کماندوهای «ایرانی» موساد در جنگ ۱۲ روزه

از ردیابی دانشمندان و فرماندهان تا انهدام پدافند؛ کماندوهای «ایرانی» موساد در جنگ ۱۲ روزه چه کردند؟

یورو نیوز/ بنابر گزارش تحقیقی مفصلی که در وبسایت خبری «پروپابلیکا» منتشر شده، خلبانان اسرائيلی برای آماده‌‌سازی جنگ ۱۲ روزه، از سال ۲۰۱۶ به صورت مخفی بر آسمان ایران پرواز و اطلاعات مختلف را جمع‌آوری می‌کردند. همچنین موساد از سال‌ها قبل عوامل ایرانی را استخدام کرده و آموزش داده بود.

بنابر این گزارش که در نتیجه گفتگو‌های مفصل با ۱۰ مقام اطلاعاتی کنونی و پیشین اسرائيل تهیه شده است، عملیات اسرائيل در ایران توسط دو گروه از کماندوها، هرکدام متشکل از ۱۴ تیم چهار تا شش نفره انجام شد که توسط اسرائيل جذب شده بودند. برخی از این افراد از قبل در ایران زندگی می‌کردند و برخی دیگر نیز از خارج‌نشینان مخالف جمهوری اسلامی بودند که در آستانه عملیات مخفیانه وارد کشور شده بودند. همچنین برخی افراد نیز از کشورهای همسایه ایران جذب شده بودند.

به ماموران رابط آن‌ها، انگیزه این افراد ترکیبی از عوامل شخصی و سیاسی بود. برخی به‌دنبال انتقام از جمهوری اسلامی بودند و برخی دیگر با وعده پول نقد، تامین هزینه درمان اعضای خانواده یا فرصت تحصیل در خارج از کشور جذب اسرائيل شدند.

یکی از این افراد، یک جوان ایرانی به نام «س.ت» بود. او در ساعت سه بامداد روز ۱۳ ژوئن به همراه یک «لژیون خارجی» متشکل از حدود ۷۰ کماندو با پهپاد و موشک به فهرست دقیقی از سامانه‌های پدافند هوایی و پرتابگرهای موشک بالستیک حمله کردند. روز بعد، گروه دیگری از ایرانیان و نیروهای جذب‌شده از دیگر کشورهای منطقه موج دوم حملات را در داخل ایران آغاز کردند.

به گفته مقامات اسرائیلی، عملیات کماندویی که موساد آن‌ها را بیش از یک سال پیش طراحی کرده بود، در حملات هوایی اسرائيل به ایران در ماه ژوئن نقش محوری ایفا کرد و به نیروی هوایی اسرائیل اجازه داد موج‌پشت‌موج بمباران را بدون از دست دادن حتی یک هواپیما انجام دهد.

بنابر این گزارش، جنگنده‌های اسرائيلی با استفاده از اطلاعات عوامل موساد حاضر در خاک ایران به تاسیسات هسته‌ای حمله کردند، حدود نیمی از سه‌هزار موشک بالستیک ایران و ۸۰ درصد پرتابگرهای آن‌ها را نابود کردند و به اتاق‌خواب دانشمندان هسته‌ای و فرماندهان نظامی ایران موشک شلیک کردند.

نفوذ در سامانه‌های ارتباطی ایران

به گزارش «پروپابلیکا» جاسوسان اسرائيل درست مثل عملیات پیجر‌ها و بیسیم‌ها علیه حزب‌الله، از قدرت نفوذ خود در سامانه‌های ارتباطی ایران بهره‌برداری کردند.

یگان‌های جنگ سایبری اسرائيل در همان ساعات اولیه حملات هوایی با ارسال پیام جعلی به فرماندهان نظامی ایران، آن‌ها را به «جلسه ساختگی» در یک پناهگاه زیرزمینی کشاندند. سپس جنگنده‌های اسرائيل با حمله به این پناهگاه ۲۰ تن از فرماندهان ارشد ایرانی را کشتند.

تغییر رویکرد موساد و استفاده از عوامل ایرانی

بنابر این گزارش، تغییر رویکرد عملیاتی موساد و استفاده از عوامل ایرانی به جای ورود عوامل اسرائيلی از ۱۵ سال پیش آغاز شد.

در سال ۲۰۱۸، ماموران آموزش‌دیده اسرائیل به یک انبار بدون نگهبان در تهران نفوذ کردند و با دستگاه‌های برش پلاسما با دمای بالا، گاوصندوق‌های حاوی نقشه‌ها، داده‌ها، دیسک‌های رایانه‌ای و کتاب‌های برنامه‌ریزی را باز کردند و محتوای آن‌ها را که بیش از ۴۵۰ کیلوگرم وزن داشت، با دو کامیون به جمهوری آذربایجان منتقل کردند.

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، این اسناد را در یک نشست خبری در تل‌آویو به نمایش گذاشت و گفت این مدارک ثابت می‌کنند که ایران درباره اهداف هسته‌ای خود دروغ گفته است.

دو سال بعد، موساد محسن فخری‌زاده، رئیس سازمان پژوهش و نوآوری دفاعی وزارت دفاع و یکی از مقامات ارشد برنامه هسته‌ای ایران را با استفاده از یک تیربار کنترل از راه دور که در نزدیکی ویلای او نصب شده بود و با فناوری تشخیص چهره مبتنی بر هوش مصنوعی هدایت می‌شد، کشت.

به گفته طراحان حملات هوایی اسرائيل به ایران در ماه ژوئن، در آستانه این حملات رانندگان کامیون بی‌خبر از ماجرا، محموله‌های بزرگی از «تجهیزات فلزی» شامل قطعات سلاح‌ها و پهپادهای مورد استفاده تیم‌های کماندویی را به داخل ایران منتقل کردند.

بنابر اظهارات مقامات اسرائيلی، در هر سه این عملیات، مامورانی که در ایران به گاوصندوق‌ها نفوذ کردند، تیربارها را نصب کردند، پدافند هوایی را منهدم کردند و آپارتمان دانشمندان را زیر نظر داشتند، اسرائیلی نبودند. بلکه همه آن‌ها یا ایرانی یا اتباع کشورهای ثالث بودند.

این درحالی است که سال‌ها این نوع از ماموریت‌ها در ایران منحصرا توسط ماموران میدانی اسرائیل انجام می‌شد، اما به گفته مقامات اسرائيلی، افزایش نارضایتی از حکومت ایران جذب مامور را بسیار آسان‌تر کرده است.

برای مثال، «س.ت»، یکی از این افراد بود. به گفته مقامات اسرائیلی، او در شهری در نزدیکی تهران بزرگ شده بود و در دوران دانشجویی درگیری با بسیج دانشجویی و بازداشت را تجربه کرده بود و همین امر بذر انتقام را در دل او کاشته بود.

بنابر این گزارش، یکی از بستگان خارج‌نشین «س.ت»، او را به یک جاسوس اسرائیلی که مامور شناسایی ایرانیان ناراضی بود، معرفی کرد. پیام‌ها از طریق یک اپلیکیشن رمزگذاری‌شده رد و بدل شد و «س.ت» سفر رایگان به کشور همسایه را پذیرفت.

در این سفر، یک افسر موساد او را به همکاری مخفیانه علیه ایران دعوت کرد و او هم به شرطی که اسرائیل قول دهد در صورت بروز مشکل از خانواده‌اش حمایت کند، پذیرفت.

او ماه‌ها در خارج از ایران توسط متخصصان تسلیحات اسرائیلی آموزش دید و به همراه تیم کوچک همراهش درست پیش از آغاز حمله، مخفیانه به کشور بازگشت تا نقش خود را در یکی از بزرگ‌ترین و پیچیده‌ترین عملیات‌های نظامی تاریخ اسرائیل ایفا کند.

موساد چگونه عوامل را از داخل ایران جذب کرد؟

یک مقام ارشد پیشین موساد که وظیفه هدایت واحدهای رسیدگی به عوامل خارجی را بر عهده داشت، گفت: «قانع کردن کسی برای خیانت به کشورش کار کوچکی نیست. این یک روند تدریجی و فرسایشی است. از یک درخواست کوچک و بی‌اهمیت شروع می‌کنید. بعد دیگری. این‌ها آزمایش هستند. اگر خوب عمل کنند، ماموریت بزرگ‌تر و مهم‌تری به آن‌ها می‌دهید و اگر امتناع کنند، اهرم‌های فشاری از قبیل فشار، تهدید و حتی اخاذی در اختیار دارید.»

او با اشاره به این که موساد ترجیح می‌دهد از تهدید یا اجبار استفاده نکند، گفت: «بهتر است فرد را طوری هدایت کنید که به میل خود عمل کند، به طوری که قدم اول را خود بردارد.»

این مقام پیشین موساد گفت: «مهمترین عنصر اعتماد است. مامور شما باید وفادار و از نظر احساسی به شما گره خورده باشد. مثل سربازی که با وجود خطر به جلو می‌رود چون به همرزمانش اعتماد دارد، در اینجا هم مامور به خاطر اعتماد به رابط خود و حس مسئولیت عمیق نسبت به او وارد ماموریت می‌شود.»

به گفته مقامات فعلی و پیشین موساد، اگرچه بیشتر افرادی که حاضر به همکاری با اسرائیل شدند، انتظار دریافت پول در برابر خطرپذیری‌شان را داشتند. اما نیروی محرک بسیاری از جاسوسان علیه کشور خود، اغلب ابتدایی‌تر است.

«کماندوهای ایرانی» اسرائيل و جنگ ۱۲ روزه

به گزارش «پروپابلیکا»، خلبانان اسرائيلی آموزش‌دیده در آمریکا، برای شناخت دقیق جغرافیا و یافتن مسیرهایی که احتمال شناسایی‌شدن را به حداقل برساند، از سال ۲۰۱۶ به‌طور مخفیانه بر فراز ایران پرواز می‌کردند.

اسرائيل از اواسط سال ۲۰۲۴ برنامه‌ریزی برای حملات به ایران را آغاز کرده بود و و پس از تضعیف حزب‌الله و با روی کار آمدن دونالد ترامپ، رئيس‌جمهوری آمریکا، فرصت را برای انجام این عملیات «طلایی» دید.

تاسیسات هسته‌ای «فردو» به اندازه‌ای مستحکم بود که نیروی هوایی اسرائیل هیچ برنامه‌ای برای نابودی آن نداشت.

به همین دلیل، طراحان نظامی اسرائیل نقشه یک عملیات زمینی بسیار پرخطر را آماده کردند که بر اساس آن، کماندوهای نخبه باید پس از انتقال مخفیانه به محل «فردو»، با غافلگیری وارد ساختمان می‌شدند. مأموریت آن‌ها منفجر کردن سانتریفیوژها، برداشتن اورانیوم غنی‌شده ایران و فرار بود.

اما دیوید بارنئا، رئيس موساد نسبت به این عملیات مردد بود. اگرچه او سال‌ها هوادار اتخاذ اقدامات تهاجمی علیه ایران بود و پیش از ریاست موساد اجرای ترور آقای فخری‌زاده را بر عهده داشت، اما عملیات کماندویی علیه فردو را بسیار پرریسک می‌دانست و نگران بود که برخی از بهترین نیروها و جاسوسان اسرائیل کشته یا اسیر شوند.

برای آماده‌سازی حملات، موساد و آمان، سازمان اطلاعات نظامی اسرائیل ردیابی رهبران نظامی و هیات‌های هسته‌ای ایران را افزایش دادند.

به گفته چند نفر از طراحان این عملیات، آقای بارنئا بخش واحد جذب و آموزش ماموران غیرایرانی موساد را به‌طور قابل‌توجهی گسترش داد و تصمیم بر این شد که این «لژیون خارجی» پیشرفته‌ترین تجهیزات عملیات شبه‌نظامی و ارتباطی اسرائیل را در اختیار بگیرد.

تجهیزات با همکاری قاچاقچیان از کشورهای همسایه وارد ایران شد و به «ماموران زیرساخت» یعنی نیروهای موساد در داخل ایران که می‌توانستند از آن‌ها تا زمان زیادی نگهداری کنند، تحویل داده شد. به گفته مقامات پیشین موساد، این تجهیزات می‌توانند سال‌ها در خانه‌های امن مخفی بمانند و با پیشرفت فناوری به‌روزرسانی یا تعمیر شوند.

به گفته مقامات اسرائیلی، کماندوهای ایرانی که قرار بود به اهداف داخل ایران حمله کنند، حدود پنج ماه آموزش دیدند. برخی به اسرائیل آورده شدند و روی مدل‌های شبیه‌سازی‌شده تمرین کردند. برخی دیگر در کشورهای ثالث آموزش دیدند.

دو گروه کماندویی تشکیل شد که هر کدام ۱۴ تیم چهار تا شش نفره داشتند. برخی از قبل در ایران زندگی می‌کردند، برخی دیگر خارج‌نشینان مخالف حکومت بودند که درست پیش از حمله مخفیانه به کشور بازگشتند.

هر تیم دستورالعمل مشخص داشت، اما با طراحان اسرائیلی در تماس بود تا در صورت لزوم تغییرات فوری در طرح ایجاد شود. بیشتر تیم‌ها ماموریت داشتند سامانه‌های پدافند هوایی را بر اساس فهرست نیروی هوایی اسرائیل، هدف بگیرند.

موساد برای هر تیم و ماموریتش اسم رمز داشت که بر اساس ترکیب نت‌های موسیقی انتخاب شده بود.

نخستین ساعات حملات

به گزارش پروپابلیکا، شب ۱۲ ژوئن، تیم‌های کماندوها دقیقا طبق برنامه در موقعیت‌های خود مستقر شدند. اسرائیلی‌هایی که عملیات را هدایت می‌کردند، به ماموران دستور دادند هیچ تجهیزات مهمی را جا نگذارند.

یک مقام ارشد اسرائيلی گفت: «۱۰۰ درصد سامانه‌های پدافند هوایی که نیروی هوایی برای موساد مشخص کرده بود، نابود شدند.»

در ساعات نخست جنگ، یکی از تیم‌ها به یک پرتابگر موشک بالستیک ایران حمله کرد. به گفته تحلیلگران اسرائیلی، این ماموریت اثر غیرمتناسبی داشت و باعث شد جمهوری اسلامی ایران از ترس اینکه سایر پرتابگرها نیز از داخل خاک ایران هدف قرار گیرند در شلیک تلافی‌جویانه تاخیر کند.

اگرچه آمان و نیروی هوایی اسرائيل لجستیک نظامی این عملیات را بر عهده داشتند، اما موساد اطلاعات کلیدی برای ترور فرماندهان ارشد و دانشمندان هسته‌ای ایران را فراهم کرد

به گزارش پروپابلیکا، موساد اطلاعات دقیق درباره عادات و محل زندگی ۱۱ دانشمند هسته‌ای ایران جمع‌آوری کرده بود و حتی محل اتاق‌خواب آن‌ها در خانه‌هایشان روی نقشه مشخص شده بود. جنگنده‌های نیروی هوایی اسرائيل بامداد ۱۳ ژوئن، با شلیک دقیق موشک‌های هوا به زمین به همان مختصات مشخص‌شده منجر به کشته شدن هر ۱۱ نفر آن‌ها شدند.