بکار گیری کلمه ملت توسط امتی ها
فرح نوتاش
جبهۀ مردم برای نجات ایران
نه ملا ـ نه آمریکا
اعلامیه شماره 141
ـ 11.07.2025
بعد از جنگ دوازده روزۀ اسرائیل با ایران ، تمام امتی ها، از بالا گرفته تا به پائین، از کلمه ملت، بجای امت استفاده می کنند!
بعد از 50 سال حاکمیت امتی های انگلیسی ـ سازمان حجتیه معلوم الحال ـ جمکرانی ها، بر ملت ایران، امروز فقط یک جواب در مقابل تلاش وافر همگانی امتی ها، در اذهان مردم باز می تابد : حال که دستتان از همه جا بریده شده پناه به دامان ملت ایران آورده اید! از ما چه می خواهید؟ به دنبال چه هستید؟
فرزندان مان را به عنوان گوشت دم توپ می خواهید؟
حمایت عاطفی ملت را و پشتیبانی از سیاست 50 سال امتی را ، که یک شبه ملی شده اید؟!
به دنبال چه هستید؟
می ترسید؟ و پشت ملت سنگر می گیرید؟
از این عوام فریبی چندش آور دست بر دارید. شما هیچ یک از شاخص های ملی گرایی را ندارید. شما وطن فروشانی هستید، که با دلالی 50 ساله، کمر تولیدات ملی را شکسته اید.
شما، تخم کاشته امپریالیستهای انگلیس در ایران ، حلقه بگوشان اوامر بانک جهانی ، در تلاش برای خصوصی سازی، گوی سبقت را در جهان از همه ربوده اید!
شما وطن فروشانی هستید که تمام موسسات دولتی و کارخانه ها و هر آنچه را که به دستتان می رسید، با نازل ترین قیمت ها به خودی هایتان فروخته و کارگران ایران را به خاک سیاه نشانده اید.
فاصلۀ شما تا به ملی گرایی، از اینجا تا به کهکشان است.
شما با گسترش صنایع تسلیحاتی، نه در پی دفاع از مام میهن، که برای دفاع از دست ناپاکتان، در خزانۀ ملی ایران در تلاش هستید.
مام میهن چیست؟
مام میهن فقط خاک جغرافیایی محصور در بین مرزها نیست. مام میهن، در برگیرنده تک تک فرزندان زنده و مرده، میراث یک ملت در یک آب و خاک از بدو تاریخ است.
شما با فرزندان ایران در عرض این 50 سال حاکمیت جهنمی تان چه کردید، که امروز دارید از کلمه ملت استفاده می کنید؟
میلیون ها کودکان گرسنه خیابانی ملت ایران ، بجای مدرسه، در خیابان ها، دست به دست شده اند! و شما با رسوایی یک حاکمیت استعماری، هرگز اعتنایی به آنان نکردید!
شما با پیرمردان دست فروش و پیر زنان دست فروش ایران که بی تکیه بر هیچ گونه حمایتی، بزرگوارانه در کنار خیابان ها، بکار تا دم مرگ راضی بودند ، چه وظیفه ملی از خود نشان دادید؟ جز این بود که بساطشان را لگ دمال کردید. 50 سال دزدیدید و بردید کانادا و انگلیس و آمریکا.
شما با معترضین به این وضع چه کردید؟
شما بی حیا تر و ووقیح تر از آن هستید که در حیطه قلم بتوان شما را توصیف کرد.
شما 50 سال ملت ایران را شکنجه داده اید که دارید به فلسطین کمک می کنید!
که دارید جهان را اسلامی می کنید!
که دارید شکوه اسلام را رونق می دهید!
شما در فلسطین کج راهۀ ای بنام حماس، به کمک اسرائیل بنا نهادید. و دخالت در امور داخلی و مبارزاتی ملت فلسطین کردید. و به همین دلیل ، امروز ملت فلسطین بزرگترین ضربه را در تاریخ جهان خورده است.
شما در بخاک نشاندن مردم مظلوم افغانستان همراه با آمریکا، در ساقط کردن حاکمیت ملی افغانستان همراه بودید. و مسبب آوارگی و بدبختی ملت افغانستان که می رفت اوج بگیرد شدید.
شما در عراق، با تحریک حزب شیعه الدعوه، سعی در بر اندازی صدام کردید و صدام را وادار به حملۀ به ایران کردید. شما بعد از سقوط صدام توسط آمریکا، در ویرانی عراق، پا به پای آمریکا ، از ایجاد هیچ مصیبتی کوتاه نیامدید.
شما در تمام دنیا با پول ملت ایران، ریا و دروغ و تقلب و زندگی انگلی را رواج دادید.
شما از مدرسه انگلیسی ها در قم، فیضیه، برای پرورش ملا های انگل در جهان، با پول کودکان ایران، همه گونه حاتم بخشی را کرده و هم اکنون نیز می کنید.
شما فاسد ترین حاکمیت تاریخ ،انگهایی چسبیده به جان ملت ایران ، که اسرائیل نیز گلوله ای خرجتان نکرد، و حرمتتان برای اسرائیل و آمریکا، چون نیابتی های انگلیس، پا بر جاست،هستید. شجرنامه گسترده فسادتان بس فراتر از هزاران جلد کتاب می شود، و اینجا فقط اشاره ای مختصر به بخشی از آنان شده است.
به شما اخطار می شود، دست از سر این ملت بر دارید. به زبان خوش، گورتان را گم کرده و از این مملکت بروید. والا با بزور، از این مملکت بیرون انداخته خواهید شد. و به همان کانادا ، که مستعمره انگلیس هست و تمام ارز ملی را به آنجا منتقل کرده اید با اردنگی ملت ایران فرستاده خواهد.
امروز آمادگی، برای یک انتقال بدون خون ریزی، مد نظر است.
آزادی احزاب را اعلان کنید. و بگذارید مردم در شش ماه آینده نماینگان خود را انتخاب کنند. و حاکمیت به ملت ایران منتقل شود.
مناعت و بزرگ منشی ملت ایران را در بحران، به حساب حمایت از خودتان نگذارید.
آشتی با گرگ تیز دندان استعمار، محال است و محال است و محال.
شما همانقدر منفورید که آمریکا و اسرائیل.
دست از سر ملت ایران بر دارید ای ملا های انگلیسی.
www.farah-notash.com/womens-power
www.farah-notash.com
Women’s Power
در حال حاضر با سه ریاکاری متضاد و در جنگ وطن دوستانه مواجهیم:
وطن اسلامی
وطن سکولار دموکراتیک
وطن سکولار دیکتاتوری
—
تکرار شود، که باید از هر جریان اپوزیسیون پرسید که بعد از رژیم چه نظم اجتماعی ی مشخصی را میخواهد در ایران برقرار کند. طبیعت این نظم، طبیعت هر دیدگاه را تعیین میکند، اینکه طبیعتی ارتجاعی دارد و یا انقلابی.مطمئنن، تاکید بر وطن پرستی، با استدلالی که در کامنت قبلی ارائه شد، انقلابی نیست.
—
آنارشیست
هزاران سال است که وطن چیزی نبوده است جز یک محدوده جغرافیائی که در آن اقتدارگرایان بر زنان و بردگان قربانی خود سلطه داشته اند. وقتی اقتدارگرائی و استثمارگری اش موفق می شود، درجه ثروت افزایش یافته و بردگان به خدمت ارتش در می آیند تا قلمروی وطن افزایش یابد. میگویند بیشتر از صد سال است که دولتهای ایران به کشوری تجاوز نکرده اند، اما نمی گویند تجاوز نکرده اند زیرا اقتدارگرایانش در استثمارگری شان بطور نسبی موفق نبوده اند. وقتی جمهوری اسلامی را از زاویه وطن نقد می کنند، در حقیقت آنرا از زاویه عدم موفقیتش در استثمارگری نقد میکنند. آنها میگویند که ما باید حاکم شویم زیرا ما هستیم که استثمارگری موفق تری بوجود می آوریم که هم در مقابل شورش دورنی و اعمال امپریالیستی اقتدارگرایان دیگر مقاوت داشته باشد و هم آنقدر ثروت اندوزی کند تا بتواند منابع فیزیکی عمل امپریالیستی داشته باشد.
آیا این امکان وجود دارد که وطنی داشته باشیم که امپریالیست نباشد و امپریالیستها هم به آن تجاوز نکنند؟
هرگز. چرا؟
این سئوال در حقیقت سئوال دیگری است که هست: چرا مرتجعین با هم متحد نمی شوند؟
اگر مثلا سرمایه داران اروپایی با روسی و چینی و غیره متحد شوند، یک طبقه جهانی اقتدارگر استثمارکننده خواهیم داشت و یک طبقه جهانی قربانیان استثمار شده. چنین چیزی غیر ممکن است چون اقتدارگراها در قلمروی خود با مقاومت ارتجاعی و انقلابی قربانیان مواجه هستند. برای خنثی کردن قربانیان شورشی، یا مجبورند برای راضی کردن قربانیان رفرم کنند که یعنی بخشی از ثروت بدست آورده را به قربانیان بدهند که این باعث تضعیف آتها می شود و یا اینکه به قلمرو اقتدارگرایی دیگر تجاوز کنند و از ثروت غارت شده برای راضی کردن شورشیان استفاده کنند. پس، در منطق اقتدارگرایی، خروج از وطن و امپریالیسم غیر ممکن است. برای همین است که حاکمین اقتدارگرای اسلامی می شوند وطن پرست اسلامی و سرنگون کنندگان ارتجاعی آن هم میشوند وطن پرستان اقتدارگرای سکولار.
برای خروج از جنگ وطنی و امپریالیسم ش، باید وطنها را از بین برد و این تنها از طریق اتخاذ بینش آنارشیسم کمونیستی ممکن است. در این بینش است که قربانی شورشی وجود نخواهد داشت تا مسئله رفرم را طرح کند و اگر حلاج نبود جنگ راه نیاندازد.
در حقیقت وطن و امپریالیسم تنها با هم می آیند.
آنارشیست
یک دوره جنگشان بر سر این بود که کدام لیاقت ارباب شدن دارند، اسلامی و یا سکولار، حال جنگشان بر سر این است که کدام وطن پرست است که این هم همان جنگ قبلی است با ظاهری دیگر.
آنارشیست
منفورها:
رژیم
اسرائیل
آمریکا
تمام کشورهای اروپائی
شوروی سابق
چین امروز و دیروز
همه دولتهای جهان
همه وطن پرستان که کشور درست کرده اند.
چرا منفور:
وطن یعنی اتحاد استثمارگر و استثمار شونده، اتحاد متجاوز با تجاوز شده. واقعا که ضد انقلاب وطن تنفر آور است.
آنارشیست