Comments

دموکراسی بورژوایی، منشاء فریبکاری و انحراف ذهنی افکار مردمی! / احمد بخردطبع — 4 دیدگاه

  1. امیدوارم سایت روشنگری مراسم اسکار را پوشش ندهد که ظاهرا تا حالا اینطور بوده،
    خیلی ممنون،
    اسکار و حرکات زشت امپریالیستی را نادیده بگیرد،
    واقعا ممنون.
    گرچه این مراسم بعضی وقتها ژست مردمی میگیرد، اما پر است از سیاست بازی های پشت برده سرمایه داری-امپریالیستی.
    مردسالاری در این مراسم بصورت های گوناگون قابل روئیت است، از جمله زنانه کردن افراطی زنان توسط کمپانی های فروش لباس و آرایش و سایر اشکال فرهنگی احمقانه ارتجاعی که جذابیت جنسی برای مردان را مهمتر کنند تا کیفیت دانش و توانائی ها و ضدیت با استثمار و اقتدار .
    مخالفت با فرهنگ ضد بشری و استعماری هالیوود و این بازی سالیانه اسکار، دفاع از مذهب و خرافات نیست. افشاگری از رفتارهای زشت ضد بشری و بی تفاوتی ها به وضعیت قربانیان سلطه گری و استثمار است.
    بعد از اینهمه آدم کشی در اوکراین و غزه و تحریم های اقتصادی و فقیر کردن میلیاردها انسان ، به خودشان اجازه میدهند که زیر لوای پلورالیسم این مسائل را عادی جلوه دهند و به خودشان جایزه بدهند. عجب پست فطرتهایی هستند!
    آنارشیست

  2. یک فرصت تاریخی ارتجاعی برای سرمایه داری غرب اروپا، حتی انگلیس ، که البته، آخر همه.
    فرصت این است:
    درست کردن یک قطب در تضاد با روسیه، آمریکا و چین .
    مشکلاتی در این راه وجود دارد، مخصوصا نفت، اما آنها توان علمی و سیاست بازی حل این مشکل را دارند.
    قطب به معنی عدم رابطه نیست، به معنی حفظ قلمرو ارباب بودن خود و بیرون کردن اربابان نفوذی و خائن شده است.
    آیا ممکن است اروپا این راه را انتخاب کند؟
    حل تضادهای ارتجاعی زیادی را می طلبد که فعلا نمیتوان توضیح داد و سیاستمداران حاکم در غرب بهتر میدانند.
    آنارشیست

  3. البته،
    ترویج چرندیات ( پروپگاندا )برای درست کردن توده های گول خورده (احمق و ارتجاعی شده) کشف و اختراع برنز نیست چون هزاران سال روش مذهب در خرافی و دنباله رو کردن توده های برده (زن، برده، رعیت، کارگر ) بوده است. در دموکراسی ها، این ترفند بصورت سکولاریسم درآمده.
    .
    در دموکراسی ها، نوع سکولار پدر سوخته بازی، بخشی از ارزش اضافی در تعلق طبقه سرمایه دار و مردسالار صرف سرمایه کذاری برای خر کردن توده ها بصورت توده های حزبی میشود، حال چه خصوصی یا دولتی. سیستم آموزشی، رسانه ها، برنامه های تلویزیونی، برنامه های رادیویی، کارهای هنری و غیره واقعیتهای عینی این ترفندها و خندیدن به ریش توده هاست . بعد که توده های رای دهنده بوجود آمد، میگویند تمام قوانین از جمله قوانین ضد کارکری و استعماری، از خود توده هاست و انتخاب آنها بوده است.
    مخالفین دیکتاتور دموکراسی ها کجای کارند؟
    این مخالفین بدلایل گوناگون که مهمترین آن رقابت و یا استعمار است، مجبور میشوند پروپاگاندهای دموکراتیک نکنند، بلکه بروند دنبال ترویج مذهب (خرافات) و یا سراغ قهرمان پروری، وطن پرستی، نژادپرستی، تبهکاری گانگستری و از این نوع خزعبلات، از جمله، میهن سوسیالیستی!!!
    .
    خلاصه اینکه، زنان و کارکران ایران و جهان باید اول ذهن خود را متعلق به خودشان کنند تا بتوانند برای آزادی خود کاری کنند. با سرنگونی طلبی های کور و بی هدف، شعارپردازی ها ساده لو گول زن، جامعه عوض نمی شود، شیاد مذهبی می رود و شیاد سکولار و یا حتی مارکسیست می آید. قدم اول زنان و‌کارگران باید یاد گرفتن علم منطق و آشنایی با روش علمی باشد که الان بسیار در اپوزیسیون نادر است و اپوزیسیون ارتجاعی نهایت سعی خود را میکنند تا توده ها دنبال مذهب (خرافات)، قهرمان ، وطن، دموکراسی بروند، نه اینکه عقل خود را پرورش دهند. یک بدبختی بزرگ از مارکسیسم است. مارکسیستهای نمیدانند متطق صوری چیست، هی میگن دیالکتیک یا منطق دیالکتیک. بعضی از آنها فکر میکنند منطق صوری ارتجاعی است!!!!
    .
    آنارشیست

  4. جناب نویسنده بدرستی مطالبی را در این مقاله ذکر کرده که بیشتر از یک قرن است که آنارشیستها میدانند و علیرغم مخالفت با فاشیسم بلشویکی ، پروپاگاندای دموکراسی بورژوازی را هم نقد کرده اند.
    .
    اتکا به زنان (علیه استثمارگری مردسالاری) و کارگران (علیه استثمارگری بردگی مزدی) و اتحاد کارگری-جهانی (علیه استثمارگری امپریالیستی) ،ا تکا به تشکل خود گردان غیر سلسله مراتبی، خنثی کردن ضد وحدت ارتجاع، یعنی علیه تعصبات و تبهکاری، توان انقلابی (ضد ارتجاع) را افزایش داده، توان سیاسی ارتجاع را کم کرده و انقلاب راشکوفا خواهد کرد. اینها کامنت بعد از کامنت در زیر اکثر مقالات سایت روشنگری به انحاء گوناگون بیان شده.
    .
    ایراد بزرگ مقاله این است که نویسنده فکر میکند لنینیسم و دولت فاشیستی بلشویسم حاکمیت شورایی کارگران بر خودشان بود، که دروغی بزرگ است و باید افشا شود. اینکه استثمارگران و استعمارگران از حزب بلشویک ترسیدند درست است اما آنها هم گول خورده بودند و فکر میکردند که بلشویکها دارند حاکمیت شورایی درست میکنند. بعد که استالین با قتل و تصویه و فاشیسم در تمام سطوح جامعه خیال آنها را راحت کرد، دیدند که در حقیقت شوروی یک سرمایه داری دولتی متمرکز صنعتی-نظامی شده که رقیب امپریالیستی آنهاست. شوروی از تفسیرهای خاص خود از ماتریالیسم تاریخی برای سر سپرده کردن احزاب برادر استفاده میکرد، همانطور که سوسیال دموکراتها برای گول زدن کارگران و هم پالگی با بورژوا لیبرالها تفسیرهای خاص خود را دارند.
    .
    واضح است که نقد دموکراسی بورژوازی و نقد شیادی بلشویکی برای اتحاد انقلابی زنان و کارگران ضروری است. بدون این نقد، امکان بوجود آوردن تشکلات شورایی ضد ارتجاع در جامعه ممکن نیست. ارتجاع هست: مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم، هیراشی، تعصبات و تبهکاری
    .
    آنارشیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>