اول ماه مه
روشنگری. تابلوی «من نان ميخواهم» در دست اين کودک است زيرا پدرش حق بيان ندارد، حق اعتصاب ندارد، حق تظاهرات ندارد، حق برگزاری مراسم اول ماه را ندارد… همه حقوق کارگر ايرانی توسط رژيمی لگدمال ميشود که چهل سال قبل نام کارگر را به «مستضعف» تغيير داد تا بتواند به نام طبقه محروم قدرت و ثروت را در انحصار خود در آورد.
طی چهار دهه بعد از انقلابی که عدالت يکی از اهداف اعلام شده ی آن بود، رژيم تنها به «مستضعف » خواندن طبقه کارگرايران اکتفا نکرد بلکه تمام اقدامات ممکن را به عمل آورد تا با تغيير شرايط کار، هويت اين طبقه را در عمل دگرگون کرده و طبقه کارگر را به «مستضعفين» بی حق و حقوق و نيازمند احسان و صندوق های خيريه تبديل کند. تابلوی «من نان ميخواهم» در دست فرزند يک کارگر ايراني، سندی است که بيش از آنکه گرسنگی خانواده کارگر اخراجی را به نمايش بگذارد، ماهيت ضدکارگری رژيمی را به نمايش ميگذارد که همه حقوق طبقه کارگر برای دفاع از حقوق خود را سرکوب کرده و همه امکانات حتی برای بيان درخواست ها را از او سلب کرده است.
برای اينکه اين کودک و دوستانش، فرزندان طبقه کارگر ايران که اکثريت مردم ايران را تشکيل خواهند داد، بتوانند آينده روشنی برای ايران بسازند، بايد مادران و پدران آنها- طبقه کارگر ايران، شأن واقعی خود را بازيافته و همه ی حقوق شان هم به عنوان شهروندان کشور و هم – وبويژه- به عنوان طبقه کارگر رسميت يافته و به اجرا در بيايد وگرنه آزادی و دمکراسی و آينده روشن برای ايران رويايی بيش نخواهدبود. اول ماه مه، روزجهانی کارگر، روزی است برای يادآوری اين حقيقت و تلاش در جهت تحقق آن، تلاشی که به دليل اهميت آن برای دمکراسي، نبايد منحصر به کارگران به شمار آيدبلکه وظيفه کليه آزاديخواهان است.
Comments
اول ماه مه — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>