Comments

ملاحظاتی در بارۀ جنگ اسراییل با جمهوری اسلامی! — 1 دیدگاه

  1. وقتی رژیم توسط امپریالیستها سرنگون شد، سازمان چریکهای فدائی خواهند نوشت:
    امپریالیستها رژیم خودشان را سرنگون کردند!

    در این مقاله استدلال می شود که:
    ” این حقیقتی است که جمهوری اسلامی ضد خلقی را امپریالیسم آمریکا و متحدانش پس از توافقات کنفرانس گوادلوپ، در چارچوب تحلیل‌شان از رشد جنبش انقلابی سالهای 57-56 و وجود خطر یک جنبش مسلحانه به جای رژیم شاه بر سر کار آورده و به این ترتیب آرایش سگان زنجیری خود در ایران را برای حفظ نظام سرمایه داری حاکم و تداوم چپاول و غارت کارگران و توده های تحت ستم ما و همچنین تنگ تر کردن حلقه با کشیدن کمربند سبز اسلامی دور سرزمینهای رقیب بی چون و چرای آن روزهای خود یعنی شوروی آن زمان، عوض کردند.”

    اول اینکه،
    سازمان چریکهای فدائی خلق در آن دوران اصلا قدرتی نداشت و تمام زنان و کارگران به خمینی تمایل داشتند و آخرش هم شعار آنها شد:
    کار شاه تمام است خمینی امام است.
    استقلال و آزادی جمهوری اسلامی.
    احتمالا نویسندگان این مقاله این انتظار را داشتند که امپریالیستهای غربی خمینی را ترور کنند و دیدند که ترور نکرد اینطور فرض گرفتند، مثل سلطنت طلبان، که خمینی نوکر آنهاست. چیزی که آنها نمی بینند این است که ارتجاع در صورت شکست خوردن، دشمنی را ترجیح میدهد که غیر علمی تر است. پس، میتوان استدلال کرد که خمینی دست نشانده امپریالیستهای غربی نبود بلکه بد بدتر از بقیه بود از جمله ملی مذهبیون و سایر سکولارهای ضد شاه و متوهمین به استالینیسم شوروی و مائونیسم چین.
    ثانیا،
    امپریالیستهای غربی از مبارزه مسلحانه (مشی چریکی) ترسی ندارند. مبارزه مسلحانه ممکن است یکی دو رژیم را عوض کند اما در انتها بعلت توخالی بودن و ارتجاعی بودن آن خنثی و بی ضرر میشوند. نمونه کوبا و نیکاراگوئا و السالوادور و کلمبیا. دلیل این قضیه این بود که رژیم شوروی رژیمی سرمایه داری دولتی و ضد کارگری بود و برای همین هواداران شورشی آن نمیتوانستد محبوبیتی پیدا کنند و مهندسی فکری انها مبنی بر انقلابی جلوه دادن استالین و احزاب کمونیست و غیره، از طریق مهندسی فکری کردنهای امپریالیستهای غربی خنثی میشد. دلیل اصلی روی آوردن مارکسیستهای روسیه و چین به باز کردن درها و بازارها همین عدم توانائی در امپریالیسم مارکسیستی متکی به سرمایه داری دولتی بود. حالا می بینیم که تز موفقی داشتند و قدرتی پیدا کرده اند که چندین برابر ایده “دیکتاتوری پرولتاریای” حزبی یعنی سرمایه دولتی مارکسی است.

    آنارشیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>