دوازدهمین فراخوان تظاهرات علیه رفرم بازنشستگی در پاریس/ احمد بخردطبع
روز پنجشنبه 13 آوریل تظاهرات پاریس از “میدان اپرا گارنیه” در دو جهت آغاز میشد و هر دو با عبور از دو مسیر متفاوت در “میدان باستیل” به هم می رسیدند و نقطه ی پایانی بود. از آنجا که کیوسک مطبوعاتی ام در میدان باستیل می باشد، در ساعت 15 می بندم و برای شرکت در تظاهرات عازم “خیابان ریوولی” می شوم.. در این بخش از تظاهرات “بلاک بلوک” ها در صفوف نخستین قرار داشتند ولی من به صفوف “سولیدر سود” ملحق می گردم. در منطقه ی “سن پل” در گیری شدیدی بین “بلاک بلوک” ها با پلیس سراسر خشونت بار آغاز می شود که من تقریبن در نزدیکی آنها قرار داشتم. پلیس فاشیست فرانسه بمثابه ی یک لشگر در همه جا حضور داشتند و حتا از سلاح های جنگی نظیر “ال ب د” و نارنجک انفجاری برخوردار بودند. بریگاد های BRAV-M که همگی آنها موتور سوار می باشند و هر موتوری دو نفره بوده و عمل کننده نه راننده موتور بلکه همراه پشت سر آن است. ولی جوانان انقلابی باشجاعت هر چه تمام تر در برابر لشگر عظیمی که پی در پی برای ایجاد برخوردها، تحریکات مستمر انجام میداد، مقاومت و حتا مقابله به مثل می نمودند و با عمل خویش در برابر تحریکات آنها گویی می خواهند اعلام دارند که ما مردمان جنگیم، بجنگ تا بجنگیم. خلاصه نمایم، از آنجا که در باستیل هر دو صف تظاهرات بدانجا ختم می گردید و به دلیل هزاران هزار تظاهر کننده ما همه نمی توانستیم وارد میدان باستیل شویم، ولی بخش دیگری در همان میدان به خشونت پلیس پاریس پاسخ داده و در جنگ و جدال با پلیس فاشیست قرار گرفته بودند که در نتیجه کیوسک مطبوعاتی، جائی که من مستولیت کار در آنجا را دارم، بخشی از بیرون در رابطه با انفجار ها می سوزد و همه ی ویترین های آن نیز داغان و شکسته می گردند. از طرف رادیو و تلویزیون فرانسه آسیب رساندن به این کیوسک را نشان داده و آنرا کاملن رسانه ای می نمایند و عامل تخریب را “بلاک بلوک” ها معرفی می کنند. ولی من بعنوان یک کارگر مطبوعاتی که مسئولیت این کیوسک با من است، همه ی این اراجیف ها و فریب کاری مطبو عاتی و رادیو تلویزیونی را تکذیب کرده و عامل تخریب را پلیس سرکوبگر (بویژه در لباس شخصی) و دولت تجاوزگر فرانسه ارزیابی می نمایم و نه “بلاک بلوک” ها. می توان در برابر دیکتاتورها پیروز شد، در صورتیکه اعتصابات عمومی بدون قطع یعنی بصورت مستمر صورت گیرد، زیرا آکسیون های خیابانی و یا اعتصابات مقطعی نمی توانند کارساز باشند.
14 آوریل 2023 ـ 25 فروردین 1402
“داشتن وقت آزاد در نظام سرمایه داری خود نعمتی است. چرا زحمتکشان حاضر نیستند تا 67/65 سالگی کار کنند تا پول ماهانه بیمه بازنشستگی خود را افزایش دهند؟ در المان خلاف فرانسه بازنشستگان …”
جناب فضل فروش، اول آدرس غلط میدی بعد یک سئوالی میکنی که جوابش را مارکس داده : انقلاب کارکری. کجا کارکران فرانسه آگاهی سوسیالیستی دارند؟ اکر آگاهی سوسیالیستی داشتند که فرانسه سوسیالیستی بود. عقل هم خوب چیزیه. مخالفت با افزایش سن بازنشسکتگی که سوسیالیسم نیست، یک اسلامی هم همینو ممکنه بخواد. بجای فضل فروشی برو کمی فاضل شو و کدامهای مارکس رو بخون.
داشتن وقت آزاد در نظام سرمایه داری خود نعمتی است. چرا زحمتکشان حاضر نیستند تا 67/65 سالگی کار کنند تا پول ماهانه بیمه بازنشستگی خود را افزایش دهند؟ در المان خلاف فرانسه بازنشستگان چنان از لحاط بدنی فیت و سالم هستند که یا در زیرزمین خانه دستگاهها را تعمیر میکنند یا باغچه دارند یا مدام در مسافرت هستند یا جلو خانه خود را جاروب میکنند. ولی خارجی ها وقتی با سن 35 سالگی وارد اروپا میشوند دهها مریضی و سابیدگی مهرهها دارند. عمر خارجی هم 20 سال از عمر فرنگی ها کمتر است یعنی بیمه بازنشستگی را فقط چند روز دریافت میکنند. در غرب اشاره میشود که کارگران ساختمانی و پرستارهای شیفت شب بیمارستان از نظر بدنی نیاز به بازنشستگی زودرس دارند. از طریق آگاهی های سوسیالیستی است که فرانسویان میخواهند زود بازنشسته شوند تا چند سالی بیشتر از زندگی رنج آور لذت ببرند یا با نوههایشان بازی کنند.در المان عده زیادی می خواهند تا 70 سالگی شاغل باشند چون در خانه حوصله شان سر میرود یا با همسران شان دعوا میکنند. راه حل چیست؟
ضد-اقتدار