بنيادگرايان هنری و گاو رُبايی
پروژه cowparade از بیست و پنچ سال پيش آغاز شد. اولين نمايش در سال 1999 در آمريکا برگزار گرديد و بعد در ساير شهرهای آمريکا و اروپا اين پروژه به اجرا در آمد. مبتکران پروژه معتقدنداين پروژه ای است برا ی شکستن سدها و باعث می شود مردم خودشان احساس کنند، بينديشند و واکنش نشان دهند. پروژه به اين ترتيب به اجرا در می آيد:
در دوره نمايش تعدادی گاو ، يا در واقع مجسمه گاو، از شيشه يا گچ و يا مواد ديگر- با اندازه های واقعی در نقاط مختلف شهر به نمايش گذاشته می شود. هنرمندان روی گاوها به ابتکار خود نقاشی می کنند. اين ابتکار می تواند يک نقاشی ساده باشد يا طرح های ديگر ، ولی به هر حال گاو بايد تم اصلی باشد. در پايان دوره نمايش در هر شهر که معمولا يکی دو ماه است گاوها به مزايده گذاشته می شوند و پول حاصل از فروش به يک کار خيريه اختصاص داده می شود. معمولا شرکت ها يا اشخاص ثروتمند بايد از هنرمندی که گاو های اصلی برای فروش را طراحی می کنند، حمايت مالی به عمل آورند تا او بتواند مجسمه ای به بزرگی يک گاو را تهيه و طراحی کند و به نمايش بگذارد. و نيز مقامات شهر و شهرداری و موزه ها بايد از اين کار پشتيبانی کنند. در طی دوره نمايش صدها و هزارها گاو کوچک يا يادگاری های ديگر نيز در مغازه ها به فروش می رسد. بحث های هنری نيز طی اين دوره جريان دارد.
پولی که از اين نمايش در می آيد مبالغ هنگفتی است . بر اساس گزارش خود سازمان دهنده گان در سايت شان در شيکاگو سه ميليون دلار برای امور خيريه جمع شد که 1.4 ميليون آن از طريق نت و 2.1 ميليون دلار در مزايده نهايی گاوها جمع آوری شده بود. 140 گاو بزرگ اصلی که به نمايش گذاشته شده بود، به طور متوسط 25000 دلار و گاو برنده،با عنوان زيبا، 110000 دلار به فروش رفت . در نيويورک در سال 2000 حراج نهايی 1351000دلار به نفع امور خيريه جمع آوری شدو گاو برنده ، تيفاني، 60000 دلار خريده شد. در همين شهر گاوی که تحت عنوان ” ترس مرا بخوريد” از طرف يک هنرمند ارائه شد، پذيرفته نشد. نقاش روی اين گاو تعداد زيادی چاقو و دنده و طرح های ديگر کشيده بود که قطعه قطعه کردن حيوان را به نمايش گذارده بود.
برگزار کنندگان نمايش معتقدند اين ابتکار اولا هنری است، ثانيا برای امور انسانی است ، ثالثا برای عموم است و موضوع آن هنر نخبگان نيست، بلکه نمايش توده ای است. به عبارت ديگر اين هنری است از سوی مردم برای مردم که برای خلق و ديد ن آن به موزه ها نمی روید بلکه آن را در خيابان ها در زندگی روزمره مشاهده و احساس می کنيد و نسبت به آن واکنش نشان می دهيد و مجموعه را نيز در خدمت امور انسانی قرار می دهيد.
اما همه با اين استدلال ها موافق نيستند و از همان سال اول، انتقادات هم همراه اجرای پروژه شروع شد . منتقدان می گويند اولا اين هنر نيست، ثانيا عمومی نيست، ثالثا در اساس برای خدمات انسانی بر پا نشده است. دليل آن ها هم ، اگر بخواهيم مجموعه انتقادها از زوايای گوناگون را در يک جا جمع کنيم اين است : اين هنر نمی تواند باشد چون سفارشی است ، از عموم و برای عموم نيست، چون پشت هنرمندان نخبه و برگزيده شده نخبگان ثروتمند و صاحب مقام ايستاده اند، ثالثا اگرچه بخشی از پول به امور خيريه اختصاص داده می شود اما آن ها که هنرمندان و نمايش را حمايت مالی می کنند پشت نام خيريه تجارت خود را پيش ميبرند. منتقدان می گويند در حالی که تبليغات تجاری فضاهای عمومی و مختص کليه شهروندان را خصوصی کرده اند و انتقادها به اين مساله دارد کم کم در افکار عمومی جا باز می کند، اين شيوه ای است برای خصوصی کردن فضای عمومی پشت نام هنر و کار خيريه .
به هر حال در چند سالی که نمايش ادامه داشت مردم شهرهای بزرگی که نمايش در آن ها بر پا شده بود گاوها را در خيابان ها ميديدند، و بحث منتقدان هم در محيط ها ی ويژه، بين هنرمندان، علاقمندان و دانشجويان ادامه داشت و کمتر به رسانه ها کشيده می شد. نمايش از شهر به شهر و از پايتخت به پايتخت می رفت،از شيکاگو به هوستون، از نيويورک به لندن و پاريس و در سوئد. اما در ست در اين کشور يعنی پايتخت يکی از دمکرات ترين کشورهای غرب، منتقدان نمايش برای جلب توجه افکار عمومی به چيزی روی آوردند که حالا دنيای سياست و جنگ با ترور همه جا حاکم کرده است: تروريسم! يعنی گاو ربايی ، گروگان گيری از گاو ها و تهديد به بريد ن سر گاو و ..
قضيه از اين قرار است که در استکهلم هم به شيوه ساير شهرهايی که نمايش در آن ها برگزار می شد مجسمه ها با همان قد وقواره گاو در طول تابستان در نقاط مختلف شهر ايستاده بودند تا در آغاز پائيز به فروش گذاشته شوند. يکی گاو بزرگ هم از جنس سراميک با رنگ های بسيار شاد در يکی از نقاط زيبای شهراستکهلم کنار ساحل به نمايش گذاشته شده بود. قرار بود در 31 اوت – پايان دوره نمايش – اين گاو 120 کيلويی نيز همراه صد گاو ديگری که به نمايش گذاشته بودند، با قيمت شروع 6000 دلار به مزايده گذاشته شود و پيش بينی می شد که خريداران بابت آن حداقل 15000 دلار بپردازند.
اما در دهم ماه اوت ناگهان گاو خوش و آب و رنگ از کنار ساحل ناپديد شد، هنوز پليس جستجوی درست و حسابی را شروع نکرده بود که در يک سايت، ويديويی به نمايش گذاشته شد. گاو گروگان گرفته شده در وسط دو مرد نقاب دار در فيلم ديده می شد. مردان نقاب دار که مته و اره به دست داشتند شروع به خواندن متنی کردند که در ميان دانشجويان هنرهای زيبا آشنا و در دفاع از هنر است. مردان نقاب دار تهديد کردند که اگر خواست های آن ها مورد پذيرش قرار نگيرد گاو را روز 23 اوت سر خواهند برید. خواست های آن ها عبارت بود از: اعلام اين که اين نمايش هنری نيست و جمع آوری کليه گاوها از سطح شهر، اختصاص يک محل بزرگ برای رسم روی ديوار- گرافيتیgraffiti – که جوانان شهر بتوانند هنر خود را در آن جا به نمايش بگذارند- ميدانيم در آمريکا و اروپا پاک کردن گرافيتی در معابر عمومی و صندلی های اتوبوس ها و قطارها ساليانه مقادير عظيمی هزينه روی دست ماليات دهنده گان می گذارد و بحث در مورد چگونه برخورد با آن و اين که آيا اين نوع رسم و نقاشی روی ديوار هنر است يا نه بحثی است پر دامنه که هم سياستمداران و هم علاقمندان به هنر در گير آنند. افراطی ترين مخالفان آن را واکنش خرابکارانه اوباش ، و پرشورترين طرفدارانش آن را هنر اصيل مردمی و نيز نشانه اعتراض جوانان به خصوصی کردن فضای عمومی شهرها می دانند.
به هر حال پليس در جستجوی گاوربايان بود و هيچکس تهديد را جدی نگرفته بود که روز 23 اوت – پايان مهلت گاو ربايان- گاو سربريده شده در همان خيابان که قبلا به نمايش گذاشته شده بود، در کيسه ای پيداشد! گاو سراميک به هيچ وجه قابل تعمير و فروش نبود.
چه کسانی اين کار را کرده اند و انگيزه آن ها چه بود؟ هنوز معلوم نيست. پليس می گويدصدای ربايندگان نشان ميدهد حدود 18 سال سن دارند. عده ای ميگويند اين کار دانشجوی رشته هنر است که مثل هکرزهايی که به خرابکاری در نت می پردازند، با هدف خود نمايی و جلب توجه به اين کار دست زده اند و عده ای هم می گويند اين کار طرفداران بنيادگرای گرافيتی است .خودشان هم در ويديو خود را به همين نام معرفی کرده اند. در هر حال مثل همه نوع تروريسم، گاوربايی و ترور گاو ربوده شده هم روی افکار عمومی اثر چندان خوبی نداشت.
Comments
بنيادگرايان هنری و گاو رُبايی — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>