Comments

انقلاب مشروطه — 6 دیدگاه

  1. وقایع نگاری واینکه در جریان مشروطه کی چی گفت وچی نگفت اصلا مهم نیست چرا که دردی را در مان نکرده ونمیکند.
    چرا که جنبش مشروطه دراصل وذاتش یک جنبش ارتجاعی تمام اسلامی بنفع حاکمیت قانونی! اسلام وآخوند بود واگر نبود در راس آن آخوند قرار نداشت واگر نبود آخوند از آن پس بطور علنی و به اتکاء احکام گنجانده شده در قانون اساسی افسارمملکت ومردمان آن را در دست اسلام نمی گذاشت و توسط انگلیس هدایت نمی شد.
    قانون اساسی مملکتی که تمامی اصولش باید مورد تائید آخوند ومنطبق با اسلام باشد و جایگاه زنان را منطبق با سوره بقره ابزاری برای تولید مثل وخدمت بمردان نزول دهد و…تنها وتنها بدرد پاره کردن وریختن به چاه …اح میخورد.
    اکنون نیز وظیفه شازده رو دست ما مانده تهی کردن جنبش سر افراز فرزندان زحمتکشان وکلا پائینی هابه نام جنبش زن زندگی آزادی از هویت ایران گرای آن بنفع ناسیونالیزم شیعی درخدمت گلوبالیسم ودموکراسی گندیده آن است که اگر زمانی امریکا رای به افتادن حاکمیت اشغالگران مسلمان داد ایشان پیشاپیش وظیفه انقلابی! ومیهنی! و…خود راانجام داده باشد.
    بالماسکه مونیخ و…تکیه مدام شازده بر پارلمان !این محل تجمع دزد ترین وفاسد ترین افراد منتخب ملت!بعنوان مشروع ترین واصلی ترین پایه حکومتی در کنار…دادن امنیت و…کشور به همین وحوش غارتگر کنونی بشرط آمدن بزیر قاب عکس ملوکانه تماماحکایت از توطئه استعماری شوم برای تکرار مشروطه دیگری در نبود سازمان یافتگی ومسلح شدن جنبش است.

  2. در این مقاله:
    مشروطه ایرانی، پیش‌آگهیِ انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ (به‌مناسبت ۱۴ مرداد، سالروز انقلاب مشروطه)

    اگر به مطالب این مقاله خوب فکر کنید متوجه میشوید که “انقلاب مشروطه” جنگ درونی مرتجعین بر سر مدیریت بهتر تحت سلطه ها و استثمار شنوگان بود. دموکراسی غربی هم که در دوران معاصر از طریق مرتجعین اروپائی بکار انداخته شد چیزی نبود جز مدیریت بهتر زنان و کارگران تحت سلطه و استثمار شونده.

    زنان و کارگران ایران و منطقه باید به فعالین سیاسی دیکتاتوری خواه و دموکراسی خواه بی اعتنا باشند و قبل از قضاوت در مورد حسن نیت این سیاسیون، ذهن و اعمال و روابط خود را در ارتباط با ماهیت انقلاب در محل کار و زندگی پرورش دهند. ماهیت انقلاب هیچ چیز نیست جر از بین بردن هیراشی، مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم، تعصبات، تبهکاری و خرافات. یک مسئله ریاضی را نمیتوان بدون تعلیم و تمرین ریاضیات حل کرد، متاسفانه، باید گفت، انقلاب از ریاضیات هم مشکل تر است و اشتباه در آن دیگر نمره صفر نیست، آسیبهای روحی و جسمی و معیشتی است.

    آنارشیست

  3. قسمت دوم
    در اول مقاله مبخوانیم:
    “در ایران هم مثل اروپا جنبش روشنگرى پیشتاز انقلاب براى دمکراسى بود”
    مقاله دارد میگوید که مرتجعین مردسالار و ارباب بردگی مزدی ضعیف در ایران که کاملا امپریالیست هم نبودند، پیشتاز رفرم در سیستم سلطه بر زنان و استثمارشوندگان بودند، چرا؟ چون در اروپا، دقیقا دموکراسی برای همین بود، فقط با این فرق که آنها در اروپا سهم در استعمار هم میخواستند و خودشان بخشا استعمارگر و در تجارت کسب و فروش برده بودند.

    “انقلاب” بورژوازی اروپا، انقلاب نبود، جنگ داخلی و خارجی برای پیروز کردن استثمارگران سرمایه دار بر فئودالهای استثمارگر بود. جنگ آنها جنگ ما زنان و استثمار شوندکان دنیا نبود که برای امثال شما جشن بگیریم که “انقلابتان” پیروز شده! “انقلاب” فرانسه شما نمونه جنایتکار بودن این “انقلابیون” است. “انقلابیون” بعدا شدند فاتح و کودتاچی و بعد هم سرکوبگر “مترقی” کمون پاریس ۱۸۷۱.
    مارکس بعد از دیدن غلط بودن دیدگاهش در ارتباط با دولت، پس از واقعه کمون، قبول کرد که دولت را فقط نباید تسخیر کرد بلکه باید نابود کرد، اما بعدا از طریق سوسیال دموکراسی به این فکر افتاد که میتوان دولت را رفرم کرد که این بلاخره به دودستگی در مارکسیسم منجر شد. اول باید جنگ دموکراسی را برد در حقیقت هست اول باید نخبه های مارکسیست از دموکراسی استفاده کنند تا دوات درست کنند. اما، دموکراسی به آبرو ریزی امپریالیستی کشیده شد، مثل الان، و لنینیسم شکل گرفت. لنینیسم، ادامه همان تز گرفتن قدرت سیاسی توسط نخبه های مارکسیست است با این تفاوت که نباید به پارلمان تکیه کرد چون سیستم پارلمانی کاملا فاسد شده، که دروغ هم نیست. دروغ قضیه، انقلابی بودن رهبری دیکتاتوری نخبه های مارکسیست است.

    تا انقلاب خیلی کار وجود دارد،
    باید ابتدا فهمید که انقلاب یعنی نقد و نفی تمامیت ارتجاع،
    باید ابتدا فهمید که دموکراسی خواهی کلاه برداری ارتجاع اقتدارگرا و استثمارگر است،
    باید ابتدا فهمید که تاریخ بشر تاکنون تاریخ تحولات حاکمیتهای اقتدارگرا و استثمارگر بوده است.

    ارتجاع هست: هیراشی، مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم، تعصبات، تبهکاری و خرافات.

    پایان
    آنارشیست

  4. حال بعد از دوسال، کمی توضیح داده شود:
    قسمت اول
    اگر مشروطه خیلی “مردمی” بود چرا “دست راستی” ها در مجلس اکثریت داشتند؟ مشروطه خواهان، مثل همین دموکراسی خواهان امروز، قشری از طبقه اقتدارگرا و استثمارگر بودند که سهم میخواستند و مجلس و مشروطه بهترین ابزار تقسیم ثروتهای بدست آمده از استثمار بود، همانطور که مقاله ذکر میکند، “مثل اروپا”. چیزی که به” انقلاب مشروطه” معروف است، جنگ یک ارتجاع علیه ارتجاع دیگر بود، همین الان هم دموکراسی خواهان بوضوح دارند همین کلاه برداری را میکنند و بعلت قدرت امپریالیستهای جهانی، “مشروطه” جدید هم همان سرنوشت را خواهد داشت.
    نکات دیگر:
    ۱ – میخوانیم:
    “ ده روز پس از امضا قانون اساسى مظفرالدین شاه در ۱۹ دى درگذشت و محمد على میرزا بجاى او نشست. شاه تازه میرزا على اصغر اتابک را که سه سال پیش از صدارت معزول و به اروپا رفته بود به کشور فراخواند و او را به نخست وزیرى برگمارد”
    چرا یارو که سه سال رفته خارج را این مجلس انقلابی نخست وزیر میکند؟!!!!
    ۲ – مقاله از واقعه تحصن در سفارت انگلیس نمیگوید که موجب شد مظفرالدین شاه فرمان مشروطه را امضا کند.
    ۳ – این تحصن در سفارت خارجی ها، واقعه دیگر: در سفارت روس، یعنی چه؟!
    پایان قسمت اول
    آنارشیست

  5. اگرتا پیش از جنبش مشروطه آخوندها وقوانین اسلامی بطور غیر رسمی برمملکت حاکم بود پس از مشروطه این قوانین کذائی بمانند هیچ انگاشتن زنان و… بطور رسمی وارد قانون اساسی گردید.
    انگیس با رندی یک استعمار گر کهنه کار با گماردن آخوندهای آزادی خواه؟!در راس هرم مشروطه نه تنها نگذاشت مشروطه بمانند رنسانس اروپایکجا بر علیه استبداد شاهی وکوتاه کردن دست آخوندها و کلاارتجاع اسلامی برخیزد بلکه همانطور که از قانون اساسیش بر میاید مملکت را بطور قانونی مشروعه کرد.
    امروزه نیزدم ودنبالچه های انگلیس برای حفظ سایه اسلام عزیز بر سر مملکت فریاد برآورده اند که بله برای مبارزه با استبداد دینی میبایست به قانون اساسی مشروطه بازگشت ویا اینکه می گویند پس از رژیم می بایست تا مدت زمانی؟!مملکت با قانون اساسی مشروطه اداره گردد.

  6. برعکس مقصود نویسنده، مقاله نشان میدهد که در واقع نه مشروطه و نه مجلس دموکراسی، ظرف مناسب منافع توده های کار و زحمت نبود، حتی امروز هم چنین است. اگر کسی علاقه مند بود، بپرسد چرا، اگر تقاضا نباشد، من دیگر ضرورتی برای توضیح نمی بینم.
    آنارشیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>