جنس عليل ما يا مغز عليل آن ها
روشنگری:روحانيون واپس گرای حاکم بر ايران هرگز فکر نمی کردند رئيس يکی از معتبرترين دانشگاه های آمريکا به داد آن ها برسد و از نظرات شان در مورد زنان دفاع کند*. اما سخنرانی رئيس دانشگاه هاروارد، لارنس اج سامرز در مورد ظرفيت ناچيز مغز زنان برای کار در رشته های علمی و فني، يک نکته را در باره موقعيت زنان عيان کرد. آنا لی نويتز Annalee Newitz آن نکته را افشا می کند. آنالی خود به تکنولوژی مدرن علاقمند است و مقالات او در مترو نشريه هفتگی سيليکون والی مرتبا منتشر می شود.
بالاخره اسناد بدست مان داده شد. بعد از هفته ها سرو صدا در مورد سخنرانی چاپ نشده رئيس دانشگاه هاروارد در يک کنفرانس علمي، او آن را بطور کامل منتشر کرد. اين سخنرانی عجيب بعد از آن ايراد شده که مقالات بی شماری انتشار يافته که با اتکاء بر تحقيقات نشان ميدهد چگونه تبعيض باعث می شود تعداد زنان و اقليت ها در مراکز علمی و صنعتی کم باشد .
و رئيس شاخص ترين دانشگاه کشور در مورد اندک بودن نسبت تعداد زنان به مردان در مراکز فن آوری پيشرفته و سطوح بالای علمی چه گفت؟ اوه، تعارف نکنيد، حدس بزنيد. اين همان آدمی است که وقتی به عنوان اقتصاد دان درجه اول در بانک جهانی کار می کرد گفت “آفريقا کم تر از حدی که قادر به تحملش هست، دچار آلودگی زيست محيطی است.”
منظورش؟
منظور اين بود که با توجه به اين واقعيت که آفريقايی ها خيلی جوان می ميرند، کشورهای پيشرفته بايد مواد آلوده خود را به نسبت بيشتری به اين قاره منتقل کنند – به هر حال بيشتر ساکنان اين قاره آن قدر زنده نمی مانند که از اثرات سمی مواد راديو اکتيو رنج ببرند. اين لاری سامرز است در خدمت شما. هميشه و در هر حال پراگماتيست.
وقتی نوبت به مساله تبعيض جنسی برسد، او همين نوع پراگماتيسم را نشان می دهد. او می گويد زنان صاف و ساده “ذوق” کار علمی را ندارند. اغلب ترجيح می دهند برای مشاغل مهم بچه پرورش بدهند. شاهد اين هم دختر خودش که چيزهايی را که داشتند به دو دسته تقسيم می کرد: “کاميون های بابا”، “کاميون های نی نی “، يعنی که مغز غير اجتماعی زنانه هميشه از ماشين آلات سنگين استفاده می کند که خانواده بسازد نه پل. او به چند پژوهش “روانشناسی تجربی ” بی نام ونشان هم متوسل می شود تا نشان بدهد بيولوژی است که اولويت های ذوق و اشتها را تعيين می کند.
سامرز بعد از آن شرح می دهد: اگر اين درست بود که تبعيض است که زنان را از علوم دور نگاه می دارد، بايد موسسات نمونه ای پيدا می شدند که سياست های ضد تبعيض جنسی آن ها باعث شود زن های فوق العاده درخشان و رانده شده از موسسات پيرو سياست تبعيض جنسی توی آن ها انباشته شوند. عدم وجود چنين نمونه هايی به لاری امکان ميدهد که استدلال کند تعداد اندک زنان با هوش واقعا موجود، همين حالا به خدمت گرفته شده اند و زن هايی که موسسات متهم به تبعيض آن ها را به کار نگرفته اند، به اندازه کافی باهوش نبوده اند. مهم تراز اين، به گفته او تبعيض قايل شدن ناشی از تبعيض جنسی نيست، بلکه مساله ای است مربوط به “سليقه” ی کميته های استخدام کننده که به کسانی از نوع خود تمايل بيشتری دارند.
بنابراين دفعه ديگر وقتی يک مرد سفيد پوست را به جای شما استخدام کردند، يادتان باشد اين ربطی به تبعيض و به حاشيه راندن شما ندارد. اين فقط به آن دليل است که آن مرد سفيد پوست که با شما مصاحبه می کند، يک سليقه کاملا قابل فهم – و شايد بطور بيولوژيک تعيين شده – برای انتخاب ساير مردان سفيد پوست دارد.
چيزی که استدلال سامرز را به پريشان گويی واقعی شبيه می کند دويدنش در يک دايره محدود است، درست مثل همانگويی های خشک مغزانه پيشداوری های فرهنگی. او می پرسد اگر واقعا کار زن در علوم مهم است چرا هيچ راهی نيست که معياری برای مقايسه کار آن ها با مردان مشابه شان به دست دهد؟و خودش با گلايه جواب ميدهد اين سوال ديگر يک سوال نبود اگر مردم می توانستند جوابی برايش پيدا کنند. نظر خودش اين است که يک راه برای پاسخ دادن به اين سوال آن است که مقايسه بر اساس نقل قول ها به عمل بيايد – يعنی تعداد دانشمندان يک حوزه که در کار جديدشان از کار زنان دانشمند همان حوزه نقل قول بدهند. به عبارت ديگر بگذاريد ارزش حقيقی زنان را با اين معيار پيدا کنيم که ببينيم يک دانشمند که “به نحو قابل فهمی” تبعيض قايل می شود چقدر به همکاری که برای آن ارزش کمتری قايل است، توجه دارد.
اندازه گيری ميزان موفقيت آدم ها از طريق نقل قول مثل اندازه گيری بر اساس سيستم های مرتبه بندی گوگلی است. نقل قول به يک بازی تبديل می شود، بويژه وقتی که تمامی مکانيسم توليد اساسا بر شبکه اينترنتی يک پيرمرد اتکاء داشته باشد. من از تو نقل قول می کنم، تو از من نقل قول می کني، ما هردو از دوستمان از يک مدرسه ديگر نقل قول می کنيم. وقتی در دانشگاه بودم همين بازی با نقل قول ها درشبکه معمول بود. آدم يک يادداشتی در باره دوستش توی نت می گذاشت. اين خيلی عادی بود که ببينيد دارند از او نقل قول می کنند که در ” دريک مباحثه ” يا “در يک مناظره” فلان نکته را می گفت. اما اگر مردان نخواهند در مورد همکار زن شان گفت و گپ کنند و برعکس دوست داشته باشند درمورد همکار مردشان دايم حرف بزنند، چه؟ زن ها راحت از ايندکس نقل قولی حذف می شوند.
در نهايت سخنرانی سامرز يک چيز را درمورد موقعيت زنان در حوزه های علمی ثابت می کند. اين سخنرانی برای ما يک سند فوق العاده مهم به دست می دهد که نشان ميدهد چرا در بعضی از حوزه ها و مشاغل هنوز مردان غالب اند. اگر شما به يک ” پاسخ نياز داريد که مردم بتوانند برای اين سوال پيدا کنند ” که چرا در رشته های علمی و مهندسی تعدا د زنان اين قدر کم است، به همان سخنرانی سامرز نگاه کنيد و دورتر نرويد. وقتی مردانی مثل او رئيس بزرگ ترين مرکز آموزش عالی کشور ما هستند، جای تعجب ندارد که زنان هنوز بجنگند تا ثابت کنند چيزی غير از سازنده بچه و روسپی هم می توانند باشند.
برگردان. زهره سحرخيز
*ضمنا سامرز هميشه رک گو بوده است. او يک بار گفت ما بايد يک ضربه بزنيم، بايد جای پای مان را در آسيا سفت کنيم تا هيچ ملتی در آن جا از ما جلو نيافتد.
از آرشیو
Comments
جنس عليل ما يا مغز عليل آن ها — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>