چرا توقف کنم، چرا؟
.
پرنده ها به جستجوی جانب آبی رفته اند
افق عمودی است
افق عمودی است و حرکت: فواره وار…
چرا توقف کنم
من از سلاله ی درختانم
تنفس هوای مانده ملولم می کند.
چه می تواند باشد مرداب
چه می تواند باشد جز جای تخم ریزی حشرات فساد
افکار سردخانه را جنازه های بادکرده رقم می زنند
وقتی که سوسک سخن می گوید
چرا توقف کنم.
در سرزمین قد کوتاهان
معیارهای سنجش
همیشه بر مدار صفر سفر کرده اند
چرا توقف کنم.
من از عناصر چهارگانه اطاعت می کنم
و کار تدوین نظامنامه ی قلبم
کار حکومت محلی کوران نیست
مرا تبار خونی گل ها به زیستن متعهد کرده است
تبار خونی گل ها می دانید؟
۸ مارس، روز جهانی زن مبارک باد،
بر زنانی که برای رهایی خود از ستم جنسی تلاش می کنند؛ بر زنانی که برای آزادی می جنگند، بر زنانی که هم دست مردم اند در رزم با استبداد،خرافات، بی عدالتی، جنگ، تبعیض، نظامی گری، زور گویی؛ بر زنانی که دوست انسان اند و پیام آورصلح و مهربان با زمین، بر زنانی که قربانیان بی گناه و شاید ناآگاه این پلیدی های اند.
اما نه بر زنانی که یار استبدادند و مبلغ خرافات و حامی نابرابری و یاور زورگو و جنگ طلب و هم دست دشمنان انسان و زمین. که پیروزی آنان و رهایی زن در گرو شکست اینان است.
من هم دست توده ام
تا آن دم که توطئه می کند گسستن زنجیر را
تا آن دم که زیر لب می خندد
دل اش غنج می زند
و به ریش جادوگر آب دهن پرتاب می کند.
اما خواهری ندارم
هیچ گاه خواهری از آن دست نداشته ام
که بگوید”آری”:
ناکسی که به طاعون آری بگوید و
نان آلوده اش را بپذیرد.
شعر اول گزیده از شعر تنها صداست که می ماند فروغ فرخزاد
شعر دوم بیان زنانه از شعر به نام شاملو که یار غم خوار فروغ هم بود.
Comments
چرا توقف کنم، چرا؟ — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>