«اسرائیل بزرگ» و طرح خزنده در پسِ شناسایی فلسطین از سوی غرب
عربستان سعودی و فرانسه ابتکار عملی را در سازمان ملل برای به رسمیت شناختن دولت فلسطین هدایت میکنند.
نوشته: رابرت اینلاکش
ترجمه مجله جنوب جهانی
ابتکار فرانسه و عربستان در سازمان ملل، که بهظاهر شناسایی فلسطین است، در واقع طرحی مورد حمایت غرب برای خلعسلاح فلسطینیها و تحکیم پروژه «اسرائیل بزرگ» به شمار میرود.
ابتکاری که فرانسه و عربستان سعودی از طریق سازمان ملل آغاز کردهاند، چیزی جز طرحی صهیونیستی نیست که با هدف پایان دادن یکباره و برای همیشه به آرمان فلسطین برای تشکیل کشور مستقل طراحی شده است. به جای شکل دادن به «راهحل دو دولت»، آنچه در عمل پیشنهاد میشود، مسیری برای تحقق پروژه اسرائیل بزرگ است.
در حالی که هیئت اسرائیلی نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد درباره تشکیل دولت فلسطین را تحریم کرد، سخنرانی امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، و اعلام رسمی شناسایی کشور فلسطین از سوی وی با تحسین گسترده همراه شد.
برای کسانی که نسبت به موضوع جدیدتر هستند، شناسایی فلسطین از سوی فرانسه، بریتانیا، کانادا، استرالیا و برخی کشورهای دیگر، در نگاه نخست گامی امیدوارکننده به نظر میرسد. اما در عمل، این ابتکار نهتنها پیشرفت نیست، بلکه دقیقاً حرکت معکوس است. در واقع، چیزی جز «برگه عبور رایگان از زندان» به سود اسرائیل نیست.
دروغِ شناسایی
روز دوشنبه، رئیس دولت فرانسه خطوط کلی «اعلامیه نیویورک» را که هفته گذشته به اتفاق آرا در مجمع عمومی تصویب شد، تشریح کرد. وی ضمن بسط آنچه در متن آمده بود، اعلام کرد که به دنبال ایجاد یک دولت فلسطینی «دارای حاکمیت، مستقل و غیرنظامی (غیرمسلح)» است.
مکرون همچنین شرط گشایش سفارت فلسطین را «آزادی تمامی گروگانها» اعلام کرد. او به صراحت توضیح داد که حماس باید بهدست تشکیلات خودگردان فلسطین خلع سلاح شود، تشکیلاتی که جامعه جهانی آن را مسلح میکند، و حماس از هرگونه نقشی در دولت آینده محروم خواهد بود.
شرط دیگری که تعیین شده، مجموعهای گسترده از اصلاحات در تشکیلات خودگردان فلسطین است که تنها نمونه علنیشده آن تغییر محتوای کتابهای درسی فلسطین است. افزون بر این، نیروهای نظامی بینالمللی نیز بهشرط موافقت اسرائیل، در فلسطین مستقر خواهند شد.
اکنون به این نکات اصلی بپردازیم:
– دولتی غیرنظامی (بیسلاح): چنین شرطی عملاً فلسطین را از هرگونه توان دفاع از خود محروم میکند. این اولین بار خواهد بود که دولتی بدون نیروهای مسلح تشکیل میشود. هیچ کشوری در جهان چنین شرطی را برای به رسمیت شناخته شدن موجودیت خود نپذیرفته است. حتی آلمان و ژاپن نیز پس از جنگ جهانی دوم اجازه داشتند تا حدی ارتش خود را بازسازی کنند.
– آزادی همه گروگانها: این شرط بیمعناست، زیرا تشکیلات خودگردان هیچ نقشی در اقدامات حماس در اینخصوص ندارد. چرا باید گشایش سفارت فلسطین به دستاورد دیپلماتیکی مشروط شود که تنها حماس میتواند آن را عملی کند؟
– خلع سلاح حماس: اعلام صریح اینکه نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان برای خلع سلاح مقاومت مسلح نوار غزه – بهویژه حماس – تجهیز و حمایت خواهند شد، بهمعنای زمینهسازی برای یک جنگ داخلی فلسطینی دیگر است. این تاکتیک پیشتر در دوران دولت بوش در آمریکا آزمایش شد؛ زمانی که پس از پیروزی حماس در انتخابات ۲۰۰۶، آمریکا بهطور پنهانی سلاح در اختیار نیروهای امنیتی تحت رهبری محمد دحلان قرار داد تا کودتایی علیه نتایج انتخابات دموکراتیک انجام دهند؛ اما نقشه با واکنش شاخه نظامی حماس (کتائب قسام) ناکام ماند و به جنگ داخلی فتح–حماس در ۲۰۰۷ انجامید.
– ممنوعیت حضور حماس در سیاست: معنای آن، نفی دموکراسی در فلسطین است. ایالات متحده و اتحادیه اروپا تقریباً همه احزاب فلسطینی، جز جریان اصلی فتح، را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار دادهاند. آنها نیز همانطور که در انتخابات ۲۰۰۶ دیدیم، پیروزی حماس را نپذیرفتند و بلافاصله تحریمها و محاصره غزه را تحمیل کردند.
– تغییر کتابهای درسی فلسطین: این بدان معناست که حتی نظام آموزشی فلسطین نمیتواند مستقل باشد و تحت کنترل کامل غرب قرار خواهد گرفت.
– استقرار نیروی بینالمللی در غزه: به ظاهر با شعار «مبارزه بدون خشونت» مطرح میشود، اما فقط با تأیید اسرائیل امکانپذیر خواهد بود. در حقیقت، اسرائیل همچنان انحصار کامل نظامی خود را حفظ میکند، در حالی که فلسطینیها به اجبار به «خشونتپرهیزی» وادار میشوند.
چنین سازوکاری عملاً به مداخله خارجی برای تغییر رژیم فلسطین میانجامد.
تکرار «معامله قرن» ترامپ
این طرح چیزی جز بازآفرینی «معامله قرن» ترامپ در سال ۲۰۲۰ نیست؛ با این تفاوت که مسائل نهایی از جمله مرزها، قدس، شهرکها و حق بازگشت در بلاتکلیفی رها میشوند و تنها مسأله امنیتی، آن هم به سود اسرائیل، با نهایت سرعت دنبال میشود.
آنچه شناسایی میشود، در واقع یک «نهاد نیمهخودمختار» است که بر مناطقی تکهتکه و غیرمتصل حکومت خواهد کرد؛ مناطقی که کاملاً در گرو خواست اسرائیل و حامیان غربیاش خواهند بود.
پروژه «اسرائیل بزرگ»
بنیامین نتانیاهو آشکارا به دنبال تحقق پروژه «اسرائیل بزرگ» است، که در سراسر سپهر سیاسی اسرائیل پذیرفته شده و هدف آن شکلدادن «خاورمیانه جدید» با حذف کامل محور مقاومت به رهبری ایران است.
نظریه اصلی «اسرائیل بزرگ» که نخستین بار در مقاله آکادمیک اودد ینون در سال ۱۹۸۲ مطرح شد، به معنای ایجاد امپراتوری اسرائیلی در منطقه است. برخلاف تصور رایج، این الگو به معنای اسکان مستقیم اسرائیلیها در دمشق، بیروت، اَمان یا بغداد نیست، بلکه تفکیک کشورهای منطقه به واحدهای قومی و فرقهای کوچک است که همگی تحت کنترل و حاکمیت نظامی اسرائیل باقی بمانند.
این همان استراتژیای است که اکنون در سوریه و لبنان دنبال میشود: جلوگیری از بازسازی ارتش سوریه، خلع سلاح حزبالله و تداوم اشغال جنوب لبنان.
چرا اسرائیل علناً مخالفت میکند؟
چرا اسرائیل با این طرح مخالفت علنی دارد؟ پاسخ روشن است: دولت نتانیاهو در شرایط کنونی به دنبال آن است که مأموریت خود را برای وارد آوردن ضربات نهایی به ایران و محور مقاومت تکمیل کند و نمیخواهد پیش از آن، طرحی را بپذیرد که برای افکار عمومی اسرائیل شبیه به سازش جلوه کند.
از این رو، احتمال دارد که اجرای واقعی این ابتکار تا زمانی تعویق یابد که نتانیاهو در قدرت نباشد؛ آن زمان میتوانند آن را بهعنوان «برگه نجات سیاسی» عرضه کنند.
نتیجه
در عمل، این طرح چیزی بیش از توافقی تازه به سبک سایکس–پیکو نیست. احتمال اینکه اسرائیل بتواند مقاومت فلسطین را نابود کند، حزبالله را خلع سلاح سازد، تغییر رژیم در تهران محقق سازد، جامعه عربی را همچنان سرکوب کند و همزمان انسجام شکننده داخلی خود و بقای تشکیلات خودگردان را حفظ کند، بسیار اندک است.
غرب و اسرائیل هر بار استقامت ملت فلسطین و محور مقاومت را دستکم میگیرند. پایان این درگیری فقط یکی از دو حالت خواهد بود: یا تثبیت امپراتوری «اسرائیل بزرگ» یا آزادی کامل فلسطین. حد میانهای وجود ندارد؛ یا سلطه و بردگی منطقه، یا رهایی آن.
(منبع: پایگاه خبری Palestine Chronicle)
— رابرت اینلاکش، خبرنگار، نویسنده و مستندساز است. او بر خاورمیانه، بهویژه فلسطین تمرکز دارد و این مقاله را برای Palestine Chronicle نوشته است.
یادداشت: دیدگاههای بیانشده در این مقاله الزاماً منعکسکننده موضع تحریریه Palestine Chronicle نیست.
اشتراک گذاری
Comments
«اسرائیل بزرگ» و طرح خزنده در پسِ شناسایی فلسطین از سوی غرب — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>