200 میلیون زن از دست رفته
سیوان آندرسن استاد دانشگاه بریتیش کلمبیاو پژوهشگر موسسه پژوهش های پیشرفته کانادا,CIFAR، که در مورد سنت جهاز اجباری دختران در هند تحقیق می کرد میگوید حتی وقتی دولت ها سنت هایی مثل جهاز اجباری را ممنوع میکنند، خشونت علیه زنان ادامه پیدا میکند زیرا این خشونت از بطن نظام مردسالار برمیخیزد.
حال باید دید در کشوری مثل ایران وقتی خود دولت تلاش میکند سنت های زن ستیزی را که در حال منسوخ شدن هستند احیاء کرده و قانونی – در واقع اجباری – کند، چه نتایج وحشتناکی به بار می آید. تعداد قربانیان نظام مردسالار و سنت های زن ستیز آن را بنا بر علل روشن با ارقام نمی توان تعیین کرد. ولی در دهه های اخیر در این رابطه تلاش هایی به عمل آمده که لااقل از برخی زوایا بتوان بر ارقام هم روشنی انداخت. رساله سیوان آندرسن و همکارش در دانشگاه نیویورک در مورد «زنان گمشده» آخرین تلاش از این دست است. آندرسن و دبراج ری در این رساله برآمار نسبی زن و مرد در جمعیت کشورهای در حال توسعه متمرکز شده و واقعیت تلخی را در مورد ,مرگ و میر اضافی, زنان عیان کرده اند که گرچه آشناست، ولی علل آن هنوز زیر پرده ابهام قرار دارد. تکان دهنده تر این که آنها به این نتیجه رسیده اند که قسمت اعظم «زنان ناپدید شده» یعنی زنانی که به خاطر جنسیت شان به این یا آن نحو از زندگی محروم و معدوم میشوند، برخلاف تصور تاکنونی فقط محصول سقط جنین های هدفمند یا مرگ در ماه ها یا سال های اولیه زندگی نیستند. بخش بزرگی از زنان از دست رفته بعد از آنکه سال ها زندگی زیر ستم جنسی را تحمل کرده اند، به جرم زن بودن زودتر از موعد معمول نسبت به مردان، به دیار نیستی فرستاده شده اند. نیکول باوت در باره رساله ی دو محقق مزبور گزارشی تهیه کرده که چکیده آن در زیر روایت میشود.
چگونه ۱۰۰۰۰۰۰۰۰ زن ناپدید شدند؟
سیوان آندرسون و دبراج ری متوجه شده اند نسبت زنان به مردان در کشورهای در حال توسعه و در برخی از فرهنگ ها به نحو سوال برانگیزی پائین تر از حد نرمال است.
در هند، چین و آفریقای پائین صحرا میلیون زن ناپدید شده اند. آن ها گم نشده اند، مرده اند: در اثر خشونت، تبعیض یا بی توجهی.
اصطلاح « زنان ناپدید شده» نخستین بار در سال ۱۹۹۰ مطرح شد. آمارتیا سن اقتصاد دان هندی که این اصطلاح را به کار برد توانست رقم تکان دهنده ای را به دست دهد. آن هنگام او در The New York Review of Books نوشت، ۱۰۰ میلیون زن که باید اکنون درقید حیات می بودند، به خاطر عدم دسترسی برابر به غذا، بهداشت و درمان و خدمات اجتماعی، جان خود را از دست داده اند. آمارتیاسن نوشت این تعداد، “مرگ اضافی” و بالاتر از رقم طبیعی است. این زنها می میرند زیرا ارزش زندگی آنها کمتر از مردان به شمار می آید.
در سطح جهانی تعداد تولد پسر بیشتر از دختر است، ولی در کشورهایی که زنان و مردان از مراقبت مساوی برخوردارند، زنان نشان داده اند سرسخت تر و نسبت به بیماری ها مقاوم تر بوده و زندگی طولانی تر دارند. اما آنطور که آمارتیاسن نشان داد در بیشتر کشورهای آسیایی و آفریقایی مرگ و میر زنان به نحو تکان دهنده ای بالاتر است. تحقیقات او، فعالیت در این زمینه را در محافل آکادمیک افزایش داد و سازمان ملل رقم بسیار بالاتری برای زنان گم شده ارائه داد: ۲۰۰ میلیون.
سیوان آندرسن در تحقیقات خود تلاش میکند علت این مرگ و میر بالا را در یابد. رساله ای که او همراه با دبراج ری منتشر کرد روی ارقام مربوطه در چین، هند و آفریقای پائین صحرا متمرکز است. نتیجه گیری آنها نظرات تاکنونی در مورد علت مرگ پیش رس زنان را که تاکنون باورعمومی بوده به چالش کشیده است.
آندرسن میگوید:, قبلا فکر میکردند «زنان گمشده» همه در مراحل اولیه زندگی از دست رفته اند، یعنی قبل از تولد یا بلافاصله بعد از آن. ولی نتیجه ای که ما به آن رسیدیم این است که بیشتر آنها در سنین بالاتر از دست رفته اند. به گفته آندرسن قتل نوزاد دختر در چین و هند یک پدیده شایع بوده است و این امر محققان را به این نتیجه رسانده بود که همین مساله علت “گم شدن زنان” است. ولی حقیقت بسیار پیچیده تر است.
وقتی آندرسن و ری ارقام را بر حسب گروه سنی طبقه بندی کردند دریافتند بخش اعظم مرگ زنان در سال های بعدی زندگی روی می دهد: ۶۶ درصد در هند، ۵۵ درصد در چین و ۸۳ درصد در آفریقای جنوب صحرا.
کوین میلیگان یکی دیگر از اقتصاددانان همان دانشگاه میگوید نتایجی که این دو پژوهشگر به آن رسیده اند، بسیار قابل توجه است و بر تحقیقات آینده تاثیر می گذارد. او میگوید: «چرا باید برای مثال احتمال مرگ زنان ۴۵ ساله بیش از احتمال مرگ مردان ۴۵ ساله باشد؟ توضیح را باید در تفاوت دسترسی به بهداشت پیدا کرد. و این واقعا یک نتیجه بسیار مهم است.»
در رساله آندرسن و ری آنها علل مرگ اضافی را طبقه کرده و ارقامی به دست داده اند که توجه به آنها مهم است.
آندرسن می گوید فقدان بهداشت و درمان احتمالا بخش مهمی از مساله است، ولی عوامل فرهنگی و اجتماعی متعددی در این امر نقش بازی می کنند که نشان دادن آنها دشوار است.
در آفریقای جنوب صحرا، علت مهم از دست رفتن زنان، مرگ و میر در اثر HIV و ایدز است که باعث “مرگ اضافی” بیش از ۶۰۰۰۰۰ زن درسال شده است.
در چین در حوزه مرگ و میرهای مربوط به “جراحات” علت “مرگ اضافی” سالیانه ۱۴۱۰۰۰ زن، عمدتا خودکشی بوده است و این امر باعث شده چین تنها کشور جهان باشد که در آن زنان بیش از مردان و در بیشتر موارد با خوردن مواد سم گیاهان خودکشی میکنند.
و در هند در حوزه ای که مرگ و میر بر اثر “جراحت” خوانده شده، آمار به نحو نامیمونی بالاست: ۸۶۰۰۰ مرگ اضافی در گروه بندی سنی بین ۲۹-۱۵ تنها در یک سال، آندرسن تحقیقات وسیعی در هند صورت داده است و می گوید رقم بالای مزبور این سوال را مطرح می کند که چه تعداد از مرگ هایی که “آتش سوزی در آشپزخانه” خوانده شده و معمولا عنوانی است برای لاپوشانی قتل های مربوط به جهیزیه، به این علت بوده است که نوعروس توسط خانواده جدیدش زیر شکنجه قرار می گیرد تا والدین او بدهی شان را بپرازند. او همچنین میگوید برخلاف تصور رایج بهبود وضعیت تحصیلی در هند مقدار جهیزیه را کاهش نداده است. برعکس وضع بدتر شده زیرا عروس های تحصیل کرده و خانواده های شان تمایل دارند برای دامادهای بهتر جهیزیه بالاتری بپردازند.
آندرسن می گوید مقدار جهیزیه میتواند تا ۶ برابر درآمد سالیانه خانواده باشد که هزینه مشقت باری است بویژه برای خانواده های فقیر.
عواقب سنگین این هزینه بسیار زیاد را کودک در نخستین لحظه های زندگی اش می پردازد. هنگامی که آندرسن در هند در رابطه با سقط جنین های گزینشی تحقیق میدانی انجام میداد مشاهده کرد روستاییان در مورد این مساله که از اولترا سوند برای تشخیص دختر بودن جنین و سقط آن استفاده میکنند، کاملا صریح هستند. آندرسن تاکید میکند:«برای آنها چاره ای باقی نمانده، بواقع توانایی داشتن یک دختر را ندارند.»
تحقیقات آتی بیشتر به عمق مساله می پردازد. در این رابطه سوالاتی که باید برای آنها پاسخ پیدا کرد از این قبیل هستند: به چه نسبت مردان را با تور ضد حشره در مقابل مالاریا محافظت میکنند، ولی زنان از این مراقبت محروم می مانند؟ چند زن به خاطر اینکه به بیمارستان برده نشدند، در گذشته اند؟
آندرسن اکنون از آمارهایی که توسط بانک جهانی، سازمان ملل و سازمان بهداشت جهانی جمع آوری شده استفاده میکند ولی میگوید به دست آوردن ارقام واقعی یک چالش بزرگ است. مثلا در آفریقای جنوب صحرا، بسیاری از مرگ ها ثبت نمی شود، و در هند عملا غیر ممکن است که بدانیم چند درصد مرگ های غیرعمد واقعا قتل به خاطر جهاز بوده اند. هم چنین بسیار مشکل بتوان عوامل مربوط به تبعیض جنسیتی را از عوامل بیولوژیک، اجتماعی، زیست محیطی ، رفتاری و اقتصادی متمایز کرد. اما این یعنی متمایز کردن عوامل مربوط به تبعیض جنسیتی از عوامل دیگر بخشی از وظیفه ای است که آندرسن در این تحقیق برعهده گرفته است.
وقتی ازآندرسن سوال شد چطور میتوان با این نابرابری های عمیق مبارزه کرد او لحظه ای مکث میکند و بعد پاسخ میدهد حتی وقتی دولت ها عوامل ریشه ای مثل سیستم جهاز را غیرقانونی می کنند، خشونت ادامه پیدا میکند: « این به شدت با نظام آنها عجین شده است.»
http://www.zmag.org/znet/viewArticle/21668
ار آرشیو روشنگری
Comments
200 میلیون زن از دست رفته — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>