امین بیات: منشور “همبستگی و سازماندهی برای آزادی(مهسا)” و “منشور مطالبات حد اقلی تشکل های مستقل صنفی و مدنی در ایران
https://facebook.com/amin.bayat.9
بالاخره پس از چهل و جهار سال با پا در میانی دولت آمریکا،اتحادیه اروپا ، و پس از سالها حمایت از دیکتاتوری مذهبی در ایران که منجر به کشتار وبی خانمانی میلونها ایرانی شد، تمایل نشان دادند که برای آینده ایران شش نفر زن و مردایرانی بتوافق برسند، تا منشوری تدوین کرده و به افکار عمومی ارائه دهند، منشور تدوین شد و انتشار بیرونی یافت تحت نام “همبستگی و سازماندهی برای آزادی(مهسا)”، که کاری بسیار دشواردر این آشفته بازار بود، و یک قدم به سرنگونی جمهوری اسلامی نزدیکتر شدیم ، که یک حرکت اصولی اما غیر مستقل بسمت آزادی بیان و نظر است، بماند که در خدمت چه قشری از جامعه آینده ایرانی قرار دارد.
البته این منشور تدوین نمی شد مگر اینکه، اکثریت مردمان ایران از کلیه اقشار جامعه، بدون قید و شرط و با تقدیم جان خود، خواهان سرنگونی کلیت حکومت اسلامی آخوندی نمیشدند، که خوشبختانه عزم راسخ مردم در سرنگونی غیر قابل تغییرو بدون تبعیض درسطح ملی ، سرمایه داری را ناچار به اتخاذ چنین تصمیمی علیه رژیم دست نشانده خود نمود.
روشن است که در داخل و خارج از ایران به دلایل سرکوب ، بازداشت ،شکنجه ، مسمومیت و اعدام، برای مردم که هنوزآنچنان امکان مبارزه تمام عیار درمقابل دستگاه سرکوبگرهیئت حاکمه مهیا نیست،ولی با اینحال با دست خوالی جمهوری اسلامی را به بن بست کشاندند، و در این ارتباط بیانیه ای تحت عنوان ” منشور مطالبات حد اقلی تشکل های مستقل صنفی و مدنی درایران” ، انتشار یافت، این بیانیه با امضاء بیست تشکل صنفی، مدنی، سیاسی نشان از رشد فکری و تشکیلاتی نیروهای مخالف جمهوری اسلامی دارد، که با استقبال بسیار چشمگیر عمومی مواجه شد، این منشور از حد اقل مطالبات مردم سخن میگوید، و از خیزش جنبش انقلابی “زن،زندگی،آزادی”در ماههای گذشته پشتیبانی و همکاری میکنند.
با بررسی کوتاه هر دو منشور از هم به این نتیجه میرسیم که دارای تفاوتهای روشن و پایه ای با هم هستند:
” منشورهمبستگی و سازماندهی برای آزادی(مهسا) و “منشور مطالبات حد اقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی در ایران”، اولی در چهار چوب جمعی سرمایه داری داخلی و جهانی و بدستور و با حمایت آمریکا و اتحادیه اروپا تنظیم شده واما دومی درشرایط بسیار سخت داخل و درحمایت ازمردم و بصورت مستقل، آگاهانه و درخدمت اهداف اکثریت جامعه آنهم بصورت حد اقلی مطالبات تنظیم شده است.
اولی فرصت طلبانه،نوکر منشانه برای کسب قدرت با حمایت دستگاههای امنیتی رژیم سرنگون شده پهلوی و دومی با حمایت و پشتیبانی مردمی، منشور اول در جهت به انحراف کشاندن افکارعمومی جهان و ایران تهیه شده و دومی در جهت خدمت به منافع سیاسی،اجتماعی مردم در ایران.
منشور اول به انحلال سپاه پاسداران و پیوستن بخشی که مرتکب جنایت نشده اند به ارتش، و اما در بخش منشور دوم از سرنگونی کلیت جمهوری اسلامی و کلیه نیروهای سرکوبگر پاسدار،بسیج، امنیتی و… صحبت بمیان میآید.
درمتن اول از حفظ تمامیت ارضی ایران به یکپارچگی شده چرا؟ البته تاکید بر یک پارچگی شده ، معلوم نیست چه کسانی وچه نیروهائی قصد تجزیه ایران را دارند، بزرگترین سازمان مسلح” چپ” کوموله در کنار فرزند شاه نشسته و از تمامیت ارضی ایران دفاع میکند،پس تجزیه ایران اگرهم دردستورکار باشد توسط سرمایه داری جهانی و عوامل داخلی کوچک آنها هستند و نه هیچ ایرانی دیگر تمایل به تجزیه ندارند.
درمنشور اول بیان شده که خواسته هائی را پیگیری میکنند مانند ، لغو حکم اعدام در ایران، آزادی زندانیان سیاسی، ایجاد فشار به جمهوری اسلامی که بسیار خوب هم بیان شده و آینده این واقعیت را ثابت خواهد کرد، و اما مسئله رایزنی با دولتهای “دموکراتیک” برای خروج سفرا ی جمهوری اسلامی ، و رایزنی با این دولتها برای حمایت از منشورشان.
دوستان تهیه کننده ی “منشور همبستگی و سازماندهی آزادی (مهسا)، تکیه مهمشان بر روی عملکرد دولتها ی سرمایه داری جهانی و عملکردشان نسبت به نظام اسلامی استوار شده است ، این گرایش دارای تمایلات سرمایه داریست ، این در حالیست که بخش وسیعی از نیروهای سیا سی در اپوزیسیون جمهوریخواه در خارج و نیروهای درون کشور علاوه بر کلیت مردم ترک ، لر، بلوچ و… و همچنین نویسندگان بیست تشکل حد اقلی مستقل صنفی و مدنی در ایران با ابقای سلطنت مرزبندی روشن اتخاذ کرده اند.
اما به جاست که در شرایط اسفبار کنونی مردم در ایران ، به پذیریم که در ایران هر دو منشور هوادارانی برای خود دارند و برای برون رفت از شر نظام اسلامی هر فرد و گروهی بر مبنای فراخور حال خود و سیاست خود از آنها بصورت جداگانه ومستقل ازهم پشتیبانی کنند، شرایط را برای گذر از جمهوری اسلامی آماده کرده و در یک انتخابات آزاد و مستقل تعیین و تکلیف را بدست مردم بسپارند.
بالاخره درآینده خطوط اساسی ما بین این دو جریان که یکی طرفدار سرمایه داری ودیگری زحمتکشان جامعه هسنتد روشن خواهد شد.
اگرجریانات کارگری در ایران به این رشد فکری و سیاسی رسیده باشند که باید مستقل عمل کنند، و با سرمایه داری خط کشی داشته باشند ، یعنی به این نتیجه نهائی نیز رسیده اند که اهداف انقلاب 57 راپیگیری کنند و از نهادهای وابسته به سرمایه داری فاصله بگیرند ، و جلوی آنهائیکه قصد به انحراف کشاندن خیزش جنبش انقلابی مردم یعنی “زن،زندگی،آزادی” را دارند را بگیرند، از نتایج دست رنج این خیزش عظیم مردمی پشتیبانی کنند و ادامه مبارزه را در خدمت اکثریت جامعه ازلحاظ اقتصادی،اجتماعی و سیاسی، که کارگران و زحمتکشان باشند ،تنظیم کنند، نیروهای مدافع زحمتکشان باید اگر میتوانند در مقابل دسیسه های سرمایه داری جهانی واپوزیسیون بورزوازی داخلی در کلیه عرصه ها از جمله سیاست، هوشیاری خود را حفظ کنند، و به تشکل سیاسی خود وسعت دهند.
اما در این شرایط در ایران چه میگذرد:
رژیم جنایتکار اسلامی برای به انحراف کشاندن افکارعمومی بخصوص مبارزین در خیابان به دسیسه از قبیل آتش زدن سینما رکس آبادان ،اسید پاشی در اصفهان، ساختن تاتر حمله به گورخمینی ،حمله به مجلس تروریستی ،حمله به شاه چراغ با مسمومیتها ی مدارس دخترانه در شهرها…. میکوشند تا افکار عمومی را ازطرح مولد سازی ، بالا رفتن ارزش دلار دربرابر ریال ، تورم سرسام آور بالا، ورشکستگی اقتصادی و بانکی، گرسنگی وصدها معضل دیگر که دچارش شده ،افکار زنان و جوانان حاضر در صحنه مبارزه را منحرف کند .
رزیم دربن بست کامل قرار گرفته و عاجز از پائین آوردن دلار است زیرا ندارد، تورم را نمیتواند اگرهم بخواهد پائین بیاورد، زیرا اقتصاد در کلیتش از هم پاشیده شده ، دولت تروریستی اسلامی هیچگونه کنترلی بر روی اجناس مورد احتیاج مردم ندارد، بهمین دلیل با توطئه و شیادی کامل و ایجاد وحشت کلیه ی توجهات را از مسائل اصلی منحرف کند، در حقیقت در این شرایط مردم مجبورند جلوی سرکوبگران و وحشت اندازی حاکمیت بایستند با هر شیوه ممکنه که خود اتخاذ میکنند، پس مردم نباید تحت تاثیر شانتاژها و توطئه ها و وحشت افکنی عوامل رژیم قرار بگیرند و توجه خود را که همان ادامه مسیر سرنگونی است پیگیری کنند،مردم در صحنه مبارزه باید برای همه مسائل خو د را آماده کنند، زیرا عوامل جمهوری اسلامی میکوشند دیوانه وار سد را مبارزه مردم بشوند تا قدرت و ثروت را حفظ کنند.
چهار شنبه صوری در راه است و امسال با سالهای دیگر متفاوت و در سراسر کشور آتش به پا میشود.
12.03.2023
جناب ضد-اقتدار،
احتیاجی به شش و یا هشت نفر نیست، اسلام عزیز تمامیت ارضی را برای فارسها نگه داشته است. اگر اسلام نبود چه غلطی میگردیم، ضد اقتدارگرایان آنارشیست که وطن پرست نیستند!
زنده باد حاکمیت با شکوه پارس اسلامی
کوروش پارسی
متاسفانه گرچه ظاهرا از 8 نفر فعال این منشور 7 نفر آن جمهوری خواه هستندو فقط رضا پهلوی یک سلطنت طلب پیشین یا شرمگین است ولی سواد سیاسی این 7 نفر شبیه هم نیست و بعضی قدری ضعیف هستند.با این وجود امید است جمع اینها کمکی باشد به پیشرفت جنبش.
ضد-اقتدار
https://www.azadi-b.com/?p=32330
جناب آقای آنارکو-سندیکالیست،
به امید آنروزی که قومهای غیر فارس زبان ایران کشورهای مستقل خود را بوجود بیاورند تا از دست فارسهای بی عرضه بازنده به اسلام خلاص شوند.
داریوش پارسی
البته واضح و مبرهن است که حین مبارزه ؛تا بعد از پیروزی بر رژیم آخوندی، غالب این رهبران و رهبریت تغییر خواهند کرد و پروسه عمل پاره ای از آنان را کنار خواهد زد. مدعیان خودمختاری و فدرالیسم اگر مدام در جلسات بحث و اتحاد سایر مدافعان تمامیت ارضی را: تهدید به جدایی و تهدید به امکان جنگ داخلی ، و اتهام به هولوکاوس فارس بنامید، ّباید به آنها تجزیه طلب ضد ایرانی گفت و از هرگونه مشارکت و همکاری با آنان خودداری کرد.
آنارکو-سندیکالیست
http://iranglobal.info/node/186610
شورشهای ایرانی چندان وقایع مهمی نیست و جهان بسیار بزرگتر از عاشورا تاسوعا و محیط مسجد و کنسرت و بی حجابی و فیلم سینمائی است. کسانیکه در انقلاب مخملی قرار میگیرند فکر میکنند دارند انقلاب میکنند. سرکوبگرانشان هم فکر میکنند که کار مهمی میکنند و آخرین پیروزی است و بعدش راحت میشوند !!! هوموسپین ها جهانی شده اند، تمام کره زمین را پر کرده اند و زندگی شان به هم وابسته شده است. انقلاب در یک کشور دیگر امکان پذیر نیست. با ذهنیت محلی، هیچ چیزی تغییر پیدا نمیکند حتی اگر سوپر سرنگونی طلب باشد. والسلام، نامه تمام. آنارشیست-کمونیست.
درضمن، جنگ جهانی در پیش است، مگر اینکه رژیم آمریکا رفتارش را تغییر بدهد. کنگره امریکا حتی با خروج ارتش امریکا از سوریه هم موافقت نکرده.در افریقا دائم مشغول بمباران است. در امریکای لاتین مشغول کودتا. تنها وقتی امریکا و کشورهای غربی از تحریک طرف مقابل (پرووک، مثل حمله به نیویورک، حمله به اوکراین و احتمالا حمله به تایوان) دست بر میدارند که یا کاملا شکست خورده باشند و یا کاملا پیروز. الان در وسط هستند و امیدوارند. البته کار انقلاب مخملی شان دیگر موفق بنظر نمی آید. مرتجعین شرقی نیز زیر فشار و تحریمهای اقتصادی غرب هستند و تنها راه آنها استقلال تکنولوژیک از غربی هاست – غربی ها دست چین و روسیه را از چیبهای الکترونیک دارند کوتاه میکنند. اینکار ساده نیست و راه حلش درست کردن بازارهای خودی است که اینهم آنها را جنگ طلب خواهد کرد. اکر غربی ها عقب نشینی کنند، مرتجعین شرقی وضعیت تهاجمی پیدا میکنند. پس، صلحی در کار نخواهد بود. اینطور نیست که ارتجاعیون دنیا بگویند همه علیه قربانیان متحد باشیم. خیر، قربانیان اقتدار تمایل به شورش دارند و هر مرتجع محلی را مجبور به اقدامات امپریالیستی میکنند. از قدیم الایام اینطور بوده.
بعلت وجود فرضیه غلط ماتریالیسم تاریخی(مترقی دیدن بورژواها، دموکرات دیدنشان، دولتگرائی، حکومت مارکسبستها) تنها راه احیای جنبش ضد ارتجاع (ضد مردسالاری، ضد بردگی مزدی، ضد امپریالیسم و ضد استبداد سلسله مراتبی) ایزوله شدن مارکسیسم است (نه مارکس) ، در غیر اینصورت، همکاری سوسیال دموکراتها با بورژواها و کودنی بلشویکی جنبش کمونیستی را در وضعیت کیش و مات فعلی اش نگه خواهد داشت. سه جبهه در جنگ با ارتجاع وجود دارد، جنگ ایدئولوژیک با ماتریالیسم تاریخی مارکس و مارکسیستها، جنگ با امپریالیستهای غربی، جنگ با امپریالیستهای شرقی. دوتای آخر ساده (از لحاظ علمی) است، اولی مشکل، چون از در علم وارد می سوند، حقایق را با دگمهای بی ارزش غلط مخلوط میکنند و بخورد توده ها میدهند. این سه جنگ در حداقل چهار زمینه بدون استثنا باید صورت پذیرد که ضدیت با مردسالاری، با بردگی مزدی، با امپریالیسم و با استبداد سلسله مراتبی است. فقط انقلاب آنارشیستی کمونیستی میتواند ما هوموسپین ها را از خودمان نجات دهد، عین روز روشن است.
آنارشیست-کمونیست
خبرها و تحلیلها هیچ کس را تکان نمی دهد و هیچ ذهنی را بکار نمی اندازد. با پیشینه ماتریالیسم تاریخی، ذهنها کند شده و فقط منتظرند که تاریخ معجزه کنه که آنهم هست فقط سرنگونی رژیم بدست توده های ناراضی محدود شده و تحقق انقلاب مخملی برای بازگشت سلطه غربی ها. امپریالیستهای غربی این کودنی را شناخته اند و از مارکسیستها (نه نویسنده مقاله که مارکسیست نیست و ایرانگراست و فکر میکنه خیلی باهوشه و از اصطلاحات مارکسیستها استفاده میکنه) برای منافع خودشان استفاده میکنند. دولتهای دیکتاتوری هم دست انقلاب مخملیون را خوانده و دیگر گول دموکراسی بازی را نمی خورند و با تمام توان سرکوبش میکنند. جنگ امپریالیستهای غربی با امپریالیستهای شرقی در چهارچوب نظامی و ایدئولوژیک(انقلاب مخملی) در جریان است. بخش دموکراسی خواه اپوزیسیون ایران در خدمت امپریالیستهای غربی قرار گرفته است و رژیم در خدمت امپریالیستهای شرقی. همین بازی در تمام دنیا در جریان است و ویژگی ایران نیست. تمام رفقای غربی و امریکای لاتین هم این را تائید میکنند و درک آنها از کشورهای دیگر هم با من یکسان است. یک جنگ جهانی تماما ارتجاعی نظامی و ایدئولوژیک و به ظاهر انقلابی ما بین مرتجعین در جهان جریان است. تمام اینها را میتوان یکی به یکی ارزیابی کرد و در مقالات متعدد توضیح داد و بخشا توضیح داده شده. آنارشیست-کمونیست
کمیته مرکزی کومه له: رد منشور ۶ نفره و اعتراض به «سوءاستفاده ناروا از نام کومه له»
اخبار روز
دوشنبه, ۲۲ اسفند ۱۴۰۱
ساعت ۱۱:۲۱
خبرهای کوتاه
کمیتە مرکزی کومەلە – سازمان کردستان حزب کمونیست ایران، منشور شش نفره را رد کرد و به آن چه سواستفاده از نام کومه له خونده، اعتراض کرد:
روز جمعە ١٠ مارس ٢٠٢٣ بیانیەی کم مایهای که نشان دهنده توافقات سوداگرانه و نان به قرض دادنِ فرصت طلبانهی امضاءکنندگانِ آن به همدیگر است، تحت عنوان “منشور همبستگی …. ” در ١٧ بند توسط رضا پهلوی فرزند دیکتاتور سابق ایران و پنج تن از همفکرانش انتشار یافت.
تا آنجا که به محتوای واقعی این منشور بر می گردد، کوچکترین همسویی با جهت گیری انقلاب رهائی بخش “زن ، زندگی ،آزادی” ندارد. این توافقنامه خواست و مطالبات مردم تحت ستم، کارگران، زنان، جوانان، ملت های تحت ستم و از جملە مردم ستمدیدەی کردستان را نمایندگی نمی کند. این “منشور” با “ادغام سپاه پاسداران در ارتش که فریبکارانه تحت عنوان «انحلال سپاه پاسداران» نام برده می شود، یکی از ستون های اصلی استبداد و سرکوب، یعنی ارتش را محفوظ و از هم اکنون آنرا بعنوان حامی و حافظ نظام مورد نظر منشورنویسان پاس می دارد. وظیفه چنین ارتشی بنا به مُفاد همین توافقنامه نه دفاع از مرزها در مقابل تجاوز خارجی، بلکه حفظ یکپارچگی سرزمین ایران که تعریف شده، است.
تا وقتیکه اپوزیسیون شعاری، عکس العملی و فراری از بحث، استدلال و علم است، و فقط ضجه میکند، مرتجعین حکومت خواهند کرد. با داد و فریاد و شعارهای توخالی ارتجاع نمی رود. آنارشیست کمونیست.
هیچ خبری نیست، هیچ بخثی نیست، هیچ خواننده ای نیست. سایت روشنگری خسته کننده شده و کسی بحث درست و حسابی نمیکنه. شده اضهار نظر نوبتی بجای بحث و جدل آموزنده. همه میخواهند توده های کارگر و زحمتکش بروند برایشان بمیرند آنها هم بروند استثمارشان کنند. عین خود رژیم فرصت طلب و ارتجاعی هعستند و تظاهر به انقلابی بودن میکنند.
رژیم سرنگون بشو نیست، هر وقت واقعه سرنگونی نزدیک شد، که به این زودی ها نیست، برمیگردم ببینم وطن پرستان بدروغ سوسیالیست چه آشی برای کارگران ایران می پزند تا افشایشان کنم. اگر اوضاع تغییر نکنه، شش ماه دیگه هم برنمیگردم.
آنارشیست-کمونیست
قدی بر«منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران»
چنین به نظر می رسد که این بیانیه اتحاد فرصتطلبانه و کوتهنظرانهای است که به تلاش نافرجامی دست زده تا با زور ادبیات «مترقی» و حتی سرهم بندی برخی مقولات «چپ» ولی ماهیتا لیبرالی، با بیانات کلی و بعضا بیمعنا – که بهرگ غیرت شرکتکنندگان برنخورد- هر کس و هر گروه را بهمصداق «هر کس از ظن خود شد یار من» را بهیار خویش بدل گرداند. این جبهه «همه با هم» و یا «زن، زندگی، آزادی» بر این اساس شکل گرفته است.
برخی از این شرکتکنندگان: «جنبشهای بزرگ و مدرن اجتماعی و خیزش نسل شکستناپذیری است» که با «جنبش کارگری، جنبش معلمان و بازنشستگان، جنبش برابری خواهانه زنان و دانشجویان و جوانان و جنبش علیه اعدام» کامل شدهاند و این تصور را به ذهن خواننده متبادر میسازند که گویا با ترکیب این همه «جنبشهای» عدیده و تودهایِ عقبهدار، کار «رژیم ملاها» تمام بوده و هر کس دیر بهاین جبهه «عظیم تودهای» بپیوندد کلاهاش پس معرکه است.
تعداد امضاءکنندگان که اساسا و در اکثریت خود در فضای مجازی و حتی با نامها و هویتهای مشابه و ناروشن حضور دارند و از قدرت عددی و پایه تودهای برخوردار نیستند، نه دارای آن چنان اعتبار سیاسی بوده و نه از آن محبوبیت عمومی میان مردم برخوردارند که قادر باشند به تحولات بنیادین در جامعه ایران دست زنند. حتی بر اساس اسنادی که در همین فضای مجازی منتشر شده دو گروه کارگری امضاءهای خویش را از زیر این منشور پس گرفتهاند، ولی اپوزیسیون ایران نه از 18 بلکه از همان 20 سازمان و نهاد سخن میراند زیرا قدرت عددی و ابهت 20 بیش از 18 است و اهمیت تبلیغاتیاش حتی اگر واقعیت نداشته باشد به نفع منافع لحظهای است.
…
حزب کارایران(توفان)
۱۸اسفندماه ۱۴۰۱