Comments

اسرائیل. پیمان خشونتی که جامعه را متحد می کند <br> Ezra Nahmad برگردان جوادزاده امینی — 2 دیدگاه

  1. هیچ کار و شغلی و هیچ فعالی در سیستم سلسله مراتبی کار و زندگی (هیراشی) نمیتواند استقال نظری خود را حفظ کند و همیشه نوکر و یا کلفت بالای سلسله مراتب است. کارهای اشخاصی که در سلسله مراتب هستند، قابل اتکا و حتی اعتماد نیستند. انقلاب باید از همان دقایق اول علیه سلسله مراتب باشد تا اصیل و حلاج مسئله بدی ارتجاع بماند. از تشکیل خانواده گرفته تا تشکل ضد ارتجاع، وارد سیستم هیراشی شدن ورود به بردگی است. سازماندهی انقلابی همیشه فقط وقتی اتقلابی است که سازماندهی ضد هیراشی باشد. اگر در تشکلی هستید که هیراشی است، ابزار هستید.
    آنارشیسم

  2. مقالات لوموند دیپلماتیک همیشه فاقد عمق است.
    این هم مثل بقیه.
    نویسنده “اسراییل” را که یک شخص نیست، ارزیابی روانشناسانه کرده است. واقعا مسخره است. چرا دولت آمریکا به اسرائیل کمک میکند؟ چرا دولتهای اروپایی به اسرائیل کمک میکنند؟ آنها هم روانی هستند؟ تروریسم حماس و بعضی از رهبران فلسطینی را چگونه روانشناسی میکند؟ این کار روانشناسی بلاخره به چه پیشنهاد درمانی قرار است منجر شود؟

    واقعیت این است که جنگ فلسطینی ها با اسرائیل در چهارچوب جنگهای ارتجاعی قابل فهم است: یک ارباب آمد تا سرزمین ارباب دیگر را بگیرد. حاکمیت اربابان را میتوان تجزیه و تحلیل کرد که این خود یک علم است.

    حالا چرا کمی عمق؟
    زیرا:
    لوموند دیپلماتیک در کاسبی انقلاب قرار دارد نه در انقلاب.
    کاسبی انقلاب یعنی چه؟
    کاسبی انقلاب یعنی تشخیص تضادها و اعمال ارتجاعی علیه زنان و کارگران و قربانیان دیگر، این حقایق را برای انقلاب بکار نبردن، بلکه از آن برای منافع شخصی استفاده کردن، مثل نماینده مجلس شدن، فروش نشریه، رزومه سیاسی درست کردن و غیره که لازمه اش وارد عمق نشدن است.
    پدیده روزنامه نگاری هم یا کاسبی انقلاب است و یا کاسبی ارتجاع، بستگی دارد که روزنامه نگار وضعیت را چگونه تشخیص بدهد و فروشنده کدام یک برای منفعت خود باشد. روزنامه نگار در هیراشی قدرت اسیر است. شغلش استخدامی است و هر لحظه امکان از کار بیکار شدن دارد. برای همین اگر انقلابی بخواهد باشد، مستقل نیست و چون مستقل نیست، نمیتواند انقلابی باشد، او همیشه نباید وکر کلفتی کند و محدود بنویسد.
    شغل خبرنگاری هم شبیه روزنامه نگاری است. این شغلها تابع اراده ارباب هستند.
    زنان و کارگران میتوانند از این روزنامه نگاران و خبرنگاران استفاده کنند اما بهتر است که داده ها را بصورت خام از کار آنها بیرون بکشند و خودشان آنرا تجزیه و تحلیل کنند. نظر روزنامه گار و یا خبرنگار که عملا مستقل نیست و در چهارچوب هیراشی اسیر است، معمولا معتبر نیست.
    آنارشیسم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>