«مردم برای کشف حجاب بیشتر از گرانی نگران هستند»
نظافت بیمارستان توسط پزشک زن و شستن میت بخاطر عدم رعایت حجاب حین رانندگی
استفاده از کودکان خردسال در تجمع حجاب و عفاف
به گزارش ایسنا، حجتالاسلام کاظم صدیقی عصر جمعه ۲۳ تیرماه در افتتاحیه رسمی دومین نمایشگاه تخصصی خانواده (مهرانه) که در سالن همایش نمایشگاه بینالمللی مشهد برگزار شد، اظهار کرد :دینزدایی با وجود حوزههای علمیه، مبلغان دینی، خانواده و افراد دیندار امکان ندارد. داعش همان خوارج و افراد بیدین متظاهر به دینداری هستند. مردم ایران غیرت دینی دارند و برای کشف حجاب بیشتر از گرانی نگران هستند.
**********************
احکام قضایی عجیب علیه دختران و زنان؛ مجازات باورنکردنی یک پزشک به دلیل بیحجابی
رویداد۲۴ کامبیز نوروزی در کانال تلگرامی خود نوشت: امیدوارم این رأی، که تصویر آن در شبکههای اجتماعی میچرخد واقعی نبوده و ساختگی باشد.
دادگاه زنی را بخاطر عدم رعایت حجاب حین رانندگی به “یک ماه شستن میت در غسالخانه شهر تهران” محکوم کردهاست به عنوان مجازات تکمیلی.
فارغ از اینکه دلایل دادگاه برای محکومیت متهم قابل ایراد و اشکال است، آنچه به مجازات تکمیلی تعیین کرده حیرتآور است.
مجازات تکمیلی به استناد همان ۲۳ قانون مجازات اسلامی باید با نوع جرم، کیفیت ارتکاب جرم و شخصیت متهم سازگار باشد. آن قاضی که چنین حکمی صادر کرده است چه رابطهای بین جرم ارتکابی متهم و چنین مجازات شگفتآوری دیدهاست. سالهای طولانی است که تحمیل رنج و درهای سخت به محکوم از اهداف مجازاتها خارج شده است.
دادگاهی که یک ماه شستن میت را به عنوان مجازات تکمیلی به کسی تحمیل میکند نه شناختی صحیحی از انسان دارد. نه درک درستی از مجازاتها.
اگر این دادنامه واقعی است و ساختگی نیست، امیدوارم که در مرحله تجدیدنظر نقض شود که چنین آرایی وهن عدالت و وهن دستگاه قضاست.
یک پزشک به عنوان مجازات بىحجابى به نظافت کردن بیمارستان محکوم شد!
در همین حال، یک پزشک جوان با حکم یک دادگاه، بدلیل بیحجابی هنگام رانندگی از اشتغال به کار طبابت محروم و ملزم به کار به عنوان نظافتچی شد!
منبع: خبرآنلاین
*********************
استفاده از کودکان خردسال در تجمع حجاب و عفاف
به گزارش سایت دیدهبان ایران؛ چهارشنبه انگار از آسمان آتش میبارید. مردم اما عین خیالشان نبود. مرد و زن، پیر و جوان و حتی کودکان، همه برای یک چیز آمده بودند: قیام علیه بیحجابی.
در آن وانفسای جدال ترکشهای آتش که از آسمان بر سرشان میبارید و از هر سو محاصرهشان کرده بود، شاید آن میدان را تنها مامن مطالباتشان میدانستند. میدان امام حسین آن روز، حالت بیگانهتری داشت. یکدستی افرادی که در آن جا حضور داشتند، مثل روز روشن بود؛ از مترو که بیرون میآمدی، همه چیز رنگ دیگری میگرفت. از سرودهای مختلفی که از هر سو به گوش میرسید، تا حضور پررنگ نیروهای نظامی در هر جا.
در داخل میدان نیز این یکدستی شدت میگرفت. مردی با نگاه به سمت آسمان، قدمزنان و بلندبلند دیگران را به حفظ حجاب دعوت میکرد. کمی آنسوتر نیز یک روحانی با کودکان سلفی گرفته و آنان را در آغوش میکشید؛ اما با نیمنگاه به مردمی که پلاکاردی در دست داشتند، میشد جدیت ماجرا را فهمید. آنها نیز دو دسته بودند. عدهای که با جملات تشویقیِ دعوت به حجاب، «امر به معروف» میکردند و دسته دومی که منتقدانه، «مطالبهگر» بودند. روی برخی پلاکاردها نوشته شده بود: «آقای مسئول! اگر نمیتوانی قانون را اجرا کنی، صندلی را خالی کن» و «مسئول بیاعتنا نسبت به حکم خدا، یا عزل یا استعفا».
خواسته انقلابیها چیست؟
خواسته مردم را اگر از خودشان میشنیدی نیز فقط یک امر بود: «به وضع هولناک حجاب رسیدگی شود!» یکی از زنان حاضر در تجمع به دیدهبان ایران گفت: «خواسته ما مشخص است. میخواهیم مسئولان به خودشان آمده و به ناهنجاری حجاب در جامعه خاتمه دهند.» دختر نوجوانی نیز با اشاره به تعلل در رسیدگی به لایحه «عفاف و حجاب»، هشدار داد که «اگر دستگاه قانونگذاری هرچه زودتر اقدام موثری انجام ندهد، خودشان اقدام خواهند کرد و طبق وظیفه دینیاش از جامعه اسلامی صیانت خواهد کرد.»
در دو سمت میدان، آبپاشهای عظیمالجثهای را برای خنکتر کردن هوا گذاشته بودند تا شاید قطرات آب، مانع رسیدن سوز آفتاب به سطح زمین شوند. روی یکی از پلاکاردها نوشته بود: «عاشق چادرم هستم، میدانی چرا؟ چون امانت مادرم زهراست، همان مادری که پشت در سوخت اما چادر از سرش نیفتاد.» انگار میخواستند وقایع صدر اسلام را بازسازی کنند. آن روز، میدان امام حسین حال و هوای دیگری داشت. هوای مردمی که از همه عصبانیاند و هیچکس حالشان را درک نمیکند. آنها شعار میدادند: «حسین حسین شعار ماست، حجاب افتخار ما» و «ترویج بیحیایی، حیله آمریکایی».
یک توصیه کاربردی!
از حضور کودکان در آن جمع، نمیتوان چشم پوشید. دختربچههایی که چادری بر سر کشیده و در حال دویدن و بازی هستند یا صدای خنده پسربچهها زیر آبپاش که هر ببینندهای را متاثر میکرد. آنها نیز گهگاه پلاکارد در دست، جلوی دوربینها رژه میرفتند. پلاکاردهایی که محتوای بزرگسالانهتری داشتند، مانند: «اگر برهنگی تمدن باشد، پس حیوانات از همه متمدنتر هستند». همچنین نوشتهای در دستان یک پسربچه حدودا ۵-۶ ساله نیز از دور خودنمایی میکرد، پلاکاردی با این شرح: «حجاب = کاهش آسیبهای اجتماعی»
چند روز پیش، خبرآنلاین در راستای بچگی کردن کودکان، مطلبی با عنوان «چرا نباید جلوی بچهها حرفهای سیاسی زد؟» منتشر کرد. در این مطلب به نکته بسیار مهمی اشاره شده بود: «افراطگرایی سیاسی در والدین باعث محدود شدن روابط عمیق کودکان با همسالان میشود و اینگونه والدین هم معمولا دوری از کودکانی که والدینشان مخالف با عقاید آنها هستند را مفید و لازم میدانند. اینگونه کودکان معمولا در بزرگسالی یا همان کودکی نمیتوانند عصبانیت خود را کنترل کنند و نظرهای مختلف برای آنها قابل درک نیست و این باعث میشود که ترس از این پیدا کنند که نمیتوانند احساسات خود در جمع را کنترل کنند. معمولا تلاش برای تغییر ایدئولوژی سیاسی در این افراد بیفایده است و دوایی بر حال کودکان آنها نخواهد بود. با توجه به اثرات مخرب انزوای اجتماعی و تنهایی در زندگی بزرگسالی، بسیار مهم است که روشی را که ایدئولوژی سیاسی بر رشد کودک تاثیر میگذارد (به عنوان یکی از عوامل زمنیهساز اضطراب) بشناسیم. ما باید به این مسائل به گونهای بپردازیم که بچهها را تشویق به تعامل متمدنانه با دیگران کنیم، به جای اینکه کسی که متفاوت فکر میکند را کنار بگذاریم.»
منبع: سایت دیدهبان ایران-ملیکا قراگوزلو
Comments
«مردم برای کشف حجاب بیشتر از گرانی نگران هستند»<br>نظافت بیمارستان توسط پزشک زن و شستن میت بخاطر عدم رعایت حجاب حین رانندگی<br>استفاده از کودکان خردسال در تجمع حجاب و عفاف — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>