Comments

پیش‌رفت اقتصادی چین: هم‌زیستی مارکسیسم با فرهنگ چینی و نوآوری اقتصادی. – سیامک کیانی — 8 دیدگاه

  1. چین دارای سرمایۀ عظیمی است، که هیچ کشور دیگر آنرا دارا نمی باشد،- جمعیت میلیاردی. چین می تواند 100 میلیون یا 500 میلیون، یا بیشتر را در راه رشد اقتصادی خودش بسوزاند و نابود کند. نام اینگونه رشد اقتصادی را نمی توان «همزیستی مارکسیسم و سرمایه داری» گذارد. و اصولا هم، هرگز در چین سوسیالیسم وجود نداشته است، تنها حکومت مطلقه و تلاش برای پایه ریزی اقتصاد با شعارهای چپ بوده است.

  2. در ارتباط با کامنت آخر ایرانگرا،نقد او از سرمایه داری در چین، در تناقض با ناسیونالیسم او قرار دارد.
    چرا؟
    دلیل اینکه ایران در فقر و بدبختی قرار گرفته است، صرفا امپریالیسم نیست. دلیلش این است که سیاسیون آن ولکن سلطه داشتن بر زنان و کارگران نیستند و در طول چند هزار سال گذشته آنها را استثمار کرده اند. امپریالیسم غرب و شرق بدون این خصوصیت کثیف حاکمیت چند هزار ساله در ایران، چه قبل از اسلام و چه بعد از آن، امکان سلطه و یا تاثیر گذرای بر جامعه ایران نداشتند. ایرانگرا مجبور است که قبول کند اصل قضیه نه رهایی ایران بلکه رهایی از سلطه و استثمار است. با این کار هم آنارشیست می شود و هم کمونیست.
    کلا،
    فعلا چین و روسیه ارتجاعی تجاوزی به ایران نکرده اند و سیاست امپریالیستی متفاوتی داشته اند، اما امپریالیستهای غربی سابقه بسیار بد و جنایتکارانه ای دارند و دائم در امور ایران دخالت می‌کنند و حتی کودتا کرده اند. تنها وقتیکه از مسئله سلطه ملی به مسئله استثمار و سلطه انسان بر انسان برسیم، می‌توانیم سرمایه داری را نقد کنیم، در غیر اینصورت نقد بردگی مزدی ممکن نیست و پر از تناقض خواهد بود.نمیتوان از ایران دفاع کرد اما از آزادی از ارتجاع از جمله بردگی مزدی هم دفاع کرد. این دو با هم ممکن نیست.
    آنارشیست

  3. از آنجا که جمهوری خلق!چین به استناد تبدیل چین به کارخانه ارزان کلان سرمایه داران چشم آبی واجازه به بزرگ زالو های خون آشام آن مانند اپل در مکیدن خون کارگران چینی ورفتار برده وار آنان با این محتاجان و به استناد اتفاقا همین مقاله نه تنها جمهوری خلق چین؟! کمونیست ویا حتی چپ نیست بلکه دقیقاضد آن است بنابراین میهن سوسیالیستی که زمانی از سوی نگاه جهان وطنی کمونیستها به شوروی اطلاق میشد قابل اطلاق به کارخانه سرمایه داری جهانی نیست.
    پس نویسنده و همین مقاله اش که از سرتا پا تبلیغ دست آوردهای!کلان سرمایه زالو های چشم آبی ودیکتاتوری ضد خلقی چین میباشد وهمچنین به استناد اینکه ضایعات وعوارض انسانی واستثمارکارگران چینی که تحت استثمار یک فاز تاریخی عقب تر وزمخت تر از استثمارموجود در غرب میباشندبعنوان عوارض این دست آوردها؟!پرداخته نشده هورا کشیدن برای خارخانه ارزان قیمت سرمایه داری جهانی ،هورا کشیدن برای حکومت ضد خلقی و ضد کمونیستی چین نمی تواند از نگاه انترناسیونالیستی درردای میهن سوسیالیستی باشد.
    آنچه که در ته کاسه میمانداحساسات ناسیونالیستی دو آتشه نویسنده فارسی زبان این مقاله و دیگرخاطر خواهای کارخانه ارزان قیمت بزرگ زالوهای چشم آبی میباشد.
    سود این هورا کشیدنها درتحلیل نهائی نه بجیب خلق ونه بجیب پرولتاریا بلکه به جیب حاکمیت دیکتاتوری ضد کارگری چین و همین بزرگ زالوهای چشم آبی ریخته وخود بخود صرف خوراک رسانی به دموکراسی گندیده آنان میشود.
    تکبیر پادوهای استعمارگران با تابلوی قلابی ضد استثماری برای چپن پرستان روی دیگراختلاط غیظ ژنتیکی وتاریخی سربازان امام زمان باضدیت ودشمنی علنی استعمارگران با هویت و تاریخ وتمدنی است که پرداختن بدان در کانالهای تلویزیونی خاص تاریخ وتمدنهادرکشورهای غربی بویژه امریکاممنوع است.
    ایران ویرانه امروزی با بیست ودو میلیون حاشیه نشین!که رقیق شده حلبی آباد نشین هاست آئینه تمام نمای ممزوج شدن دشمنی تاریخی و ژنتیکی اشغالگران اسلامی بادشمنی دموکراتیک!استعمارگران با هویت وتمدن ما می باشد که این دشمنی درتعمیر ونگه داری چهل وپنج ساله حاکمیت اشغالگران ودشمنی علنی سیاست مداران کشورهای دموکراتیک! با حکومت ایرانی جلوه مینماید.
    باد کردن شازده روی دست مانده مابا آن ملی گرائی؟!خاطر خواه دموکراسی همین بختک بهمراه اسلام پناهیش شاید که از ترس سربرآوردن سرداری ازجلگه ایران گراهای اسیردر اوین و…سر بردارباشد.

  4. از زاویه ناسیونالیسم به قضیه نگاه کنیم، یعنی از زاویه منافع چیزی بنام “ایران”،
    هواداران چین و روسیه بحث قانع کننده تری دارند تا هواداران دموکراسی های غربی امپریالیست. نه امپریالیستهای غربی تمیز هستند و نه هوادارانشان. هوادارانشان هم بعد از اتحاد غرب علیه دو میلیون آدم اسیر و فقیر در غزه، کلا ورشکسته شده اند و ترامپ هم بجای کمک به آنها، کارشان را خراب کرده.
    چرا؟
    صد ساله که نه چین به ایران حمله کرده و نه روسیه، اما امپریالیستهای غربی دنبال مستعمره کردن ایران بوده اند، شاه گذاشتند، شاه برداشتند و تا نومستعمره کردن پیش رفتند.
    پس بهتر است هوادار چین و روسیه باشید و از طبقات و بورژوا چیزی نگوئید چون اگر مسئله حل طبقه و استثمار باشد،‌اولین ایدئولوژی که باید سرنگون شود ناسیونالیسم است، ‌یعنی ایرانگرایی.
    در پاسخ ممکن است بگویند چین و روسیه به جنایت‌های رژیم کاری ندارد، اما غربی ها دائم رژیم را نقد می کنند، پاسخش را در تئوری دادیم اما حالی کسی نشد، وقتی هم که حالی کسی نشود تنها فاکت و عمل مسئله را حل می‌کند. مسئله اینطور حل شد که طبیعت ارتجاعی نقد دموکراسی های غربی از رژیم برملا شد چون همه شان از جنایت علیه بشریت در غزه دفاع کردند و سلاح و پول برای تکه تکه کردنشان فرستادند، هنوز نفهمیدید؟ عجب بی استعداد هستید. این یعنی اگر اسرائیل و آمریکا هم از کودک تا پیر ، ایرانی را هم تکه تکه کنند، غربی ها همه خواهند گفت آفرین، این پول و این سلاح. در چین و لیبی و سوریه هم همیتکار را کردند. درک شد یا نه؟!
    یا اینکه این از مقدرات ماتریالیسم تاریخی است که اهالی ایران توسط امپریالیستهای غربی تکه تکه شوند تا جهان به کمونیسم نزدیک شود!
    انارشیست

  5. نویسنده محترم ایکاش در مورد پیشرفت های سیاسی چین از چرخش 1978 تا امروز هم چند کلمه ای می نوشتند چه بنظر انجانب دوران انتقال به سوسالیسم تنها با گسترش اقتصادی و بدون گسترش سیاسی میسر نمی شود! در ضمن بنظر من بین راه رشد سرمایه داری و کمونسم هیچ همزیستی ممکن نیست. نویسنده مقاله لطف کند و با نوعی واقعگرایی اقتصادی پای رفیق کارل و دیگر کمونیست ها را به میان نکشد چون بقول خود نویسنده: «این کشمکش‌ها نشان‌دهنده رقابت میان دو ابرقدرت اقتصادی است» که بلحاظ شیوه تولید و مناسبات تولیدی حاکم بر هر کشور تفاوت کیفی با یکدیگر ندارند. اگر نویسنده و یا دیگر طرفداران چین کنونی بر این باورند که ساختار اقتصادی-اجتماعی آمریکا و چین امروز متفاوت هستند خوب است چند شاخص از این تفاوت کیفی را برای علاقمندان توضیح دهند. با سپاس پیشاپیش!

  6. سعی کنید با متحدان تاریخی آنارشیست ها، و متحدان خودت یعنی ؛ آخوندها ، از انتشار این سایت جلوگیری شود !
    بی دلیل نیست که به ادعای رفقای مارکسیست و لیبرالها، مبارزات ضد اپوزیسیون امثال شما یا ترا ، بورژوازی و امپریالیسم و ارتجاع دینی، حدود یک قرن است که با جا و مکان و مال و تریبون حمایت میکنند

  7. کار دنیا را ببین.
    روزی روزگاری که چپ چپ بود مورا از ماست می کشید وبرهرسود دهی اقتصادی به امپریالیسم می تازید.
    حالا چین را که عملا کارخانه بورژوازی جهانی است ورئیس جمهورکمونیست!آن یکی از هشتادو شش میلیارد دنیاست را نو آوری اقتصادی!می نامند.

  8. وجود مقالات آقای کیانی کار من را راحت کرده چون در سایت روشنگری توازن ایجاد نموده. گرچه توازن موجود ارتجاعی است، اما انتظار بیشتری از سایت روشنگری نیست.
    آنارشیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>