.
۴ – اپوزیسیون ضد دموکراسی اگر قدرت بگیرند مثل کوبا و چین و روسیه و کره شمالی ضد دموکراسی خواهد بود.
—
درباره تز ۱
گرچه رژیم جنگ طلب است، اما دموکراسی های امپریالیست غربی هم جنگ طلب هستند.آقای فولادی این حقیقت را پنهان کرده و خودش شده سانسورچی واقعیات.
درباره تز ۲
بنظر نمی آید که کار رژیم در سانسور اینترنت برای حفظ حاکمیتش غلط بود چون امپریالیستهای غربی برای نابودی حاکمیتش از اینترنت استفاده کردند و هنوز هم میکنند. اگر دموکراسی های امپریالیستهای غربی هم احساس کنند که از اینترنت برای نابودی شان دارند استفاده میکنند، حتما اینترنت را محدود میکنند.
درباره تز ۳
استفاده مخالفین دموکراسی از دموکراسی علیه دموکراسی چه اشکالی دارد؟ دموکراسی اگر فقط برای دموکراسی آزادی بگذارد ضد دموکراسی است، نه؟ بعضی ها معتقدند که دموکراسی بد است چون اراذل، اوباش ، قاتلان، استثمارگران، گانگسترها، نژادپرستان و آدم کشها آزادی پیدا میکنند که رای بیاورند و حکومت درست کنند. این نقد کاملا درست است و داریم هر روز مشاهده میکنیم. در حقیقت باید از دموکراسی استفاده کرد و علیه آن سخن گفت. دموکراسی اصلا بدرد نمی خورد. دیکتاتوری هم بدرد نمی خورد، مخصوصا دیکتاتوری پرولتاریای مارکس و انگلس. ولی این باشد برای بعد.
درباره تز ۴
چون دو کشور دموکراتیک به ایران حمله کردند نمیتوان گفت این دموکراسی ها مسئول جنگ نبودند. برای همین اپوزیسیون ضد دموکراسی دروغ نمی گوید.
درباره تز ۵
با جنگ طلبی و سابقه استعمارگری دموکراسی های غربی میتوان نتیجه گرفت که دیکتاتوری کشورهایی مثل کوبا، روسیه، چین، کره شمالی و ایران کاملا قابل درک و قابل فهم و قابل توجیه است چون اگر اینکار را نکنند به برده دموکراسی های غربی تبدیل می شوند.
—
نتیجه گیری:
جنگ دموکراسی با دیکتاتوری و جنگ دیکتاتوری با دموکراسی، جنگ مابین استثمارگران، استعمارگران، آدم کشها، اراذل، شیادان و گانگسترهاست..
—
آنارشیست