Comments

سیاست خارجی «برد برد» چیست و چگونه محقق می شود؟ / جواد قاسم آبادی — 5 دیدگاه

  1. در ارتباط با این مقاله:
    اینترنت عرصه ی جدال ِ دو گرایش ِهمستیز
    خدامراد فولادی
    ( جدال ِگذشته گرایی با پیشرفت خواهی در رزمگاه ِ دموکراسی! )

    بحث مقاله این است که فرقه گراهائی وجود دارند که از دموکراسی بورژوازی استفاده میکنند اما علیه دموکراسی هستند؛ اینها باید افشا شوند!

    اول اینکه، معلوم نیست چه کسانی فرقه درست کرده اند. مثلا، سازمان چریکهای فدائی خلق زمان شاه و الان، فرقه نیستند، تشکل سیاسی هستند. دیکتاتوری وجود دارد و تشکلات مجبورند مخفی و کوچک باشند تا لو نروند و سرکوب نشوند. احزاب کمونیست حکمتی همه تشکلات سیاسی هستند. راه کارگر ها هم سازمانهای سیاسی هستند. اینها فرقه نیستند. کلا کلمه فرقه در مقاله بی مورد است. معلوم نیست این نویسنده این کلمه را با چه حسابی در ذهنش قرار داده!!!
    در ارتباط با استفاده سیاسیون از دموکراسی توسط کسانیکه به دموکراسی اعتقاد ندارند، بحث این است که ظاهرا در دموکراسی های مورد نظر نویسنده، شرطی وجود ندارد که وقتی آزادی حزبی داری نمیتوانی دیکتاتور نباشی. اگر اکثریت داشته باشی میتوانی دیکتاتور باشی و حتی اگر خیلی بیشتر میتوانی حتی قانون اساسی را تغییر دهی.
    خود مارکس هم معتقد بود باید از دموکراسی بورژوازی استفاده کرد تا دیکتاتوری کارگری درست کرد. در غرب هم تشکلات و احزاب مارکسیستی زیادی هستند که از دموکراسی استفاده میکنند اما خواهان دیکتاتوری پرولتاریا هستند. شخصیت هائی مثل کائوتسکی و رزا لوگزامبورگ و خیلی ها دیگر از دموکراسی استفاده میکردند اما خواهان دیکتاتوری پرولتاریا بودند.
    تا آنجا که مربوط به آنارشیستها هست. آنارشیستها چون به دولت اعتقاد ندارند، نه هوادار دموکراسی هستند و نه دیکتاتوری. احزاب مارکسیستی وقتی قدرت سیاسی پیدا کنند، بخشی از سیستم می شوند و به ارباب تبدیل میگردند. رابطه ارباب و برده در تمام احزاب مارکسیستی بصورت بالقوه وجود دارد.
    آنارشیست

  2. در ارتباط با سیاست خارجی،
    سیاسات خارجی بازی قدرت میان بورژواهاست و با از بین رفتن مرزها و بردگی مزدی اصلا احتیاجی به سیاست خارجی وجود ندارد چون، سیاست، بازی است برای سلطه جوئی و استثمارگری وابسته به آن.
    آنارشیست

  3. در ارتباط با این بند:
    “۱۲. عادی سازی روابط خارجی در بالاترین سطوح با همه کشورهای جهان بر مبنای روابطی عادلانه و احترام متقابل، ممنوعیت دستیابی به سلاح اتمی و تلاش برای صلح جهانی.”
    .
    پیش فرض نوینسدگان این بیانیه این است که کشورهای امپریالیستی خواهان سلطه بر کشوری مثل ایران نیستند و خواهان روابط عادلانه و احترام متقابل هستند و مثلا دولتی در ایران باید باشد که با آنها همانگونه رفتار کند!!!!! اما تمام اسناد و منابع تاریخی نشان میدهد که کشورهای امپریالیستی اصلا خواهان روابط عادلانه و احترام متقابل نیستند. بند 12 در حقیقت بر اساس یک دروغگوئی نوشته شده است. نوینسده مقاله هم متاسفانه باتمام این بحثهای الکی دموکراسی مستقیم ش، هم نظر آنهاست.
    .
    نوینسده میگوید دموکراسی بورژوازی اما به منشور نمی گوید بورژوازی. این چه بازی ی است که با ما کارگران میکنید؟
    .
    بسیاری از نکات منشور در کشورهای امپریالیستی غربی حتی قانونی است اما آن کشورها دائم به استثمارگری و استعمارگری و جنایت علیه بشریت ادامه می دهد. چرا فرض میکنید ما کارگران احمق هستیم؟
    آنارشیست

  4. در همان منشور می خوانیم:
    “۶. تامین ایمنی کار، امنیت شغلی و افزایش فوری حقوق کارگران، معلمان، کارمندان و همه زحمتکشان شاغل و بازنشسته با حضور و دخالت و توافق نماینده‌های منتخب تشکل‌های مستقل و سراسری آنان.”
    .
    این بند بیان کننده این حقیقت است که نوینسدگان بیانیه افکار طبقه استثمارگر را دارند چون وقتی علیه استثمار چیزی نمی گوئی و فقط خواستار کم شدن آن هستی.
    آنارشیست

  5. دموکراسی یا دیکتاتوری اگر اینها را تضمین کند قابل قبول است:
    از بین بردن فوری مردسالای، بردگی مزدی، امپریالیسم، هیراشی، انواع تعصب و تبه کاری.
    آنارشیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>