Comments

دخالت خارجی و دموکراسی: چرا بدون نیروی داخلی نیرومند، رهایی ممکن نیست؟ / ژینا سنندجی — 9 دیدگاه

  1. چرا میگویند که جنگ اسراییل و ایران میتواند به جنگ منطقه ای منجر شود.

    میگویند ممکن است که جنگ اسرائیل و ایران به جنگ منطقه ای منجر شود، اما نمیگویند چطور!

    این یکی از چند امکان است:
    جنگ اسرائیل و ایران از راه دور است اما میتواند به جنگ نزدیک تبدیل شود به اینصورت که ایران بخشی از عراق را اشغال کند و یا هواداران رژیم در عراق چنین کاری کنند و با سوریه وارد جنگ شوند. با اینکار ایران و اسرائیل نه در نقشه بلکه در واقعیت جغرافیایی هم مرز می شوند. در حقیقت ضربه گیر عراق و سوریه از بین می رود. با هم مرز شدن، نیروهای منطقه به دو قسمت حامی ایران و حامی اسرائیل تبدیل می شوند و قدرتهای بزرگ هم در این جنگ نیابتی وارد می شوند. از آنجا که مضمون تبلیغاتی این جنگ مذهبی است نه ملی، از ملیت فراتر می رود و بنوعی به جنگ جهانی بین مرتجعین مذهبی تبدیل میگردد، مرتجعینی که در ۶۰ سال گذشته بطور مستمری در حال رشد بوده اند.
    همین الان داریم تضادهای ایدئولوژیک این دردسر را مشاهده میکنیم. هندوستان در مقابل تجاوز اسراییل سکوت کرده و اردوغان دائم قر میزند و پاکستان اسراییل را تهدید کرده. گرچه اینها همه خالی بندی است، اما این دولتها میدانند که پایین چه خبر است و امکان استخدام و داوطلب جنگ بسیار بالاست.

    واقعیت این است که ایدئولوژی سلطه گری انسان مذهبی هم در بحران قرار دارد.

    از یک طرف کشفیات علمی تمام پیش فرضهای نظری انها را از بین برده و از طرفی دیگر نیاز فراوانی به علم برای بقای اجتماعی و فردی خود پیدا کرده اند. خصلت ضد کمونیستی و ضد آنارشیستی آنها هم دقیقا از همین کابوس روحی و نظری آنهاست . نگرش اکثریت آنارشیستها، مارکس و هوادارانش متمایل به طبیعتگرایی است نه ماورالطبیعه (خرافات)، یعنی گرایش بع تفکر علمی.

    آنارشیست

  2. قسمت سوم
    پس،
    در دنیای امروز، راه حلی بصورت دولت فلان و بهمان برای رهایی از فساد جامعه انسان وجود ندارد چون دولت خودش ارگانی ذاتا فاسد است .
    راه حل اصلی درمان فساد محل کار و زندگی از طریق لغو تمام امتیازات مالکیتی بر وسایل تولید و همزمان مدیریت کلکتیو و شورایی این محلها بدون وجود آوردن و تابعیت از ارگانی مرکزی ست. جامعه بدون دولت بدون آگاهی زنان و کارگران از بردگی خود و درک اهمیت علم به جامعه و اختیار داشتن ممکن نیست. برای همین کار اصلی کنشگران انقلابی در حقیقت افشای روابط ارتجاعی موجود و ماهیت پلید دولت درجامعه و شرکت در تشکل یابی ضد ارتجاع است.

    ارتجاع هست: مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم، هیراشی تعصبات، تبهکاری و خرافات.

    پایان
    انارشیست

  3. قسمت دوم
    تزهایی درباره دولت:

    ۱ – دولت های ماقبل سرمایه داری و دولتهای سرمایه داری از طریق انواع استثمار حیات دارند، یا مستقیما یا از طریق مالیات یا استثمار است یا منشاش استثمار.
    ۲ – دولت بدون نیروهای مسلح و تاسیسات سرکوب وجود خارجی ندارد، برای همین، جامعه و دولتش بجای پرورش مهارت کار در خدمت به انسان، مهارت شیادی و توسری زدن و نابودی انسان را می پروراند.
    ۳ – دولت اساسا ارگانی داوطلبانه نیست، ارگانی استخدامی و وابسته به مزد است.
    4 – دولت ارگانی سلسله مراتبی است، کارگران (بوروکراتها و نظامیون) آن باید اوامر بالادستی ها را بپذیرند و در این سلسله مراتب درامد بالایی از پائینی معمولا بیشتر است که این خود موجب رقابت و حسادت و سرکوب روحیه اربابی و بردگی در روابط درونی اش می شود.
    5 – دولت ارگانی بیطرف نیست و همیشه فقط و فقط ارگانی است اقتدارگرایانه که منطق وجودی اش سلطه داشتن بر کل جامعه است. دولت با سلطه داشتن بر جامعه، هم وجود خودش را تقویت میکند و هم وجود اقتدارگرایی و استثمار در جامعه را.
    6 – دولت دموکراتیک ذات متفاوتی با محلهای دیگر استثمار نیروی کار ندارد، سرانش استخدام می شوند که برای نظم اقتدارگرایانه و استثمارگرانه جامعه برده استخدام کنند. اگر زنان و کارگران ماهیت ارتجاع را بفهمند، خواستار ارگانی نیستند که بر آنها حاکمیت داشته باشد. کدام احمقی هست که اگر مجبور نباشد راضی به اطاعت و نوکری و استثمار شدن باشد؟ یک زن و کارگر جامعه ای که دولت دموکراتیک دارد، مدیرانی انتخاب میکنند که کارشان استخدام سرکوب کننده خودشان است.
    ۷ – در جوامع سرمایه داری دولتی، دولت محل استثمار نیروی کار است. هر چه این دولت متمرکز تر و مالکیت و انحصارش بیشتر و در نتیجه بازار نیروی کار کمتر، منطق اقتدارگرایانه و استثمارگرایانه اش غیر بردگی مزدی و غیر مزدی تر است. در این وضعیت، استثمار متوقف نمی شود، نوعش تغییر پیدا میکند.
    ۸ – دولت مجبور است تعصب ملی را پرورش دهد.
    ۹ – اگر زنان و کارگران یک جامعه معین اطاعت از اقتدارگرایان جامعه خود را بپذیرند، امپریالیسم اربابان را در خدمت خود می بینند و دولت را ارگانی در خدمت خود می پندارند حتی وقتی که جنگ امپریالیستی به نابودی آنها بیانجامد. دلیل این خود زنی توهم به داشتن قدرتی است که در اصل وجود ندارد.

    پایان قسمت دوم
    آنارشیست

  4. نه فقط در ایران، در تمام دنیا، با بحران آلترناتیو سیاسی مواجهیم، چرا؟
    قسمت اول

    همه دولتهای مذهبی فاسد هستند، همه دولتهای دموکراتیک فاسد هستند، همه دولتهای دیکتاتوری فاسد هستند و همه باصطلاح دپلتهای کمونیستی فاسد هستند. دولت آزاد یک توهم و یا شیادی است.

    دولت ارگان مرکزی اعمل اقتدار است در حالیکه مسئله انسان از طریق از بین بردن اقتدارگرائی ممکن است. ارگان دولت تناقض در معناست. دولتی وجود ندارد که بتواند مثلا مدافع منافع زنان و کارگران باشد. سیاست ابزار درستی برای حل مسائل اجتماعی نیست چون نه تنها خود سیاست و ارگان اصلی اش دولت بدون نادیده گرفتن اقتدار و استثمار، یعنی محل کار و زندگی غیر دولتی، ممکن نیست،‌ بلکه خود دولت محل کاری است که در آن روابط ارتجاعی وجود دارد. دولت مثل خاموش کردن آتش با آتش است. روابط ارتجاعی ی که در ارگانهای غیر دولتی ارتجاعی وجود دارد ، هم در ارگان دولت وجود دارد و هم این ارگان آن روابط را نگه میدارد و منطق وجودی اش است. مثلا، ما نمیتوانیم دولت کمونیستی داشته باشیم وقتی که روابط درونی ارگان دولت خودش بر اساس سلسله مراتب و تولید ارزش از طریق استثمار است.

    پایان قسمت اول
    آنارشیست

  5. جمع بندی از کامنتها،:
    برای آنارشیستهای کمونیست،
    سرنگونی فوری و فعلی کار ما نیست چون نیروئی نیستیم که بتوانیم نظم آنارشیستی کمونیستی در ایران بوجود بیاوریم.
    در شرایط جنگی فعلی، تشکل سازی برای امداد کاری مفید است، اما اگر فرار یک انتخاب بود، نباید کسی را سرزنش کرد.
    تشکل سازی در محل کار و زندگی بر طبق روال گذشته است و جنگ و کودتا و فاجعه طبیعی و انقلاب مخملی تاثیری بر منطق آن ندارد.
    تشکل سازی در محل کار و زندگی علیه روابط روزمره ارتجاعی جامعه است نه مستقیما علیه سیستم سیاسی حاکمیت، تا اینکه فرهنگ آنارشیستی-کمونیستی و تشکلات زنان و مردان ابعاد وسیع و موثری پیدا کند.
    سرنگون کردن رژیم توسط اپوزیسیون که ۹۹ درصدشان ارتجاعی هستند، روند اصلی کار انقلابی را تغییر نمیدهد. ما به این روند نباید سیاسی و سیاستمدارانه نگاه کنیم، ما هم ماهیت رژیم و هم ماهیت اپوزیسیونش را نقد و نفی میکنیم.
    آنارشیست

  6. تاکتیک آشکار امپریالیستهای غربی،
    فرض کنید ده مرغ هستند. نمیتوانید آنها را بگیرید مگر اینکه هر کدام را تک تک گیر بیاندازید.
    طالبان درست کردند، گفتند علیه ما که نیست.
    صدام انداختند، گفتند علیه ما که نیست.
    قذافی انداختند، گفتند علیه ما که نیست.
    اسد انداختند،‌گفتند علیه ما که نیست،
    الفتح انداختند گفتند علیه ما که نیست،
    حماس انداختند،‌گفتند علیه ما که نیست،
    دارند جمهوری اسلامی می اندازند، میگویند علیه ما که نیست،
    روسیه را به دام انداختند، گفتند مشکل روسیه است،
    آخرش می روند سراغ چین، با اینهمه فتوحات به نیروی کار ارزان طبقه کارگر چین احتیاجی نخواهند داشت، کار چین را هم تمام میکنند.
    خب، هر که عاقل تر، ارباب تر.
    آنارشیست

  7. آیا فقط سلطنت طلبان هستند که هوادار بمباران ایران و سرنگونی رژیم توسط امپریالیستهای غربی اند؟
    نه، گول نخورید، شیاد زیاد است، پهلوی ها که شیاد نیستند، دارند بروشنی میگویند چه کسانی هستند.
    شیاد اصلی جای دیگر است،
    تمام سرنگونی طلبهای اپوزیسیون که نود و نه درصد اپوزیسیون هستند، با سیاستهای امپریالیستهای غربی همسو بودند. از این جنگ امپریالیستهای غربی خوشحال اند و برای سرنگونی رژیم روز شماری میکنند. رهبری های آنها همگی چمدان بسته اند تا بروند ایران زنان را کالای بازار کنند، کارگران را استثمار کنند، با امپریالیستهای غربی و شرقی، مخصوصا غربی، قرارداد “آبادی” و شغل آفرینی امضاء کنند، سیستم سلسله مراتبی قدرت خود را بوجود آورند، وطن پرستی راه بیاندازند، جانیان و قاچاقچی ها را بهتر سرو سامان دهند و فاحشه خانه درست کنند تا ارتش پنهان ترور و آدم کشی شان شود و بلاخره بگویند خرافات امر شخصی است. احتمالا تنها چیزی که تغییر میکند این است که آخوندها را فقط در سوگواری خواهیم دید.مساجد و حوزه های علمیه هم لازم است باشد تا بدبختی های سیستم استثمار و اقتدار را قابل تحمل کنند.
    امپریالیستهای غربی میدانند ما میدانیم برای همین یکوقت دیدی رژیم را نگه داشتند ولی فکل کراواتی کردند.
    آنارشیست

  8. در حقیقت جمهوری های دموکراتیکی که در غرب هستند و اسرائیل را برای مقاصد امپریالیستی شان نصب کرده اند نمیتوانند بدون دیکتاتوری در ایران منافع داشته باشند. میتوانند؟ اگر میتوانند پس چرا دوستان منطقه ای آنها همگی دیکتاتوری اند؟
    در قرن نوزدهم اروپای مونارکی استعمارگر، ابتدا آنارشیستها و بعد مارکسیستها این کشف مهم را کردند که اصل و اساس پلیدی در جامعه، استثمار نیروی کار است و سیستم سیاسی حامی آن. مقاله کجا سیستم اقتصادی ایران را نقد کرده؟ در این مقاله نمی بینیم؟
    آنارشیست

  9. با قدرت ترین کشورهای دارای جمهوری دموکراتیک، که همگی غربی هستند، ارتجاعی بوده اند و هستند. آنها، علاوه بر استثمارگری و غارت کشورهای از لحاظ نظامی ضعیف، در این چند قرن گذشته، مرتکب جنایات وحشتناکی علیه بشریت شده اند.

    نویسنده مقاله یک نمونه بیاورد که یک جمهوری دموکراتیک وجود دارد که در آن مردسالاری، بردگی مزدی، هیراشی،تعصبات و تبهکاری و خرافات وجود ندارد و امپریالیست هم نیستند، نمیتواند، صفر.

    حال بصورتی دیگر،
    چطور خانم نویسنده میخواهد یک نظام سیاسی ی درست کند که در آن زن مثل فرهنگ فعلی غرب، کالا نیست، نیروی کار استثمار نمی شود و در جامعه هیراشی وجود ندارد، تعصبات ملی و قومی وجود ندارد، تبهکاری و خرافات هم از بین رفته، امپریالیست هم نیست؟ بهیج عنوان نمی تواند.

    همه فلاسفه و سیاستمداران غربی در جمهوری های دموکراتیک که خیلی از نویسنده مقاله تحصیل کرده تر و جمهوری دموکراتیک خواه تر هستند و در آن فرهنگ بزرگ شده اند، جز ارتجاع چیزی استثمارگری و جنایت علیه بشریت ارائه نداده اند. مدرسان آنها در مدارس ابتدائی تا عالی بر اساس دیکته سرمایه داران و استعمارگران و تبهکاران تدریس میکنند. .

    پس،
    امیدوار بودن به سیستم سیاسی جمهوری دموکراتیک یک سراب خطرناک و فریبنده و در حقیقت محصول دخالت خارجی است
    –.
    جمهوری های دموکراتیک غربی هر چه با قدرت تر شدند، آدم کش تر و استعمارگر تر هم شدند. این است هدف خانم نویسنده؟ حتی اگر فردا در ایران جمهوری دموکراتیک درست شود، اصلا نمیتوان گفت که با دخالت خارجی نبوده چون در ۴۶ سال عمر نفرت آور جمهوری اسلامی، دخالتهای خارجی اصلا قطع نشد ( کودتا، جنگ، تحریم و تحریک انقلاب مخملی ) و همین الان هم همین جمهوری های دموکراتیک دارند ایران را بمباران میکنند.

    ایرانی سرمایه دار و استعمارگر و با قدرت در خلیج فارس؟!!!!

    بهترین راه حل مسائل اجتماعی، انقلاب آنارشیستی کمونیستی است.

    آنارشیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>