Comments

سکوت عرب<br> اکرم بلکيد/ برگردان: شهباز نخعی — 4 دیدگاه

  1. ببخشید، نقاشی از ذهنم بیرون نمی رود.
    این نقاشی انقلابی نیست و فقط زیباست، البته زیبا به چشم من. آیا ارتجاعی است؟ معلوم نیست. این نقاشی بیان یک لحظه نسبتا خصوصی ست. هر چه، زندگی هر فردی جنبه های خاص خودش را هم دارد. این جنبه ها را میتوان از لحاظ زیبایی و زشتی مورد قضاوت شخصی قرار داد اما ممکن است نتوانیم‌در مورد انقلابی و‌یا ارتجاعی بودن آنها چیزی بگوئیم.
    یک شخص که میخواهد انقلاب کند میتوان جنبه های خاص زشت داشته باشد. مقلا، مارکس لاسال را سیاه پوست یهودی مصری بدترکیب خطاب میکرد. او‌ سعی میکرد انقلاب کند اما در افکارش زشتی وجود داشت. نوشته های مارکس خیلی متکبرانه است، اینهم زشتی دیگر. مارکس یک‌روز هم کارگر نبود. زیبایی و زشتی در گرایش به انقلابی بودن، لاقل در کوتاه مدت، تاثیری ندارد. هر قضاوتی در مورد انقلابی و یا ارتجاعی بودن دیدگاه نقاش این صفحه، تا آنجا که به این اثر مربوط است، عجولانه است.
    انقلابی؟!
    انقلابی یعنی چه؟ به حاشیه برویم.
    کسانی هستند که انقلابی رادیکال جدا از زندگی توده ها هستند و کسانی هستند که هوادار آنهایند.مثل فدایی ها و همه حزبیون. اولی ها انقلابی نیستند، چون دنبال تایید دیگرانند،‌ انقلاب آنها از تکبر آنهاست، آنها نه برای خود،‌ بلکه برای دیگران انقلاب میکنند، برای خود، فکر میکنند که فرشته و آزادند و واقعا هم تا حدودی انتخاب دارند، برای همین هم در توهم به خود بسر می برند و هم نمیدانند انقلاب یعنی چه. آنها رقیب غیر انقلابی های هم طبقه و رتبه خود هستند. وقتی در خانه تیمی هستی و‌یا درامد حزبی داری، انتخاب کرده ای برده خانه و محل کار نباشی و خودت را از میدان انقلاب خارج کرده ای.
    دومی ها، هواداران آنها، ابر ریاکارند، چون بیرون گودی ها هستند. آنها هستند که در دفاع از چریک و حزب و لنین تو سر ما توده های عادی اما متمایل به انقلاب میزنند. آنها حزب الهی غیر مذهبی اند. در انتها توده های عادی آگاه شده و متشکل شده در محل کار و زندگی هستند که انقلابی اند نه شخصیتها.
    آنارشیست

  2. دود سیگار موهای زن موجود در نقاشی است. مرد نقاشی مو‌ ندارد و مرد بودنش چندان قابل تشخیص نیست. از سینه شخص نشسته بروی صندلی تا پائین، خط نسبتا عمودی وجود دارد که بیان وجود سینه جلو است که میتواند بیان زن بودن آن شخص باشد. قلمی در جیب شخص نشسته وجود دارد، پاهای آن شخص لخت است، آن شخص به احتمال زیاد، زن است و یا شلوار کوتاه پوشیده. گارسن موهای بلند دارد و مرد است. لباسهای گارسن حالت اسپانیایی دارد. محیط تابلو بیشتر اسپانیایی است تا عربی. آنارشیست

  3. نقاشی این صفحه را مثل همه نقاشی های دیگر، میتوان از حالت مشخص درآورد و به بصورت مجرد تشریح کرد.
    محیط، محیط آدمهای دارای ثروت است. یک رستوران، یک گارسون، یک مشتری و زنی در روبروی مشتری و یا در فکر او. ماشینی در بیرون است و عقربی زیر میز. مشتری خرچنگ سفارش داده و سیگار میکشد. وجود عقرب در رستوران ثروتمندان بیان وجود یک تضاد است ولی معنی مشخص ندارد. گارسون منتظر خدمت. مشتری هنوز غذایش را شروع نکرده و ممکن است منتظر پایان سیگارش است. رنگ نقاشی گرم است،‌ یعنی در تمام رنگها نزدیکی به قرمز وجود دارد. کف رستوران قهوه ای خیلی روشن است و فرش قرمز و سبز و زرد است و طراحی مدرن دارد. فرش قرمزی تا به بیرون رستوران تا جایی که ماشین ایستاده ادامه پهن شده. زمین قهوه ای، هوا زرد و خورشید قرمز و نارنجی است. دیوار رستوران قهوه ای روشن است. دیوار و آجرهایش، از لحاظ ترسیم سه بعدی، درست کشیده شده و مهارت نقاش را نشان میدهد. چهار پایه از میز را میتوان دید، دوپایه دیگر متعلق به صندلی است.
    ربط نقاشی به مقاله چیست؟ منحنی بیرون دیوار میتواند بیان عربی بودن یا اسپانیایی بودن معماری رستوران باشد. رابطه مشخصی بین نقاشی و مقاله وجود ندارد. امضاء نقاشی: سال ۱۹۹۵، آذرخش در نیویورک.
    آنارشیست

  4. مقاله فقط تکرار بدیهیات است، مثل اینکه بگوییم فلان فصل سال خواهد آمد. مقاله نمیگوید چرا. دلیل اینکه نویسنده مقاله نمیگوید چرا، دقیقا همان دلیلی است که حاکمین و اربابان کشورهای منطقه به اسراییل-امریکا اعتراض نمیکنند و‌یا برای رهایی توده های فلسطینی کاری نمیکنند: حفظ جیب و موقعیت. حاکمین مرتجع دارند خوب میخورند و میخوابند و‌برای همین ممکن است دادی بزنند تا توده ها شورش نکنند، اما مصلحت شان در این است که فعلا برای حفظ ارباب بودنشان بر زنان و کارگران خودشان، تماشاچی باشند. این بود چرا. حال سئوال این است که چکار باید کرد. پاسخ به این سئوال این است که باید علیه ارتجاع انقلاب کرد.حل مسئله آدم کشی و جنگ و استثمار و استعمار و جامعه ضد زن، همه، یک چیز است: انقلاب علیه ارتجاع. ارتجاع مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم و سیستم اطاعت بی چون و چرا (هیراش) در جامعه است.
    آنارشیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>