از غزه تا کرانه باختری رود اردن، یک قرن سرکوب و مقاومت
Olivier Pironet برگردان شهباز نخعی

از نزدیک به دو سال پیش، در کتاب ها و آثار متعددی به موضوع آنچه که غالبا به اشتباه «جنگ اسرائیل- فلسطین» نامیده می شود پرداخته شده است. برخی جنبه استعماری آنرا برجسته کرده و برافروزی آتش کنونی در خاور نزدیک را نتیجه آن می دانند. برخی دیگر هم به همدستی «غرب» در جنگ غزه تأکید می کنند که احتمال «راه حل وجود دو کشور» را از بین می برد.
نویسنده Olivier Pironet برگردان شهباز نخعی
از غزه تا کرانه باختری رود اردن، یک قرن سرکوب و مقاومت↑
۷ نوامبر ۲۰۲۳، یک ماه پس از حمله فلسطینی ها به اسرائیل و درحالی که تلافیجوییهای وعده داده شده نخست وزیر نتانیاهو با شدت در نوار غزه ادامه داشت، انتشارات فایار، ناشر کتاب «پاکسازی قومی فلسطین» (۲۰۰۸)، نوشته ایلان پاپه، تاریخ دان اسرائیلی، که در ابتدا در سال ۲۰۰۶ به زبان انگلیسی منتشر شده بود، تصمیم گرفت که به رغم بالارفتن میزان سفارش ها، عرضه آن به بازار را متوقف کند. گروه انتشاراتی «آشِت»( Hachette)، که ونسان بولوره، میلیاردر راست افراطی درپی خرید آن بود هم منسوخ بودن قرارداد اصلی با «وان ورلد»( Oneworld)، ناشر اصلی را مطرح کرد. اما، دلیل واقعی این تصمیم به احتمال بیشتر مربوط به خصوصیت متعهدانه کتاب ایلان پاپه، روشنفکر ضد صهیونیسم است که «تاریخ دانهای جدید» اسرائیلی از آن تأثیر پذیرفته اند و در آثارشان روایتی ملی درمورد ایجاد حکومت اسرائیل (اعلام شده در ۱۴ مه ۱۹۴۸) بازتاب یافته است. کتاب پاپه سرانجام توسط انتشارات لافابریک (۱) تجدید چاپ شد و به عنوان مرجعی درمورد ریشه های «درگیری» اسرائیل- فلسطین، مسئله پناهندگان و نیز جنبه استعماری جنبش صهیونیستی (که در پایان قرن نوزدهم مروج برنامه ایجاد یک حکومت یهودی در فلسطین بود) به کار می رود.
پاپه در این کتاب، با ارائه شواهد و مدارک مستدل، ادعای اسرائیل مبنی بر اینکه مهاجرت ۸۰۰ هزار فلسطینی در سال ۱۹۴۸ (از مجموع ۱.۴ میلیون نفر جمعیت در آن زمان) داوطلبانه بوده و برای فرار از درگیریها در طول جنگ بین اسرائیل و ارتشهای عرب (۱۵ مه ۱۹۴۸ – ۲۰ ژوئیه ۱۹۴۹) انجام گرفته را رد میکند. به گفته او، این ایده یک «اسطوره» «کاملا ساختگی» است که به ویژه برای پنهان کردن مسئولیت اسرائیل در «فاجعه» فلسطین (نکبه) سرهم بندی شده است. در واقع، مورخ توضیح میدهد که تبعید دستهجمعی نتیجه مستقیم «اخراج سیستماتیک فلسطینیها از مناطق وسیعی از کشور»، تخریب و جنایاتی است که توسط نیروهای یهودی پس از رأی سازمان ملل متحد (۲۹ نوامبر ۱۹۴۷) به تقسیم نابرابر فلسطین به دو کشور انجام گرفت و توسط ارتش اسرائیل (که در پایان ماه مه ۱۹۴۸ ایجاد شده بود) با هدف تضمین همگنی قومی دولت منتسب به یهودیان و گسترش قلمرو آن ادامه یافت.
بی تفاوتی مداوم
پاپه، برمبنای اسناد بایگانی های نظامی و اداری دست اول، یادداشت های مسئولان سیاسی و نیز اسناد فلسطینی و همچنین گفتگو با جان بدربردگان یا شاهدان عینی تائید میکند که «مقدار قابل ملاحظه ای از اعمال هولناک» توسط صهیونیست ها علیه «بومیان» عرب انجام شده که از جمله آنها می توان از اعدام های خودسرانه، کشتارهای بزرگ، بمباران دهکده ها، تجاوز، غارت، ایجاد «اردوگاه های کار ویژه» و… نام برد. او شرح می دهد که «برنامه پاکسازی قومی» («نقشه دالت») چگونه توسط رهبران یهودی در ۱۹ مارس ۱۹۴۸، یعنی ۲ ما پیش از آغاز جنگ اسرائیل- عرب انجام گرفت: «نیروهای یهودی قبلا موفق شده بودند که با اِعمال خشونت نزدیک به ۲۵۰ هزار فلسطینی را اخراج کنند. کمتر از یک سال بعد، حدود ۶۰ درصد از جمعیت فلسطین در اردوگاه های پناهندگی واقع در کرانه باختری رود اردن، نوار غزه و کشورهای همجوار بسرمی بردند. اسرائیل به نوبه خود یک سوم بیش از سرزمین های مقرر شده در برنامه «تقسیم» سازمان ملل متحد را تصرف کرد و به ۷۸ درصد از سرزمین تاریخی فلسطین دست یافت (در نتیجه جنگ ژوئن ۱۹۶۷، اسرائیل بر ۲۲ درصد باقیمانده هم چنگ انداخت).
مطالعات پاپه وضعیتی را برملا می کند که اسرائیل در آن پا به دنیا گذاشت. او بر ماهیت استعماری و نژادپرستانه صهیونیسم، که خواهان جایگزینی مردم بومی با کسانی است که از جاهای دیگر می آیند، تأکید می کند. این پاکسازی قومی ناگزیر متکی بر منطق کشتار جمعی است. پاپه درباره آن می نویسد: «می باید در حافظه و ناخودآگاه ما به عنوان جنایت علیه بشریت ثبت شود». به این خاطر، او خواهان تغییر دیدگاه درباره تشکیل حکومت اسرائیل می شود که نه برمبنای گفتمان های غالب برپایه «جنگ استقلال»، بلکه براساس انهدام و ویران سازی است. به ارزیابی او: « پارادایم(ابرانگاره) پاکسازی قومی باید جای خود را به جنگ بدهد».
در مقدمه چاپ جدید فرانسوی کتاب، این تاریخ دان تأکید می کند که این مفهوم پاکسازی قومی همچنین می تواند بر سیاستی اسرائیلی اطلاق گردد که نزدیک به ۸۰ سال است نسبت به فلسطینی های ساکن اسرائیل یا سرزمین های اشغالی اِعمال شده و آنها آن را «نکبت مداوم» یا به عبارت دیگر چنین توصیف می کنند: «ما هرگز از آن لحظه تاریخی بیرون نیامده ایم». به گواهی اخراج های گسترده انجام شده در سراسر کشورو نیز بیت المقدس شرقی و کرانه باختری رود اردن هدف اسرائیل «ایجاد واقعیت های جدید جمعیتی در میدان» و افزایش یهودی نشینی در کل منطقه «از نهر تا بحر» برپایه ایجاد شهرک های یهودی نشین جدید است. در کرانه باختری رود اردن (شامل بیت المقدس شرقی)، که ۵۶۶۰ کیلومتر مربع مساحت دارد، نزدیک به ۳۰۰ «شهرک یهودی نشین» ایجاد شده که ۷۵۰ هزار یهودی را در خود جا داده، درحالی که تعداد فلسطینی های ساکن در این منطقه ۳.۳ میلیون تن است.
با آن که این کارها از نظر حقوق بین المللی غیرقانونی است، تل- آویو می تواند روی «بیعلاقگی» و «بی تفاوتی مداوم» رهبران سیاسی و رسانه های غربی حساب کند. پاپه ادامه می دهد که به همین ترتیب، کشتارهای انجام شده توسط ارتش اسرائیل در سال ۱۹۴۸، در آن دوران «هیچ واکنشی درمیان سردبیران نشریات، مسئولان سازمان ملل متحد یا روسای سازمان های بین المللی ایجاد نکرد» در حالی که همه آنها کاملا درجریان این کشتارها بودند. به نظر این تاریخ دان: «پیام جامعه بین المللی به اسرائیل روشن بود: پاکسازی قومی – هرچه هم که غیرقانونی، غیراخلاقی و غیرانسانی باشد-، تحمل می شود. امروز هم، حکومت اسرائیل می داند که با حمایت ایالات متحده و اتحادیه اروپا، از معافیت از مجازات برخوردار است.
آخرین کتاب پاپه (که به زبان فرانسه ترجمه نشده)، هم درباره شرایط کنونی فلسطین با محتوایی اموزنده نگاشته شده است (۲). نویسنده یک فصل از کتاب را به «جنبه اخلاقی و سیاسی ۷ اکتبر ۲۰۲۳» اختصاص داده است. به نظر او، «به دلیل محاصره بیرحمانه تحمیل شده بر غزه از ۱۷ سال پیش» آتش زیر خاکستر از دیرباز وجود داشته و در این مدت جنگ های ویرانگر تلآویو همچنان آنرا زنده نگاه داشته است. فزون بر اینها، هزاران زندانی سیاسی فلسطینی در زندان های اسرائیل بوده و تحریک های شهرک نشین ها در مسجدالاقصی، بیت المقدس و غیره هم مزید برعلت شده است. او همچنین یادآوری می کند که اسرائیل از نوار غزه که در سال ۱۹۴۸ حدود ۲۰۰ هزار جمعیت فلسطینی داشت (۳)، که عده ای از آنها هم اهالی روستاهای اطراف بودند، به عنوان ناحیه ای برای انجام پاکسازی قومی دیگر مناطق تاریخی فلسطین استفاده کرده است. این منطقه ۳۶۵ کیلومتر مربعی که در سال ۱۹۴۸ حدود ۸۰ هزار جمعیت داشت (که ۳۵ هزار تن آن جمعیت شهر غزه بود)، امروز ۷۰ درصد از پناهندگان فلسطینی و فرزندان آنها را درخود جاداده است.
اکثر مردم غزه، که ۶۵ درصد از آنها کمتر از ۲۵ سال دارند، زیرفشار محاصره نظامی (زمینی، هوایی و دریایی) و بمباران های اسرائیل که از سال ۲۰۰۷ بر انها تحمیل شده، بزرگ شده اند. پاپه تأکید می کند که: «جنگجویان حماس که در ۷ اکتبر به اسرائیل حمله کردند، غالبا جوانانی بودند که زبان خشونت را زیر بمب هایی که اسرائیل بر سرشان فرومی ریخت، آموخته بودند». به نظر این تاریخ دان، تل- آویو از این حمله «به عنوان بهانه ای برای اِعمال سیاست نسل کشی خود» نسبت به بیش از ۲ میلیون تنی استفاده کرده که در این زندان در فضای باز زندگی می کنند. جنگ ویرانگر عامدانه ای که پس از حمله گروه های تحت نظر حماس صورت گرفته، موضوع کتابی گردآوری شده با عنوان «توفان نوح» است که به بررسی «وضعیت خاص تاریخی» (۴) آن می پردازد. نام کامل این کتاب «غزه و اسرائیل، از بحران تا فاجعه»( Gaza and Israel from Crisis to Cataclysm) است. این کتاب که ۱۳ فلسطینی، اسرائیلی و از ملیت های دیگر (دانشگاهی، متخصص، روزنامه نگار و غیره) در نگارش آن مشارکت داشته اند، یکی از نخستین آثاری است که درباره این موضوع به زبان انگلیسی منتشر شده است. اِوی اشلاییم، تاریخ دان اسرائیلی در این کتاب با رد نظریه غالب تأکید می کند که حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳، «از آسمان به زمین نیفتاده بود» بلکه نتیجه «اشغال نظامی غیرقانونی و بی نهایت وحشیانه سرزمین های فلسطینی از ژوئن ۱۹۶۷» و نیز «تحریم های خفقان آور اقتصادی»ای است که از سال ۲۰۰۶، پس از پیروزی بزرگ حماس در انتخابات قانونگذاری در ژانویه همان سال دربرابر فتح و محمود عباس، رئیس تشکیلات خودمختار فلسطین اِعمال گردید.
فاجعهای افسانهای
به عکس روایت اشلاییم که می گوید حماس درپی نابود کردن اسرائیل است، خالد حروب، دانشگاهی فلسطینی و کولتر لوورس پژوهشگر انگلیسی در این کتاب یادآوری می کنند که جنبش حماس از بدو به قدرت رسیدن نشانه های متعددی از تمایل به مصالحه با تل- آویو از خود بروز داده و «بارها گفته که حاضر به نشان دادن انعطاف در برنامه خود برای دستیابی به راه حلی برمبنای گفتگو است» و به این ترتیب، رهبران آن به طور تلویحی موجودیت اسرائیل را «با پذیرش راه حل دو کشور» (دستکم برای چندین دهه) برمبنای عقب نشینی اسرائیل به مرزهای ۴ ژوئن ۱۹۶۷ (در آستانه جنگ ۶ روزه) قبول کرده اند. در ماه مارس ۲۰۰۷، پس از ماه ها تحریم دولت حماس توسط اسرائیل و غربی ها، به این بهانه که حماس یک «سازمان تروریستی» است، این سازمان به رغم خصومت های موجود دست به تشکیل یک دولت اتحاد ملی با فتح زد که «دولتی میانه رو و مرکب از فن سالاران به جای مردان سیاسی» بود. اما، اسرائیل به همه این حرکات آشتی جویانه پشت پا زد.
در طول تحریم و حمله های ویرانگر علیه غزه پس از سال ۲۰۰۷ در پاسخ به پرتاب راکت، این نوار ساحلی که از قبل هم فقیرترین سرزمین فلسطینی بود، ازنظر اقتصادی از بین رفت. سارا روی، اقتصاددان آمریکایی در همین کتاب این رفتار خصمانه و محاصره کامل و تخریب زیرساخت های منطقه توسط اسرائیل را «اقتصادکشی» توصیف نموده و از سازمان ملل متحد و سازمان های انسان دوستانه می خواهد که مراقب تأمین نیازهای اساسی (غذایی، مسکن، سلامت و بهداشت، آموزش و غیره) مردم غزه باشند. به نظر این اقتصاددان، این راهبرد اسرائیل در چهارچوب سیاست «ضد توسعه»ای است که نسبت به غزه اِعمال می گردد. او این برداشت را برای تشریح شماری از کارهای انجام شده توسط تل- آویوبه کار می گیرد که هدف آنها «عاری ساختن اقتصاد غزه از توانایی تولید و هرگونه امکان رشد مهم ساختاری است» (۵). این کارها عبارت از محصور کردن منطقه، ایجاد یک بازار وابسته به منظور ترغیب به انجام واردات محصولات اسرائیلی و غیره است. این اقدام به تخریب اقتصادی و اجتماعی، که عده زیادی از مردم غزه را به فقر مفرط کشاند، باعث بیکاری ای خیلی زیاد شد و غزه را هم مستقیما تبدیل به یک انبار باروت کرد.
اگر حملات ۷ اکتبر از ناکجا نیامده، بلکه ناشی از دهه ها سرکوب است، حماس چرا آن لحظه را برای آغاز حمله انتخاب کرد و اهدافش چه بود؟ درمورد این نکته، نویسندگان کتاب نظرات متفاوتی دارند. به نظر اشلاییم، حملات فلسطینی ها برای این انجام شد که جلوی احتمال نزدیک شدن اسرائیل و عربستان سعودی در آن زمان را بگیرد. نزدیک شدنی که به ترغیب واشنگتن و برای این صورت می گرفت که ریاض هم به توافق های ابراهیم درمورد عادی سازی روابط بپیوندد که در سال ۲۰۲۰ بین امارات متحده عربی، بحرین، سودان و مراکش انجام گرفته بود. به نظر حروب و معین ربانی(تحلیلگر فلسطینی- هلندی)، موضوع بیشتر بر سر وارد کردن فشار بر تل- آویو بود تا به محاصره نظامی پایان داده، زندانیان سیاسی فلسطینی را آزاد نموده و به غیرمذهبی سازی بیت المقدس پایان دهد و نیز «محور مقاومت» تحت رهبری حکومت ایران را درگیر کند تا اسرائیل و متحدانش را در منطقه تضعیف نماید. با آن که آزادی هزاران زندانی سیاسی فلسطینی دربرابر گروگان های اسرائیلی پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حاصل شد، ولی هدف های دیگر به دست نیامد. از این هم بدتر، «جنگ کامل» آغاز شده در فردای ۷ اکتبر توسط تل- آویو، با بی اعتنایی کامل غربی ها، تبدیل به یک سلاخی بزرگ انسانی شد که ۸۰ درصد از نوار ساحلی را از بین برد و منجر به جابجایی اجباری ۹۰ درصد از مردم آن شد.
احمد النوق از جمله نویسندگان کتاب «توفان نوح» است که روایتی خیلی شخصی از زندگی روزمره مردم غزه در دوران تحریم و محاصره ارائه می کند. او که روزنامه نگاری اهل غزه و از سال ۲۰۱۹ ساکن لندن است، در بمباران خانه پدری اش در اکتبر ۲۰۲۳ حدود ۲۰ تن از اعضای خانواده اش را از دست داده و یکی از برادرانش هم در جنگ سال ۲۰۱۴ کشته شده بوده است. او شرح می دهد که: «برای من و کسانی از افراد خانواده ام که جان بدربرده اند این فاجعه ای افسانهای است. برای دنیا هم فاجعه ای افسانهای است، چون اجازه داده که در سال ۲۰۲۳ و پیش از ان چنین چیزهایی رخ دهد. این لکهننگی است که دنیا هرگز نمی تواند آنرا پاک کند». النوق همراه با رفعت العریر، شاعر و آموزگار غزه ای (کشته شده در دسامبر ۲۰۲۳)، بنیانگذار مشترک انجمن «ما شماره نیستیم» (We Are Not Numbers) است که در سال ۲۰۱۵ تأسیس شد. هدف این انجمن بازتاب دادن به صدای جوانان فلسطینی به مدد نویسندگان غزه ای و یاری دیگر نویسندگان حرفه ای است. این انجمن متن های آنها را در تارنمای اینترنتی خود منتشر می کند تا همگان با زندگی اندوهبار فلسطینی ها آشنا شده و نیز «امید و آرزوهایشان» را بیان کند و علیه انسانیت زدایی انجام شده توسط اسرائیل و رسانه های غربی مبارزه نماید. این انجمن همچنین مجموعه ای از روایت های برگزیده از میان هزاران روایت را بین سال های ۲۰۱۵ و ۲۰۲۴ در تارنمای خود منتشر کرده است (۶). در این مجموعه، که برحسب سال ها طبقه بندی شده، ۱۰ فصل آن حاوی متن هایی به شکل های گوناگون (روایت، تحقیق و شعر) است. آغاز و پایان کتاب با بخش هایی از شعر اکنون مشهور رفعت العریر، که کمی پیش از مرگش سروده شده بود، شروع و تمام می شود. عنوان این شعر «اگر باید بمیرم» است:
«اگر می باید بمیرم
تو باید زنده بمانی
تا داستان مرا بازگو کنی
وسائلم را بفروشی تا یک تکه پارچه و ریسمان بخری
(…) تا کودکی در نقطه ای از غزه
با نگاه کردن به آرزوهایش در بهشت
(…) بادبادک ببیند
(…) و یک لحظه فکر کند که فرشته ای در آنجا است».
لازمه مبارزه با انسانیت زدایی از فلسطینی ها «نپذیرفتن آنچه که تحمل می کنند» و «رد استدلال هایی است که اِعمال نسل کشی» را آسان می نماید. این موضوع نوشته مریم لاریبی، روزنامه نگار است (۷). او از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا ۷ اکتبر ۲۰۲۴ رویدادهای جنگ ویرانگر جاری در غزه را ثبت کرده و با استناد به منابع متعدد – اطلاعات به دست آمده از نماینده های فلسطینی حاضر در محل و رسانه های مستقل عرب و فرانسوی زبان از جمله اسرائیلی (مانند تارنمای مجله 972+)، گزارش های سازمان های دفاع از حقوق بشر و غیره-، حاصل کارش «بازسازی تصویراین ماجرای اندوهبار» است. لاریبی با نگرشی «ضد استعماری» و «دیدگاهی ضدغربی»، انفعال مقصرانه «جامعه بین المللی» و دستکاری های مطبوعات جانبداررا در معرض دید می گذارد. او می نویسد: «در فرانسه، اغلب روزنامه نگاران تلویزیونی دربرابر سخنگوی فرانسوی زبان ارتش اسرائیل موضعی انفعالی و تسلیم آمیز دارند. این سخنگو که اولیویه رافودیکز نام دارد، مردی ریز نقش و جسور اما نه چندان تأثیرگذار است که همیشه در همه جا حضور دارد». نویسنده بر این نکته تأکید می کند که اسرائیل آمدن روزنامه نگاران بین المللی به غزه را ممنوع کرده تا «کشتارها را مخفی نماید». او می گوید: «رسانه های غربی با این سانسور کنار می آیند و بر کار روزنامه نگاران غزه ای، که در هر لحظه زندگی خود را به خطر می اندازند، پرده می کشند (…). بدون این روزنامه نگاران غزه ای کسی نمی تواست چیزی از آنچه که در غزه می گذرد، بداند. بی اعتنایی به کار این روزنامه نگاران حرفه ای، خطری بزرگ تر را متوجه آنها می کند چون ارتش اسرائیل حس می کند مجاز است بدون برخورد با اعتراض آنها را حذف کند».
نقشه های ناکام
در کنار کتاب های تاریخی و تحقیقی منتشر شده در ماه های اخیر، نقشه هایی همراه با تصویر، تاریخ وقایع و اعداد و ارقام وجود دارد که امکان می دهد وضعیت کنونی تشخیص داده شده و ریشه های آن درک شود. برخی از آنها براساس اصالت مدارک ارائه شده و روشنی تحلیل از بقیه متمایز است. از این جمله می توان از کار فیلیپ رکاسویکز، جغرافی دان و نقشه بردار و دومینیک ویدال روزنامه نگار نام برد (۸). این دو نویسنده، برپایه مدارک متعدد نقشه برداری و بایگانی های غالبا ناشناخته می کوشند «به ردیابی یک قرن و نیم تاریخ خیلی پرماجرا» بپردازند. این کتاب که حاوی شرح وقایع و توضیحاتی موضوعی است، تشریح می کند که چگونه انگلستان در آغاز قرن بیستم به حمایت از صهیونیسم پرداخت و ایده ایجاد یک حکومت یهودی – به منظور ایجاد یک سنگر پیشرفته برای غرب- به ویژه به نام منافع جغرافیایی- راهبردی شکل گرفت. در این کتاب همچنین شرح داده می شود که چگونه «نقشه های ناکام » ناشی از برنامه های صلح ساخته شده در سال های دهه ۲۰۰۰ بی اثر باقی ماند. برای درک بهتر «نطفه اشغال» و فکر اشغالگری، نمونه کرانه باختری رود اردن شرح داده می شود که در آن به وسیله یک شبکه وسیع شهرک های یهودی نشین اسرائیلی و جاده هایی که منحصرا به تردد شهرک نشین های یهودی و ارتش اسرائیل اختصاص یافته، صدها ایستگاه بازرسی برای در انزوا قرار دادن قلمرو فلسطینی ها، «دیوار جداسازی» و غیره ایجاد شده است. کتاب سرانجام به یهودی سازی گازانبری بیت المقدس شرقی، به مدد هرچه تندروتر شدن دولت های پی درپی اسرائیل می پردازد.
کتاب دیگری که نخستین بار در سال ۲۰۱۱ منتشر و از آن پس بارها روزآمد شده، اطلس ژان- پل شانیولو، استاد ممتاز دانشگاه و پی یر بلان، پژوهشگر ژئوپولیتیک است که جنبه مرجع دارد (۹). این اطلس به بررسی ردپای فلسطینی ها از پایان قرن نوزدهم، در دوران امپراتوری عثمانی، تا رویدادهای اخیر می پردازد. در این کتاب، «شوک ۷ اکتبر» و نیز اختلاف نظرهای دیپلوماتیک بین کشورهای اروپایی مورد بررسی قرار می گیرد. «حمایت بی قید و شرط» واشنگتن از اسرائیل و دوگانگی رفتار حکومت های عرب درمورد فلسطین از سال ۱۹۴۸ بررسی می شود. با آن که جنبه آموزشی کتاب غیرقابل انکار است، اما برخی از مباحث آن جای گفتگو دارد. از جمله این مباحث موضوع «راه حل دو کشوری» است که به باور نویسندگان کتاب به رغم واقعیت های میدانی استعماری و رد آن توسط اکثریت جوانان فلسطینی «از نظر سیاسی لازم و از جهت مادی امکان پذیر است».
«درک فلسطین» کتابی آگاهی بخش است(۱۰). در این کتاب، که حاصل ۱۰ سال تحقیق آلیزه دو پن، تصویر پرداز و اگزاویه گینار پژوهشگر است، به تحلیل عمیق تاریخ فلسطین – که به نظر آنها مملو از «سلب مالکیت، مبارزه، جداسازی و حاکمیتی ناممکن شده» است، دو نویسنده به روشنگری هایی سودمند درباره موضوع هایی می پردازند که تاکنون خیلی کم به طور عمیق به آنها پرداخته شده است. از جمله این موضوع ها: عملکرد دقیق «تشکیلات خودگردان» محمود عباس است که آن را «حکومت پوشالی» و «ابزار کنترل فلسطینی های سرزمین های اشغالی» می خوانند و مسئله حق مقاومت مسلحانه ، چنگ اندازی مقامات اشغالگر بر منابع طبیعی فلسطینی ها (از جمله منابع آبی کرانه باختری رود اردن) به سود شهرک های یهودی نشین، جنبش زندانیان آغاز شده در سال های دهه ۱۹۸۰ و غیره است. یکی از نکات جالب این کتاب آنست که تقسیم خاک فلسطین که در سال ۱۹۴۷ سازمان ملل متحد درباره آن تصمیم گرفت را موضوع اصلی میانگارد، تقسیم سرزمینی که از سوی فلسطینیان رد شد، چون در ان زمان آنها از نظریه تشکیل حکومتی واحد – مرکب از اعراب و یهودیان دفاع میکردند. نویسندگان کتاب می کوشند نشان دهند که ایده تقسیم سرزمین فلسطین به دو واحد سیاسی «پیش از تحقق، شکل یک کیمیرا را یافت». با نگاه به وضعیت کنونی، ارزیابی نویسندگان این است که «راه حل دو کشوری» تنها جنبه «حرافی دیپلوماتیک» از سوی «جامعه بین المللی» دارد و «فریبی» است برای «جداسازی کسانی که فکر می کنند این تقسیم هرگز به اندازه کنونی غیرممکن نبوده» و موجب تسلط اسرائیل بر فلسطینی ها می شود. به نظر آنها «تنها جایگزین ممکن همزیستی» در چهارچوب یک حکومت واحد است که «برپایه برابری مشخص همه ساکنان بنانهاده شده باشد».
این نظر برخلاف عقیده بسیاری از متخصصان «درگیری اسرائیل- فلسطین» از جمله ژان- پی یر فیلیو، مدافع پرشور «راه حل دو کشوری» با یک حکومت فلسطینی «دموکراتیک و غیرنظامی شده» در کنار حکومت اسرائیل است. او در کتاب خود با عنوان «فلسطین چگونه از دست رفت؟» (۱۱) توضیح می دهد که چنین حکومتی «تنها افق آینده برای همزیستی دو ملت در سرزمین فلسطین برمبنای تناسب نیروهایی، که اکنون به شدت به سود اسرائیل است، می باشد»، «چون بدون این چهارچوب همزیستی، تناسب نیروها برای حکومت یهودی امنیت و ثبات به بار نخواهد آورد». برعکس، پاپه که با نظر دو پن و گینار موافق است، او معتقد است که تنها راه حل مشکل پناهندگان و اقلیت فلسطینی در اسرائیل، ایجاد یک «حکومت واحد دموکراتیک است که در آن هریک از دو طرف فلسطینی و اسرائیلی از حقوق برابر و آزادی تحرک و جابجایی در سراسر ”سرزمین تاریخی فلسطین“ برخوردار باشد».
در زمانی که نظام تبعیض نژادی مستقر شده توسط اسرائیلی ها تشدید می شود و درحالی که الحاق سرزمین های اشغالی گسترش می یابد، بیش از همیشه ضروری است که امکانات خارج شدن از وضعیت استعماری تفکیک ناپذیر از صهیونیسم مورد بررسی قرار گیرد تا این که بتوان یک حکومت مشترک بنا کرد. از سال ۲۰۰۶، پاپه در فرازی آینده نگرانه در نتیجه گیری کتاب خود درمورد پاکسازی قومی در فلسطین هشدار می داد که: «[فلسطینی ها] هرگز نخواهند توانست بخشی از فضای حکومت صهیونیستی شوند. ازاین رو، به جنگ ادامه خواهند داد. امیدوار باشیم که مبارزه آنها مسالمت آمیز و پیروزمندانه باشد. درغیر این صورت، این مبارزه نومیدانه و انتقام جویانه خواهد بود و ما را مثل یک گردباد به درون یک توفان شن بزرگ و مداوم خواهد کشاند». دو دهه بعد، این کلمات در گوش طنینی بزرگ دارد.
۱- Ilan Pappé, Le Nettoyage ethnique de la Palestine, traduit de l’anglais par Paul Chemla, La Fabrique, Paris, 2024, 396 pages, 20 euros.
۲- Ilan Pappé, A Very Short History of the Israel-Palestine Conflict, Oneworld Publications, Londres, 2024, 160 pages, 9,99 livres sterling.
۳- Sur l’histoire de Gaza depuis l’Antiquité, lire en particulier Gerald Butt, Gaza, au carrefour de l’histoire, traduit de l’anglais par Christophe Oberlin, Erick Bonnier, Paris, 2011, 285 pages, 21 euros, et Jean-Pierre Filiu, Histoire de Gaza, Fayard, Paris, 2024 (1re éd. : 2012), 600 pages, 13 euros.
۴- Avi Shlaïm, avant-propos à Jamie Stern-Weiner (sous la dir. de), Deluge : Gaza and Israel from Crisis to Cataclysm, OR Books, New York, 2024, 320 pages, 22 dollars.
۵- Cf. Sara Roy, The Gaza Strip : The Political Economy of De-development, Institute for Palestine Studies, Washington, 2016 (1re éd. : 1995), 616 pages.
۶- Ahmed Alnaouq et Pam Bailey (sous la dir. de), We Are Not Numbers : The Voices of Gaza’s Youth, Hutchinson Heinemann, Londres, 2025, 368 pages, 14,99 livres sterling.
۷- Meriem Laribi, Ci-gît l’humanité. Gaza, le génocide et les médias, préface d’Alain Gresh, Éditions Critiques, Paris, 2025, 312 pages, 19 euros.
۸- Philippe Rekacewicz et Dominique Vidal, Palestine-Israël. Une histoire visuelle, Seuil, Paris, 2024, 256 pages, 33 euros.
۹- Pierre Blanc et Jean-Paul Chagnollaud, Atlas des Palestiniens. Itinéraire d’un peuple sans État, cartographie de Madeleine Benoit-Guyod, Autrement, Paris, 2025 (4e éd.), 96 pages, 24 euros.
۱۰- Alizée De Pin et Xavier Guignard, Comprendre la Palestine. Une enquête graphique, Les Arènes, Paris, 2025, 232 pages, 20 euros. ۱۱- Jean-Pierre Filiu, Comment la Palestine fut perdue. Et pourquoi Israël n’a pas gagné. Histoire d’un conflit (XIXe-XXIe siècle), Seuil, 2024, 432 pages, 24 euros.
Olivier Pironet
نویسنده و روزنامه نگار
فلانی چنین گفت و بهمانی چنان.
مسئله فلسطین و امپریالیستهای غربی تنها از طریق انقلاب آنارشیستی کمونیستی در منطقه حل میشود. راه حلهای مرتحعین محدود است به اقتداگری و استثمارگری که در آن صلح و مسالمت همیشه موقتی است.
آنارشیست