Comments

چند نکته در باب آیندهٔ خیزش جاری<br>محمد علی اصفهانی — 16 دیدگاه

  1. آنارشیستهای ایرانی ی که از راه دور رادیکال هستند و میگویند توده ها قیام مسلحانه کنند چطور؟
    آنها هم مثل من ار مکتب مارکسیسم آمده اند اما نقدشان از مارکسیسم عمیق و استدلالی و علمی (مراجعه به فاکت و استنتاج از آن) نیست. برای همین چریک و سربدار مانده اند و نتیجه کارشان هم عدم اتصال با توده های کارگر ایران و نسخه از راه دور صادر کردن است.
    هر کس که دعوت به شورش میکند باید در ایران باشد و باید با توده متصل باشد، وگرنه ریاکار است.
    توده ها را از راه دور نباید به شورش دعوت کرد، وقتی توده ها شورش میکنند،‌باید خشونت و فاشیسم رژیم را محکوم کرد. اینهمه اعتراض و اعتصاب و شورش در غرب هست، چرا در آنها شرکت نمیکنید؟ بقل گوشتان است.
    ضد-اقتدار

  2. پس، آقای اصفهانی،
    .
    ۱ – با اختصار، توضیح دادم که چرا مارکسیستها نمیتوانند کارگران را در حمایت از شورشها بسیج سراسری کنند. علتش بحران آنهاست و کمی در مورد ریشه آن توضیح دادم. خودتان و خوانندگان میتوانید به نوشته های مارکس و انگلس مراجعه کنید. انگلس متوجه ایراد کارشان شده بود ولی کاری از دستش بر نمی آمد مگر اینکه بگوید در دراز مدت مناسبات اقتصادی تعیین کننده است، که باز هم بازگشت به همان غلط اول است. پاسخ او به جوانان مارمسبست فرانسوی بود که همه جیز را اقتصادی میدیدند. او از قول مارکس گفت که اگر مارکسیسم این است من مارکسیست نیستم. اما بنظر من هر دو متوجه نتایج عملی نظرشان نبودند. حتی در دیدگاه مارکس در ارتباط با نقش ایده تناقض وجود دارد.
    .
    ۲ – با اختصار، توضیح دادم که چرا دفاع مارکسیستها از شورشها تکنوکراتیک است و توده ها را مثل بورژوا ها برای کسب قدرت جلو گرگها می اندازد. البته، هر کدام از آنها توجیه خاص خودش را دارند که بیان ناروشنی ماتریالیسم تاریخی است. نمونه آقای فولادی، نمونه ای است که میگوید کارکران بروند بمیرند تا دموکراسی طبقه سرمایه دار بوجود بیاید، نمونه ضد آقای فولادی میگوید توده ها بروند بمیرند تا شرایط دموکراتیکی بوجود بیاید تا حزب آنها سیاه لشکر داشته باشد.
    .
    کلا،
    مارکسیسم در حال زوال است. منظورم این است که مارکس را باید مطالعه کرد اما اصول دین از او سازی در حال مرگ است و بدرد آزادی (رهائی از اقتدارگرائی و نتایج عینی اجتماعی اش) نمی خورد.
    البته،
    ایدئولوژی لیبرالیسم و محافظه کارانه بورژوازی هم فی الحال با جنایاتی که از بدو حضور تاریخی شان داشته اند، برده داری و امپریالیسم، برای آزادی از بردگی، مرده است، برای ریکاری، نه. آنها هنوز توجیه گر استثمار هستند و مهندسی فکری میکنند چون صاحب ثروت و قدرت دولتی می باشند.
    ایدئولوژی های ماقبل دوران مدرن هم با مدرنیزه مردند. ولایت فقیه نمونه روشن آن. ادعای آزادی و دفاع از مستضعفین کرد اما تبدیل شد به ایدئولوژی دیکتاتوری سرمایه داری اسلامی نولیبرالیستی.
    .
    *مرده های زنده وجود دارند، مثل آن فیلمهائی مرده های راه رونده که آمریکائی ها می سازند و خیلی مشمئز کننده است. آمریکاهی ها فیلمهای جالبی می سازند اما از ترس سازمان سیا محبور می شوند لوث شان کنند. باید کاری کنند که هر دو راضی باشند و بینندگان برای خود تفسیر کنند. چون کار نظم فکری دادن به تفسیر هم دست انحصارات امپریالیستهاست، در انتها، تفسیرها می شود دفاع از نظم موجود، نظم مردسالار، بردگی مزدی، امپریالیسم و استبداد سلسله مراتبی.
    .
    ضد-اقتدار

  3. حالا چرا چینی های ریاکار از عربستان نمیخواهند تا از امریکا و کشورهای غربی در امورات کشورهای دیگر دخالت نکنند؟
    آیا چین نمیداند که عربستان از طریق ایران اینترنشنال دنبال انقلاب مخملی کردن در ایران است؟

  4. سئوال از نویسنده این کامنت:
    .
    “عرض کردم داد وفغانها در فضای مجازی بر سر رابطه دادن …با شقیقه به امید اینکه بحث بر سر واقعیت های عینی غیر قابل انکار دنیای واقعی جای خود را به ارائه یک طرفه وبی خریدار مهملات ذهنی بدهد تماما برای جبران ضربه …”
    .
    چند سئوال:
    شما برای مردم ایران در فضای غیر مجازی و در ایران چکار کرده اید که قرار است آنها شما را پادشاه کنند؟
    اگر خیلی سرنگونی طلب هستید چرا نمی روید ایران،؟
    آیا در فضای مجازی و خارج ایران، یعنی جائی که شما هستید، میشود اسلام سرنگون کرد؟
    پادشاهی شما میخواهد با خودمختاری کرد ها چکار کند؟
    اگر آذری ها خواستند با هم یک کشور جدا از ایران فعلی درست کنند، پادشاهی شما چکار خواهد کرد و چرا؟
    اگر بلوچ ها خواستند مستقل بشوند چکار میکنید؟
    اگر امپریالیستهای غرب و شرق به پادشاهی شما حمله کردند، میخواهید چگونه پادشاهی خود را زنده نگه دارید؟
    .
    لطفا این سئوالات را جواب بدهید تا من ببینم که میتوانم شما را بعنوان پادشاه ایران انتخاب کنم یا نه.
    .
    ممنون.
    .
    ضد-اقتدار

  5. عرض کردم داد وفغانها در فضای مجازی بر سر رابطه دادن …با شقیقه به امید اینکه بحث بر سر واقعیت های عینی غیر قابل انکار دنیای واقعی جای خود را به ارائه یک طرفه وبی خریدار مهملات ذهنی بدهد تماما برای جبران ضربه استراتژیکی است که عریان شدن حقیقت در دنیای واقعی برتعزیه چهل واندی ساله بین شیطان بزرگ وشیطان کوچک زده است.
    در تمام مدتی که اقتصاد را بدست سپاه دادند پیش برد سیاستهای اقتصادی ضد بشری نئولیبرالیزم دز ایران تحت عنوان عوام فریبانه “طرح های عمرانی” بدست سپاه سپرده شد.
    همانطور که سیاست یک دست کردن حاکمیت های منطقه و ادغام اقتصاد آنها نیز تحت عنوان عوام فریبانه صدور انقلاب اسلامی نیز به سپاه واگذار شد.
    حاصل پیاده کردن خواست اقتصادی شیطان بزرگ توسط سپاه اکنون پیش روی همه میباشد.
    نابودی زیربناهای طبیعی تولیدات داخلی از جنگل و رودخانه ودریاچه و…به اضافه نابودی نیمچه تولیدات داخلی بنفع ساختن بازاز بزرگی از ایران برای حراج نفت وگاز ومس و…دربرابر عرضه بنجل های امپریالیستی بطوریکه بعنوان نمونه در طول هشتصد کیلیومتر ساحل دریاچه خزر آنقدر بازارچه و…ساخته شده که دیگر دریا از جاده کناره معلوم نیست ودر مجموع چیزی از طبیعت استانهای شمال باقی نمانده ات.
    نام این چرخه ویا سیکل امپریالیستی را “واردات” گذاشتند وبرای رعایت شئونات ضد استکباری این تعزیه کشور چین را بعنوان محل واردات معرفی کردند.
    این در حالیست که کیست که نداند چین محل انباشت سرمایه های کلان امپریالیستی امریکا واروپا میباشد.
    این تنها یک قلم از پیش برد سیاست های همه جانبه اجتماعی ،فرهنگی ،سیاسی ضد بشری گلوبالیسم درزمینه اقتصادی میباشد که امکان نداشت بجز درزیر پوش زرت وپرت های کر کننده امریکا ورژیم پیش برود.
    البته هزینه این زرت وپرت ها از جیب کارگران و…به بهانه تحریم!پرداخت شد وسود تحریم ها!بجیب استکبار ورژیم ضد استکبار رفت ودود آن بجیب کارگران و…
    کمراقشار تهی دست با اجرای قطع سوبسید هابکل شکست.
    طرحی صد در صد بنفع مشخصا امپریالیستها در زمان بالا بردن فتیله زرت وپرت های ضد استکباری وضد صهیونیستی لات ولمپنی بنام احمدی نژاد وباز هم با نام گذاری عوام فریبانه طرح یارانه!که گفتند با نظارت امام زمان است انجام شد.
    نزدیک به بیست ودو میلیون حلبی آباد نشین با نام مستعار حاشیه نشین! وگور خواب و…بنا به آمار خود گرگ مهره های رژیم دقیقا نماد انسانی قربانیان سلطه همه جانبه امپریالیستی در زیر چترتعزیه کر کننده بین رژیم اشغالگر وارباب است.
    حال همکاری های نظامی وامنیتی و…رژیم وامریکا در امر اشغال عراق وافغانستان ودخالت های بشر دوستانه!در لیبی و عوارض انسانی واقتصادی و…همکاری ضد استکبار با استکبار بماند.
    حال میخواهند با پیش کشیدن مهملات ودادوفغان رابطه ای برای…با شقیقه دنیای واقعی وحقیقتی بنام سلطه امپریالیستی اندر فراری دادن رژیمشان بتراشند.
    اما در ورای دادوفغانهای کودکانه دشمن در فضای مجازی اکنون همین سرفصل وهمین فرصت کنونی است که وظیفه هرضد امپریالیست واقعی ونه هیزم بیاران تعزیه را در چهارچوب تحلیل مشخص از شرایط مشخص تعین میکند.
    تحلیل مشخص چنانچه اگرازشرایط مشخص دنیای واقعی گرفته شده باشد نشان میدهد مرحله کنونی پا گذاشتن سرمایه داری به دیکتاتوری دیجیتالی جهانی و یا انترناسیونالیسم سرمایه است که اختصارا ازآن گلوبالیسم ویا همان جهانی سازی خودمان نام برده میشود.
    پادزهر قانون مند وطبیعی انترناسیونالیسم چیزی بجز میهن گرائی چیز دیگری نیست که البته بورژوازی ومارکسیستها به عمد وبرای خلط مبحث از آن با نام ناسیونالیسم که ده ها وده ها تبین های گوناگون از آن میتوان کرد یاد میکنند.
    رشد توده ای آن بویژه در کشورهای غربی در برابرگلوبالیسم بیانگرقانون مند بودن پادزهر آن میباشد.
    بستن در خانه بروی بنجل های امپریالیستی .
    رفتن با شتاب بسوی تولید احتیاجات اساسی وضروی انسان در داخل ایران
    بیرون کشیدن سرمایه ملی از ذوب شدن در سرمایه امپریالیستی که ذوب سرمایه های ملی در سرمایه مادر پایه اصلی انترناسیونالیسم سرمایه میباشد.
    البته پر واضح که نرفتن بسوی دموکراسی گندیده از نوع عراقی وتونسی ولیبیائی ولبنانی و…با لبخند امپریالیسم مواجه نخواهد شد.
    اما چنانچه یک حاکمیت میهن گرا در ایران پا بگیرد و این پتانسیل عظیم توده ای که بدرستی میهن گرائی را لازمه بیرون آمدن از فلاکتی میداند که نتیجه مستقیم نابودی طبیعت وثروت های ملی بنفع ساختن بازار بزرگی از ایران است و بهمین سبب شعار جانم فدای ایران را شعار محوری خود از شما تا جنوب واز باختر تا خاور ایران نموده است را بسمت قطع وابستگی رهنمود سازد طبعا رستاخیز این پتانسیل جائی برای پیروزی خشم وترفندهای امپریالیستی با قی نخواهد گذاشت.
    دموکراسی گندیده ای که اکنون خواست اصلی رضا پهلوی وباند های دوم خردادی بیرون ریخته شده از حکومت وچپ استحاله شده را تشکیل میدهد در تضاد ودشمنی بنیادین با بیرون رفتن از سلطه گلوبالیستها میباشد.
    بخشی بزرگ ازافراد تظاهرات خارج کشور همان سبز پوشان سال هشتادو هشت و کلا بیرون ریخته شدگان از رژیم تحت مدیریت گماشته ای بنام اسماعیلیون وشبکه ای که در کشورهای غربی در اختیارش گذاشته اند تشکیل میدهند.
    اما آنچه که در این سرفصل تعین کننده سبب امیدواریست خرد نکردن تره از سوی مردمان برای دموکراسی ای میباشد که حتی دربین مردمان غرب گندیده است و وای به نسخه پاکستانی وعراق و…شرقی آن.
    اگرمردمان میخواستند همین دموکراسی را بفارسی ترجمه و در شعار هایشان بالا میبردند.
    توده ها در تجربه عینی دریافته اند بیرون آمدن از فلاکت کنونی تنها در گروی بکارگیری ثروت های ملی درجهت منافع ملی میباشد که آنهم از عهده یک حاکمیتی میباشد برآمده از خواست میهن گرائی توده ها وحاکمیتی گردن کلفت واتفاقا مقتدر در برابر امپریالیسم تااین پتانسیل بزرگ توده ای را بسمت رستاخیزی ملی در جهت زدودن سلطه امپریالیستی کانالیزه کند.
    طبعا چنین اتفاقی در ایران اوضاع امپریالیستها ونوکران داخلی آنها در عراق ولبنان وسوریه و یمن و…را بهم میریزد که هیچ بلکه بسته شدن مساجد ودیگر مراکز اسلامی در اروپا که رژیم فقط در آلمان یکصدو هفت مسجد دارد بدون تردید بساط امریکا و نوچه هایش در اروپا دراسلامیزه کردن غرب را با مشکل جدی مواجه وفرصت طلائی را برای ابراز وجود بخش ملی توده های غربی را ایجاد خواهد کرد.
    اتفاقا بر خلاف دید گاه تقریبا عمومی مردمان رضا پهلوی نیامده است تا شاه بشود ویک دولت میهن گرا را منطبق با خواست توده ها تشکیل بدهد بلکه مواضع وخطی که میرود نشان میدهد درست بر عکس این دیدگاه عمومی وی آمده است تادست در دست گماشه گانی مانند حامدیون و… فرصت تاریخی که این جنبش فراهم کرده است را بنفع گلوبالیسم بسوزاند.
    حال دقیقا این شرایط مشخص جهانی و جنبشی راه حل ایجاد یک بازوی نظامی درراه سرنگونی وضمانت هاپولی نشدن حقوق انسانی کارگران و…را در برابر همه آنهائی میگذارد که خواهان نسوختن این فرصت تاریخی بنفع بزرگ زالو های خون خوارجهانی میباشند .
    پخش وسیع موضع گیری های رضا پهلوی در مورد روحانیت!و اسلام و تو سری زدن بد تر از رژیم ومنافقین به پاسارگاد و حفظ سپاه ودیگرنهادهای قاتل مردم و…بویژه دشنام های چند ماه پیش وی به حاکمیت پادشاهی که برای زدودن توهمی که رسانه های امپریالیستی به اتفاق رسانه های رژیم مانند عنتر نشنان ومن وتو در میان مردمان ایجاد کرده اند بسیار لازم میباشد و پخش وسیع نفرت بسیاری از سرشاخه های سلطنت طلبان قدیمی از وی تا آنجا که او را سلمان فارسی زمان نامیدند وکلا افشای وسیع رضا پهلوی در همکاری با دارودسته های دوم خردادی و…در پیش گیری از بکرسی نشستن خواست مردمی استقلال آزادی حکومت ایرانی و نه شرقی نه غربی حکومت ایرانی و ریختن توهم نسبت به پیروزی زود رس در میان مردمان وبویژه بخش رزمنده آن بعنوان یکمین گام در راه کانالیزه کردن ذهنیت رزمندگان بسوی ساختن هسته های مسلح و…نهایتا تحقق یافتن شعار وای بروزی که مسلح شویم آنان و ایجاد بازوی نظامی سراسری از هسته های مسلح میباشد.

  6. ممکن است کامنتهای من را باور نکنید، یک مثال:
    .
    از این مقاله آقای فولادی : “پلمیک ِ نقادانه با آقایان عباس منصوران، بیژن نیابتی و یاشار سهندی بخش ۳” در سایت آزادی بیان.

    .”به بیان ِدیگر،ازآنجا که ایدئولوژی های این دوران، ایدئولوژی های بورژوایی و پرولتاریایی هستند، اولن پرولتاریا نمی تواند با دموکراسی ِ بورژوایی مخالف باشد زیرا موجودییت و جایگاه ِ تاریخی – طبقاتی ِ خودش به عنوان ِ یک قطب( سوژه ی) دیالکتیکی- اثباتی ِ هدف دار و وظیفه مند برای گذار ِ تاریخی تکاملی به نظام و دوران ِ عالی تر، که نیازمند ِ شناخت و آگاهی از موقعییت و جایگاه خویش در جامعه و درنظام ِ موجود است، بدون ِ دموکراسی و آزادی های سیاسی امکان پذیر نیست. ثانیین، تضاد ِپرولتاریا با بورژوازی نه با دوران که هستی و موجودییت ِ اجتماعی- تولیدی ِ خودش از هرجهت وابسته به آن است، وازاین رو نه با آزادی های سیاسی ِ این دوران( دموکراسی ِ دورانی) بلکه با مالکییت ِ خصوصی بر وسایل ِ تولید است. مفهوم ِ تاریخی ماتریالیستی ِ این سخن آن است که مخالفت وناسازگاری ِطبقه ی کارگرومارکسیست ها ی مدافع ِاین طبقه نه مخالفتی ایدئولوژیک بادوران ِسرمایه داری،بلکه همستیزی ِ تاریخی – طبقاتی با نظام ِ سرمایه داری است. با این توضیح که: نظام شامل ِ کرد وکارهای تولیدی، اقتصادی با مالکییت ِ سرمایه دارانه،و دوران شامل ِموجودییت ِ اجتماعی وتاریخی ِهردو طبقه ی به هم وابسته ی بورژوازی و پرولتاریا در فرایند ِ تکامل است.( دوران و نظام یک وحدت ِ همبسته ی تاریخی اند که دوران نتیجه و محصول ِ تکامل ِشیوه ی تولید ومناسبات ِتولیدی طبقاتی ِ یک نظام ِ خاص است.”
    .
    مارکسیست واقعی (پرولتاریا) نمیتواند مخالف دموکراسی بورژوائی باشد، عجب! انگار دموکراسی بورژوازی را درست کرده اند برای خدمت به طبقه کارگر!
    .
    جناب فولادی اینطور وانمود میکند که بورژوا امپریالیستها و کلا دموکراسی بورژواها به طبقه کارگر آزادی میدهد، در حالیکه دموکراسی امپریالیستها، برعکس، از طریق درست کردن دستگاههای اطلاعاتی، انحصار مالی همه رسانه ها و منابع اطلاعاتی کشورهای خودشان و خریدن سیاستمداران کشورهای دیگر آزادی نمیدهند که هیچ آزادی ها را با خشونتهائی به بدی خشونتهای جمهوری اسلامی سرکوب میکنند. حتما جناب فولادی کودتای ۲۸ مرداد و کودتا علیه آلنده و حمله به عراق و حمله به لیبی و اشغال افغانستان و درست کردن عایش و القاعده و دفاع از عربستان و همه را انقلابی، برای دموکراسی و در خدمت طبقه کارگر میداند. اینها نتیجه دموکراسی هستند، مگه رهبران دولتهای دموکرات بورژوائی نبودند که لشکر کشی کردند، علیه کودتاها نبودند و خودشان کودتاچی بودند. گفتم که ماتریالیسم تاریخی، مارکسیستها را کودن بار می آورد و همین کودنی، ارتجاعی.
    .
    بنظر من افکار آقای فولادی از طریق تکنوکراسی ماتریالیسم تاریخی به افکار طبقه بورژوازی حاکم امپریالیستهای غربی تبدیل شده است.
    .
    همین ماتریالیسم تاریخی، بلشویکها را به فاشیستهای تکنوکرات سرمایه داری دولتی تبدیل کرد.
    .
    تز ماتریالیسم تاریخی تکنوکراتیک است چون کمونیسم را بصورت اتوماتیک محصول تکامل رشد تکنولوژی میداند و آگاهی را از مناسبات میان انسانها حذف کرده و آنرا بصورت امری جدا از اراده و عقل آنها قرار داده، بصورت پاسخ به رشد تکنولوژی (نیروهای مولده).
    .
    در ارتجاع مارکسیستی ناشی از ماتریالیسم داریخی باز هم نمونه و بحث هست، فعلا به همینها فکر کنیم.
    .
    ضد-اقتدار

  7. برای درک مارکسیسم فقط نباید مارکس و انگلس را خواند و بعد انتخاب کرد که بلشویکها را خواند و یا سوسیال دموکراتها را. باید همه آنها را خواند، اما مهمتر و علمی تر ارزیابی عملکرد آنهاست. اینکه چرا مارکس انترناسیونال اول را به انشعاب کشاند، چرا به حزبی شدن هوادارانش راضی شد، چرا لنینیستها مجلس موسسان را منحل کردند، چرا سرمایه داری دولتی شان به سوسیال نرسید و شد فاشیسم استالینی و بعد هم سرنگون شد، چرا مائو میخواست حزب کمونیست شان انقلاب بورژوا دموکراتیک کند؟ چرا حزب کمونیست شان پای سرمایه داری جهانی غربی را در چین باز کرد و غیره. چرا سوسیال دموکراتها پارلمانتاریست هستند و گرا کارشان نتیجه ای نداده است. فهم مارکسیسم فقط مطالعه آثار مارکس و مارکسیستها تیستند، مطالعه عملکردها نیز هست. مثل مطالعه تز ولایت فقیه است. نتیجه تز ولایت فقیه دیکتاتوری فردی خامنه ای و کشتن بچه ها و دختر بچه ها و تجاوز جنسی و اعدام ناراضی هاست. تز های سرمایه داری غربی هم از این قاعده مستثنا تیست. نتیجه دیدگاه سرمایه داری استثمار نیروی کار، جنایات سیاسی، جنایات امپریالیستی و ریاکاری های دموکراسی خواهی است.
    ضد-اقتدار

  8. درباره این خبر:
    .
    بیانیه مشترک عربستان و چین: ایران با آژانس همکاری کند / تهران به اصل همجواری و عدم مداخله در امور کشور‌ها احترام بگذارد / قدردانی پکن از کمک‌های بشردوستانه، امدادی و توسعه‌ای عربستان به مردم یمن
    .
    در بالا ذکر کردم که حاکمیت مارکسیستی چین به کجا کشیده شده.
    .
    تمام مارکسیستهائی که شکست خوردند و یا بلاخره سرنگون شدند ، همگی به انحاء گونگون از تز ناقص الخلقه ماتریالیسم تاریخی (تکنوکراسی، اول رشد نیروهای مولده) برای سیاستهای آشتی طبقاتی شان کمک گرفته اند. حتی خود مارکس نیز با مبارزه حزبی سیاسی و رفتن به پارلمانها مخالف نبود. او رشد سرمایه داری را برای طبقه کارگر مفید میدید که در حقیقت هست گذاشتن سیاست تکنوکراتیک بجای سیاست مبارزه طبقاتی.
    .
    همین مارکسبستهائی که الان علیه جمهوری اسلامی فاشیستی هستند، حتی آنها که میگویند حکومت شورائی و یا دولت کارکری، البته حزبی هایشان، تکنوکرات هستند. آنها حاضر نیستند تن به تشکلات کمونیستی کارگری بدهند و بعد از سرنگونی سعی میکنند تشکلات ضد سرمایه داری محل کار را تابع سیاستهای نخبه های ماتریالیسم تاریخی دان کنند. همینکار ها را با همین اندیشه کردند که امروز تبدیل شده اند به هیچ. یا باید ماتریالیسم تاریخی شان (تکنوکراسی) را دور بیاندازند و یا هیچ بمانند.
    .
    ضد-اقتدار

  9. حتما اسرائیل هم دست نشانده پادوی آمریکا یعنی خامنه ای است و حزب الله لبنان هم با ناتانیاهو رفیق هستند و با هم بازی میکنند و روسها هم با زلنسکی دست به یکی کرده اند و رئیس جمهور چین را هم آمریکا انتخاب میکند و همه برای این است که سلطنت در ایران نباشد. ضد-اقتدار

  10. دادوفغانها وپیش کشیدن بی ربط شقیقه با … برای پوشاندن حمایت استراتژیک امپریالیستها از رژیم دال برحقیقتی است که امروزه ودر جریان جنبش کنونی بخش اکثریت جمعیت ایران وحتی بخشی از روشنفکران ورسانه های غرب آن را به عینه دیدند.
    بعنوان نمونه زمانیکه پارلمان فدرال آلمان ظاهرا در حمایت از اعتراضات ایران بیانیه صادر میکند این بیانیه پیش ازهمه مورد تمسخر اعضای احزاب گوناگون آلمان قرار میگیرد ویکی از اعضای حزب حاکم این بیانیه را توهین به معترضین در ایران میداند.
    صف طویل هزاران نفری معترضین ایرانی نسبت به لفاظی های امریکا در برابر هتل بایدن در لس آنجلس وی را وادار مینماید از بالکن هتل برای معترضین وراجی کوتاهی بنماید.
    ویدئو های ارسالی از ایران در اعتراض به هوچی بازی های پوچ سیاسی ورسانه ای غرب وهمچنین در باره نمادینه بودن تحریمها نیز نشانده ذوب شدن آخرین توهمات نسبت به تعزیه استکباربازی چهل وسه ساله امریکا ورژیم است.
    امروزه ادعای استکبارستیزی بیت رهبری نه تنها خارج از دایره حامیان سنتی رژیم مانند نماز جمعه ای ها و… خریدار ندارد بلکه مورد تمسخر نیز واقع است.
    اسرائیل نیز به یمن اسلامیزه کردن مبارزات برحق فلسطین و تبدیل این مبارزه مشروع به جنگ نامشروع مذهبی امثال جهاد اسلامی وحماس وحزب الله و… وگرفتن حقانیت مبارزات دموکراتیک خلق فلسطین و نمایشات چند دهه رژیم حول راه قدس از کربلا میگذرد وبه یمن لو لو سازی امریکا از رژیم و ترساندن کشورهای عربی وفروش اسلحه وقانع کردن آنان به رابطه سیاسی واقتصادی و… همکاری امنیتی و…در برابر لو لوئی که خودش ساخته بود توانست به رویای دیرینه خود دریرقراری روابط با کشورهای عربی و بیرون آمدن از ایزوله وایزوله کردن فلسطین برسد.
    اینها دیگر مفروضات نیست بلکه حقایقی است در برابر چشم توده های منطقه که هواداران رژیم را وادار به دادو فغان میکند.

  11. درباره این کامنت خودم:
    .
    برای درک این نباید استاد علوم سیاسی بود”
    .
    البته علوم سیاسی را اختراع کرده اند برای سیستم بردگی بهتر داشتن. چیز جدیدی هم نیست، از دوران باستان فرموله شد تا به امروز. با از بین رفتن اقتدارگرائی (دولتها و سیستمهای بهره کشی)، ضرورت دولت داشتن و در نتیجه ضروت علوم سیاسی از بین می رود.
    .
    ضد-اقتدار

  12. درباره این کامنت:
    .
    “هر کس از ارزش این حاکمیت برای امریکا وکلا سرمایه داری جهانی …”
    .
    بنظر من خیلی آشکار است که امپریالیستهای غربی در سرنگونی رژیم توسط شورشهای فعلی منافع دارند چون:
    .
    1 – شورشها فعلا شورشهائی است که هنوز ضد سرمایه داری و ضد امپریالیسم غربی نیست و به نظر من نخواهد بود، دلیلش ریشه های افکار اصلاح طلبی (جناح اصلاح طلب رژیم نه اصلاح طلبی بطور کلی) در افکار توده هاست، گرچه بخاطر شرایط وحشتناکشان تحت رژیم فاشیستی رادیکال و سرنگونی طلب شئده اند. سرنگونی طلب بودن به معنای اصلاح طلب نبودن نیست.
    2 – رژیم با امپریالیستهای شرقی همکاری دارد و به همدیگر کمک میکنند.
    3 – تضاد بین امپریالیستها شدت گرفته است.
    4 – اصل رژیم فعلا در نابودی اسرائیل شوخی ندارد و پای معامله نمی آید.
    .
    اما این هم هست که امپریالیستهای غربی ترجیح میدهند که اصلاح طلبان و حتی میانه رو ها بقدرت برسند تا صاحبان قدرت در ایران پایشان را از محدوده مرزهای ایران فراتر نگذارند. سرنگونی طلبی امپریالیستهای غربی وقتی می آید که اصلاح طلبان و جریانات هوادار غرب بسیار ضعیف و بی اثر شده باشند.
    .
    مجاهدین خلق و بقیه تند رو های هوادار امپریالیستهای غرب، احتمالا در شرایط خاصی مفید واقع خواهند شد. هیچ جریان سیاسی مرتجعی نمی آید از چند نیرو و جریان علیه دشمن خود استفاده نکند.
    .
    نیروهائی که امپریالیستهای غربی از آن استفاده میکنند اینهاست:
    .
    1 – اصلاح طلبان
    2- سلطنت طلبان
    3 – مجاهدین خلق
    4 – بورژوا لیبرالها
    5 – مارکسیستهای سوسیال دموکرات – هوادار جامعه چند حربی و ازادی روابط سرمایه داری
    6 – هر جریانی که به انحاء گوناگون میخواهد سرمایه داری در ایران دست نخورد و ضد امپرالیسم محصوصا اسرائیل در منطقه نیست.
    .
    امپریالیستهای شرقی از چه نیروهائی استفاده میکنند:
    .
    1 – اصل رژیم که فعلا همه دستگاههای رژیم را دارد از ولایت فقیه تا مجلس و نیروهای نظامی.
    2 – مارکسیستهای ضد سوسیال دموکراسی.
    .
    راه حل پیشنهادی، تحمیل نمیکنم، به عنوان یک ایرانی، نظرم است:
    .
    کوشش در آگاهی دادن به توده ها در درک اهمیت مبارزه ضد سرمایه داری، اهمیت مبارزه ضد امپریالیستی، اهمیت عمیق شدن در ضدیت با مردسالاری و مردسالاری دیدن سرمایه داری، درک اهمیت رابطه شورائی و زیر بار اتوریته به اصطلاح “انقلابی” نرفتن و در محل کار و زندگی بر منافع خود اصرار داشتن و کوتاه نیامدن. به عبارت دیگر، تبیلغ و ترویج کمونیسم آنارشیستی نه مارکسیسم، آتوریته چی، سیاست باز و دنبال دولت سازی. نمونه انقلاب ایرانی می شود الگوی انقلاب در جهان و منطقه، نه بهار عربی گیج و ویج.
    .
    تبصره:
    .
    ** سلطه رژیم بر اسرائیل چیزی نخواهد بود جز بدبختی بهودی ها و سکولار ها و مخالفین امپریالیسم جمهوری اسلامی. رژیم در اسرائیل، یهودی ها را قتل عام نمیکنید، مثل بقیه ایرانی ها بشدت استثمار میکند و حق بیان را از آنها میگیرد.
    .
    ** این وسط، دولت چین فرصت طلب و ناسیونالیست است، با هر جریانی حاضر است همکاری کند و مسئله اش قدرت مند شدن سرمایه داری در کشورش است. دولت چین برای اینکار با هر قدرتی سازش میکنند و زیر زیرکی مشغول تقویت ساختن پایه های امپریالیستی اش است.
    .
    ** توضیح واژه امپریالیسم:
    امروزه، امپریالیسم همان سرمایه داری است. مبارزه ضد امپریالیستی اصیل در حقیقت مبارزه با سرمایه داری است. هر کوشش ضد سرمایه داری در ایران در عین حال ضد امپریالیستی هم هست. تفاوت واژه سرمایه داری و امپریالیسم فقط در این است که در امپریالیسم، اربابان سرمایه دار پایشان را از محدوده مرزی قلمرو خود فراتر میگذارند.
    .
    ** آیا رژیم به اصلاح طلبان راست (هنوز هوادار جمهوری اسلامی) هرگز قدرت نمیدهد؟ خیر. اگر در سراشیب سرنگونی قرار بگیرد، حتما قدرت میدهد و کنه خود را حفظ میکند تا بعدا برگردد. اصلاح طلبان هم سعی خواهند کرد آن کنه را از بین ببرند و کنه حاکمیت خود را بسازند و یا آن کنه را تحت کنترل بگیرند برای استفاده در روز مبادا. برای درک این نباید استاد علوم سیاسی بود. همه صاحبان قدرت (دولت) در جهان اینرا میدانند و حتی در زندگی روزمره می بینیم.

    ضد-اقتدار

  13. هر کس از ارزش این حاکمیت برای امریکا وکلا سرمایه داری جهانی در مرحله جهانی سازی درک مادی نداشته باشد طبعا این ارزش را در دایره نفت وگاز و…خواهد دید واین سبب خطای استراتژیک در مورد حفاظت امریکا و…از این رژیم در برابر بحرانها وبویژه بحران اجتماعی مانند مردمک چشمانشان خواهد بود.
    کافیست نظری به لفاظی های پوچ وهوچی گری های سیاسی امریکا واروپا وسازمان ملل و…با همکاری پادوهای ناتو که اینک اداره کننده اعتراضات ایران میباشند بیاندازیم وآن را با بهار عربی؟!مقایسه کنیم آنگاه رابطه ارزش این حاکمیت و اشک تمساح اینان را خواهیم دید.
    هر زمان مبارزان داخل ایران به بلوغ سیاسی برسند و بتوانند اشک تمساح و بختک این پادوها را کناز بزنند وآغاز به تشکیلات سازی ومسلح شدن بنمایند آن روزی است که میتوان گفت پایان این حاکمیت کلید خورده است.
    هر که فکر کند امریکا رضایت به رفتن این حاکمیت میدهد که رفتنش مانند بازی دومینو کله پا شدن عراق ولبنان ویمن و ترکیه ویمن …برهم خوردن خط اسلامی کردن اروپا را در پی داشت باید درآگاهی پایه ای آن شخص از مختصات کنونی جهان ونقش حیاتی این رژیم بمثابه ستون فقرات گلوبالیسم شک نمود.
    گرچه منافقین در این جنبش نقشی ندارند و بلحاظ عقیدتی نمیتوانند داشته باشند اما درراس پادوهائی هستند که سالیان متوالی تلاش داشته اند با راه انداختن سیرک ودیگر دلقک بازی ها توده ها را قانع کنند بجز بستن دخیل به امریکا راه دیگری نیست .
    اما حال که ناتو توانسته پدر داغداری را پرورش دهد که در کنار رضا پهلوی بتوانند ده ها هزار ایرانی که بخش بزرگی از آنها دو خردادی ها وسبز پوش های سال هشتاد وهشت میباشند را بخیابان های غرب بکشانند مزد سالها پادوئی منافقین را باتحقیر در بیانیه رسمی وزارت امور خارجه اش داد.

  14. آقای اصفهانی باسلام.
    همانطوریکه در همه‌با‌هم بازیِ بخصوص خارج کشوری دیده مشه؛ میوه اعتراضات رو چه در رسانه‌ها و چه افکار عمومی داخل و خارج تاکنون تنها و تنها مرده‌ریگ‌شاه و بقیه وابستگان به از‌ما‌بهتران چیدن. اینروزها حتی کار بجایی رسیده که نه تنها برای سایرین (یا با مایی یا با اونا)، خط‌ و نشان‌‌کشیده و وظیفه و پرچم و شعار و… تعیین میکنن بلکه از زبان شخصی مثل مصداقی به بقیه رعایای سلطنت هم رهنمود میدن که از حضرتش تنها با عنوان شاهزاده رضا‌پهلوی باید نامبرده بشه (کلاه پپسی فراموش نشه!)….

    در ضمن «نهاد هماهنگ کننده» در صحنه عمل، حداکثر سرنگونی رژیم را تسهیل میکنه و بمحض سرنگونی فرضی رژیم، اونیکه اسلحه و پول و وابستگی بیشتری داره قدرت رو قبضه کرده و بقیه میشن سیاهی لشگر و گوشت‌دم‌توپ بازی همه‌فدای‌او! بنابر تجربه تا همینجای کار شاهدیم، بدون وجود ائتلاف/جبهه/اتحادی حول یک برنامه‌حداقل، در صورت سرنگونی فرضی رژیم اگر امثال برنارد لویی و اسرائیل نتونند کشور رو تجزیه کنن، قدرت به دست یکی از دو جریان تمامیتخواه موجود میافته! بعبارت دیگه بنظر من نیاز به وجود ائتلاف/جبهه/اتحادی حول یه برنامه‌حداقل ایجابی رو با هیچ شکل دیگه‌ای از همه‌با‌هم تحت هرعنوانی از نها‌د‌هماهنگ‌کننده گرفته تا… نمیتونیم دور بزنیم.

    بنظر من بدون وجود اون ائتلاف/جبهه/اتحاد حول یه برنامه‌حداقل ایجابی، همه ما باید پی تحمل یه دیکتاتوری سرمایه‌داری دیگه بعد از این رژیم رو به تن خودمون بمالیم!

    • این نظرات اصفهانی بخاطر درگیر نبودن با عینیتهای مبارزه بازی با ذهن و تئوری پردازی است آنکه معمار مبارزه با هیولایی مثل خمینی از سال ۵۸ بوده و اصالت و حقانیت راهی که در ۳۰ خرداد نشان داد را بعد از بد عهدیها و خیانتهای امثال این آقا و امثالهم و خنجر زدنها ، توسط جوانان شورشگر در کف خیابان دارد پی گرفته میشود با استراتژی کانونهای شورشی در زمین صلب و سخت و ناهموار مبارزه دارد پیش میرود ببینیم حرف کی اثبات میشود ولی خیلی دوست دارم آنروز را ببینم که شماتت گران و طعنه زنان امروزی ! چه حال و روزی دارند و چطور سر بالا می کنند!؟

  15. آقای اصفهانی،
    .
    درد را باید در ارتباط با علتش فهمید و در ارتباط با همین علت علاجش کرد.
    .
    درد این شورشها چیست؟
    .
    ناآگاهی از عمق جامعه، دنیای سیاست و معانی واقعی و عمیق شعارها، آموزگارانی که خودشان چنین شناختی ندارند و یا مانع چنین شناختی هستند.
    .
    اگر خود ما سعی کنیم که معانی این شعارها را برای خود حلاجی کنیم متوجه می شویم که چرا این شورشها دارای ذهنیتی نیستند که علاجش، 1 – کار یکشبه باشد، 2 – جریانات سیاسی چپ و راست موجود که همگی به انحاء گوناگون اقتدارگرا هستند بتوانند کمکی کنند. ذهنیت ضد جمهوری اسلامی کافی نیست، خودتان میدانید و گفته اید، ارتجاعی ترین ارتجاع دنیا هم از ارتجاع جمهوری اسلامی متنفر است.
    .
    گفتم چپ و راست.
    .
    چپ ایران همان کمونیستها هستند، کمونیستها غیر از تعدادی کمتر از انگشتان دست، همه مارکسیست هستند، مارکسیستها بعلت بحرانهایشان در هر اقدامی ایزوله می شوند. اکثر آنها نمیدانند چرا در بحران هستند. انتظار شما از جنبش کارگری مارکسیستی غیر واقعی و ناشی از عدم درک لازم از عمق بحران آنهاست که به عقیده من از تز ناقص الخلقه ماتریالیسم تاریخی است.
    .

    راستها اربابان کوچک و بزرگ سیستم بردگی مزدی هستند، آنها راه حلی نمی شناسند جز بهتر کردن موقعیت خود در ارباب بودن. راستهای سوسیال دموکرات و بورژوا لیبرالها بغایت ریاکار هستند، دولتهای محبوبشان بغایت جنایتکارند اما اصلا برویشان هم نمی آورند و از آنها تقاضای کمک میکنند. “چپ” چینی هم امروز ارباب است و راست، فقط غربی ها نیستند. حاکمیت روسها را هم که شکی نیست چون خودشان انتخاب کرده اند. راست در رقابتهای خود غرق شده است و چاره ای ندارد، 7، 8 هزار سال است که در چنین وضعی است. این قشر، از ترس شورشهای ضد اقتدارگرائی مشغول عمل کردن به انواع تزهای جنایتکارانه است.
    .
    وضعیت چپ و راست اپوزیسیون بقایای رژیم سوپر فاشیستی جمهوری اسلامی را تضمین کرده است و به آن علت وجودی بخشیده است. توده ها، قربانی فاشیسم و اقتدارگرائی چپ و راست هستند.
    .
    سیستم جامعه انسان سیستمی است که در آن اقتدارگرائی حاکم است. در این سیستم توده ها به ابزار تبدیل شده اند. توده ها باید به این موضوع آگاه بشوند و علیه اقتدارگرائی شورش و انقلاب کنند. متاسفانه شعارهای فعلی بیانگر این آگاهی نیست و بیانگر ایده های بخش شکست خورده یک جریان اقتدارگرا علیه جریان دیگر است. توده ها از خود شجاعت نشان میدهند چون تحت رژیم فاشیستی چیزی جز از دست دادن زنجیرهای خود ندارند، اما همانطور که خودتان گفتید، شجاعت و حماسه کافی نیست.
    .
    اصل قضیه همیشه آگاهی است، آگاهی چیزی نیست جز شناخت. شناخت چیزی نیست جز درک واقعیتها و درک مکانیسم وجودی پدیده ها. انسان با این شناخت به انسان تبدیل شد. اما انسانهائی باهوش و متمایل به خودپرستی و سلطه، با درک مکانیسم سلطه، جامعه ای درست کرده اند که سلطه یک عده بر عده دیگر روند روزمره است. در این سیستم، اکثریت توده ها به انواع برده تبدیل شده اند و برای بقای این بردگی ذهنشان مهندسی می شود. علاج درد، آگاهی از این ابزار بودن و شناخت واقعیاتهای فرهنگ حاکم بر ما انسانهاست. مثل پیدا کردن علاج بیماری ها. ما داریم روزی میلیونها و گاو و گوسفند را بدون ناراحتی وجدان سر می بریم. گرگ را سگ و نوکر خود کرده ایم، گربه را وابسته به خود، و خانه نشین. بدون این درک، بدون گرایش به اقتدارگرائی در ذهن ما، بدون درک ماهیت مردسالاری، بردگی مزدی و امپریالیسم و استبداد سلسله مراتبی، هیچ تغییری ممکن نیست. ابزارهای تولید و زندگی همگی تکامل پیدا میکنند، اما سلطه همان بود که هست، اذهان همانطور که مهندسی می شدند مهندسی می شوند تا سلطه یک عده بر عده دیگر حفظ شود. فکر میکنید که ماشین بی بی سی و دویچه وله و رادیو فردا و بقیه مشغول چه کاری هستند؟ کیهان خودمان یکی دیگر، مساجد و کلیساها که هر روز مشغولند. آیا آنها توده های تحت سلطه را آگاهی میدهند و یا اینکه مهندسی فکری میکنند تا بقای سیستم سلطه و به بردگی کشاندن شان دست نخورد؟
    .
    ضد-اقتدار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>