Comments

دربارۀ پیوند دین و جادو <br> فرزین خوشچین — 2 دیدگاه

  1. همینگونه، که خوانندگان خوانده و دریافته اند، موضوع مقالۀ من دربارۀ پیوند دین و جادوست، که ریشه در کاوشهای ماتریالیسم تاریخی دارد. اما «آنارشیست» به اصل آنارشیستی خودش وفادار مانده است و به جای پرداختن به موضوع این مقاله، ملانند همۀ موارد دیگر، تلاش کرده است از نکته ای انحرافی سخن بگوید، که در جای خودش می تواند درست هم باشد، اما پرداختن بدان در این مورد، صرفاً مغلطه ای است برای آنکه کسی نگوید «آنارشیست» حرفی برای گفتن ندارد! شگفتی در این است، که «آنارشیست»، که خودش را در همۀ موارد «کارشنتاس» و باسواد می داند، چرا خودش مقاله ای مستقل نمی نویسد؟ چرا نام خودش را پنهان می کند؟ نوشته است: «نقد استثمارگر بودن رژیم، نقد بخشی از ایدئولوژی رژیم می باشد»! توجه ندارد، که استثمار انجام شونده در جامعۀ جمهوری اسلامی، ربط ساختاری با ایدئولوژی این رژیم ندارد، بلکه ساختار بیمار و برجا ماندۀ سرمایه داری از رژیم شاه، پایۀ سازمان اجتماعی کار را می سازد و این هیچ ربطی به اسلام و خرافاتش ندارد. باید یاد بگیریم، که دربارۀ هر موضوعی، دقیقاً در همان باره سخن بگوییم، و باید یاد بگیریم، که روبنای جامعه می تواند حرکتی مستقل از زیبنای جامعه داشته باشد و حتی آنرا دگرگون نموده و به گروگان هم بگیرد (همانند انچه در جمهوری اسلامی رخ داده است)، اما این دلیل نمی شود، که ایدئولوژی رژیم برخاسته از استثمارگر بودنش دارد؛ می دانیم، که آخوندها و … اصولاً هیچ فهم و درکی از سرمایه داری ندارند و اتفاقاً هر کاری می کنند، علیه سرمایه داری است و آنارشیسمی را نمایندگی می کنند، که هم ساختارشکن است، هم تکیه بر همان ساختار نیمبند و متزلزل اقتصادی دارد و از سوی همان ساختار هم مجبور می شود تن به سیاستهایی بدهد، که اصولاً اسلام با آنها موافق نیست؛ برای نمونه، بهرۀ بانکی در برابر صندوق قرض الحسنه عملاً پیروز شده است، اما این صندوق اسلامی با زور وجود دارد. بنا بر این، بحث به جادۀ دیگری می رود و پرت از واکاوی ریشۀ دیدگاه دینی (نذر، دخیل، دعا و …) با جادو است، که پایۀ همۀ دینها را در روند ماتریالیسم تاریخی شکل داده است. چپ می بایست بتواند اینگونه چیزها را درک کند و با ایدئولوژی جمهوری اسلامی از همین راه مبارزه کند. اساس مناظره های ایذدئولوژیکی، که احسان طبری آنها را به بیراهه برد، می بایست روی همی نکته های ستیز دین و دانش پیاده می شد و اثبات می شد، که دین، و همچنین دین اسلام، ریشه در جادوگری داردئ و بدون معجزه نمی تواند ادامه داشته باشد. این را باید برای توده ها توضیح بدهیم. وگرنه، پرداختن به استثمار، وظیفۀ دوم نیروهای چپ است. فعالیت سندیکایی را خود کارگران بهتر انجام می دهند و سازمانهای چپ می بایست آنها را پشتیبانی کنند، نه تاینکه نبرد تئوریک را فراموش کنند و همیشه در نقش فعالان سندیکایی ظاهر شوند. انارشیستها همواره این دو نکته را با یکدیگر اشتباه گرفته اند و درک درستی از ماتریالیسم تاریخی ندارند.

  2. نقد استثمارگر بودن رژیم هم بخشی از نقد ایدئولوژیک آن است،که هست نقد استثمارگری، برای همین باید بگوئیم که سرمایه دار بودنشان هم بد است ،‌نه اینکه هی بگیم اسلام بده تا سرمایه داری غیر اسلامی حاکم شود. بعلاوه نقد به رژیم نباید محدود شود، ایدئولوژی ناقد هم به همان اندازه باید نقد شود و خطر بلقوه است..
    آنارشیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>