محیط زیست:
*۹۹ درصد سطح تالاب گاوخونی خشک است
*فاجعه ابوالحیات – دشت ارژن، قرار بود ۶۰۰ درخت قطع شود ۶ هزار قطع کردند
* دریای خزر در حال کوچک شدن است
فاجعه زیست محیطی در محور تنگ ابوالحیات – دشت ارژن/ قرار بود ۶۰۰ درخت قطع شود اما ۶ هزار درخت را قطع کردند/ مجوز محیط زیست مشروط به حداقل تخریب بود
منطقه دشت ارژن- تنگ بوالحیات یکی از زیست کرههای حساس جنگلی و محیط زیست استان فارس است که در سالهای گذشته ایجاد جاده برگشت در این محور به عنوان مسیر ترانزیتی و خطر قطع درختان این منطقه چالش برانگیز بوده است.
به گزارش ایلنا، جاده کشی، قاچاق چوب، آتش سوزی و تصرفات غیر قانونی در مناطق جنگلی و حافظت شده بارها موجب نگرانیهایی شده است و در این میان فعالان محیط زیست هر بار سعی در مخالفت و مقابله با این قبیل از آسیبها را داشتهاند.
درحالی سال گذشته محور برگشت شیراز – بوشهر در محدوده دشت ارژن ، تنگ بوالحیات به عنوان محور ترانزیتی به بهره برداری رسید و زیر بار ترافیک رفت که به گفته فعالان و مسئولان محیط زیست استان در این پروژه بنا بود تنها ۶۰۰ درخت قطع شود و بر این اساس مجوزهای زیست محیطی صادر شده بود که در نهایت ۶ هزار درخت قطع شد.
هنوز زمان زیادی از این موضوع نگذشته است که ایجاد دوربرگردان جدید در این محور و همچنین آسفالت جاده محلی در باغستان بوالحیات و در دل منطقه حفاظت شده دغدغه مندان این حوزه را از جهت تخریب بیشتر درختان این منطقه نگران کرده است.
با حضور معاون دادستان کوه چنار، معاون محیط زیست استان فارس و فعالان محیط زیست، یک بازدید میدانی از پروژه احداث جاده باغستان-ابوالحیات انجام و ملاحظات مربوط به احداث این جاده و مسائل زیست محیطی آن مورد بررسی قرار گرفت.
جاده دوم مسیر رفت و آمد روستاییان را طولانی میکند
عضو انجمن میراث زاگرس و فعال محیط زیست با اشاره به دغدغه در حوزه محیط زیستی به دلیل جاده محلی و دوربرگردان در منطقه محافظت شده ارژن تصریح کرد: این منطقه زیست کره استان است و این جاده کشی با هدف تعریض و آسفالت مسیر محلی در منطقه حفاظت شده است.
کیان یزدان پور با بیان اینکه پروژه آسفالت جاده خاکی تنها برای 20 خانوار است که به صورت فصلی و موقت در باغستانهای تنگ بوالحیات برای برداشت محصول رفت و آمد دارند، خاطرنشان کرد: این درحالی است که جاده قبلی دسترسی به این باغستانها با هزینههای زیاد و ایجاد پل تاسیس شده همچنان مورد استفاده است.
به گفته وی ایجاد جاده دوم مسیر رفت و آمد روستاییان را طولانی میکند و تردد روستاییان تنگ ابوالحیات از روستای کندهای است که تنها 700 متر آن در منطقه حفاظت شده قرار دارد.
یزدان پور افزود: جاده جدید که مورد عملیات به طول 8 کیلومتر است و برای دسترسی روستاییان به این مسیر از روستای تنگ ابوالحیات 40 کیلومتر طول است چراکه روستاییان باید تا دوربرگردان دشت ارژن برای دسترسی به این مسیر مسافت طی کنند.
بزرگترین تخلفات چوب بری در منطقه
وی با اشاره به اینکه بزرگترین تخلفات چوب بری در این منطقه انجام میشود، ابراز کرد: با ایجاد مسیر آسفالت در این منطقه جدا از قطع درختان، شاهد حمل و قاچاق چوب خواهیم بود.
این فعال محیط زیست درباره مجوز محیط زیست گفت: در مجوز قید شده است به شرط عدم تعریض جاده و عدم تخریب درخت، اما با شروع کار خلاف این مجوز را شاهد هستیم.
یزدان پور با اشاره به اینکه در مسیر جاده ارژن-بوالحیات نیز دور برگردانی دیده شده است که در حال حاضر در مراحل اولیه است، در خصوص این دور برگردان گفت: هنوز 10 متر از شروع این پروژه نگذشته است که با ورود ماشین آلات نزدیک به 10 درخت چندین ساله بلوط و بادام کوهی قطع شده است و این نشان میدهد که ادامه این پروژه با قطع تعداد بالایی درخت همراه خواهد بود.
مجوز محیط زیست مشروط به حداقل تخریب بوده است
فیروزی، جانشین دادستان کوه چنار در بازدید میدانی از منطقه دشت ارژن و دو پروژه ایجاد جاده محلی و دور برگردان جاده اصلی بیان کرد: با توجه به موقعیت خاص و جغرافیایی، این منطقه یکی از مناطق حساس از نظر محیط زیست و منابع طبیعی است و جاده ترانزیتی بین چند استان است و باید به گونهای عمل شود که همه جوانب در این پروژه در نظر گرفته شود.
وی گفت: در بحث احداث جاده محلی در این منطقه در حالی مجوز محیط زیست صادر شده است که مشروط به حداقل تخریب باشد.
قطع 700 درخت دیگر برای ایجاد دوربرگردان
فیروزی یادآور شد: دوربرگردانی که در جاده تعریف شده است براساس استعلامها در نقشههای اولیه وجود نداشته است و در محاسبات اولیه در 10 متر پیشروی که داشته، 10 درخت قطع شده است و اگر این دوربرگردان 2 کیلومتری ایجاد شود بیش از 700 درخت قطع میشود.
وی خاطرنشان کرد: در حال حاضر با ورود سازمانهای مردم نهاد(ngoها) و فعالان محیط زیست پروژه دوربرگردان متوقف شده است.
وی خاطرنشان کرد: اگر این جاده احداث شود 20 کیلومتر اختلاف با مسیر روستای کندهای دارد کما اینکه از مسیر روستای کندهای هر دو روستا میتوانند استفاده کنند.
فیروزی گفت: در حال حاضر این پروژه نیز متوقف شده است تا دوباره کارشناسی شود و بدون قطع درخت و عدم تعریض پروژه پیش برود.
وی یادآور شد: خدمت رسانی به مردم باید با کمترین آسیب به عرصه محیط زیست انجام شود و هرجا این مورد نادیده گرفته شود ورود خواهیم کرد.
با آغاز پروژه دوربرگردان در ۱۰ متر ۱۰ درخت بریده شده
نبیالله مرادی؛ معاون محیط زیستی فارس نیز گفت: مناقشه بین محیط زیستیها و فعالان این حوزه که نسبت به حفظ درخت، حقوق بین نسلی و… دغدغه دارند وجود دارد. چنانچه با احداث جاده به صورت رفت وبرگشت هم مخالف بودند.
مرادی بیان کرد: در نهایت با ارزیابی زیست محیطی که از سازمان محیط زیست گرفته شد بنا شد جاده اصلی در مسیر برگشت احداث شود و اگر چه قرار بود در این پروژه 600 درخت قطع شود که نزدیک به 6 هزار درخت قطع شده است و این عدول از مجوز بود.
وی گفت: جاده که به بهره برداری رسید در حالی باید جبران اثرات تخریب میشد که در ادامه مسایل دیگری در این محور مانند دوربرگردان و… در شیب تند و پوشش متراکم دیده شد.
مرادی با بیان اینکه در ابتدا جلوی کار گرفته شد، گفت: اما در روزهای گذشته این پروژه دوباره آغاز به کار کرد و در همان ابتدا 10 درخت با ورود ماشین آلات قطع شد.
توقف پروژه برای ارزیابیهای زیست محیطی
وی خاطرنشان کرد: در حال حاضر این پروژه متوقف شده است تا ارزیابیهای زیست محیطی آن بار دیگر انجام شود.
معاون محیط زیست فارس همچنین در خصوص ایجاد جاده محلی برای دسترسی به باغستان تنگ بوالحیات گفت: در سنوات گذشته جاده خاکی بازگشایی شده بود و در روز اول با احداث جاده آسفالت در این منطقه مخالفت شد اما بعد از آن فرماندار کوهچنار توماری با امضای 100 نفر از مردم محلی آورد که هیچگونه تخریبی در خصوص احداث جاده نخواهند داشت کما اینکه میدانستیم عدم تخریب غیر ممکن است.
مرادی افزود: در عین حال عدم تعریض جاده و عدم قطع درخت و … از شرایط آسفالت این جاده محلی بود لذا مجوزی مشروط به این مواد که اگر درخت کنی، بوته کنی و آسیب به اکوسیستم صورت نگیرد مجوز داده شد و کارشناسان ناظر در ابتدا جلوی کار بیل مکانیکی که برای تراشیدن دامنه آمده بود را گرفتند.
وی افزود: معتقدیم که احداث این 8 کیلومتر جاده ضرورت ندارد و با توجه به جاده قدیمی نیازی به جاده جدید نیست.
*************************
۹۹ درصد سطح تالاب گاوخونی خشک است
معاون محیطزیست دریایی و تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست با بیان این که با وجود افزایش ۸۸ درصدی ذخیره سد زایندهرود نسبت به سال گذشته، در سال آبی جاری تقریبا هیچ مشخصی برای تالاب گاوخونی رهاسازی نشده است، گفت: در سال آبی جاری یعنی از ابتدای مهر ۱۴۰۱ تا ۲۷ تیرماه ۱۴۰۲ با وجود بارشهای بسیارخوب در سرشاخهها و افزایش قابل توجه ذخایر سدهای حوضه آبریز زایندهرود، تا کنون تقریبا هیچ حقابه مشخصی برای تالاب گاوخونی رهاسازی نشده و هماکنون سطح تالاب به صورت ۹۹ درصد خشک است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، تابستان امسال هم مانند اغلب سالهای گذشته تالاب گاوخونی در بحرانیترین وضعیت خود قرار دارد و اظهارات مسئولان سازمان حفاظت محیطزیست و تصاویر منتشرشده از این تالاب در رسانهها و فضای مجازی، موید آن است که گاوخونی با بیش از ۴۷ هزار هکتار وسعت که زمانی عمق متوسط آن ۱۵۰ سانتیمتر بوده، هماکنون در آستانه خشک شدن کامل قرار گرفته است. حتی به گفته حسین اکبری، معاون محیطزیست طبیعی و تنوع زیستی ادارهکل حفاظت محیطزیست استان اصفهان، براساس تصاویر ماهوارهای میتوان گفت که این تالاب تقریبا به صورت صد درصد خشک شده و تنها دو یا سه درصد در قسمت شمالی آن کمی مرطوب است.
عامل اصلی خشک شدن تالاب گاوخونی که در جنوب شرقی استان اصفهان و در انتهای حوضه آبریز زایندهرود قرار دارد در فهرست تالابهای کنوانسیون بینالمللی حفاظت از تالابها (کنوانسیون رامسر) به ثبت رسیده، تامین نشدن حقابه محیطزیستی آن در طول دهههای گذشته است و آن طور که معاون اداره کل حفاظت محیطزیست استان اصفهان گفته است، در طول ۲۲ سال اخیر، به ندرت حقابه قابل قبولی گاوخونی به این تالاب اختصاص پیدا کرده و در سال آبی جاری (یکم مهر ۱۴۰۱ تا پایان شهریور ۱۴۰۲) نیز تا کنون تقریبا هیچ حقابه مشخصی به این تالاب نرسیده است و در ماههای اخیر تنها اندکی پساب کشاورزی وارد تالاب شده که حجم آن به گونهای است که نمیتواند حتی یک درصد از مساحت تالاب را هم مرطوب نگه دارد.
روند عدم تخصیص حقابه مورد نیاز به تالاب گاوخونی به علت بارگذاریهای بیش از حد مصارف آبی در حوضه آبریز زاینده رود بخصوص در بخشهای کشاورزی و صنعت، در طول دو دهه اخیر ادامه داشته است و این مساله باعث شده که این تالاب در حال تبدیل شدن به یکی از کانونهای اصلی گرد و غبار در مرکز فلات ایران باشد؛ به نحوی که حتی اخیرا علی محمد طهماسبی بیرگانی، دبیر ستاد ملی مدیریت پدیده گرد و غبار، تالاب گاوخونی را از جمله مناطق غبارخیز کشور معرفی کرده است. این در حالی است که به گفته منصور شیشهفروش، مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان، ریزگردهای برخاسته از تالاب گاوخونی علاوه بر استان اصفهان، میتواند استانهای قم، تهران، چهارمحالوبختیاری، مرکزی و یزد را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
حقابه تالاب گاوخونی ۱۷۶ میلیون متر مکعب؛ رهاسازی امسال ۸ میلیون
در چنین شرایطی آخرین وضعیت تالاب گاوخونی و تخصیص حقابه آن در سال آبی جاری را از مجتبی ذوالجودی، معاون محیطزیست دریایی و تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست جویا شدیم و او نیز در پاسخ به ایلنا گفت: تالاب بینالمللی گاوخونی در دو دهه اخیر از دریافت حقابههای زیستمحیطی که معادل حداقل ۱۷۶ میلیون متر مکعب در سال تعیین شده است، محروم مانده و به سمت خشکیدگی کشانده شده است. در سال آبی جاری نیز از ابتدای مهر ۱۴۰۱ تا ۲۷ تیرماه ۱۴۰۲ با وجود بارشهای بسیارخوب در سرشاخهها و افزایش قابل توجه ذخایر سدهای حوضه آبریز زایندهرود و همچنین جاری شدن دوماهه رودخانه شور دهاقان به عنوان جریان زیرحوضه و چندین بار رهاسازی آب برای کشاورزان شرق و غرب اصفهان، تاکنون تقریبا هیچ حقابه مشخصی برای تالاب گاوخونی رهاسازی نشده است.
وی افزود: در سال آبی جاری به جز دو بار باز کردن کوتاهمدت و موقت سد رودشتین در ۳۰ بهمن تا ۸ اسفند ۱۴۰۱ که در مجموع باعث شد حدود ۸ میلیون متر مکعب آب از ایستگاه شاخکنار به تالاب گاوخونی برسد، هیچ جریان آب دیگری به عنوان حقابه به سمت این تالاب رهاسازی نشده است که البته همین حجم آب نیز به دلیل عدم استمرار رهاسازی آن و اقلیم گرم منطقه، بر اثر شدت بالای تبخیر به سرعت از دست رفته است و در حال حاضر عمده لکههای مرطوب این تالاب هم خشک شده و هماکنون سطح تالاب گاوخونی به صورت ۹۹ درصد خشک است.
لزوم اولویتبخشی به حقابههای محیطزیستی با توجه به افزایش ۸۸ درصدی ذخیره سد
این مقام مسئول در سازمان حفاظت محیطزیست با تاکید بر این که تلاش برای احیای رودخانه زایندهرود و تالاب گاوخونی به صورت جدی در دستور کار دولت سیزدهم قرار دارد، عنوان کرد: پیگیریها و هماهنگیهای جدی در سطوح ملی و استانی برای حرکت در این مسیر انجام شده است و کمیتههای کارشناسی برای تدوین پیشنویس طرح جامع احیای زایندهرود و گاوخونی شکل گرفته و این طرح به ستاد ملی احیای تالابها ارجاع شده است؛ اما همچنان برای اجرایی شدن طرح احیای زایندهرود و تخصیص حقابه تعیینشده توسط سازمان محیطزیست به تالاب گاوخونی نیاز به عزم ملی جدیتری وجود دارد.
وی در ادامه تاکید کرد: با توجه به ذخیره کنونی سد زایندهرود که بالغ بر ۶۰۹ میلیون متر مکعب برآورد میشود و نسبت به سال قبل ۸۸ درصد افزایش داشته است، انتظار میرود با اولویتبخشی به حقابههای زیستمحیطی و با اجرای برنامه مشخص در جدول منابع و مصارف حوضه آبریز زایندهرود، بتوان در نیمه دوم سال رهاسازیهای قابل قبولی را برای تالاب گاوخونی انجام داد و احجام قابل توجهی از آب را به ایستگاه شاخکنار و تالاب تحویل داد؛ بخصوص که تخصیص حقابه تالاب گاوخونی، از جمله ضرورتهای پیشگیری از تشدید پدیده ریزگردها و فرونشست زمین در استان اصفهان محسوب میشود.
تخصیص کامل حقابه، راهکار اصلی جلوگیری از تبدیل شدن گاوخونی به کانون گرد و غبار
ذوالجودی همچنین درباره وضعیت غبارخیزی تالاب بینالمللی گاوخونی در شرایط کنونی نیز توضیح داد: تالاب گاوخونی در آستانه تبدیل شدن به کانون گرد و غبار قرار دارد و قطعا با تداوم روند کنونی عدم تخصیص حقابه مورد نیاز به آن، شاهد تبدیل شدن این تالاب ارزشمند به کانون ریزگردها خواهیم بود؛ بخصوص که روند رهاسازی نشدن حقابه کافی به این تالاب در طول بیش از دو دهه ادامه پیدا کرده است و در کنار این مساله، همچنان شاهد برداشتهای غیرمجاز از رودخانه زایندهرود و وجود چاههای غیرمجاز متعدد در حوضه آبریز این رودخانه هستیم.
معاون محیطزیست دریایی و تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست ادامه داد: فرونشست زمین یکی از اساسیترین معضلات حوضه آبریز زایندهرود محسوب میشود که تبعات آن حتی از گرد و غبار هم بیشتر است. راهکار اصلی جلوگیری از تشدید این پدیده و همچنین تبدیل شدن گاوخونی به کانون ریزگردها، تخصیص کامل حقابه محیطزیستی رودخانه زایندهرود و تالاب گاوخونی است، در همین راستا نیز ادارهکل حفاظت محیطزیست استان اصفهان به صورت جدی با شرکت آبمنطقهای استان وارد مذاکره شده است و امیدواریم بتوانیم بر سر این اصل که طبق قانون بعد از تامین آب شرب، حقابههای محیطزیستی از حقابههای صنعت و کشاورزی در اولویت بالاتری قرار دارد، به تفاهم برسیم.
وی در پایان تصریح کرد: ما درک میکنیم که در شرایط موجود تخصیص کامل حقابههای محیطزیستی برای وزارت نیرو دشوار است و احتمال دارد این وزارتخانه با کشاورزان و صنایع دچار چالشهایی شود، ولی برای برخوردار شدن حوضه آبریز زایندهرود و استان اصفهان از محیطزیست پایدار، حتما باید تدبیری جدی برای تخصیص حقابههای زیستمحیطی در این حوضه آبریز اندیشیده شود.
*********************
صدای زنگ خطر؛ «دریای خزر در حال کوچک شدن است»
بخش مانیتورینگ بیبیسی
تصاویر ماهوارهای جدید نشان میدهد دریای خزر، بزرگترین دریاچه جهان به سرعت در حال کوچک شدن است.
کشورهای ایران، قزاقستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان و روسیه در حاشیه دریای خزر واقع شدهاند و کوچک شدن این دریاچه باعث نگرانی شدید در قزاقستان شده است.
رسانههای این کشور هشدار دادهاند که دریای خزر هم ممکن است به سرنوشت فاجعهبار دریاچه آرال دچار شود. آرال در مرز قزاقستان و ازبکستان که زمانی چهارمین دریاچه بزرگ جهان بود، در یکی از بدترین فجایع محیط زیستی دوران معاصر، تقریبا به طور کامل خشک شده است.
بر اساس گزارش رسانهها کوچک شدن دریای خزر به شدت روی اکوسیستم و اقتصاد و تجارت دریایی در مناطق اطراف این دریاچه در قزاقستان تاثیر گذاشته است. تغییرات اقلیمی و ساخت سدهای جدید در بستر رودخانههایی که به دریاچه میریزد -از جمله در خاک روسیه- به عنوان دلایل اصلی کاهش سطح آب عنوان شده است.
قاسم جومارت توقایف، رئیس جمهور قزاقستان سال گذشته میلادی خواهان تاسیس یک موسسه دولتی برای مطالعه علمی وضعیت دریاچه شد، اما چنین موسسهای هنوز تاسیس نشده است.
چه اتفاقی افتاده؟
تصاویری که باعث نگرانیهای تازه درباره سرنوشت دریای خزر شده، روز ۱۱ ژوئیه در سایت شرکت ملی فناوری فضایی قزاقستان منتشر شد و به صورت گسترده در رسانهها از جمله خبرگزاری رسمی این کشور منعکس شد.
این عکسها نشان میداد که خط ساحلی دریای خزر در قزاقستان عقب رفته و بخش بزرگی از بستر آن در شمال دریاچه نمایان شده است.
خبرگزاری دولتی قزاقستان نوشته است «رصد فضایی دریای خزر را متخصصان قزاق بر اساس آرشیو تصاویری انجام دادهاند که در ۱۵ سال گذشته گرفته شده است. دادههای سنجش از دور نشان میدهد که بستر دریای خزر در این دوره زمانی به میزان قابل توجه ۷/۱ درصد کوچکتر شده است. سال ۲۰۰۸ حجم آب دریای خزر در قزاقستان حدود ۱۱۴ هزار کیلومتر مکعب بود در حالی که این میزان در سال ۲۰۲۳ به کمتر از ۱۰۶ هزار کیلومتر مکعب رسیده است.»
در گزارشهای دیگری گفته شده که دریای خزر در کرانههای شمالی کم عمقتر شده است. روز هفت ژوئن مقامهای شهر آقتاو در غرب قزاقستان به دلیل کمعمق شدن آب وضعیت فوقالعاده اعلام کردند و بعدا این وضعیت را تا ماه اوت تمدید کردند. روز ۱۳ ژوئیه یک سایت خبری به نام تایم قزاقستان گزارش داد فعالیت نیروگاهی در شهر آقتاو که آب ورودی از دریای خزر را شیرین میکند، به دلیل پایین آمدن سطح آب در کانال ورودی، متوقف شده است.
بنا بر گزارشها در منطقه بندری شهر، پروژههایی برای عمیقتر کردن بخشهایی از بستر دریا آغاز شده تا امکان تردد نفتکشها فراهم شود.
یک سایت خبری دیگر روز ۱۴ ژوئیه به نقل از فعالان محیط زیست گزارش داد که تاثیر منفی کاهش سطح آب دریای خزر روی اکوسیستم و صنایع دریایی آغاز شده است. به نوشته سایت لادا ماهیگیران منطقه منگیستاو از کاهش ذخایر ماهی شکایت میکنند و جمعیت فکها هم به دلیل آلودگی آب و افزایش تردد دریایی رو به کاهش است. به گزارش این سایت محل نشو و نمای حیوانات در حال کوچک شدن و مناطق صحرایی در حال افزایش است.
چرا این اتفاق افتاد؟
اورینباسار توگجانوف، بومشناس قزاق معتقد است که عمق دریای خزر به این دلیل در حال کاهش است که بعد از ساختن آببندهای جدید در خاک روسیه، ورودی آب از رودخانههای ولگا و اورال به دریای خزر کاهش یافته است.
آقای توگجانف میگوید: «بومشناسان قزاق و روس جلسات و بحثهای متعددی درباره این مسئله داشتهاند. ما گفتیم که سطح آب رودخانه پایین آمده، آنها پاسخ دادند که جمعیت اطراف رودخانه در ۵۰ سال گذشته شش برابر شده و همه این آدمها از آب رودخانه استفاده میکنند. این را هم گفتند که دیگر امکان برنامهریزی مانند دوره اتحاد جماهیر شوروی وجود ندارد.»
گالینا چرنووا، رئیس موسسه گلوبوس (مرکز ابتکارات بومشناسی و حقوقی) به سایت خبری اینفورم بورو گفت «دادههای تایید نشده نشان میدهد که کاهش سطح آب دریا ادامه خواهد داشت چون علاوه بر چرخه طبیعی آن، در حال حاضر با مشکل تغییرات اقلیمی، کاهش حجم آب رودخانهها، خشکسالی و افزایش تبخیر آبراهها روبرو هستیم. عامل انسانی هم مشکل را تشدید کرده چون ساخت نیروگاههای آبی در بخش فوقانی رودخانههای اورال و ولگا (در روسیه) ادامه دارد. در خاک قزاقستان هم نیروگاههای آبی زیادی روی رودخانه اورال ساخته شده و ۴۷ واحد تنها در غرب قزاقستان بنا شده است. به عبارت دیگر ما باید مشکل را در کشور خودمان حل کنیم. حجم آب در این رودخانهها که ۸۵ درصد آب خزر را تامین میکنند کاهش یافته است. نمیتوان با قطعیت گفت که چه اتفاقی برای رودخانهها میافتد. ولی اگر یک سناریوی آخرالزمانی را در نظر بگیریم، هیچ اتفاق خوبی نخواهد افتاد.»
آقزان شیرانف، رئیس اداره توسعه پایدار و سیاستگذاری بومشناسی قزاقستان میگوید سطح آب دریای خزر همیشه در معرض نوسانهای طولانی مدت بوده است.
او چندی پیش به سایت خبری نور قزاقستان گفت: «در ۱۲۰ سال گذشته سطح آب بر اساس تراز نقشهبرداری دریای بالتیک، از منفی ۲۵ متر به منفی ۲۸/۶ متر رسیده است. حتی زمانهایی بوده که از این میزان هم پایینتر رفته است. بالا آمدن سطح آب از سال ۱۹۷۸ شروع شد و از سال ۲۰۰۶ هم سطح آب شروع به پایین رفتن کرد.»
واکنشها چیست؟
وزیر محیط زیست قزاقستان میگوید تراز سطح آب دریای خزر در «نقطه بحرانی» قرار گرفته است. زلفیه سلیمانووا گفت «با در نظر گرفتن تاریخچه دریای خزر، کاهش سطح آب دریا به منفی ۲۸/۵ متر، نقطهای بحرانی محسوب میشود، هم برای اکوسیستم و هم برای اقتصاد و تجارت دریایی.» به گفته این مقام، قزاقستان و روسیه بر سر نقشه راهی برای تحقیقات مشترک درباره بستر رودهای اورال و ایرتیش توافق کردهاند.
خانم سلیمانووا همچنین گفته است که وضعیت رودخانههای اورال و ولگا در کنار تغییرات اقلیمی عوامل اصلی کاهش سطح آب خزر هستند.
او در مجمعی در آستانه، پایتخت قزاقستان گفت «من نمیتوانم وضعیت را خوشایند جلوه دهم. متاسفانه اکوسیستم دریای خزر واقعا در وضعیت بغرنجی قرار گرفته است.» او نجات دریای خزر در شرایط فعلی را نبردی دشوار توصیف کرد که برای تحقق آن باید کشورهای حاشیه خزر همگی دست به دست هم دهند و «از حرف به عمل رو بیاورند».
بخش قزاق رادیو آزاد اروپا هم در مصاحبه با ساکنان محلی و فعالان محیط زیست در شهر آقتاو، نگرانی آنها را از کوچک شدن سطح دریای خزر بازتاب داده است. عظمت سارسنبایوف، فعال محیط زیست گفته است: «ده سال پیش ما باید ۲۰۰ متر شنا میکردیم تا به این سنگهایی که الان روی آن ایستادهایم برسیم. همان طور که میبینید الان میتوانیم تا آنجا قدم بزنیم.» او میگوید قزاقستان هیچ نهادی ندارد که به صورت تخصصی به مشکلات دریای خزر رسیدگی کند و دادههای مربوط به وضعیت فعلی این دریاچه هم تنها بر اساس تحقیقاتی به دست آمده که در روسیه انجام شده است.
کاسبان و تاجران محلی میگویند کاهش سطح آب بر کسب و کارهای مختلف در ساحل دریای خزر تاثیر مشهودی گذاشته است. در گزارش بخش قزاق رادیو آزاد اروپا آمده: «فاجعهای بزرگ در انتظار این منطقه است، مگر آنکه اقدامی فوری صورت بگیرد. بخش کمعمق دریای خزر ممکن است به سرنوشت دریاچه آرال دچار شود، چون میانگین عمق آب در این بخش تنها به چهار متر رسیده است.»
تلویزیون خصوصی KTK یکی از اولین رسانههایی بود که زنگ خطر را درباره کوچک شدن سطح دریای خزر به صدا درآورد.
این شبکه اواخر سال ۲۰۲۲ در گزارشی از منطقه منگیستاو و مرکز آن، شهر آقتاو، درباره وضعیت دریاچه و تاثیر آن بر محلیها هشدار داد. در این گزارش تصاویری از بخشهایی از منطقه کالامکاس پخش شد که زمانی زیر آب بوده و الان به صحرایی خشک تبدیل شده، و حتی خط ساحلی آن در دوردست هم دیده نمیشود.
در این گزارش گفته شد «برای ساکنان آقتاو، ترس از تکرار آنچه برای دریاچه آرال رخ داد، تنها نگرانی از دست دادن مناطق تفریحی و ساحلی نیست. برای مردم منگیستاو، وضعیت دریای خزر مسئله مرگ و زندگی است. آنها از آب دریا برای تهیه آب آشامیدنی و همین طور گرمایش استفاده میکنند. هیچ گونه رودخانه، آبگیر یا منابع زیرزمینی برای تامین آب آشامیدنی وجود ندارد. به همین دلیل است که مردم منطقه از صحبتهای رئیس جمهور درباره تاسیس موسسهای برای بررسی وضعیت دریاچه خوشحال شدند. اما چندین ماه از آن زمان گذشته، آب دریا به تدریج در حال خشک شدن است و هیچ مقامی نیست که سوال کند ‘چه اتفاقی دارد میافتد؟’»
*********************************
احتمال تبدیل تبریز به منطقه خالی از سکنه
همین هفته پیش روزنامه اعتماد در گزارشی با انتشار نتایج یک پژوهش انجامشده در دانشگاه صنعتی شریف و همچنین گفتوگو با صاحبنظران و کارشناسان حوزه دریاچه ارومیه از احتمال خشکی این دریاچه در شهریور امسال و تبدیل آن به باتلاق نوشته بود که با واکنش تند بعضی از مسوولان و مدیران مرتبط محلی روبرو شد اما حالا و پس از گذشت یک هفته، هم معاون استاندار آذربایجان غربی و هم معاون سازمان محیطزیست کشور در اظهاراتی جداگانه عملا آمار و اطلاعات را تایید کردند؛ خلاصه اطلاعات تازه به این صورت است که «تراز دریاچه ارومیه در 13 خرداد 1402، کمترین تراز ثبتشده در این روز برای دریاچه ارومیه از سال 1343 تاکنون بوده است و حالا حجم آب از سال ۹۴ هم کمتر شده است.»
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، علاوهبراین یکی از اعداد مهم منتشرشده در آن گزارش بحث درباره کاهش حجم آب دریاچه بود که بهتازگی معاون سازمان حفاظت از محیطزیست ایران آن عدد را هم تایید کرده است؛ سخن از کاهش ۰.۹۷ میلیارد متر مکعبی حجم آب دریاچه ارومیه در یکسال گذشته است که حالا مسوولان دولتی هم آن را تایید میکنند و خبر بحران و فاجعهدرراه، به بدنه دولت هم رسیده است.
فارغ از این تایید و تکذیبها اما شرایط مهمترین زیستگاه طبیعی شمال غرب ایران و بزرگترین دریاچه داخل خاک ایران چگونه است؟ آیا سخنان هفته پیش رییس پیشین سازمان محیط زیست ایران در گفتوگو با «اعتماد» که از احتمال تبدیل کلانشهر تبریز و دیگر سکونتگاههای اطراف دریاچه به مناطق خالی از سکنه گفته بود، هشداری جدی و قابلتامل برای مسوولان است؟ به عبارتی سادهتر، ساکنان دور و نزدیک اطراف دریاچه ارومیه باید منتظر هجوم غبارهای نمکی در آیندهای نزدیک باشند؟
آمارهای تازه دقیقا چه میگوید؟
پیش از پرداختن به موضوع رعبآور غبارهای نمکی، خوب است نگاهی به یافتههای تازه درباره شرایط کنونی دریاچه ارومیه داشته باشیم و ببینیم پژوهشهای تازه چه پیشبینی درباره آینده دارند؟ خلاصه آنچه هفته پیش از نتایج گزارش «طرح تحقیقاتی دریاچه ارومیه با همکاری مرکز سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف» به این صورت است که تراز و حجم دریاچه به کمترین اعداد در ۶۰ سال گذشته رسیده است.
به عبارتی سادهتر، یکی از نتایج مهم به این صورت بود که «تراز دریاچه ارومیه در 13 خرداد 1402 کمترین تراز ثبتشده در این روز برای دریاچه ارومیه از سال 1343 تاکنون بوده است.» این جمله یعنی رسیدن تراز این دریاچه به پایینترین عدد در ۶۰ سال گذشته و حتی پایینتر از روزهایی که عملا اعلام شده بود این دریاچه درحال مرگ است. یکی دیگر از یافتههای این پژوهش علمی اما به موضوع حجم دریاچه میپرداخت؛ گرافهای مرتبط با این بخش میگفت حجم دریاچه ارومیه به پایینترین مقدار خود در یک دهه گذشته رسیده و حتی از سال ۹۴ هم کمتر است.
نکته هشداردهنده پژوهش دانشگاه صنعتی شریف که پیشبینی درباره شرایط شهریور پیشرو دریاچه هم بود، میگفت که «بنا بر روند افت تراز دریاچه ارومیه در فصل تابستان، تراز آب دریاچه ارومیه در پایان شهریور سال آبی جاری به عدد بین 1269.80 تا 1269.90 متر از سطح دریاهای آزاد خواهد رسید.» این اطلاعات از یک بحران حکایت داشت که نخستین واکنشهای مسوولان مرتبط رد و تکذیب این اطلاعات بود اما حالا بعضی مسوولان برخی نکات آن را تایید کردهاند که در ادامه به آنها پرداخته میشود. این موضوع از این جهت حائز اهمیت است که در رویهای تازه، مسوولان ستاد احیای دریاچه و همچنین وزارت نیرو، دیگر اطلاعات و آمار مرتبط با دریاچه را منتشر نمیکنند یا اینکه روند انتشار اطلاعات مداوم و پیوسته نیست.
تایید رسمی کاهش ۰.۹۷ میلیارد متر مکعبی حجم آب دریاچه
کاهش تراز، کاهش شدید سطح آب و همچنین رسیدن حجم آب دریاچه به پایینترین مقدار، اطلاعاتی بود که پژوهش منتشره بر آنها تاکید داشت و حالا دستکم یک مسوول ارشد سازمان حفاظت محیطزیست ایران، بخش مرتبط با کاهش حجم آب این دریاچه را تایید کرده است. «مجتبی ذوالجودی» معاون محیطزیست دریایی و تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست که با «ایلنا» سخن میگفت، ضمن تایید کاهش ۰.۹۷ میلیارد متر مکعبی حجم آب دریاچه، در توضیح دلیل این کاهش هم گفت: «با توجه به افزایش شدت تبخیر در ماههای گرم سال که غالبا تا اواخر مهرماه ادامه خواهد یافت، پیشبینی میشود با ادامه روند کنونی تبخیر آب از سطح دریاچه، تراز دریاچه ارومیه در ماههای آتی کاهش یابد و به کمتر از ۱۲۷۰ متر برسد.»
رسیدن تراز دریاچه به عدد ۱۲۷۰ متر یکی از اعداد منتشرشده بود که حالا از زبان معاون سازمان محیط زیست هم تکرار شده است. او همچنین درباره مساحت و حجم آب این دریاچه هم گفت: «همچنین براساس تصاویر ماهوارهای لندست، مساحت عرصه آبی دریاچه ارومیه در این سطح تراز برابر یک هزار کیلومتر مربع است که نسبت به زمان مشابه در سال گذشته ۸۰۱ کیلومتر مربع کاهش یافته است. همچنین حجم آب در وضعیت فعلی دریاچه ارومیه براساس اعلام شرکت آبمنطقهای استان آذربایجان غربی، ۱.۳۶ میلیارد متر مکعب برآورد شده که این حجم نیز نسبت به زمان مشابه در سال گذشته حدود ۰.۹۷ میلیارد متر مکعب کمتر شده است.»
نکته دیگر مرتبط با بیان و تایید چنان اعدادی، تناقض آنها با اظهارات مسوولان ستاد احیای دریاچه و همچنین برخی مقامات ارشد دولتی کنونی است؛ این اعداد به خوبی بحران پیشرو درباره شرایط شمال غرب کشور را هشدار میدهد درحالی که همین چندروز پیش استاندار آذربایجان غربی که در دولت جدید مسوولیت رییس ستاد احیای دریاچه را هم برعهده دارد، از رسیدن وضعیت دریاچه به «شرایط مطلوب» سخن گفته بود و آن شرایط به گفته خودش مطلوب را نتیجه تلاشها و پروژههای انجامشده در این دولت قلمداد کرده بود.
نکته دیگر در سخنان معاون سازمان حفاظت محیط زیست، بحث تبخیر شدید آب این دریاچه در چندهفته گذشته بود؛ او در این باره گفت که «در سال آبی جاری متاسفانه از دهم خرداد با گرم شدن هوا، تبخیر سطحی از دریاچه ارومیه شدت بیشتری گرفته و از آن زمان تا امروز سطح تراز دریاچه ۲۴ سانتیمتر کاهش یافته است و با توجه به تداوم ماههای گرم سال، کاهش بارندگیها و همچنین مصرف عمده آب در بخش کشاورزی، در ماههای آتی نیز روند سطح تراز دریاچه کاهشی خواهد بود و امیدی به افزایش سطح تراز تا اواسط پاییز وجود ندارد.»
تبخیر در فصل گرم سال پدیدهای تازه نیست اما این میزان تبخیر آنهم در شرایطی که تراز دریاچه به بحرانیترین حالت ممکن رسیده، حکایتی تازه و هشداری جدی برای مسوولان است. به عبارتی سادهتر حالا بحث فراتر از طیشدن یک روند عادی است و آنهم احتمال خشکی دریاچه در شهریور امسال است که اگر این اتفاق رخ دهد، نتایج سوء آن فاجعهای بیسابقه چه در بعد اجتماعی و چه ابعاد زیستمحیطی و اقتصادی خواهد ساخت. یکی از این سوءآثار که در ماههای گذشته هشدار شدید کارشناسان مدیریت بحران را هم به همراه داشته است، هجوم غبارهای نمکی است.
غبارهای نمکی در راه است؟
اگرچه درباره بحرانهای پیش روی دستکم سه استان ایران و منطقه شمال غرب کشور اختلافنظری وجود ندارد اما درباره زمان سررسیدن این فاجعه و همچنین شدت و حدت آثار آن اختلافنظر وجود دارد. «عیسی کلانتری» رییس پیشین سازمان محیط زیست که در دولت دوازدهم ریاست ستاد احیای دریاچه ارومیه را هم برعهده داشت، همین هفته پیش در این باره گفته بود که «اگر این روند خشکشدن دریاچه ادامه پیدا کند، در شهریور تنها باتلاقی بر جای دریاچه به جای خواهد ماند و نتیجه این بحران زیستمحیطی در بُعد اجتماعی و اقتصادی، خالی از سکنهشدن کلانشهر تبریز و دهها شهر و روستای اطراف دریاچه خواهد بود.» مشابه این هشدار را کارشناسان مدیریت بحران هم در ماهها و بهخصوص هفته گذشته بارها مطرح کردند اما به نظر میآید این مساله چندان موضوع دغدغه مسوولان مرتبط نیست یا دستکم آنها گمان میکنند این بحران چندان هم نزدیک یا شدید نیست.
در این باره معاون سازمان محیط زیست ایران در گفتوگوی تازه خود گفته است که «در کوتاهمدت شاهد خیزش غبارهای نمکی از سطح دریاچه ارومیه نخواهیم بود.» ذوالجودی این جمله را در پاسخ به پرسشی درباره شرایط کنونی غبارخیزی دریاچه ارومیه و احتمال تبدیل آن به یکی از کانونهای ریزگردها و غبارهای نمکی بیان کرده و در توضیح گفته است: «اگرچه یکی از پیامدهای خشک شدن دریاچه ارومیه تبدیل آن به کانون گرد و غبار است، اما خوشبختانه با اقداماتی که از سالهای گذشته برای تثبیت کانونهای گرد و غبار در اراضی خشک حاشیه دریاچه انجام شده است، در حال حاضر بخش عمدهای از این کانونها تثبیت شدهاند و این مناطق دیگر تهدید بزرگی برای تبدیل شدن به کانون نیستند.»
نظر معاون سازمان حفاظت از محیط زیست ایران بهطور خلاصه درباره خیزش غبارهای نمکی از بقایای دریاچه ارومیه به این صورت است که «بهصورت کلی در کوتاهمدت شاهد خیزش غبارهای نمکی از سطح دریاچه ارومیه نخواهیم بود.» اگرچه حتی همین مسوول هم رخدادن این بحران در بلندمدت را قطعی میداند اما درباره بخش نخست سخنانش، مخالفان فراوانی در میان کارشناسان و فعالان حوزه محیط زیست دیده میشود.
منتقدان میگویند، نمیشود با خوشبینی یا آنچه «خوشخیالی» خوانده میشود، از احتمال حتی پایین چنین بحرانی گذشت و اقدامات لازم برای پیشگیری یا مقابله را انجام نداد؛ پیشگیری یا مقابلهای که بخش اصلی راهحل آن به کشاورزی و کاهش مصرف آب در بالادست حوضه آبریز دریاچه برمیگردد. در این باره نتیجه چندین پژوهش مستقل و پایاننامههای دانشگاهی میگوید اگرچه در یک دهه گذشته شاهد کاهش مصرف آب در کشاورزی بودیم اما در یکی، دو سال گذشته این روند تغییر یافته و حتی شاهد افزایش زمینهای زیر کشت محصولات آببر هستیم.
حقابه دریاچه صرف کشاورزی میشود؟
یکی از راهحلهای مشترک بین تقریبا تمام صاحبنظران و کارشناسان حوزه دریاچه ارومیه، کاهش مصرف آب در بالادست این دریاچه در حوزه کشاورزی است؛ این نظریه بهطور خلاصه میگوید که مهمترین راهحل بحران دریاچه ارومیه مشارکت مردمی است که زیرمجموعههای این مشارکت کاهش مصرب آب در کشاورزی را هم شامل میشود. نتایج پژوهشهای مستقل اما میگوید که دستکم در یکسال گذشته روند مصرف آب در کشاورزی منطقه معکوس شده و حتی چاههای غیرمجاز هم افزایش یافته است.
معاونت سازمان حفاظت از محیطزیست ایران هم در این باره گفته است: «صرفهجویی آب در بخش کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه، مهمترین راهکار احیای این دریاچه محسوب میشود و برای احیای دریاچه هیچ راهی نداریم جز اینکه با همکاری وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی و همچنین با تعامل با کشاورزان و جوامع محلی، بتوانیم وضعیت را به شکلی مدیریت کنیم که هم مصرف آب کشاورزی کاهش یابد و هم منافع اقتصادی و معیشت مردم به خطر نیفتد.
البته در دولت سیزدهم احساس شد که نیاز به تغییر مدیریت ستاد احیای دریاچه ارومیه وجود دارد که سال گذشته این اتفاق رخ داد و اکنون با عزمی راسختر در راستای اجرای پروژههای سختافزاری و نرمافزاری لازم برای احیای دریاچه تلاش میکنیم.» نکته عجیب اما محققنشدن این راهحل و حتی تغییر روند در یکی، دو سال گذشته است؛ به عبارتی سادهتر و به دلیل فراهمنشدن زمینه اشتغال مردم محلی همچنان کشاورزی تنها منبع درآمد و اشتغال بسیاری از خانوارها است و همین هم منجر شده که میزان مصرف آب کشاورزی کاهش پیدا نکند.
نکته مهمتر در این باره اما سخنان «محمدحسین حسنزاده» فعال محیط زیست و رییس کمیته مردمنهاد ستاد احیای دریاچه ارومیه است که میگوید به دلیل اینکه بسیاری از مردم دیگر امیدی به احیای دریاچه ندارند، حالا حساسیت آنها نسبت به شرایط دریاچه کاهش یافته و همین کاهش حساسیت منجر به افزایش مصرف آب در کشاورزی هم شده است. او در توضیح این روند میگوید: «به هیچ عنوان هیچ تحول مثبتی در این چندسال رخ نداد و حتی نگاه مردم و حساسیت مردم از بین رفته است.
وقتی مردم میبینند هیچ اتفاقی نمیافتد میگویند چرا من استفاده نکنم؟ از طرف دیگر و با توجه به وضعیت ارزی کشور، بحرانهای اقتصادی، ممنوعیت واردات برخی اقلام کشاورزی و به دلیل اینکه هیچ حمایتی از کشاورز نمیشود، پس کشاورز به سمت افزایش کشاورزی و افزایش درآمد خود رفته است. الان حتی میزان استفاده از آبهای زیرزمینی هم بیشتر شده است.
ستاد احیا هیچ نگاه متفاوتی در مردم ایجاد نکرده و فردی که نسل به نسل به کشاورزی مشغول بوده الان هم کشاورز است و اگر قبلا ۷۰درصد کشاورز بودند الان هم همین است و مطمئنا کمتر نشده است درحالی که سیاست ستاد تغییر نگاه اقتصادی و شیوه کشت مردم بوده است که مطلقا رخ نداده است.»
این توضیحات به خوبی شدت بحران کنونی و نتیجه فعالیت ستاد احیای دریاچه ارومیه را نشان میدهد؛ اعداد و ارقام میگوید از یک طرف دریاچه در آستانه خشکی است و از طرف دیگر نه تنها برای بحرانهای زیستمحیطی ناشی از این خشکی آماده نیستیم که حتی بحرانهای اقتصادی و اجتماعی را هم چندان جدی نمیگیریم. به عبارتی سادهتر اگرچه امروز کاهش مصرف آب کشاورزی به عنوان یک راهحل نجات و احیای دریاچه جدی گرفته نمیشود، در ماهها و نهایتا سالهای آینده و با خشکی دریاچه، دیگر امکان کشاورزی هم از بین خواهد رفت و بحران پیچیده خواهد شد.
دیگر آبی وجود نخواهد داشت که مردم به کشاورزی ادامه دهند و زیر هجوم غبارهای نمکی حتی اشتغال و درآمدی هم نخواهند داشت و این درحالی است که اگر در این سالها تغییر سبک اشتغال و درآمد محقق میشد، نه تنها دریاچه به این سطح از بحران نمیرسید که حتی شاهد توسعه این مناطق میبودیم.
Comments
محیط زیست:<br>*۹۹ درصد سطح تالاب گاوخونی خشک است<br>*فاجعه ابوالحیات – دشت ارژن، قرار بود ۶۰۰ درخت قطع شود ۶ هزار قطع کردند<br>* دریای خزر در حال کوچک شدن است — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>