Comments

غزه – فلسطین. حق مقاومت در برابر ظلم،<br>آلن گرش / ترجمه مرمر کبیر — 5 دیدگاه

  1. خود اسرائیل میوه درخت پرریشه نظام ستمگر، استثمار، غارتگر و ترووریست سرمایه داری-امپریالیستی است؛ اسرائیل دست پخت آنهاست! در واقع اسرائیل بازوی نظامی آن نظام در منطقه برای تحکیم و پیشبرد منافع استراتژیکشان است و این قدرتهای بزرگ آن نظام( امپریالیستهی فرانسه، آلمان، بریتانیا و آمریکا و البته کلیه امپریالیستهای اتجادیه اروپا) هستند که اسرائیل را بنیان و خلق کردند، بروی صفحه جغرافیای جهان آوردند و بنابراین ریشه غصب زمینهای فلسطینیان را باید در همان اهداف قدرتها دانست؛ اسرائیل بدون تایید و پشتیبانی آنها چنان نمیکرد و نمیکند. بنابراین هرگونه جدایی اسرائیل و عمکرد فاشیستی اش به عنوان یک جریان بنیادگرایی یهودی از قدرتهای بزرگ ندیدن بانی اصلی این جنگ است!
    دو تروریست (حماس و اسرائیل ) اولی به معیت از طرف جمهوری اسلامی و دیگری به معیت از طرف قدرتهای بزرگ جنگی را شروع و ادامه داده اند، سوای اینکه کدامشان جنگ را شروع کردو جدا از توجیهات شروع این جنگ از طرف حماس و یا توجیه “دفاع مشروع” حق اسرائیل است از طرف قدتهای بزرگ امپریالیستی، این جنگ برای یهودیان غیرنظامی و فلسطینیان ستمکش چیزی بجز ویرانی و خونریزی ندارد. و برخلاف توجیهات جمهوری اسلامی که گویا “مردم و یهودی عادی در اسرائیل وجود نداد و هر یهودی که در آنجا زندگی میکند ظامی و پشتیبان ظلم اسرائیل است، و بنابریان گشتنشان حلال است”، یک توجیه ارتجاعی برای پشتیبانی از کشتن یهودیان غیرنظامی و کودکانشان توسط حماس است، این دقیقا تروریست بودن حماس را نشان میدهد و کسی که اینرا نبیند در واقع از سیاست و راهکار تروریستی حماس پشتیبانی میکند! اینها نکات مهمی است که نباید توسط کسی که خود را طرفدار آزادی و آزاد اندیشی و منافع توده های بشریت میبیند نادیده گرفته شود وانگهی حقیقت دیگر این است که این جمهوری اسلامی است که حماس را نماینده مردم فلسطین تبلیغ میکند اما می دانم که بسیاری از فلسطینان در انتخاب اینکه در غزه کدام نیرو رهبری و حاکمیت را به ضرب کمکهای جمهوری اسلامی و اسلحه قبضه کرده است نداشته اند! جریان جرج حبش و حتی یاسرعرفات اصلا با حماس و گروه های شبه نظامی اسلامگرا قابل مقایسه نیستند! نه تاریخ گروهای فلسطین را با اراده گرایی و پیچاندن حقیقت می توان تغییر داد و نه ماهیت و عملکرد هر یک از آنها را!

    تعجب آور است که برخی از توجیهاتی (نظرات کابران) که در اینجا با زیرکی خاصی نوشته شده است آب به آسیاب جمهوری اسلامی (پشتیبانی مالی و نظامی و سیاسی از حماس و حزب االله) ریختن است!
    اما خواننده تیزهوش موی را از ماست جدا کند و می داند که برخی از کامنتها بودار است !

  2. این میوه درختی است که اسرائیل خود کاشته
    زیر پا گذاشتن توافق نامه اسلو و آچمز کردن «حکومت خودگردان فلسطین»، نادیده گرفتن تمام قطعنامه های سازمان ملل …
    سرکوب بی امان تمام سازمانهای سیاسی فلسطینی، از جمله سازمان آزادیبخش فلسطین به رهبری عرفات، جبهه دمکراتیک برای آزادی فلسطین به رهبری نایف حواتمه، جبهه مردمی برای آزادی فلسطین به رهبری جورج حبش….
    دولت های اسرائیل با سیاستهای فاشیستی و نژاد پرستانه همیشه دشمنانی از نوع حماس را به تشکیلاتهای سیاسی “متعارف” ترجیح میدهند، تا به بهانه ی وحشیگری آنها جنایات و وحشیگریهای خود در قبال مردم فلسطین را توجیه کنند.
    و همه اینها با حمایت بیشرمانه ی آمریکا و اروپا صورت میگیرد
    آیا اسرائیل راهی برای مذاکره و گفتگو باز گذاشته است تا مردم فلسطین از امثال حماس دوری کنند؟ خیر

  3. مشکل تحلیل آقای آلن گرش این است که جریان بنیادگرایی مذهبی در کنار نظام سرمایه داری-امپریالیستی به رهبری دولت امپریالیسم آمریکا را ارتجاعی و منسوخ نمی بیند.
    قلمش در خدمت منافع یک طرف از دو طرف منسوخ بنیادگرای مذهبی همچون حماس است که در جنگی که علیه صهیونیسم اسرائیل ( به عنوان یک جریان ارتجاعی فاشیست مذهبی یهود)و همسو با منافع دولت صهیونیسم اسرائیل نظام سرمایه داری داری-امپریالیسم جهانی شروع کرد، است. دولت اسرائیل بازوی نظامی نظام سرمایه داری-امپریالیستی در منطقه است و در زای پیشبرد چنان نقشی از طرف سران پرقدرت آن نظام کمک مالی و نظامی کلانی برای پیشبرد منافع شان دریافت میکند!

    وقتی از یک طرف این جنگ ارتجای طرفداری کنی بدون هیچ تردیدی بر آتش این جنگ بنزین می پاشی، بر ادامه آن که در ضدیت با مافع بشریت ستمکش سراسر جهان است پافشاری میکنی و آنرا گسترش میدهی.

    لیبرال دمکراتهایی همچون آقای آلن گرش نیز بخش منقد راست از همان نظام جهانی سرمایه داری-امپریالیستی هستند که به سران کشورهای پرقدرت فریان میزند “کوتاه بیایید و حق حماس را رعایت کنید در غیر اینصورت منتظر عواقب پشتیبانی بی چون چرایتان از دولت صهیونیسم اسرائیل باشید.”

  4. نویسنده بسیار روشن تلاش نموده جنگ غیرقابل دفاع تاریخی مذهبی ضد یهودی کنونی از سوی اسلامیون چه فلسطینی وچه افغانی وچه لبنانی و چه سوری وچه عراقی…به سردمداری حکومت ایران را بعنوان جنگ قابل دفاع فلسطین در دوران پیشین جا بزند که بر سر خاک واشغال آن بود.
    کاری که حماس باقتل عام ذویست وشصت یهودی غیر نظامی شرکت کننده در یک فستیوال موسیقی نمود نه تنها سرسوزنی با بریدن سر هفتصدو پنجاه اسیر یهودی توسط علی ندارد بلکه ادامه آن ودارای جوهره یکسان مذهبی میباشد.
    بازنده اصلی تغیر جنگ قابل دفاع فلسطین بر سر اشغال سرزمینش به جنگ اسلام با یهود تا کنون کسی بجزفلسطینیان عادی ومعمول خارج از دایره حماس وجهاد اسلامی و…نبوده ونخواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>