کوه موش زائید / ن.ا
بالاخره پس از مدتها رجزخوانی و تهدید اسرائیل به “پاسخ پشیمان کننده” جمهوری اسلامی با 400 تا 500 موشک و پهباد به اسرائیل حمله کرد و تقریبا تمام شان قبل از رسیدن به خاک اسرائیل توسط آمریکا، اسرائیل و فرانسه(به گفته سخنگوی ارتش اسرائیل ) منهدم شدند. کوه موش زائید
دولت راست افراطی اسرائیل حالا میتواند نفس راحتی بکشد. به چند دلیل، از جمله:
– اسرائیل با ارتکاب جنایاتی که علیه مردم فلسطین انجام داده و کماکان میدهد، در هفته های اخیر بخاطر فشار افکار عمومی جهانی (و اعتراضات گسترده نیروهای مترقی و بشر دوست در کشورهای اروپایی و آمریکا)، دیگر از پشتیبانی بی چون و چرای سران آمریکا و اروپا(حداقل در ظاهر) برخوردار نبود. .اما با این حمله، دوباره می تواند خود را قربانی جلوه داده و جلوی نق زدن های “حقوق بشری” سران اروپا را بگیرد. بگذریم از این که اروپا همیشه «عروس هزار داماد» بوده و در مقابل پول و زور با همه همخواب میشود، حتی شیوخ نفتی خلیج فارس.
– با توجه به دستاورد نظامی نزدیک به صفر این حمله که قرار بود “پاسخی پشیمان کننده” باشد، میتوان گفت برخلاف منم منم های رژیم و بزرگنمایی های عمدی توسط رسانه های وابسته به اروپا و آمریکا از توان نظامی رژیم (برای ترساندن شیوخ خلیج فارس و فروش تسلیحاتشان)، توان نظامی ایران درمقابل سلاح های مدرن آمریکا و اسرائیل شبیه رویارویی تیر و کمان در مقابل مسلسل هست. اینک اسرائیل میداند توان واقعی رژیم در میدان جنگ چه اندازه میباشد. درواقع رژیم خودش را لو داد.
– سوای ترورهای فردی که اسرائیل توسط مزدورا ن و جاسوسان خود در خاک ایران انجام داده، از حمله مستقیم به خاک ایران پرهیز داشت. اما این حمله ایران به خاک اسرائیل، در واقع کارت دعوتی است برای حمله مستقیم به ایران که رژیم برای کابینه جنگ طلب اسرائیل فرستاده است. شاید رژیم گمان میبرد چاره ای جز پاسخ گویی ندارد وعواقب سکوت خفت بار را سنگین تر از هر آلترنایتو دیگر، از جمله حمله متقابل اسرائیل (با کمک آمریکا و اروپا ) و ویرانی کشور و قربانی شدن هموطنان مان میداند. چه برسر مردم خواهد آمد نیز کوچکترین دغدغه است که رژیم های فاشیستی چون اسرائیل و جمهوری اسلامی دارند.
چرا سلبریتی هائی مثل تیلور سوئیفت نمیتوانند اعمال اسرائیل را نفی کنند؟ دلیلش همان تناقضی است که دموکراسی خواهان بعد از جنگ اوکراین به آن دچار شدند. دیگر نمیشد از طریق ریاکاری انسان دوستانه و چیزهایی مثل مثلا آزادی بیان و زن و این حرفها، و همگی بعنوان ابزاری برای پنهان کردن تمایلات سلطه طلبانه، ثروت و سرمایه انباشت کرد.
چرا حالا دولتهای غربی کمی کوتاه آمده اند ولی در ریاکاری ناشی شده اند؟
چون ارتش اسرائیل نتوانست حماس را نابود کند و بیشتر به بی آبروی آنها منجر شد تا دادن نتیجه موثر. اگر حماس در دو ماه اول نابود شده بود، می گفتند اسرائیل از خودش دفاع کرده و نتیجه آدم کشی بهرحال خوب بوده – مثل حمله به عراق. در حمله به عراق، آمریکا عراق را ویران کرد و شر صدام را کند، بعد سهم خودش را برداشت و بقیه ته تاقاری ها را داد به کشورهای دموکراتیک غربی. مسئله فلسطینی ها فرق دارد و مثل بیرون کردن سرخپوستان و سرنگونی صدام و قذافی نیست.
از حالا به بعد، حقوق بشر بازی و دموکراسی خواهی و این شامورتی بازی های تاریخی، حقه بازی شناخته میشود و پرداختن به مسائل اساسی مثل از بین بردن مردسالاری و بردگی مزدی و امپریالیسم و هیراشی، شانس بیشتری خواهند داشت تا سرنگونی طلبی های ارتجاعی (دموکراسی خواهانه و فاشیستی و سلطنتی و وطن پرستانه و غیره). تنها شانس سرنگونی ارتجاعی، حمله از خراج است، آنهم معلوم نیست موفق باشد.
در میان سلبرتی های ثروتمند، بنظر می آید راجر واتر از همه بیشتر سربلند از آب درآمد. جای جان لنون خالی.
حالا یک عده از هنرمندان میگویند چه خوب ما هم بشویم صاحب قدرت و سرمایه و از فلسطین دفاع کنیم و ضد جنگ باشیم. ممکنه. اما تا حالا انقلابی در کار نبوده و بردگی مزدی زیر سئوال نرفته تا ببینیم این سلبرتی های برای رکن دوم انقلاب (الغای بردگی مزدی) و رکن چهارم آن (از بین بردن هیراشی) چه میگویند، چون میدانند خودشان این کاره اند. سلبرتیهای ایرانی ممکن است جا بخورند و ببینند دنیا تغییر کرده و انتخاب مشکل تر و خطرناک تر شده و حساب بانکی آنها هم زیر ضرب است.
آنارشیست
جنگ علیه جمهوری اسلامی را کشورهای فاشیستی غربی آغاز کردند و در ۴۵ سال گذشته، تمام تعرضات جمهوری اسلامی به امپریالیستهای غربی دفاعی بوده است. حتی سرنگونی شاه هم دفاعی بود. بیرون انداختن اصلاح طلبان هم دفاعی بود چون آنها نقش مامور امپریالیستهای غربی را ایفا میکردند.
اما اینها دولت جمهوری اسلامی را غیر ارتجاعی نمیکند. نقد جمهوری اسلامی بر این اساس که چرا به اسرائیل حمله کرده، شامورتی بازی امپریالیستهای غربی است زیر لوای وطن پرستی که این هم ارتحاعی و ضد زن و ضد کارگری است.
وطن پرستهای ایرانی خودشان ارتجاعی اند، دفاع از وطن بخش مهمی از ایدئولوژی سلطه طلبی ست.
آنارشیست
آقای احمدی، هزاران نفر ممکن است بدرستی رژیم های ایران و اسرائیل را فاشیست ارزیابی کرده، به نسل کشی فلسطینیان معترض بوده و به حماقت رژیم اسلامی در درگیریهای اخیر که قربانی اصلی آن میتواند همه ایرانیها باشند اشاره کرده و درباره این موارد بنویسند. این به معنای کپی برداری یا “رونویسی” به زعم شما نیست. بهتر بود به جای حاشیه رفتن، درباره موضوع مطلب بالا مینوشتید تا بدانیم خودتان چه در چنته دارید
معلوم نیست شمی صلواتی از روی دست ن. ا.رونویسی کرده یا ن.ا. از روی دست او. شاید هم تله پاتی بوده! ببینیم بقیه رفقا چه در چنته ی رونویسی دارند!