ناسیونالیسم و فاشیسم در اوکراین- قسمت دوم: مروری تاریخی
Konrad Kreft, Clara Weiss – برگردان: شاهین شعبانیان
.
مه 2022
.فاشیست های اوکراینی در دوران جنگ سرد
بلافاصله بعد از پایان جنگ جهانی دوم، ادارات جاسوسی و ارتش آمریکا شروع به جذب نازی های عالی رتبه و همکاران نازی برای مبارزه ایدئولوژیک، سیاسی و نظامی علیه اتحاد جماهیر شوروی کردند. فاشیستها و جنایتکاران جنگی از آلمان و اروپای شرقی که مستقیماً در هولوکاست و کشتار میلیونها غیرنظامی شوروی دست داشتند، برای فعالیتهای مخفیانه توسط سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفتند و یا برای رسانههای تبلیغاتی مانند رادیو آزاد در اروپا شروع بکار کردند.
به قول از هری روزیتزکه، که در سیا مسئول عملیات های مخفی در داخل اتحاد جماهیر شوروی بود، “هر حرامزاده ای” از نظر ما خوب بود “تا زمانی که ضد کمونیست باشد”. [۶] شبکهای که سیا در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ در اروپای شرقی و اتحاد جماهیر شوروی ایجاد کرد، بهشدت به شبکههای همدستان نازیها در زمانِ جنگ اتکا داشت.
نقش اصلی را راینهارد گهلن (Reinhard Gehlen) ایفا کرد که سرویس اطلاعات نظامی هیتلر را در جبهه شرقی رهبری می کرد و بعداً اولین رئیس آژانس اطلاعاتی فدرال در آلمان غربی (BND) شد که مسئول عملیات اطلاعاتی خارج از المان بود. از سال ۱۹۴۶، او برای واشنگتن کار میکرد و توانست از ارتباطات قدیمی خود در میان همکاران اوکراینی، در ارتش ضد شوروی ژنرال روسی ولاسوف و سایر شبکه های نازی استفاده کند.
از اولین پروژه های بزرگ سیا برای بی ثبات کردن اتحاد جماهیر شوروی شامل مداخله در جنگ داخلی اوکراین بود. OSS (Office of Strategic Services)، که آژانسِ جاسوسی امریکا پیش از تاسیسِ سیا بود همراه با سرویس اطلاعات مخفی بریتانیا (SIS)، قبل از پایانِ جنگ جهانی، برای کمک و حمایت از جنگ زیرزمینی که توسط ارتش شورشی اوکراین (UPA) و سازمان ملی گرایان اوکراینی-باندرا (OUN-B) به راه انداخته بودند، تدارکات و تسلیحات جنگی شان را تامین کردند. سازمانهای اطلاعاتی امریکا و انگلیس علاوه بر تعلیماتِ نظامی و تسلیحات، در عملیاتی شامل پرواز، با چتر انداختن جاسوسان و خرابکاران به داخل خاک شوروی و لهستان شرکت داشتند. [۷] جنگ چریکی در اوکراین نمونه ای بود از اولین عملیات مشابه که در سراسر جهان توسط سیا در طول جنگ سرد ادامه داشت.
مهم ترین افسر رابط UPA برای سیا، مایکولا لبد (Mykola Lebed) بود که سازمانِ اطلاعات نظامی آمریکا در سال ۱۹۴۶ او را به عنوان “سادیست معروف و همکار آلمان ها” توصیف کرده بود. [۸] در سال ۱۹۴۹، سیا از ورود او به ایالات متحده حمایت کرده و جنایات جنگی او را پنهان کرد. در مهاجرت، او رهبری OUN-Z را بر عهده داشت که شاخه ای جدا شده از قسمتِ باندرا در OUN بود، مایکولا لبد و تشکیلات اش توسط ایالات متحده تامین مالی می شد و او ارتباط بین ایالات متحده و جنگجویانِ UPA را فراهم میکرد.
پس از سال ۱۹۵۳ (سالی که UPA کاملا سرکوب میشود)، لبد در مدیریت انتشارات مهاجرین بنام پرولوگ که تحت حمایت سیا، ادبیات ملی گرایانه، ضد کمونیستی و تجدیدنظرطلبانه تاریخی را منتشر می کرد، مشارکت داشت. از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۷۵، کمپانی انتشاراتی پرولوگ مطالبی را در مونیخ منتشر کرد که فاشیست های اوکراینی را به عنوان مبارزان آزادی علیه کمونیسم نشان می داد و مشارکت آنها را در جنایات جنگی انکار می کرد یا آنها را رد می کرد.
از سال ۱۹۴۳، UPA روی اسطوره “مبارز آزادی دموکراتیک” کار کرده است تا که خود را به عنوان متحد امپریالیسم آمریکا قابل قبول کند. دروغ استاندارد این شد که OUN/UPA برای دموکراسی علیه نازی ها و کمونیست ها مبارزه میکرد.
مورخ سوئدی، پر آندرس رودلینگ، درباره تبلیغات مهاجرینِ فاشیست اوکراینی می نویسد: “خط بین دانش پژوهی و سیاست این مهاجرین اغلب مبهم بود، زیرا دانشمندان ملی گرا تبلیغات و کنشگری را با کار علمی ترکیب می کردند. همکارانِ لبد هرگز جنایات یا کشتار دسته جمعی OUN را محکوم نکردند، چه رسد به اینکه اعتراف کنند که این جنایات اتفاق افتاده است. برعکس، انکار، ابهام، و لاپوشانی کردن فعالیتهای OUN و UPA در زمان جنگ را جنبه مرکزی فعالیتهای فکری خود قرار دادند.” [۹]
برای سالها، این انتشاراتِ پرولوگ “مجرای اصلی قاچاق” ادبیات تولید شده توسط سرویسهای مخفی غربی “به اوکراین شوروی و لویو در غرب اوکراین از طریق لهستان و چکسلواکی بود.” [۱۰]
زمانی که زبیگنیو برژینسکی لهستانی الاصل مشاور امنیت ملی رئیس جمهور جیمی کارتر شد، ایالات متحده بودجه خود را برای تبلیغات ضد شوروی در اوکراین افزایش داد. علاوه بر ادبیات و برنامه های رادیویی، کاست های ویدئویی نیز تولید می شد.
در زمان ریاست جمهوری ریگان، استراتژی بی ثبات کردن اتحاد جماهیر شوروی از طریق تقویت مسئله ملیت ها تشدید شد. سیا مطالبی را تهیه کرد که خطاب به اقوام مختلف در اتحاد جماهیر شوروی بود که گرایش های جدایی طلبانه-ناسیونالیستی را تشویق می کرد. در سال ۱۹۸۳، رئیس جمهور ریگان، رهبر OUN-B و جنایتکار جنگی یاروسلاو استتسکو را در کاخ سفید پذیرفت و متعهد شد: “مبارزه شما مبارزه ماست. رویای شما رویای ماست.” [۱۱]
به قول تاراس کوزیو، مورخ ملیگرای اوکراینی، پرولوگ توانست به لطف حمایت مالی ایالات متحده به اندازۀ ۳٫۵ میلیون دلار تبلیغات در اوکراین شوروی تولید کند. این هزینه برای انتشارات و استفاده از فن آوری های جدید بود، که به گفته کوزیو، “تاثیر زیادی بر حفظ و افزایش فعالیت های ضد رژیم و گروه های مخالف در اواخر دهه ۱۹۸۰ برای آخرین فشار به سوی استقلال اوکراین داشت . [۱۲]
در آلمان غربی،BND، که تعداد زیادی نازیهای سابق در آن فعال بودند، از ملیگرایان تبعیدی در کار ضد شوروی حمایت میکرد. در مونیخ، جایی که مقر BND است، پس از جنگ یک مرکز مهاجران اوکراینی تأسیس شد که ادبیات تبلیغاتی را توزیع می کرد. باندرا و استتسکو، دو رهبر مهم OUN-B نیز با نام های جعلی در آنجا زندگی می کردند. در اکتبر ۱۹۵۹، باندرا توسط KGB شوروی شناسایی شد و در مونیخ به قتل رسید. استتسکو، رهبر تبعیدی OUN-B، تا زمان مرگش در سال ۱۹۸۶ در آنجا زندگی کرد.
بسیاری از محققین دانشگاهی همکاری غرب با فاشیست های اوکراینی را پنهان کرده اند. در طول دهه ۱۹۵۰، کتابهای زیادی درباره جنگ جهانی دوم منتشر شد که نقش همدستان نازی ها در اوکراین و اروپای شرقی را پنهان کرده، یا از آنها تجلیل میکرد. رسانه های عمومی نیز تا حد زیادی سکوت کردند.
کریستوفر سیمپسون، روزنامهنگار آمریکایی، که شبکه نازیهای قدیمی در خدمت سیا را کشف کرده بود، در کتاب خود در سال ۱۹۸۸، در مورد به خدمت گرفتن نازیها در آمریکا و تأثیرات آن بر جنگ سرد، اینچنین اشاره کرد:
” تا همین اواخر، رسانه های ایالات متحده معمولاً در مورد سابقۀ رهبران مهاجر با پیشینۀ نازی، که متهم برای کار کردن برای سیا بودند، سکوت محتاطانه ای اختیار کرده بودند. بر اساس مدارکی، که از طریق قانون آزادی اطلاعاتِ از طبقه بندی سری خارج شده، که در دسترس عموم است مشخص شده که چندین سازمان رسانه های جمعی در این کشور – که در بعضی مواقع در هماهنگی مستقیم با سیا کار می کردند – در ترویج افسانه های جنگ سرد و تبدیل برخی از همکاران تبعیدی نازی در جنگ جهانی دوم به ” رزمنده گانِ آزادی” نقش اساسی داشتند. این نوع مطبوعات، این مهاجرین با پیشینۀ نازی را قهرمانان مبارزه مجدد علیه کمونیسم معرفی میکردند.” [۱۳]
تبلیغات جنگ امروزی که فاشیستهای اوکراین را به عنوان دموکراتهای نمونه و مبارزان آزادی تجلیل میکند، در این سنت قرار دارد.
ظهوراسووبودا پس از ۱۹۹۱
پس از استقلال در سال ۱۹۹۱، اوکراین، مانند بقیه کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق، شاهد ظهور گروه های راست افراطی بود که مانند قارچ روئیدند. این نیروهای راست افراطی توسط قدرت های امپریالیستی و دولت اوکراین تشویق و حمایت شدند.
بازسازی سیستماتیک OUN و UPA در دهه ۱۹۹۰ آغاز شد. در سال ۱۹۹۷، در زمان دومین رئیس جمهور اوکراین، لئونید کوچما، یک کمیسیون دولتی در مورد OUN و UPA ایجاد شد که در آن مورخانی برجسته شرکت داشتند. گزارش های ارائه شده توسط این کمیسیون در سال های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۵ نقش فاشیست ها، به ویژه OUN-B را شستشو داد.
هدف این کمیسیون ایجادِ قانونی بود بر حسب ایدئولوژی که به کهنه سربازان ارتش سرخ و کادرهای نظامی OUN/UPA وضعیت برابر می داد. پیشرفت در بازسازی این نیروها در دوره ریاست جمهوری ویکتوریوشچنکو که در سال ۲۰۰۴ در نتیجه “انقلاب نارنجی” مورد حمایت غرب به قدرت رسید، دنبال شد. او سپس این قانون را تصویب کرد که از طرف دولت به این دو گروه حالت برابری داده شود.
اسووبودا در «انقلاب نارنجی» از یوشچنکو حمایت کرد. رئیس آن، اوله تیاهنی بوک (Oleh Tyahnybok)، که به عنوان یک معاون پارلمانی مستقل انتخاب شد، به بلوک یوشچنکو ناشا اوکراینا (اوکراین ما) پیوست و عضو کمیته بودجه پارلمان شد.
در آن زمان، تیاهنی بوک در مورد کهنه سربازان UPA/OUN-B گفت: “شما علیه مسکولی (اصطلاح تحقیرآمیز برای روس ها)، آلمانی ها، یدها و سایر تفاله ها جنگیدید… مافیای مسکولی – یهودیها در اوکراین از شما بیشتر از هر جریان دیگری می ترسد.” این سخنرانی را می توان در یوتیوب یافت.
در نتیجه فشار عمومی، بلوک یوشچنکو نتوانست تیاهنی بوک را در مقام اش حفظ کند و در همان سال او را اخراج کرد. با این حال، اتهامات جنایی بر ضد تیاهنی بوک برای تحریکات اش رد شدند.
حزب تیاهنی بوک در سال ۱۹۹۱ تحت نام حزب سوسیال-ملی اوکراین (SNPU) از طریق ادغام گروه های مختلف جناح راست و هیئت های دانشجویی تشکیل شد. کمی قبل از انقلاب نارنجی نام خود را به Svoboda (آزادی) تغییر داد.
یوشچنکو بلافاصله پس از روی کار آمدن خود، فعالیتهای گسترده ای برای بازسازی فاشیست های اوکراینی و همکاری آنها با نازی ها را آغاز کرد. در ژوئیه ۲۰۰۵، او “موسسه یادبود ملی” را تأسیس کرد، سرویس مخفی اوکراین SBU (که زمانی بخشی از KGB بود) را به انجام تبلیغات متعهد کرد و از تأسیس موزه اشغال اوکراین بوسیلۀ شوروی سابق حمایت کرد. او به عنوان مدیر موزه، ولودومیر ویاتروویچ را منصوب کرد، که به عنوان یک فعال ملیگرای افراطی، همچنین مدیر مرکز تحقیقات جنبش آزادیبخش، که نهادی در یادبود تشکیلاتِ OUN-B بود، را بر عهده داشت. [۱۴]
چندین مبارز OUN و UPA و رهبران ملیگرا مانند سیمون پتلیورا رسما مورد تجلیل قرار گرفتند و دولت تمبرهای ویژه و سکههای یادبودی با پرترههای آنها تولید کرد.
یوشچنکو در آخرین سال قدرت خود به راست گرایان اطمینان داد که رسانه های جمعی مانند کانال ۵ پوشش تبلیغاتی زیادتری را به اسووبودا خواهند داد. تیاهنی بوک و ایدئولوگ حزب یوری میخالچیشین در برنامه های گفتگوی پر تماشاتری مانند “Velyka polityka” (سیاست بزرگ) و “Shuster Live” ظاهر شدند. به خصوص پس از موفقیت انتخاباتی اسووبودا در غرب اوکراین در سال ۲۰۰۹، این حزب به پوشش رسانه ای گسترده ای دست یافت. [۱۵]
یوشچنکو بناهایی در لویو و ترنوپیل برای بزرگداشت جنایتکار جنگی استپان باندرا احداث کرد. او چندین روز پیش از پایان ریاست جمهوری اش، در سال ۲۰۱۰، اعلام کرد که باندرا یکی از قهرمانانِ ملی اوکراین است. پس از اعتراضات لهستان و اتحادیه اروپا، رئیس جمهور جدید، ویکتوریانوکوویچ، این افتخار و همچنین افتخار رومن شوخویچ فاشیست را لغو کرد.
پر آندرس رودلینگ، مورخ سوئدی، جَوِ ایدئولوژیک در سال ۲۰۱۳ را با این عبارات توصیف کرد: ” روایت ناسیونالیستی هژمونیک در دانشگاه نیز منعکس میشود، جایی که مرز بین تحقیقات “مشروع” و تبلیغات فوق ناسیونالیستی اغلب مبهم است. کتابفروشی های معمولی اغلب حاوی ادبیاتِ انکار هولوکاست و یهودی ستیزی هستند که برخی از آنها به جریان اصلی دانشگاهی راه پیدا می کنند. [۱۶]
همکاری رژیم یوشچنکو با فاشیست ها فقط به ارتقای تشکیلاتِ اسووبودا محدود نشد. کنگرۀ علنا یهودی ستیز ملی گرایان اوکراین (KUN)، که در سال ۱۹۹۲ به عنوان سازمان جانشین OUN با مشارکت اسلاوا (بیوه استتسکو) تأسیس شد، در سال ۲۰۰۲ به بلوک یوشچنکو، یعنی اوکراین ما، پیوست و تا سال ۲۰۱۲ در پارلمان باقی ماند. رئیس حزب، سواریش (Svarytsh)، که در اولین دولت یولیا تیموشنکو عضو بود، در سال ۲۰۰۶ وزیر دادگستری در اتحاد ضد بحران یانوکوویچ شد.
در این شرایط، حزبِ اسووبودا توانست، طبق آمار خود بین سال های ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰، اعضای خود را سه برابر کند. با این وجود، این حزب در انتخابات عملکرد متوسطی داشت. در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۷، اسووبودا ۰٫۷۸ درصد و در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۰۹، ۱٫۴۳ درصد آرا را به دست آورد.
در مقایسه، رای اسووبودا در انتخابات منطقه ای در غرب اوکراین به طور قابل توجهی بالاتر بود. در انتخابات محلی در سال ۲۰۱۰، این حزب بین ۲۰ تا ۳۰ درصد آرا را در شرق گالیسیا و ۵٫۲ درصد آرا را در سطح ملی به دست آورد. از آن زمان، سنگر اسووبودا شهر لویو بوده است، جایی که OUN-B در سال ۱۹۴۱ اوکراین مستقل و کوتاه مدت را اعلام کرد.
در انتخابات پارلمانی اکتبر ۲۰۱۲ که کمترین میزان مشارکت (۵۸ درصد) از زمان استقلال را داشت، حزب اسووبودا با کسب ۱۰٫۴۵ درصد آرا به عنوان چهارمین حزب بزرگ وارد مجلس اوکراین (رادا) شد. بالاترین درصد رای این حزب از غربِ اوکراین با مجموع ۳۰ تا ۴۰ درصد در سه منطقه اداری اورده شد. از سوی دیگر، این حزب در شرق اوکراین به سختی به یک درصد دست یافت. در شهرِ لویو، اسووبودا بیش از ۵۰ درصد به دست آورد و در شهرِ کییو دومین حزب قوی بود.
اسووبودا هیچ شکی در جهت گیری فاشیستی خود و ستایش نازی ها باقی نمی گذارد. در ۲۹ ژانویه ۲۰۱۱، به مناسبت یک فستیوالِ یادبود برای نبرد کروتی (Kruty) در سال ۱۹۱۸، حزب یک راهپیمایی بزرگ با مشعل های روشن بدست (به پیروی از رژۀ نازیها) با گروههای راست گرای خودمختار و سمبولهای دیگرنازی به نمایش گذاشتند.
در ۲۸ آوریل ۲۰۱۱، شصت و هشتمین سالگرد تأسیس بخش گالیسی Waffen-SS (اس اس های مسلح) را جشن گرفتند. در طول مسیر راهپیمایی پلاکاردهایی با مضمون «سربلندی ملت ما» منتشر شد. شرکت کنندگان، با میخالچیشین ایدئولوگ حزب در راس خود، شعار می دادند: “یک نژاد، یک ملت، یک وطن” و باندرا، ملنیک و شوخویچ را به عنوان قهرمانان اوکراین مورد ستایش قرار دادند.
در ۳۰ ژوئن ۲۰۱۱، حزب اسووبودا هفتادمین سالگرد تهاجم آلمان به اتحاد جماهیر شوروی و همچنین تجدید قوم اوکراین توسط استتسکو را در یک جشنواره مردمی جشن گرفت، جایی که در ان مبارزان نمایشی با لباس اس اس ها ظاهر شدند.
علاوه بر این، اسووبودا چندین رستوران در شهر لویوافتتاح کرد. در اتاق غذاخوری یکی،یک پرتره بزرگ از باندرا آویزان شده بود و شوخی هایی درباره لهستانی ها و یهودیان روی دیوارهای توالت دیده می شد. غذاهای ارائه شده شامل “دستها بالا” (به آلمانی) و “سرودِ جنگی” بود. هواداران راست افراطی و محلی فوتبال ، شهرِ لویو را روی اعلامیه های خود با عنوان “شهر باندرا” توصیف کردند. نامگذاری خیابانهای شهر لویو به نام همکاران نازی توسط شورای شهر اسووبودا صورت گرفته است.
ایدئولوگ جوانِ حزب، یوری میخالچیشین (Yuri Mykhalchyshyn)، متولد ۱۹۸۲ در لویو، در سال ۲۰۰۵ یک اتاق فکر راستگرا را تأسیس کرد که ابتدا آن را به نام جوزف گوبلز و سپس ارنست یونگر نامگذاری کرد. او در نوشتههای خود آشکارا به میراث “قهرمانانه” فاشیستهایی مانند اوگن کونووالتس، استپان باندرا و هورست وسل اشاره میکند. او هولوکاست را “واقعه ای درخشان در تمدن اروپایی” توصیف کرده است.
استقبال دولت و رسانه ها از فاشیسم، که در اوکراین میلیون ها قربانی گرفت، با انزجار و مخالفت بخش بزرگی از مردم مواجه شده است. در مقابل، قدرتهای غربی رژیم یوشچنکو را که برای احیای ایدئولوژی و سیاست فاشیسم فشار میآورد، بهعنوان یک دموکراسی نمونه معرفی کردند. در همان زمان، اسووبودا و شبه نظامیان بخش راست از سوی سرویسهای اطلاعاتی و احزاب غربی حمایت میشدند.
اسووبودا روابط نزدیکی با حزب راست افراطی آلمان NPD (حزب دموکراتیک ملی) دارد. NPD در سال ۲۰۰۳ توسط قضات به عنوان یک “سازمان دولتی” توصیف شد زیرا که رهبری آن مملو از عوامل سرویس مخفی بود. در ماه مه ۲۰۰۴، NPD از یک هیئت اسووبودا در یک بازدید دوستانه از پارلمان ایالتی در درسدن استقبال کرد. بنیاد کنراد آدناور که با اتحادیه دموکرات مسیحی همسو شده است نیز پایگاهی تبلیغاتی را برای اسووبودا فراهم کرد. این بنیاد اعضای اسووبودا را به کنفرانس ها و سمینارهایی در مورد درس های انتخابات ۲۰۱۲ دعوت کرد. در آن زمان، “حزبِ مناطق” که یانوکوویچ به ان تعلق داشت به تازگی کنترل پارلمان را برای یک دوره دیگر به دست آورده بود.
حزب جمهوری خواهان ایالات متحده همچنین در چندین دهه با فاشیست های اوکراینی ارتباط دارد. دولت آمریکا مبالغ هنگفتی را برای تدارک کودتا علیه یانوکوویچ سرمایه گذاری کرد. ویکتوریا نولند، معاون وزیر امور خارجه آمریکا در امور اروپا، اظهار داشت که واشنگتن در دو دهه گذشته حدود ۵ میلیارد دلار در پروژه های سیاسی در اوکراین “سرمایه گذاری” کرده است.
در ۹ مه، روزنامه روسی ایزوستیا، که همسو با دولت روسیه است، گزارش داد که یکی از اعضای بخش راست در پایان آوریل برای مذاکره با دولت ایالات متحده به واشنگتن پرواز کرده است. ویکتوریا نولند به بخش راست پیشنهاد داد که اگر انها سلاحهای شان را کنار گذاشته و بعنوان یک حزب سیاسی (از مترجم: البته دولت امریکا میدانست که این حزب از پیروان فاشیسم است) فعالیت کنند، دولتِ امریکا مبلغی بینِ ۵ تا ۱۰ میلیون دلار به انها پرداخت خواهد کرد. اما دیمیترویاروش (Dmytro Yarosh)، رهبر بخش راست، این پیشنهاد را رد کرد.
حمایت قوی دولت های غربی از فاشیست های اوکراینی نه تنها علیه کارگران اوکراین، بلکه علیه کارگران در سراسر جهان است. برلین و واشنگتن عمداً نیروهای فاشیستی را در اوکراین ایجاد کرده اند و اکنون از آنها برای تحمیل حملات اجتماعی به طبقه کارگر و آماده شدن برای یک جنگ بزرگ با روسیه استفاده می کنند.
پایان
اصل مقاله
Nationalism and fascism in Ukraine: A historical overview
Part 2
https://www.wsws.org/en/articles/2014/06/10/fasc-j10.html
World Socialist Web Site
منابع
[۶] Cited by Simpson, 1988, p. 159
[۷] TarasKuzio: US support for Ukraine’s liberation during the Cold War: a study of Prolog Research and Publishing Corporation, in Communist and Post-Communist Studies, no. 45, 2012, p. 53
[۸] Simpson 1988, p. 166
[۹] Per Anders Rudling: The OUN, the UPA and the Holocaust: A study in the manufacturing of historical myths, in the Carl Beck Papers in Russian & Eastern European Studies, no. 2107 (2011), p. 19. The article is accessible online.
[۱۰] Kuzio, 2012, p. 56
[۱۱] Russ Bellant: Old Nazis, the New Right and the Republican Party, Boston 1991, p. 72
[۱۲] Kuzio 2012, p. 61
[۱۳] Simpson 1988, p. 5
[۱۴] Rudling 2013, p. 230
[۱۵] Ibid ., p. 244
[۱۶] Ibid ., p. 231
Comments
ناسیونالیسم و فاشیسم در اوکراین- قسمت دوم: مروری تاریخی<br>Konrad Kreft, Clara Weiss – برگردان: شاهین شعبانیان — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>