مرداب ولایت با انتخاباتش
بهنام چنگائی
نچندان دور خامنه ای خودکامه و گستاخ در برابر خواست برگزاری رفراندوم گفته بود: مسائل گوناگون کشور مگر قابل رفراندوم است؟ کجای دنیا این کار را میکنند؟ مگر همه مردم که باید در رفراندوم شرکت کنند امکان تحلیل آن مساله را دارند؟ این چه حرفی است؟ بله، گفته ی روشن و سرراست این فرمانروای یکتای خدا در روی زمین ما این است که شهروندان هالوی کشور نادان، ناآگاه و ناتوان در شناخت منافع و مصلحت زندگی خویشند و از همینرو خداوند جان و خرد، اسلام و آقا را برای اینگونه کارها و اهداف ساخته و هوشیارانه روانه ی ایران بی کس و کار کرده است. چرک و چرند دیرینه ای که 44 سال آزگار به خورد ما داده شده است.
چندش برانگیزتر از آن خودفریبی اینکه: همین آقای رهبر که مخالف داشتن شعور و شناخت مستقل مردم است و رسمن هم دشمن خرد انسانمدار برای برگزاری رفراندم بوده، وی همزمان می خواهد بخاطر نمایش قدرت منطقه ای و جهانی پوچ خود همان امت نادان و بردگان بی عقل خود را فریب دهد و به مرداب دین دولتی بکشاند تا گرداب مرگبار انتخاباتش را همچون گذشته های سیاه و خونین کشور دوباره رونق دهد و پیگیری کند! آیا می توان به این بیمار پریش و پرت و پلاگو هچنان فرصت چپاول ها، ویرانگری ها و کشتارها را داد؟ هرگز! پذیرفتن رأی دادن و شرکت در انتخابات مسخره اسلامی یعنی تأیید جنایت ها، اعدام ها، چپاول ها، تنگدستی ها، گرسنگی ها، تن فروشی ها، بیکاری ها، پذیرفتن دشمنی و دشمنی افکنی های منطقه ای و جهانی، پیگیری ستیزهای مذهبی دینی و جنگ های بی پایان آن و دادن هزاران هزار کشتارها، و تن دادن به بینواترشدن کودکان کار ، ویرانی هرچه بیشتر بوم زیست و زیست بومی های کشور و تباهی بیش از پیش دیگر منابع گرانقدر طبیعی و … نه هرگز کارگران، زنان، جوانان و مردم آگاه و بخاک و خون کشیده شده ی کشورمان تن به این بلای مرگبار الهی ـ ولائی نخواهندداد.
دامنه این اعتراض ها و مخالفت های سرزنده ی ما برای شرکت نکردن در انتخابات پوچ رژیم، دیگر تازگی ندارد و در سالهای گذشته، ای بسا در ژرفای وجدان نداشته و درهمریخته ی سرسپردگان پیشین آن فرورفته و اینک گسترش چشمگیری در رفتار گردانندگان آن آشکار ساخته و ریشه دوانده است، و امروزه بسیاری از چهرههای درون حکومت را نیز ناخواسته با اهداف سرنگونی دین دولتی ـ ولائی ما همگام ساخته است. یکی از آنها روحانی کلاش است که همو از لزوم برگزاری رفراندوم دم زده و از جمله درباره تغییر نوع حکومت ایران چنین سخن گفته است: وی راه حل اصلی مشکلات موجود کشور را با برگزاری همه پرسی درباره سه موضوع “سیاست خارجی” “سیاست داخلی” و ” اقتصاد ” می داند که با پابرجائی دین دولتی تحولی درین راستا متصور نیست. همچنانکه پیش از او میرحسین موسوی نیز خواستار انجام همه پرسی برای تغییر قانون اساسی کشور شده بود. احمدی نژاد چرندباف هم در چندین روز گذشته بارها در گردهمائی هایش بر دیکتاتوری بودن رژیم انگشت نهاده و با روشنی برجسته گفته است که با انتخابات نمی توان اندگی دگرگونی ایجادکرد و وی از همینرو به رد انتخابات رسیده و رأی نخواهدداد.
در سال ها و ماههای اخیر با افزایش بن بستهای سیاسی ایدئولوژیک موجود در سیستم یکه تازی و حکمرانی ولائی که به طور مستقیم به اراده مطلق دیکتاتوری علی خامنه ای پیوند می خورد، از هرسو و گرایشی اشاره به رای گیری و خواست مردم از طریق برگزاری همه پرسی تکیه شده و میشود. اگرچه همزمان و بارها کلیت رژیم اسلامی زیر پرسش رفته، و درخواستهائی برای کنارزدن آن و رهبری اش فریادزده شده است که جز با گلوله و زندان پاسخی برایش نداشته اند. همانسان که برای برگزاری همه پرسی درباره حجاب اجباری بارها تلاش شده ولی هیچگاه مورد تایید و پذیرش ولایت و رژیم اش قرارنگرفته است و آنگونه که می دانیم ستاد ” امر به معروف و نهی از منکر “روز 22 فروردین همین سال با ایده برگزاری رفراندوم درباره حجاب اجباری مخالفت رسمی کرد.
برای خامنه ای ریاکار و باندها و مافیاهای تبهکاراش تنها شرکت در انتخابات مهم است، نه نتیجه و چگونگی آن. او با به ریشخند کشیدن خود چنین می گوید: انتخابات کمک می کند که کشور دچار دیکتاتوری نشود! در شرایطی که خود او در برابر قوانین و احکام من درآوردی اسلام ازلی و ابدی محمدرسول االله هیچکاره است و نمی تواند اندکی در امروزین کردن آنها دگرگونی ایجادکند. مبنای دین اسلام بسان دیگر ادیان ابراهیمی به اصطلاح خودشان الهی ست و انسان نمی تواند در تغییر آنها دخل و تصرفی کند. آیا جز این است؟ پرسیدنی ست! این اسلام رحمانی و حکومت ولائی 45 ساله ی آن در ایران تاکنون چه بلائی مانده که بر سر ما و کشور نیاورده باشد؟ علیرضا تنگسیری، فرمانده نیروی دریائی سپاه پاسداران، با اشاره به انتخابات آتی در کشور گفت: ( اگر خدای ناکرده برای این نظام اتفاقی بیافتد اسلام 200 سال به عقب برمیگردد.) در برابر چنین نگرش انسان ستیزی باید از تک تک این جانیان خردکش پرسید! درین 45 سال حکومت الهی ـ ولائی، شما انسان امروز را بی شرمانه به دوران بربریت کشانده اید و ننگتان باد.
جای هیچگونه نرمش و سازشی با رژیم کودکش ولائی نمانده و نباید گمان بی هوده هم برد که مردم دوباره فریب حکمت پوشالی خدا و ترفند این درندگان انسان نمای ولائی را بخورند. زیراکه ایران غرق در فساد و فنا و نابودی ست و هرگز و هیچ دردمند و زمینگیر با شرف و با وجدانی پای صندوق های رژیم فاسد و جنایتکار ولائی ـ اسلامی نخواهد رفت. ما همگی می دانیم که رژیم نیرنگباز است و می تواند با کمک رسانه هایش صحنه آرائی کند و بی تردید تلاش خواهدکرد نشان دهد که مردم در رأی گیری های سراسری شرکت کرده و برای اثبات آن نیز فیلم ها و رپرتاژهائی نیز نشان خواهندداد که همگی دروغ است. ما وارد مرداب ولایت با اینهمه گرداب های مرگبار انتخابات مسخره و ضدبشری اش نمی شویم.
بهنام چنگائی دهم بهمن 1402
بورژواها با انتخابات زنان و توده های کارگر را فریب میدهند. مهم نیست که ایدئولوژی دولتها چیست، مهم این است که انتخابات ابزاری است برای سنجش و تولید این توهم که دولت از خود توده هاست. در میان مارکسیستها، بلشویکها نمیتوانند انتخابات رژیم را نقد کنند مگر اینکه لنین خود را نقد کنند. آنارشیست