“شربت گل” سمبول پناهندگی
زهره سحرخیز
.
دیروز ۲۵ نوامبر ۲۰۲۱ در خبرها آمد که “شربت گل” بعداز ۴۰ سال آوارگی و زندان توسط ایتالیا بعنوان پناهنده پذیرفته شد.
بد ندیدیم مطلبی را که روشنگری در ۸ مارس سال ۲۰۰۳ بقلم زهره سحرخیز منتشر کرده بود را بازنشر بدهیم.
تنها در کابل ۴۰۰۰۰ بیوه جنگ وجود دارد . اما از کل کشور اطلاعی در دست نیست
روشنگری – عنوان فوق را “ناشنال جیوگرافی” به شربت گل داده است و مینویسد شربت گل دیگر نه تنها زن پناهنده افغانی، بلکه پناهندگان جهان را نمایندگی میکند.
شربت گل را اولین بار “استیو مک کوری” در۱۹۸۴ در یک کمپ پناهندگی در پاکستان ملاقات کرد. این کمپ ها به کمک پاکستان ، عربستان سعودی و آمریکا ایجاد شده و مرکز مجاهدین افغانی بودند که با تجاوز شوروی مبارزه میکردند. طالبان های جوان که با حمایت این سه کشور در مدارس ویژه تربیت میشد ند در این کمپ ها نفوذ گسترده داشتند. از این رو شربت گل که در آن هنگام کودک ۱۳-۱۲ ساله ای بیش نبود ، با آموزش های طالبانی پرورش یافت و هنوزپس از نزدیک دو دهه به آنها باور دارد . وقتی در ژانویه سال گذشته استیو مک کوری او را پیدا کرد و بادشواری زیاد موفق شد شوهر ، برادر و خانواده اش را به ملاقات مجدد با او راضی کند، او ” ثبات و امنیتی” را که طالبانها آورده بودند، ستایش کرد. شربت گل هیچ اطلاعی از آن نداشت که تصویر به شدت اثر گذارش بر روی جلد نشریه ناشنال جیوگرافی که بعد ها بارها و بارها چاپ شده است ، میلیون ها نفر را بر خود خیره کرده و او را به یکی از شناخته شده ترین چهره های جهان تبدیل کرده است. مک کوری میگوید وقتی این موضوع را به او گفتم به نظر میرسید شهرت هیچ اهمیتی برای او ندارد ، اما وقتی به او گفتم تصویر او به سمبول ارزش ها و ایستادگی مردمش تبدیل شده خوشحال شد و حاضر شد از او عکس جدیدی بگیریم. به گفته مک کوری او میخواست مردمی که تصویر او را دیده اند بدانند او از آن کمپ جان سالم به در برده است. این کمپ را اکنون خراب کرده اند. او اولین ملاقاتش با مک کوری را هنگامی که کودکی بیش نبود به خاطر داشت، و به یاد آورد آنروز حجابی بر سر داشت که با آتش آشپزی سوراخ سوراخ شده بود.
اما برای تصویر شربت گل و علت تاثیر گذاری اش تفسیر های دیگری هست. چشمان او در آن تصویر درد ، ترس و در عین حال استقامت ، قدرت و زیبایی را منعکس میکند. و مردمی که دهه ها در آتش جنگ سوخته اند، صرف نظر از آنکه در کدام نوع القائات رویای خودرا می بینند، به چه طریق دیگری میتوانند به انسان بودن خود وفادار بمانند؟
شربت گل که تصویرش بسیاری را ثروتمند کرده است، خود در نهایت فقر در یک روستا زندگی میکند. او ۴ دختر زاییده است که یکی از آنها هنگام نوزادی جان داده است. او که از پشتون هاست پس از مصاحبه دوم بار دیگر ناپدید شد. خانواده اش به مک کوری گفتند دیگر نمی خواهند با آنها تماس گرفته شود.
ملت بیوه
مردم افغانستان زیر بار مصایب ناخواسته چنان در هم کوبیده شده اند که دشوار بتوانند به این زودی سرنوشت خود را دست بگیرند. انتظار عمر در اقغانستان تنها ۴۵ سال است . خانم بتسی وایت که برای زنان افغان کار میکند میگوید در یک کمپ پناهندگی ساکنان هرگز خد مه پزشکی ند یده بودند. زنان افغان در کمپ تعجب میکردند چرا یک نفر آمده است و از آنها میپرسد آیا درد دارند. این امر که کسی حال آنها را بپرسد و به فکر آنها باشد کاملا برایشان غریب بود. به گفته او تنها در کابل ۴۰۰۰۰ بیوه جنگ وجود دارد . اما از کل کشور اطلاعی در دست نیست.از این رو افغانها را ملت بیوه خوانده اند. ۲۵ در صد نوزادان قبل از ۵ روز میمیرند و بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی نیمی از کودکان زیر ۵ سال دچار مشکل توقف رشد هستند. ۹۰ در صد زایمان ها بدون کمک هر نوع پرستاری انجام میشود و ۸۵ در صد مرگ و میر کودکان قابل پیشگیری است.
Comments
“شربت گل” سمبول پناهندگی<br> زهره سحرخیز — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>