على اکبر دهخدا، احمد شاه قاجار، یفرم خان ارمنى
على اکبر دهخدا
پسر خان باباخان, دخو از این جهت مىگویند که در مقالات خود¨دخو¨ که مخفف دهخدا است امضا مىکرد. تحصیلات او در مدرسه سیاسى تهران شده است. پس از اتمام مدرسه در نزد میرزا ابراهیم خان معاون الدوله کاشى مدتى امرار وقت کرد و به همراهى او به بالکان مسافرت کرد و از آنجا به رم رفت و به عنوان منشى گرى معاون الدوله مدتى در آنجا بود
پس از مسافرت رم به بادکوبه آمد و بعداز چند ماهى به رشت مسافرت کرد و این موقع مصادف بود با سال ۱۳۲۳ و ابتداى آزادى در ایران. او بواسطه شوق زیادى که به این امورات داشت به تهران آمد و در سال ۱۳۲۵ به اتفاق مرحوم میرزا جهانگیرخان شیرازى معروف مدیر ¨صور اسرافیل¨ و سرمایه میرزا قاسم خان تبریزى روزنامه صور اسرافیل را تاسیس کردند. ¨چرند پرند¨ هاى صور اسرافیل که از قلم دخو بود بسیار معروف و خیلى جالب توجه عامه شد
پس از توپ بستن مجلس در ۱۳۲۶ به قفقاز و اروپا و اسلامبول رفت و در آنجا در روزنامه ¨سروش¨ مقاله مىنوشت. پس از فتح تهران در ۱۳۲۷ به تهران آمد و از طرف مجلس وکیل گردید و جزو هیئت اعتدالیون برخلاف انتظار معرفى گردید. پس از بستن مجلس در ۱۳۲۹ بى شغل بود تا در سال ۱۳۳۲ در وزارت معارف رئیس کابینه وزارت معارف گردید. در دوره دوم مجلس بعضى حرکات غیر منتظر از او صادر گردید. بهمین جهت نسبت به او تعریفى نیست. ولى گذشته از این مطلب, بسیار قابل است که در ادبیات ایران از او استفاده شود
علی اکبر دهخدا رجل فرهنگی ایران و مولف فرهنگ دهخدا ۲۷ فوریه ۱۹۵۶ ( هشتم اسفند ۱۳۳۴ ) در ۷۸ سالگی در گذشت . وی سالها از اعضای شورای عالی معارف ایران بود . دهخدا کار نویسندگی را با نوشتن برای روزنامه ها آغاز کرده بود و تالیفات متعدد دارد . طنز های ژورنالیستی او تحت عنوان چرند و پرند معروفست . او با امضای مستعار « دخو » مطالب خود را در نشریات منتشر می کرد . خدمات دهخدا به فرهنگ ایران بیش از این توصیف ها است
.
احمد شاه قاجار
سلطان احمد شاه قاجار ۲۸ فوریه ۱۹۳۰ ( ۹ اسفند۱۳۰۸ ) درست ۴ سال و ۴ ماه پس از خلع قاجاریه از سلطنت ایران در ۳۲ سالگی در پاریس در تبعید درگذشت . بر اساس نوشته هاى محققان ایرانى و خارجى پول دوستى از خصوصیات بارز احمدشاه بود, از همان اوایل سلطنت شروع کرد به جمع آورى ثروت و فرستادن آن به بانکهاى اروپا و هندوستان.
وی دچار اضافه وزن و بیماری کلیوی بود. احمدشاه در تیرماه هزار و دویست و هشتاد دو در ۱۲ سالگی برجای پدرش که از سلطنت خلع شده بود نشسته بود . احمد شاه به اراده خود به اروپا رفته بود که دیگر به او اجازه بازگشت داده نشده بود. از بررسی خاطرات برخى رجال آن زمان و رفتار احمد شاه چنین بر می آید که نمی توان نسبت به وطندوستی او تردید کرد. ولی اوضاع زمان و مداخله خارجیان مانع از آن بود که بتواند اقدامی کند.او در بیست و سه سالگى با مهارت تمام کودتای ژنرال رضاخان ــ سید ضیاء را از سر گدرانیده بود
محمدعلى فروغى از طرف رضاخان به پاریس رفته تا احمد شاه را قانع کند در مقابل دریافت یک میلیون لیره استعفا دهد. و احمد شاه در جواب مىگوید : من حاضر نیستم به هزار برابر این مبلغ هم بفروشم و تو به ارباب خود ازقول من بگو که این خیال باطلى است, زیرا من پیش وجدان خود در مقابل نسلهاى آینده ایران سرافرازم که حتى حاضر شدم از سلطنت برکنار شوم ولى خیانت نکردم. بنابراین اگر استعفا نمایم مثل اینستکه من رضایت داده ام و سلطنت را حق خود ندانسته ام. لذا اگر تمام دنیا را بمن بدهید استعفا نخواهم داد
.
یفرم خان ارمنى
یپرم خان ارمنى, در بهمن ۱۲۸۷ پس از اتحاد گروههاى مجاهد گیلان در رشت به وى که جزو مجاهدان قفقازى در گیلان بود ماموریت دادند تا گروههاى مسلح مجاهدان را سازماندهى نماید. و همراه مجاهدان گیلان در تصرف شهر رشت وکشتن حاکم آنجا خان بالاخان شرکت داشته و سپس به همراه آنان به فرماندهى محمدولى خان تنکابنى بسوى تهران حرکت کرده و تهران را تصرف و محمدعلیشاه را خلع مىکنند
بعداز پیروزى, یپرم خان رئیس پلیس مشروطه بوده و بعدها فرماندهى عملیات سرکوب مجاهدانى که مخالف خلع سلاح بودند را به عهده داشت
در آخرین تلاشى که محمدعلیشاه (با کمک مالى و تسلیحاتى روسیه)براى بازپس گرفتن تخت و تاج از دست رفته نمود و به همراه دو برادرش سالارالدوله و شعاع السلطنه به ایران از طریق شمال و غرب حمله نمودند, یفرم خان از طرف حکومت مشروطه فرمانده نیروهاى دولتى براى مقابله با سالارالدوله تعیین گردید, و وى موفق به دفع نیروهاى سالارالدوله گردید. و در همین ایام که در قلعه اى از قلات متعلق به فرمانفرما (فرمانده کل قوا) مستقر شده بود شب هنگام تیرى بطرف سرش شلیک گشته وکشته شد. بنا به روایات ناموثق این امر به دستور فرمانفرما و توسط رضاخان(رضاشاه) صورت گرفت
Comments
على اکبر دهخدا، احمد شاه قاجار، یفرم خان ارمنى — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>