Comments

«چپها»  و هشت مارس ۱۳۵۷ <br> محبوبه قنبری — 2 دیدگاه

  1. در ارتباط با سرنوشت سازمان چریکهای فدائی خلق در مقاله، بیان این نکات ضروری است:
    امروزه اصل سازمان چریکهای فدائی خلق همان گروه اشرف است که به مبارزه مسلحانه چریکی اعتقاد دارند. این جریان لنینیست و استالینیست، هوادار سرمایه داری دولتی و دیکتاتوری تک حزبی مارکسیستهای است. اینها بخش واپسگرای آن سازمان هستند. فکر نمیکنم تعداد زیادی باشند اما تعداد مهم نیست.
    گروه اکثریت بخش هوادار امپریالیستهای سرمایه داری دولتی روسی بودند. اینها در وضعیت حاکمیت و قدرت بودند و با دو گروه بعدی فرق دارند و بسیار مرتجع هستند. تعداد اینها بسیار زیادی است، همانطور که مرتجعین تعدادشان یاد است.
    گروه اقلیت سالم تر و انعطاف پذیر تر بودند و بدرستی از بقیه (دو گروه فوق) جدا شدند تا سلامت انقلابی، علمی و منطقی خود را حفظ و تقویت کنند. اینکه تا چه حد موفق شدند، میتوان گفت تا حدی که جدا شدند خودش کلی موفقیت بود. سرنوشت آنها مثل بقیه مارکسیستهای عاقل تر و علمی تر و منطقی تر است. چند تا اقلیتی ی که میشناختم، ذهن بازتری داشتند و حاضر بودند چشم و گوششان را باز کنند، متاسفانه مثل همه پیر شدند و دیگر هیچکدام زنده نیستند.
    مارکسیستهائی که دگم نیستند و “ایسم” برایشان مهم نیست، میتوانند بتدریج ارزش نظری و عملی آنارشیسم کمونیستی را درک کنند.
    آنارشیست

  2. مقاله صرفا نظرات مارکسیستها را بیان کرده اما از واقعیات جامعه چیزی نگفته.
    تردیدی نیست که تمام چپ (مارکسیستهای) آن دوره مخالف زن ستیزی جمهوری اسلامی بودند. اما سئوال این است که چرا مخالفت آنها نتوانست موثر واقع شود؟ دلیلش این است که تمام مارکسیستها جدا از توده های کارگر و زحمتکش جامعه بودند. زنان کارگر و مردان کارگر اکثرا هوادار رژیم بودند و نه تنها اسلامی بودن آنها توسط رژیم شاه به دیدگاه علمی تبدیل نشد، بلکه با حاکم شدن رژیم اسلامی، اسلامی تر هم شده بودند. مارکسیستهای آن دوره که عمدتا در طیف کوچکی از قشر مرفه تر طبقه کارگر پایه داشتند، قدرتی نداشتند و برای همین جنبش آزادی زن شکست خورد.
    راه دیگر پیشرفت جنبش زنان از طریق گروه ها و احزاب لیبرال بود. آنها هم بدرد مارکسیستها دچار بودند و مثل همیشه دنبال سازش با صاحب قدرت برای پیشبرد اهداف سرمایه دارانه خود.
    طیف سکولار لیبرال بورژواها و طیف رادیکال “سکولار” آن مثل مجاهدین، که هواداران بیشتری از مارکسیستها داشتند، به آزادی زن جدی برخورد نمی کردند چون خودشان را مجبور به رعایت قوانین و سنتهای اسلامی میدیدند.
    جنبش زنان در ایران مثل سایر جنبشهای ضد ارتجاع در ایران، تنها با حضور در اقشار زحمتکش زنان و کارگران جامعه امکان موفقیت دارند. جنبش های بالا شهری ها سر و صدای زیادی دارند اما کنه انقلابی ندارند.
    آنارشیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>