اندر مواضع کیانوش توکلی
بیژن نیابتی
تیتر یک مطلب صوتی از مدیر سایت ایران گلوبال مبنی بر اینکه “آیا اسرائیل در صدد تجزیه ایران است ؟ ” باعث شد که برای دومین بار سراغ گوش دادن به حرفهای او بروم. سالها پیش از این یکبار دیگر برای آشنایی با نظرات کسی که تصمیم گرفته بودم علیرغم فاصله سیاسی بسیارم با او مطالبم را روی سایتش بگذارم به سراغش رفته بودم. آن زمان معیار من برای نوشتن در سایتهای مختلف مرزبندی آنها با تمامیت رژیم جمهوری اسلامی بود هنوزهم هست. بقیه اختلافات به نسبت این برایم حاشیه ای بود. آن روزها من از معدود کسانی بودم که در اپوزیسیون جمهوری اسلامی بیش از آنکه در “محله” خودش و با حامیان خودش و بچه محلهای خودش مشغول باشد و به به و چه چه بشنود، به بسیاری “محله های دیگر” اپوزیسیون رادیکال جمهوری اسلامی نیز می رفت و با ساکنین دیگر”محله ها” هم حشر و نشر می کرد با علم به آنکه دیگر البته به به و چه چه ای در کار نخواهد بود! از شرکت در کنفرانسها و کنگره های این یا آن حزب سیاسی گرفته تا قلم زدن در سایتهایی که بعضأ تنها نقطه مشترکشان با من نبودن “هیچ نقطه مشترکی” میانمان بود !
سایت ایران گلوبال درعداد همین سایتها بود و هست. اینرا از همان اولین و آخرین باری که برای گوش دادن به حرفهای مسئول سایت سراغش رفتم قابل فهم بود. قابل فهم شد که بجای اینکه با یک مسئول سابق سازمان فداییان روبرو باشم با یک ژورنالیست تازه کاری طرف هستم که از گذشته خود پشیمان است. پشیمان نه به خاطر شراکت در خیانت بزرگ همراهی عملی با دستگاه های امنیتی رژیم جمهوری اسلامی در لو دادن انقلابیون، نه به خاطر شراکت در پروسه نابودی تدریجی بزرگترین سازمان چپ مارکسیستی و پرپرکردن و بُراندن سیاسی و ایدئولوژیکی بسا گلهای سرسبد آنروز جامعه ! بلکه پشیمانی بخاطر تعلق ایدئولوژیکش به چپ جامعه !
کیانوش توکلی از بردوش کشیدن بار”مدعی انقلابیگری بودن” درگذشته اش پشیمان است. از ضدامپریالیست و ضد صهیونیست بودنش در گذشته و در دوران جوانیش پشیمان است. او و رفیقش ابوالفضل محققی که عین همین ویژگی ها را داراست در دافعه آنچه که در شرق کمونیستی به چشم دیدند عاشق زندگی در غرب کاپیتالیستی و خصلتهای لیبرالی آن شده اند. این البته چیز غریبی نیست، فقط برای مسئولین سابق سازمانی که با ادعای ضدیت رژیم جمهوری اسلامی با همین آمریکا و اسرائیل ننگ ابدی همکاری عملی با آن را پذیرفته بودند بیشتر از آنکه قابل فهم باشد منزجرکننده است.
شدت و حدت فقر تئوریک و نا آگاهی ایدئولوژیک در سازمان فدایی فقط با رفتن فرخ نگهدار و مهدی فتاپور و بقیه اکثریتی ها به آغوش حزب توده و ایضآ جمهوری اسلامی خود را به نمایش نگذاشت. از میزان فهم سیاسی و آگاهی تئوریک همین بازماندگان دست دوم و سوم آن جریان که هنوز در صحنه سیاسی خارج از ایران کار علنی می کنند و در برخوردشان با مسائل و معضلات سیاسی امروز هم می توان به این نقیصه وحشتناک در جنبش فدایی بویژه پس از شهادت حمید اشرف و بیژن جزنی و امیرپرویز پویان و مسعود احمد زاده پی برد.
من در اینجا اصلأ قصد ورود به یک بحث تئوریک با امثال کیانوش توکلی و امثالهم را ندارم چرا که جدای آنکه این میدان اصلأ میدان آنان نیست ، اما بحث با کسی که بر اساس منافع مشخصی انتخاب کرده کجای سپهر سیاسی ایران بایستد هم کار عاقلانه ای نیست. مشکل او و همخطانش اصلأ سیاسی هم نیست، معرفتی است. بیشتراز آن یک انتخاب سیاسی است. آویزان شدن اینها به آدم مفلوکی مثل رضا پهلوی و از آن کثیفتر اربابان او در رژیم ضد بشری اسرائیل حاصل یک ارزیابی سیاسی و تئوریک نیست، نتیجه یک انتخاب سیاسی فرصت طلبانه است. اینها فکرمی کنند که بوی حاصل از نقره داغ کردن خری را که استشمام می کنند بوی کباب است. آینده نشان می دهد که چنین نیست. همانگونه که انتخاب سیاسی گذشته آنان نیز چنین نبود.
براستی با کسی که همچون خود نتانیاهو نسل کشی آشکاری را که در مقابل چشم مردم دنیا جریان دارد نه حاصل هفتاد و هفت سال سیاست اشغال و سرکوب و آپارتاید نژادی که نتیجه عملیات هفت اکتبر حماس می داند چه بحثی می توان کرد. با کسی که یک کتاب “برنارد لوئیس” را هم نخوانده و با او بقول خودش فقط از طریق یک جستجوی اینترنتی آنهم بزبان فارسی اشنا شده ولی در رابطه با او براحتی اظهار نظر می کند چه می توان گفت ؟ او احتمالأ نمی داند دلیل جایزه ای که در 1998 به او داده شد به چه خاطر بوده است. او بر ادعای ترکیه مبنی بر نفی نسل کشی ارامنه صحه گذاشته بود. درست مثل جایزه جمهوری اسلامی به نفی کنندگان هولوکاست ! درست مثل جایزه اسرائیل به نفی کنندگان نسل کشی فلسطینیان. براستی با کسی که با اتکاء به ادعای غیرقابل اثبات ارتش تا بن استخوان بی اخلاق اسرائیل مبنی بر پیدا کردن سند دست داشتن جمهوری اسلامی در عملیات هفت اکتبر در تونلهای حماس با تو وارد بحث می شود بواقع چه می توان گفت ؟
کیانوش توکلی می گوید که اسرائیل مشکلی با بزرگی ایران و دیگر کشورهای منطقه ندارد ! می گوید اگر اینطور است پس چرا اسرائیل بدنبال تجزیه کشورهای بزرگ دیگر مثل ترکیه نیست. اینجاهم معلوم است که انتظار برخورداری او از حداقل اطلاعات آب درهاون کوبیدن است. او اگر می توانست به رسانه های ترکیه دسترسی پیدا کند می فهمید که بحث غالب در اغلب رسانه های ترکیه بویژه رسانه های متمایل به دولت از مدتها پیش اساسأ حول همین موضوع بوده است. محور اصلی این بحثها بویژه پس از دست بدست شدن قدرت در سوریه حول محور طرح اسرائیل مبنی بر تجزیه ترکیه از طریق حمایت از کردهای سوریه و طرح تشکیل کردستان بزرگ می چرخد.
دلیل عمده چرخش سیاسی دولت اردوغان به سمت حل مسئله کردها و پایان دادن به جنگ با “پ ک ک” با توسل به رهبر دربند آن “عبدلله اوجالان” و نتایج آن مبنی بر اعلام انحلال تشکیلات پ ک ک و خیز دوباره به سوی حل مسئله کردها در ترکیه هم اساسأ در راستای مقابله با همین طرح اسرائیل بوده است. وگرنه دولت اقتدارگرای کنونی پس از سالها سرکوب وحشیانه کردها چرا باید حاضر به پرداخت بهای شکستن تابوی گفتگو با دشمن چهل ساله اش گردد. در طول هفته ها و ماه های گذشته بارها رسانه های متمایل به دولت ترکیه تصویر نقشه اسرائیل بزرگ را می آوردند و در رابطه با آن بحث می کردند، نقشه ای که علاوه بر اردن و عراق و سوریه ، جنوب شرقی ترکیه را هم در بر می گیرد. با کسی که کوچکترین اطلاعی از این موضوعات ندارد و دنیا را از دریچه ارتش اسرائیل می بیند چه می توان گفت ؟
وسلی کلارک فرمانده سابق ناتو در مصاحبه ای که در دسترس همگان است می گوید که در پنتاگون نقشه ای را در مقابل او گذاشتند مبتی بر ضرورت حمله به هفت کشور در چارچوب طرح خاورمیانه بزرگ. این اتفاق افتاد ! در تمامی آن هفت کشوری که مورد اشاره وسلی کلارک بود این اتفاق افتاد. ایران آخرین آن بود. در این موارد من خود بسیار نوشته ام. اشاره به آنها در این مُجمل البته بی فایده است.
گفتم که قصدم اصلأ بحث با کیانوش و کیانوشها نیست. تنها می خواهم به عنوان کسی که مطالبم را همچون بسیاری از سایتهای دیگر روی سایت تحت مدیریت او نیز می گذارم اعلام موضع کرده باشم. می خواهم بگویم که دفاع از اسرائیل و به تبع آن تبلیغ رضا پهلوی از سوی آدمهایی مثل او و همخطانش حالم را بد می کند! می خواهم بگویم که همخطی با سلطنت مدفون و اربابان آن در اسرائیل به همان زشتی همخطی با رژیم جمهوری اسلامی است. ادعای مبارزه با ارتجاع جمهوری اسلامی از موضع تبلیغ سلطنت و رژیم پلید اسرائیل به شوخی تلخی می ماند که تنها کسانی را می خنداند که به نجاست هر دوی این رژیمها آغشته باشند و لاغیر.
بیژن نیابتی، 13تیر1404
Comments
اندر مواضع کیانوش توکلی <br> بیژن نیابتی — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>