Comments

لحظه‌های حساس تصمیم گیری در اتاق «وضعیت» و چالش‌های‌ بزرگ پیشارو!‌  –  تقی روزبه — 2 دیدگاه

  1. چند پیشنهاد به فعالین کمونیستی که تصمیم میگیرند به کار امدادی روی آورند.

    1 – حتما متشکل کار کنید و تشکل را از دولت و سیاست دور کنید.
    2 – تمام یک تشکل را در یک کار امدادی نگذارید چون اسرائیل-آمریکا به امدادگران هم رحم نمیکنند و قتل رساندن آنها بخش مهمی از استراتژی جنگی آنهاست. در ویتنام هم این وجود داشت.
    3 – کار امدادی را به کار سیاسی تبدیل نکنید. کار اجتماعی کنید که فعلا در آن سیاست وجود ندارد. اهمیت کار امدادی، هم کمک به هم نوع است، مستقل از عقیده، قوم و طبقه قربانی، و هم کمک به درست کردن پیوندهای لازم برای انقلاب کمونیستی-آنارشیستی، که روندی طولانی دارد و یکشبه نیست.

    آنارشیست

  2. حملات اسرائیل حملات امپریالیستهای غربی برای سلطه یافتن بر خاورمیانه (البته نقت هم شاملش) است و چرندگوئی های ترامپ و اظهار نظرات مقامات دولتهای غربی یا رجز خوانی (ضرورتی در جنگ) است یا برای مصرف داخلی. آنها قدم به قدم دولتها و سازمانهای مخالف خودشان را در خاورمیانه یا حذف کردند و یا خنثی. آنها شتابان، با آوردن ترامپ، آماده تسخیر ایران شده اند که شرط اولش، مثل شعار اصلی اپوزیسیون ایران، سرنگونی رژیم است. رژیم مفلوک هم که شرط بقایش مقاومت در مقابل امپریالیستهای غربی است و سیاست جدا کردن اروپا از آمریکا-اسرائیل را داشت هم از لحاظ نظامی و هم از لحاظ سیاسی سخت شکست خورده است و چاره ای جز مقاومت ندارد. اروپا و آمریکا د نهان کاملا یکپارچه هستند و برای سرنگونی رژیم ایران بنفع خود روز شماری میکنند.
    قدرت امپریالیستهای غربی، در مجموع، بعد از سقوط بلوک شرق سرمایه داری خصوصی و رشد سرمایه داری دولتی-خصوصی، کاهش یافته است و برای همین امپریالیستهای غربی مجبورند وارد تعرض به امپریالیستهای شرقی بشوند که دو سه دهه هست که شروع شده و الان دارد به یک نقطه عطف میرسد. سیاست ایزوله کردن یکی و از بین بردن آن و بعد ایزوله کردن یکی دیگر و از بی بردنش، تا به امروز موفق بوده، اما هزینه های ایدئولوژیک عظیمی داشته است که در راس آن ورشکستگی دموکراسی بازی و دموکراسی خواهی است. همه دموکراسی بازی ها به فاشیسم تبدیل شده و همه دموکراسی خواهی ها به دفاع از سیستم ارتجاعی حاکمیت امپریالیستهای غربی و سیاستهای آنها. بعد از ورشکستگی مارکسیسم بلشویکی و سوسیال دموکراتیک، حالا ما با ورشکستگی دموکراسی غرب مواجهیم. تنها امکان بزگشت به آن فتوحات نظامی است و کودتاها و انقلاب مخملی است که دو تای آخر مشکل شده.
    تنها نگرشی که در چالش های نظری موفق هست و از طریق ایدئولوگهای ارتجاع آسیب نمی بیند کمونیسم آنارشیستی است زیرا در آن اقتدارگرائی وجود ندارد و بر اساس ضدیت با اقتدارگرائی شکل گرفته.
    در شرایط جنگی فعلی، فعالین کمونیست ایرانی بهتر است آنارشیستی فکر و عمل کنند. گرچه جنگ فعلی ذاتا سیاسی و ارتجاعی است، پیشنهاد این است که یا از این جنگ فرار کنند و یا داوطلبانه با تشکل سازی به یاری توده ها روی آورند. در محل کار و زندگی، بجای حمله به دولت، روابط اجتماعی ارتجاعی موجود در جامعه را نقد کنند و با تشکل یابی شورائی-کلکتیو به ار بین بردن آن بپردازند. اینکار نتیجه فوری نمیدهد ولی بنیادهای یک جنبش انقلابی پرو پا قرص را فراهم میکند.
    سرنگون شدن و یا نشدن رژیم تاثیری در طی کردن مسیر فعلی نمیتواند داشته باشد.
    آنارشیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>