ملت ایران رودروی یک چالش
«خدا کند بمیرم وطنفروش نباشم»
تجاوز نظامی بنیامین نتانیاهو به ایران که همراه با نقض قوانین بینالمللی بود، هجومی بیپروا است که بر پایهٔ توازن قوای نظامیِ بهشدت بهنفع او، امکانپذیر شد. اما هدف رسمی اعلام شده اسرائیل مبنی بر سرنگونی حکومت ایران به امید طرد رژیم توسط مردم، در عمل به روند مبارزه همین مردم برای دستیابی به آرمانهای دمکراتیک صدمه میزند.
نویسندگان Marmar Kabir، Philippe DESCAMPS & Shervin AHMADI
ساختمانها در قلب تهران ویران و ستونهای دود در افق دیده میشد. در ۱۳ ژوئن، حملهای که سالها بیم آن میرفت، بالاخره آغاز شد. در ساعات اولیه، ثروتمندترین افراد از پایتخت ایران به سمت ویلاهای خود در سواحل دریای خزر گریختند. صفهای طولانی در مقابل پمپ بنزینها و فروشگاههای مواد غذایی دیده میشد. بسیاری از کارگران روزمزد درآمد ناچیز خود را از دست دادند و در فقر فرو رفتند، در حالی که رئیس پلیس از مردم خواست تا «تروریستهایی» که در میان مردم پنهان شدهاند را معرفی کنند.
خیلی سریع، نیروی هوایی اسرائیل کنترل آسمان ایران را به دست گرفت و دست کم به صورت سطحی، مراکز تحقیقات هستهای و پایگاههای پرتاب موشک را نابود کرد. این حمله با ترور دانشمندان و به قتل رساندن فرماندهان ارتش و «سپاه پاسداران» (IRGC) که تحت رهبری مستقیم آیتالله خامنهای قرار دارد، ابعادی وحشتناک به خود گرفت. با نفوذهای وسیع و قابلیتهای فناوری خارقالعاده، به نظر میرسید که اسرائیل به یک مزیت بزرگ و سریع نظامی دست یافته است و میتواند روی ورود یک هفته بعد حامی آمریکایی خود حساب کند؛ که به گفته رئیس جمهور دونالد ترامپ، قادر به وارد کردن «خسارت عظیم» به سایتهای هستهای ایران بود.
با جمعیتی ده برابر کمتر و سرزمینی هشتاد برابر کوچکتر، بنظر میرسید داوود توانسته در دوازده روز بر جالوت پیروز شود. اما این حملات نظامی بر بستر اغراق در مورد تهدید ایران آغاز گشت. در سال ۲۰۲۴، هزینههای نظامی ایران تنها معادل ۱۴ درصد از بودجهٔ نظامی اسرائیل بود و این نسبت همچنان رو به کاهش است. ضربات وارده به نیروهای نیابتی تهران – حزبالله در لبنان، نیروهای بشار اسد در سوریه و حوثیها در یمن – از قبل نشان داده بود که بسیاری از ادعاهای نظامی در مورد قدرت «محور مقاومت» بیش از آنکه مبتنی بر واقعیت باشد، بزرگنمایی شدهاست. اگرچه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از بمباران آمریکا اعلام کرد که «صحنه این جنگ ترکیبی و تمامعیار را کاملاً کنترل میکند»، اما ضربات کشندهای به کشوری که مجهز به سلاح هستهای است و از حمایت کورکورانه غرب و ایالات متحده برخوردار میباشد، وارد نکرد.
خودسانسوری دیگر یک گزینه نیست
حیرانی و هراس احساس شده در خیابانهای تهران یادآور شوک ناشی از حمله عراق در سپتامبر ۱۹۸۰ بود. در آن زمان، کشور در بحبوحه حرکت انقلابی توانسته بود مردم را برای بازپسگیری سرزمینهای فتح شده توسط نیروهای صدام حسین بسیج کند. اما امروزه تنها اقلیتی از ایرانیان جامعه آن دوران را که عمدتاً روستایی و بیسواد بود، به یاد دارند. امروزه ۸۰ درصد از جمعیت در شهرها زندگی میکنند، اکثر کودکان به مدرسه میروند و بسیاری از جوانان، به ویژه زنان، در دانشگاه تحصیل میکنند.
در ایران امروز، طرفداران سرسخت اسلامگرایی سیاسی بیشتر از کمونیستهای پرشور اتحاد جماهیر شوروی در اواخر دهه ۱۹۸۰ نیستند. با وجود ثباتش، این حکومت مشروطه – قدرتی با ظواهر دموکراتیک، اما در نهایت تحت کنترل روحانیون – بخش زیادی از مشروعیت خود را از دست داده است. سرکوب گسترده جنبش «زنان، زندگی، آزادی» در سال ۲۰۲۲ کشور را تکان داد و بر نارضایتی از سرکوب معترضان به هزینه بالای زندگی در سال ۲۰۱۹ ، افزود (۱).
اما خودسانسوری دیگر یک گزینه نیست. ایرانیان در هفتههای منتهی به تجاوز اسرائیل از ابراز عقیده خودداری نمیکردند. دولت مجبور به عقبنشینی شد. در ۱۵ دسامبر، قانون سرکوبگرانه جدید در مورد «حجاب و عفاف» را به حالت تعلیق درآورد. در خیابانهای شهر، بیش از یک سوم زنان روسری به سر ندارند. شگفتآورتر اینکه، این امر در برخی از شعب خدمات دولتی نیز مشاهده میشود.
لفاظیهای تکراری در مورد ایرانیان به مثابه «دیوانگانی که در راه خدا دست به هر کاری میزنند » و تداوم خیالپردازیهای رسانههای غربی نباید این واقعیت را پنهان کند که رژیم کاملاً از موازنه قوا آگاه است و میداند چگونه عملگرا باشد. در سال ۱۹۸۸، روحالله خمینی، اولین رهبر انقلاب، آتشبس با عراق را پذیرفت. در سال ۲۰۱۵، جانشین او، علی خامنهای، توافق هستهای وین را با پنج عضو دائم شورای امنیت، آلمان و اتحادیه اروپا تائید کرد. در مارس ۲۰۲۳، با تلاشهای چین، عادیسازی روابط دیپلماتیک بین ایران و عربستان سعودی عملی شد. در ژوئیه ۲۰۲۴،رهبر با انتخاب مسعود پزشکیان «اصلاحطلب» به ریاست جمهوری مخالفت نکرد، کسی که بهواسطهٔ اصالت کردی از سوی مادر و آذری از سوی پدر، نمایندگی دو اقلیت قومی مهم ایران را در خود دارد.
آقای بنیامین نتانیاهو با توجیه جنگ خود به بهانه مسئله هستهای ایران، خطرات متعددی را به جان خرید، که کمترین آن گسترش هرجومرج در کل منطقه است. آقای رافائل ماریانو گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA)، بار دیگر تأکید کرد که زیرساختهای هستهای ایران هرگز نباید هدف قرار گیرند: «این حملات عواقب جدی برای ایمنی، امنیت و پادمانهای هستهای دارند و همچنین به صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی آسیب جدی میرسانند»(۲).
محقق شدن هدف از بین بردن ظرفیت ایران برای ساخت بمب ، بعید بنظر میرسد. انفجارهای عمیق ممکن است تأسیسات را نابود کرده باشند اما به ذخایر اورانیوم غنیشده آسیبی نرساند. تنها یک مکانیسم نظارت بینالمللی میتواند پایان چنین برنامهای را تضمین کند. اگر هدف، آوردن ایرانیان به میز مذاکره بود، چرا دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ از توافق هستهای وین خارج شد و سپس در میانه مذاکرات به این کشور حمله کرد ؟
چکسفید گروه هفت به اسرائیل (مقاله «معماران فروپاشی» را در همین شماره بخوانید) در مورد گسترش سلاحهای هستهای غیرمسئولانه است. بیست کشور اصلی جهان عرب و مسلمان، به استثنای ایران، در بیانیهای مشترک بر «نیاز فوری به ایجاد منطقهای عاری از سلاحهای هستهای و سایر سلاحهای کشتار جمعی در خاورمیانه، که شامل همه کشورهای منطقه بدون استثنا میشود»(۳) تاکید کردند. البته روشن است که این بیانیه به اسرائیل اشاره دارد که پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) را امضا نکرده است. قدرتهایی مانند ترکیه، عربستان سعودی یا مصر از خود سوال میکنند که چگونه میتوانند از خود در برابر دخالتهای مداوم این همسایه متجاوز محافظت کنند.
محمد البرادعی، مدیر کل سابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در ۱۸ ژوئن هشدار داد «تکیه بر زور و نه مذاکره، مطمئنترین راه برای نابودی NPT است؛ این رفتار پیام روشنی به بسیاری از کشورها میفرستد که امنیت نهایی آنها در توسعه سلاحهای هستهای نهفته است!». اینک ایران، که آمریکاییها سی سال است آن را کشوری در «آستانه» دستیابی به سلاحهای هستهای معرفی کردهاند، میتواند رسماً با تغییر دکترین، امضای خود را از NPT پس بگیرد.
«بیداری شیر»، نامی که اسرائیلیها برای حمله خود گذاشتند، قصد آنها را آشکار میکند. این نامگذاری اشاره به «شیر خورشید» نشان پادشاهی ایران دارد که پس از انقلاب ۱۹۷۹ از پرچم ایران حذف شد و نماد تلاش برای تغییر رژیم در ایران میباشد. تلاشی که یادآور کودتای ۱۹۵۳ به رهبری سرویسهای اطلاعاتی بریتانیا و آمریکا برای پایان دادن به ملی شدن نفت و بازگرداندن محمدرضا شاه پهلوی به تاج و تختش است (۴). مطمئناً، پسر او، که در ایالات متحده پناهنده شده و مدتها مورد حمایت اسرائیل بوده است، در خارج از کشور و در تلویزیونهای ماهوارهای دوستان و حامیانی دارد. اما خاطرات هولناکی که از شاه و پلیس سیاسی شوم او، ساواک، به جا مانده، مشروعیت او را تضعیف میکند. به همین ترتیب، اتحادی که قبلاً توسط مجاهدین خلق، ستون دیگر اپوزیسیون ایران، با صدام حسین تشکیل شده بود، هنوز نیز باعث بیاعتباری آنهاست. در حالی که لشکری از نیروهای خارجی نفوذی در کار بیثبات کردن یک دولت هستند، هیچ نشانهای از فروپاشی آن وجود ندارد.
در ماههای اخیر، به نظر میرسید بسیاری از ایرانیان آماده هر کاری برای تغییر حکومت هستند. اما تجاوز اسرائیل میتواند باعث تغییر نظر آنها شود. همان حسابهای کاربری رسانههای اجتماعی که قبل از ۱۳ ژوئن رژیم را مورد انتقاد قرار میدادند، روز بعد نقشه ایران را به نمایش گذاشتند. علی دایی، ستاره سابق فوتبال و منتقد رژیم، با رد هرگونه همکاری با نیروهای خارجی اعلام کرد: «خدا کند بمیرم و وطنفروش نشوم.»
رهبران اصلی اردوگاه اصلاحطلبان که از زمان «جنبش سبز» در سال ۲۰۰۹، در واکنش به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، توسط پلیس تحت تعقیب و در حصر خانگی قرار گرفتهاند، این حمله را به صراحت محکوم کردهاند. زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی، نخست وزیر سابق و نامزد انتخابات ۲۰۰۹، در بیانیهای که به خبرگزاری رسمی ایرنا ارسال شد، نوشت:
«دست جنایتکار و خوی متجاوز نتانیاهو، با نقض آشکار همه موازین بینالمللی، در یک حملهٔ نظامی و بمبارانِ کشورمان ایران، زیرساختها، دانشمندان و حتی جانِ غیرنظامیانِ بیگناه را نشانه گرفت و زن و مرد و کودک را نیز به خاک و خون کشید».
مصطفی تاجزاده، معاون سابق وزیر کشور در دوران ریاست جمهوری خاتمی (۱۹۹۷-۲۰۰۵)، از زندانی که به خاطر نظراتش در آن حبس است، توانست پیامی ارسال کند:
« حمایت از تجاوز ارتش بیگانه، آنهم به دستور کسیکه دیوان بینالمللی لاهه او را به جنایت جنگی متهم کرده، به نظر من، فاقد توجیه سیاسی و اخلاقی است و در ایران پسامشروطه سابقه ندارد. اما حتی به فرض آنکه جنگ به چنین نتیجه[تغییر حکومت شکستخورده روحانیت] منجر شود، ایرانی ویران به جای خواهد ماند که در آن، به احتمال بسیار زیاد، بیدولتی و هرجومرج حرف اول را خواهد زد، اگر کشور چند پاره نشود»(۵).
او پیشنهاد گذار مسالمتآمیز به دموکراسی از طریق تشکیل مجلس مؤسسان را میدهد. این تجاوز همچنین به حکومت بهانههایی برای تشدید سرکوب داخلی و خفه کردن جنبشهای اجتماعی میدهد. اما یک ماجرا گویای همه چیز است: پس از ارسال پیامک به زنانی که پس از ۱۳ ژوئن حجاب را رعایت نمی کردند، رئیس امور اطلاع رسانی دولت فوراً از این «خطای سیستم» عذرخواهی کرد.
چندین سازمان اجتماعی مستقل، از جمله اتحادیه رانندگان اتوبوس و اتحادیه بازنشستگان، دروغهای اسرائیل را محکوم کردهاند: «ما (…) هیچ توهمی در مورد اینکه ایالات متحده و اسرائیل میخواهند آزادی، برابری و عدالت برای ما به ارمغان بیاورند، نداریم – همانگونه که هیچ توهمی در مورد ماهیت و عملکرد سرکوبگرانه، مداخلهگرانه، ماجراجویانه و ضد کارگری جمهوری اسلامی نداریم»(۶) .
برخلاف قدرتهای غربی گردآمده برای اجلاس گروه هفت در کانادا، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، معتقد است که «نتانیاهو بار دیگر نشان داده است که بزرگترین تهدید برای امنیت منطقه است. (…) این یک حق بسیار طبیعی، مشروع و قانونی ایران است که از خود در برابر وحشیگری و تروریسم دولتی اسرائیل دفاع کند». پنجاه و هفت کشور عضو سازمان همکاری اسلامی، یکپارچه استانداردهای دوگانه در حقوق بینالملل را محکوم کردند و بسیاری از کشورهای « جهان جنوب» به آنها پیوستهاند. اگرچه چنین مواضعی به ایرانیها اطمینان خاطر دهد، اما علیرغم وجود دوستانی مانند روسیه و چین، هیچ دولت-متحدی قادر به ارائه کمک نظامی به کشورشان نیست.
پس از وحشت چند روز اول، زندگی در زیر بمبها، در میان خستگی و اضطراب، از سر گرفته میشود. به نظر نمیرسد مایحتاج اولیه کم باشد، اما اینترنت دچار قطعیهای مکرر شده است. تحت فشار قرار دادن بیشتر رژیم میتواند آن را به سمت اتخاذ تصمیمات رادیکالی، مانند مسدود کردن تنگه هرمز و یا خروج از NPT ، سوق دهد که قبلاً در مجلس مورد بحث قرار گرفته است. بازگشت به مذاکرات پس از آتشبس میتواند برای مردم آرامش به ارمغان بیاورد.
۱- مقاله های شروین احمدی در اوریانت ۲۱
«ایران در طوفان» https://orientxxi.info/magazine/article7757
« امید اسرائیل برای یک شورش مردمی در ایران» https://orientxxi.info/magazine/article8303
۲- « Déclaration sur la situation en Iran », 13 juin 2025.
۳- AFP, 17 juin 2025.
۴- مقاله « زمانی که سیا در ایران نقشه می کشید»، لوموند دیپلماتیک، اکتبر ۲۰۰۰ https://ir.mondediplo.com/2024/09/article5044.html
۵- اعتماد، ۱۶ ژوئن ۲۰۲۵
۶- اخبار روز ، ۱۷ ژوئن ۲۰۲۵
Comments
ملت ایران رودروی یک چالش — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>