Comments

چگونگی عملکرد سرمایه داری جهانی در انتقال قدرت از شاه به خمینی و شرایط امروز/ امین بیات — 1 دیدگاه

  1. بخشهائی از مقاله درست است اما مقاله کماکان در دنیای سیاست سیر میکند و متوجه نیست که سیاست قرار نیست بهتر از این باشد.
    بنظر من، در زمان شاه، آمریکا و انگلیس تصمیم نگرفتند که توده های ناراضی از شرایط زندگی شان را شورشی کنند تا بدینوسیله شرایط سقوط نوکرشان را فراهم کنند تا خمینی قدرت بگیرد. آنها روی رژیم شاهشان خوب سرمایه گذاری کرده بودند و برویش حساب باز کرده بودند. در کمپ دیگر، انقلاب مخملیون “کمونیستی” دولت مارکسیستی شوروی هم در کار بود، گرچه از طریق دیکتاتوری شاه-آمریکا هنوز در توده های کارگر نفوذ چندانی نداشت.
    #
    بهرحال، میتوان از سناریوی دیگری سخن گفت که بنظر من با واقعیت بیشتر جور در می آید.
    خلاصه کنم:
    #
    وضعیت جامعه ما در زمان شاه مثل هر دوره ای دیگر و مثل هر کشوری دیگری وضعیتی ارتجاعی بود یعنی اینکه در آن جامعه مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم و استبداد سلسله مراتبی وجود داشت. مسئله انقلاب در زمان شاه با مسئله انقلاب در حال حاضر فرقی نداد. مسئله این است که توده های آگاه باید توده های ناآگاه را ضد مردسالاری کنند، ضد بردگی مزدی کندد، ضد امپریالیستها کنند و ضد استبداد سلسله مراتبی کنند. این محتوای آگاهی و کار انقلابی است. اما کمونیسم مارکسیستی توانائی چنین چیزی را ندارد و نداشت. کشورهای مارکسیستی تمامی بردگی مزدی بودند و مارکسیستهای سوسیال دموکرات هم در وحدت با بورژواهای دموکرات امپریالیست. ببعلت جنایکار شدن و سرمایه داری دولتی شدن کمونیسم مارکسیستی بلوک شرق سابق، برای هر تبلیغ کمونیستی مارکسیستی یک ضد تبلیغ وجود داشت و دارد و این مانع رشد کمونیسم مارکسیستی می شود.
    #
    پس،
    از لحاظ عملی امکان انقلاب وجود نداشت. وقتی امکان انقلاب وجود ندارد، جریانات ارتجاعی برای کسب قدرت با هم رقابت و مبارزه میکنند. چون قدرت اجتماعی از طریق توده ها اعمال میشود، در بسیاری از موارد، ارتجاعیون توده ها را فریب میدهند تا در خدمت اهدافشان عمل کنند. خمینی و اسلامیون بیشتر از جزیانات دیگر میتوانستند توده فریب بدهند چون تشکلات طبیعی سنتی و محلی (مساجد و نهادهای مذهبی شیعه) در جامعه داشتند و بقیه سیاسیون از طریق دیکتاتوری شاه-آمریکا از دور خارج شده بودند. این باعث شد که صحنه رقابتها و جنگهای ارتجاعی بین هوادارن خمینی و رژیم شاه باشد.
    #
    جریانات دیگر مثل مارکسیستها، جبهه ملی و مجاهدین خلق تاثیری بر توده ها نداشتند و توده ها رهبری خمینی را پذیرفته بودند. وقتی این حقایق بیرون زد، بحث مرتجعین این نبود که کی این بازی را ببرد، بحث آنها این بود که چطور قضیه را برای همه بصورت برد برد کنیم تا روند بعدی. برای همین آمدند گفتند بهتر است قبل از اینکه رقیب ارتجاعی دیگری مثل نوکران شوروی پیدا شوند، قدرت را بدهیم به خمینی.
    همینکار را هم کردند تا روند بعدی که جنگ ایران و عراق بود.
    #
    روندهای بعدی بودند پیروزی انتخاباتی تا انتخابات 88 برای دموکراتیزه کردن و وابسته کردن. کلی تئوریسین دموکراسی خواه بیرون زد که همان جفنگیات فلاسفه سیاسی زمان روشنگری اروپا را رونویسی میکردند. جفنگ چون ماهیت استثماری جامعه را پنهان میکردند. بعد شورشهای 96، بعد 98 و بعد 1401. در تمام اینها، توده ها را بازیچه کردند و در تمام اینها غربی ها شکست خوردند اما خود امپریالیستهای غربی میدانند که حریف سخت اول باید ترک بخورد تا سرنگون شود. وقایع 88، 96 ،98 و 1401 روند ترک خوردن حاکمیت اسلامی بود. حال این ترک خوردن یا ترمیم میشود، که جنگ اوکراین ترمیم ش را مشکل کرده و محاسبات امپریالیستهای غربی درست درآمده و یا امپریالیستهای شرقی فکر بکری میکنند و روند را تغییر میدهند. فعلا نمیدانیم.
    #
    مطمئنن با مرگ خامنه ای شانس “بازپس گیری” ایران توسط امپریالیستهای غربی زیاد می شود، حال یا بصورت مسالمت آمیز و یا انقلاب مخملی دیگر و یا با جنگ.
    #
    روند فوق و روند فعلی هیچ ربطی به انقلاب ندارد. همگی سوء استفاده از نارضایتی ها، بوجود آوردن نارضایتی ها برای بازی ها، و همه برای کسب قدرت سیاسی است. کسب قدرت سیاسی برای انباشت ثروت و بالا بردن توانائی جلوگیری از انقلاب در کشورهای خود و زندگی بهتر برای ثروتمندان.
    #
    آری، انقلاب در کشورهای خود، چون به این سادگی هم نیست که مرتجعین برای خود بازی کنند و توده های آگاه ضد سیستم ارتجاع تماشا کنند. انقلاب هم همیشه در حال کار است. وقتی عده عظیمی از توده ها طبیعت مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم و استبداد سلسله مراتبی را درک کنند، انقلاب میتواند جون بگیرد. وقتی جون گرفت اشکال تشکیلاتی اش را شکل میدهد و ارتجاع خودی و جهانی را به چالش میگیرد.
    #
    آنارشیست-کمونیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>