لیلا حسینزاده در سالن ملاقات از پوشیدن حجاب اجباری سر باز زد
لیلا حسینزاده، زندانی سیاسی محبوس در زندان عادلآباد شیراز، در جریان ملاقات با پدرش در زندان، از رعایت قاعده حجاب اجباری زندان سرباز زده است.
ابوالفضل حسینزاده در یادداشتی در حساب کاربریاش در اینستاگرام نوشت خواهرش ضمن تخطی از پوشش اسلامی حجاب در سالن ملاقات به پدرش گفته «برای مقاومت مرزی بین خیابان و زندان نیست. همه جا جلوی اجبار میایستیم.»
آقای حسینزاده وضعیت جسمی خواهرش را در خطر خوانده و گفته بینایی او در وضعیت بدی قرار دارد.
او همچنین با انتشار عکسهایی نوشت «خواهرم برا تامین هزینههای زندان شال سرخ میبافد.»
ابهام درباره سلامتی لیلا حسینزاده
اکنون ابوالفضل حسینزاده در توضیح آخرین وضعیت سلامت خواهرش گفت «پزشکی قانونی پیش از این اعلام کرده بود که زندان جان لیلا را به خطر میاندازد.»
برادر لیلا حسینزاده در توضیح وضعیت خواهرش نوشت «بیماری خواهرم با حمله چشمی همراه است. او حدود دو هفته است که دچار تاری دید شده است. در تاریخ ۱۰ آبان پزشک بند زنان برای او درخواست اعزام به چشمپزشکی داده بود که قرار بود نهایتا تا امروز نتیجه اعلام شود، اما تاکنون مجوز اعزام به پزشک برای او صادر نشده است. بینایی خواهرم تحت خطر جدی است.»
او چند سال پیش پس از گذراندن بخشی از دوران محکومیت خود، به دلیل «ابتلا به بیماری صعبالعلاج» مشمول «عدم تحمل کیفر» شد.
با حال نیروهای امنیتی تا کنون چندین بار لیلا حسینزاده را بازداشت و بارها احضار کردهاند.
لیلا حسینزاده دانشجوی دانشگاه تهران و از جمله بازداشتشدگان اعتراضهای دیماه سال ۹۶ بود. او در شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر تهران به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» به پنج سال زندان محکوم شد.
این فعال دانشجویی، آذرماه سال گذشته نیز در جریان سفر به شیراز بازداشت و سپس به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده بود.
تا کنون شمار زیادی از فعالان دانشجویی در روزها و هفتههای گذشته بازداشت شدهاند.
گمان میرود در جریان اعتراضات هشت هفته اخیر هزاران نفر تا کنون بازداشت شدهاند.
بی بی سی
Comments
لیلا حسینزاده در سالن ملاقات از پوشیدن حجاب اجباری سر باز زد — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>