Comments

نکاتی پیرامون جنبش زن، زندگی، آزادی،<br> یوسف زرکار — 4 دیدگاه

  1. مقاله میگوید که رهبری لازم تیت.
    .
    حال درباره سیاسیون رهبری طلب و حزب ساز و دولت ساز،
    .
    انقلاب به رهبری فردی و حزبی نیاز ندارد. رهبر و حزب و تشکیلات سلسله مراتبی خارج از محل کار و زندگی یعنی دنباله روی و فعالیت برای تغییر جامعه بر اساس اعتماد به بالا.
    .
    خیر، درجه اعتماد زنان و کارگران باید به رهبر ها و احزابشان صفر باشد. چرا؟
    .
    چون رهبرها یک سلسله مراتب زیر دست می سازند که کارشان از طریق این زیر دستها پیش می رود. رهبری و حزب پذیرفتن یعنی زیر دست شدن و اطاعت کردن و خود را کلفت مابانه و نوکر مابانه در این سلسله مراتب جا کردن و از نردبان قدرت بالا رفتن. این علیه انقلاب است. غیر علمی بودنش توضیح داده خواهد شد، این بغایت غیر اخلاقی و زشت است. باید رقابت، چاکری، حسادت و غیره نهی شود نه تشویق. کار رهبری تشویق اینهاست.
    .
    زیر دست بودن یعنی پذیرفتن استبداد، اطاعت کردن یعنی فکر نکردن. هر چه توده ها بیشتر زیر دست بشوند و چاکرم، نوکرم راه بیاندازند، برده تر می شوند. هر چه توده ها (پائینی ها) بیشتر اطاعت کنند، خنگ تر و دگم تر و غیر خلاق و احمق تر می شوند و بتدریخ برای رهبر و رهبری و حزب راحتر تر آدم می کشند. نمونه احزاب لیبرالها، احزاب اسلامی، احزاب فاشیستی، احزاب مارکسیستی ی که قدرت دولتی پیدا کردند. دستگاههای امنیتی و دانشمندان آدم کش بدیت طریق بوجود می آیند .
    .
    خیر، فریب نباید خورد. میگویند رهبری برای اینکه خودشان بالا باشند و بالا بروند تا جامعه بر اساس اراده خود آنها شکل بگیرد.
    .
    کلا،
    اگر تشکل انقلابی خارج از محل کار و محل زندگی، یعنی دور از دست زنان و کارکران تشکیل شود، معلوم نیست که چگونه میتوان مطمئن شد که فعالین و حرافین ریاکار نیستند. بارهبری و حزب و سلسله مراتب، تمام معیارهای علمی شناخت اشخاص بعلت پنهان بودن و پشت صحنه بودنها از بین می رود. رهبران و کادرها الکی تبدیل میشوند به اشخاص مقدس و معتبر و اسطوره، زیر هر چه درک علمی از اشخاص است زده می شود. تنها در محل کار و زندگی است که شناخت از مشاهده و آزمایش و سند و مدرک بدست می آید؟ چون احزاب ارگانهایی جدا از محل کار و زندگی روزمره زن و کارگر هستند، نه نیت های اعضای آنها قابل شناخت است و نه به علت عدم شناخت، قابل اعتماد. انقلاب هزینه های زیادی دارد، باید قدم به قدم اگاهانه و داوطلبانه تحقق پیدا کند.
    .
    حال،‌ دولتی که این احزاب رهبری دار و زیر دست دار می سازند هم بهتر از همین احزاب و دولتهای حاکم غرب و شرق نیستند که با عملکرد ارتجاعی و ضد بشری آنها بخوبی آشنائیم.
    .
    پس،
    رهبر بی رهبر، حزب هم بی حزب. بهترین متد، درست کردن تشکلات ضد ارتجاع در محل کار و زندگی است. کار تشکل ضد ارتجاع که کلکتیو و شورایی اداره می شود، مبارزه روزمره ذهنی و عملی با ارتجاع خودی و ارتجاع حاکم است تا ذهنیت انقلاب واقعی فراگیر شود. بدون پیدایش گفتمان ضد ارتجاع، انقلاب که به معنای تحول تاریخی-فرهنگی بشر علیه سلطه انسان بر انسان است، ممکن نیست.
    .
    آنارشیست

  2. در کامنتی میخوانیم:
    .
    “شرائط خاص تاریخی حکومت رژیم فاشیستی شیعه قرون وسطایی مانند شرائط حمله دشمن خارجی و دفاع جنگ میهننی ، وحدت همه علیه دیو آخوندی و علیه دشمن خارجی را ایجاب میکند.”
    .
    ببینیم “همه” چه کسانی هستند و چه کسانی سود می برند.
    .
    “همه” یعنی این:
    سرمایه داران سکولار دموکرات(به این کار نداریم که بخش قدرتمند آنها نوکر امپریالیستها هستند)، با کارگران متحد شوند تا رژیم فاشیستی را سرنگون کنند. بظاهر معادله ساده و خوبی است، سرمایه داران سکولار اقلا بزور زنان را مجبور به حجاب اسلامی نمی کنند. اما در این وحدت همه با هم کی باید بمیرد و بعد از سرنگونی کی فواید آنرا به جیب می زند؟ پس میزان هزینه برای همه با هم شده ها هم باید وارد معادله بشود.
    .
    حال به معادله بپردازیم.
    .
    چه کسانی می میرند و علیل می شوند و زندان می روند و اعدام می شوند تا رژیم سرنگون شود؟
    کارگران و زحمتکشان.
    چه کسانی بعد از سرنگونی پول به جیب می زنند و برای خود کاخ درست کرده و بچه های خود را به بهترین دانشگاههای غرب می فرستند تا ارباب بچه های کارگران شوند؟
    سرمایه داران سکولار.
    .
    خب، پس این هم حساب کتاب درستی است که کارگران بگویند که رژیم فاشیستی بهتر از مردن است، درست؟ درست.
    .
    در شورش سرنگونی شاه همین اتفاق افتاد. تعداد زیادی کشته شدند تا مشتی سرمایه دار ریاکار اسلامی حاکم شوند. از آن باید یاد گرفت. کاملا به عقل جور در می آید که ما زنان و کارگران منافع خود را قبل از هر چیزی در نظر بگیریم.
    .
    آیا سرمایه دار سکولار دموکرات خواهد گفت که همه سرمایه های من مال شما، اصلا کمونیست و آنارشیست بهترین بدیل است و من در اعتراضات و تظاهراتهای شما شرکت می کنم؟ البته که نه! حالا چرا قرار است که ما کارگران بگوئیم که جان ما برای شما، پول و ثروت و قدرت سیاسی و همدستی با سرمایه دارن جهانی برای خودتان؟!!! این جاکشی روشنفکر مثلا مترقی نیست که از کارگران بخواهد برای سرمایه داران دموکرات بمیرند؟ البته که هست. البته در زبان ریاکاری نمی گویند این جاکشی است، میگویند قوانین ماتریالیسم تاریخی ست!!!
    .
    کارگران در شورش زن زندگی ازادی شرکت نکردند، دلایل زیادی دارد. اگر این دلیل وجود داشته باشد که به پیروزی اش نمی ارزد، استدلال غلطی نیست! چرا باید کارگران وزحمتکشان دیگر بروند برای سرمایه دارانی که الان دارند راحت می خورند و میخوابند بمیرند؟ آیا سرمایه داران سکولار در تظاهرات و زد و خورد شرکت می کنند؟ البته که نه. آنها نشسته اند پر حرفی های دموکراسی خواهانه و ضد رژیمی می کنند تا کارگران راه را برای حاکمیت آنها باز کنند.
    .
    دیدگاه ما کارگران کمونیست و آنارشیست فرق میکند. ما میگوئیم، ذهنیت هم طبقه ما باید بر اساس منافع همه طبقه (انسانهای تحت سلطه) تغییر پیدا کند و تغییرات باید مطلقا، بدون استثنا ، در خدمت خود ما باشد، اگر نباشد، به هزینه هایش اصلا نمی ارزد. برای همین ما دنبال همه با هم کلکتیو و شورائی و از بین بردن ارتجاع هستیم. ارتجاع یعنی مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم و استبداد سلسله مراتب. تا زمانی که بخش فعال زنان و کارگران متوجه منافعشان نشده اند، ما فقط خشونتهای ارتجاع را محکم میکنیم و از اپوزیسون ارتجاعی دفاع نمی کنیم و وحدت هم نمی کنیم. بنظر من حتی از شورشها هم دفاع نباید کرد تا اینکه شورشها یک حداقلی از منافع طبقاتی را درست بیان کرده باشند و بنفع ارتجاع کمین کرده در داخل و خارج نباشند. حداقل طبقاتی همانهائی ست که گفتم: ضدیت با مردسالاری، ضدیت با یردگی مزدی، ضدیت با امپریالیسم و ضدیت با استبداد سلسله مراتب.
    .
    این بود منطق قضیه. گول نمی خوریم.
    .
    آنارشیست

  3. 1 – جمهوری سکولار دموکراتیک پارلمانی نمیتواند چپ باشد چون چنین جمهوری ی باید بردگی مزدی را نگه دارد و با این کار هرگز چپ نیست و فقط جناح بورژوای (بردگی مزدی) چپ مخالف فاشیستهاست.
    .
    2 – شعارهای توده های شورشی علیه رژیم اسلامی، ضد دیکتاتوری خامنه ای بود، نه الزاما دموکراسی خواهانه.
    لیست شعارها:
    شعارهای اعتراضی مردم سراسرایران (بخش نهم)
    امیرجواهری لنگرودی
    https://roshangari.info/%d8%b4%d8%b9%d8%a7%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d8%b9%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d8%b6%db%8c-
    %d9%85%d8%b1%d8%af%d9%85-%d8%b3%d8%b1%d8%a7%d8%b3%d8%b1%d8%a7%db%8c%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%8c-%d8%a7%d9%85%db%8c/
    .
    3 – دول امپریالیستی هم مخالف جمهوری سکولار دموکراتیک پارلمانی نیستند. آنها این بدیل را هم می پذیرند و بموقع از آن دفاع میکنند چون علیه بردگی مزدی نیست. نمونه دفاع آنها از شورشها علیه احزاب مارکسیستی بلوک شرق سابق.
    .
    4 – ارتقای شورش زن زندگی آزادی فقط میتواند افزایش آگاهی به عمق مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم و استبداد سلسله مراتب باشد، در غیر اینصورت، فقط سوء استفاده از توده ها در رقابت میان مرتجعین مردسالار، استثمارگر و استعمارگر است.
    .
    5 . همه با هم خوب و قابل درک است بشرطی که علیه استثمار و استعمار و سلسله مراتب باشد. این نوع همه با هم، همه اقشار تحت سلطه جامعه علیه همه اقشار سلطه گر جامعه است. اقشار یا طبقات سلطه طلب گروههای اجتماعی ی هستند که مردسالار هستند، سرمایه دار هستند، امپریالیست هستند، رهبری طلب و سازنده هیراشی قدرت هستند. چرا حقایق را نمی گوئید؟!!
    .
    6 – باز هم هست، فعلا تا همینجا.
    .
    آنارشیست

  4. در دفاع از اتحاد ایرانیان علیه ارتجاع دینی آخوندی هر گونه وحدت و اتحاد لازم است و نه شعارهای سکتاریستی تفرقه انداز خرده بورژوازی چپ نمای قلابی ضد ایرانی.
    شرائط خاص تاریخی حکومت رژیم فاشیستی شیعه قرون وسطایی مانند شرائط حمله دشمن خارجی و دفاع جنگ میهننی ، وحدت همه علیه دیو آخوندی و علیه دشمن خارجی را ایجاب میکند.
    http://iranglobal.info/node/189183
    ضد-اقتدار / همه با هم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>