طالبان های این دنیا و زنان
شعر : شاهین شعبانیان
.
نوامبر، ۲۰۲۱
چه رازی است در طبیعتِ ما
که پوک کرده مغز بسیاری را
که جوانی به مادر گوید بی پروا
تو را حقوقی چومن نیست در دنیا
من که در درونِ تو رشد کردم ماه ها؛
شیر را از بدنِ تو خوردم در سالها؛
حرف زدن را تو یادم دادی با کلمه ها؛
به تب و لرز من بیدار ماندی در شبها.
ایا یادم رفت ان همه محبت ها؟
بدنِ مرا تو شستی در کودکی ما؛
غذایِ مرا را تو پختی ایستاده روی پا؛
کار کردی در اداره ها، مزرعه ها؛
تا بچه هایت داشته باشند قوت و ماوا.
ایا یادم رفت ان همه فداکاری ها؟
امروز، حکومتِ من است و قانونِ ما
حکم میکند اطاعتِ زنان را از بچه ها
خواهر، مادر و همسر را نیست بها
تفنگ و چماق است نشانۀ تمدنِ ما
چه باید گفت با شما عقب مانده ها
غارنشینی بود فُرماسیون اولِ انسانها
که میگفتید “ضعیفه” مطیع باشد از مردها
خواب ماندید و مغزها پوسیده اند در ان فضا
رشدِ ریش نیست علامتِ بلوغ، طالب ها
مغزت را رشد ده تا نمانی از انسانیت جدا
از پروین* بشنو و داشته باش شرم و حیا
“آموزگارِ خلق شدیم اما،
نشناختیم خود الف و با را.”
* پروین اعتصامی از شعرِ ” ای دل عبث مخور غم دنیا را”
Comments
طالبان های این دنیا و زنان<br>شعر : شاهین شعبانیان — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>