عراق ۲۰۰۳. جنایتی بدون جنایتکاران
آلن گرش/ ترجمه شروین احمدی
داستان تکرار می شود. مداخله خارجی هر بار مشکلاتی را که قرار است حل کند تشدید می کند و بر رنج مردمی می افزایدکه قرار است تسکین شان دهد. هر بار رویدادها ، وعدههای زیبای فردای خوش را تکذیب میکند و افق پیدایش نظم بینالمللی عادلانهتر را بی رنگ تر می کند زیرا جنگ به شیوه غالب حل بحران تبدیل میشود. و هر بار غرق در فراموشی ، عده ای از ما می خواهند که فراموشی بعدی را آغاز کنیم.
ترجمه از فرانسه شروین احمدی
نمونه ها زیاد است. در لیبی، مسئله خلاص شدن از شر یک دیکتاتور بزرگ و خونخوار بود. نتیجه اما کشور تقسیم شده و دولتی فروپاشیده بود که متاستازهای سقوط آن در سراسر منطقه ساحل گسترش یافت. در افغانستان، ایالات متحده پس از بیست سال با سراقکندگی عقب نشینی کرد و کشوری ویران را پشت سر خود به جای گذاشت: زنان افغانی که قرار بود آزاد شوند به حال خود رها شدند و طالبان، همان کسانی که واشنگتن می خواست آنها را برای حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ مجازات کند، به قدرت بازگشت. هرگز جمله «جهنم با نیت خیر آفریده شده است» اینقدر به جا به نظر نمی رسیده است.
در رقابت میان فجایع، جنگ ۲۰۰۳ علیه عراق بدون شک مستحق مدال طلاست. صدام حسین رئیس جمهور عراق در ۱۶ ژانویه ۲۰۰۳ در حالی که ایالات متحده، بریتانیا و متحدان به اصطلاح «اروپای جدید» آنها به کشورش حمله کردند، اعلام کرد که این جنگ «مادر همه نبردها» خواهد بود. چند هفته برای خفه کردن یاوه سرائي های «رئیس» کافی بود، اما سالها گذشت تا واشنگتن راه خروجی از این بحران را پیدا کند. این ماجراجویی ، حاصل آمیزش رویاهای دیوانه وار «دکتر استرنج لاو» های نومحافظه کار اطراف پرزیدنت جورج دبلیو بوش که آرزوی طراحی مجدد خاورمیانه را داشتند و اشتهای شرکت های بزرگ نفتی ای بود که همچنان ملی شدن نفت عراق در سال ۱۹۷۲ را با کینه می نگریستند(۱).
فرانسه با صدای وزیر امور خارجه وقت خود، دومینیک دو ویلپن، که مورد تشویق بخش بزرگی از حاضران نشست تاریخی شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار گرفت، جرأت کرده بود علیه یک ماجراجویی دیوانه وار سخن بگوید. این چالش پاریس در مقابل استکبار آمریکایی، بحران بیسابقهای با واشنگتن و کمپین فرانسه ستیزی خشنی را به همراه داشت. اما این شجاعت دوام نیاورد. بر خلاف روح و مفاد منشور سازمان ملل، شورای امنیت – و در نتیجه فرانسه – تهاجم آمریکا و تصمیم سپردن وظیفه هدایت عراق به متجاوز، را تایید کرد. به این اقدام جنایتکارانه و غیرقانونی اش، ایالات متحده بی کفایتی ای را اضافه کرد که ناشی از ایدئولوژی نومحافظه کاران و ناآگاهی آنها از این سرزمین بود.
ارائه ترازنامه ای از این ماجراجویی دشوار است. ما هرگز تعداد دقیق کشته های عراقی را نخواهیم دانست: برای برخی صدها هزار نفر، به گفته برخی دیگر یک میلیون نفر. به اینها باید پناهندگان بی شمار، تخریب زیرساخت ها، فروپاشی سیستم آموزشی را اضافه کرد. «شاگرد جادوگر»ان آمریکایی با ایجاد یک فرقه گرایی سیاسی که قدرت را بین سنی ها، شیعیان و کردها تقسیم می کند، کشور را غیرقابل کنترل کرده اند. و حتی امروز، ایالات متحده به کنترل درآمدهای نفتی عراق که در خزانه های بانک مرکزی اش ذخیره می شود، ادامه می دهد. پیامدهای ژئوپلیتیکی این ماجراجوئی با رویاهای نومحافظه کاران مطابقت ندارد که پیش بینی می کردند ظهور یک عراق دموکراتیک می تواند کاملاً متحد اسرائیل باشد.
به طرز متناقضی، این جنگ به ایران، دشمن شماره یک ایالات متحده، اجازه داد که در قلب سیستم سیاسی و شبه نظامی عراق جای بگیرد و سازمان دولت اسلامی (داعش) را به وجود آورد، همانطور که جنگ آمریکا در افغانستان باعث تولد القاعده شد.
برای همه این جنایات – جنایت تجاوز، جنایات علیه بشریت و جنایات جنگی (۲)- هیچ مقام غربی محاکمه نشد. نه جورج دبلیو بوش، نه تونی بلر، نه سیلویو برلوسکونی و نه خوزه ماریا آزنار مانند رهبران مبتذل آفریقایی به دادگاه بین المللی کشیده نشدند.
خیلی سریع، این درگیری به فراموشی سپرده شد، بر «خطا» بودن آن تاکید، اما از آن هیچ درسی گرفته نشد: مگر نه آنکه سخن از لشکرکشی جدید واشنگتن و تل آویو علیه ایران در میان است ؟ این فراموشی درک بدبینی مردم و دولتهای «جنوب به طور کلی» نسبت به تهاجم روسیه به اوکراین را ممکن می سازد. نه اینکه آنها آن را تأیید کنند – بیشتر شان آن را محکوم کرده اند – اما همچنان نسبت به سخنرانی های قلابی غرب در مورد تجاوز روسیه، غیرقابل قبول بودن اشغال یک سرزمین با زور، و جنایات ارتش روسیه ، بدبین هستند. اعتقاد آنها این است که غربی ها از قوانین بین المللی، صلح و دموکراسی در اوکراین دفاع نمی کنند، بلکه به دنبال منافع خود هستند. آنها دلیل دیگری بر این امر را ، امتناع ایالات متحده و اتحادیه اروپا از انجام هر گونه اقدامی برای پایان دادن به اشغال فلسطین که چندین دهه به طول انجامیده است، می دانند.
۱- Jean-Pierre Sereni, « Échec d’une guerre pour le pétrole », Le Monde diplomatique, mars 2013.
۲- از جمله این جنایات، به مقاله آلن گرش مراجعه کنید: https://blog.mondediplo.net/2012-01-29-Haditha-un-massacre-impuni-en-Irak
جناب ضد-اقتدار وطن پرست،
شکایت نکن، حرف رکیک زدی، حقت بود که کامنت ت را سانسور کنند. درست مثل عیاشی های پادشاهان پارسی قبل از اسلام که آنقدر زن بازی کردند تا اسلامیون ادب شان کردند و برای همیشه دهانشان را بستند.
کوروش پارسی
جناب ضد-اقتدار وطن پرست،
ایران عزیز ۱۴۰۰ سال پیش رفت همانجائی که تعلق دارد.
کوروش پارسی
حقوق خلفهای ساکن ایران جدائی از ایران است.
کوروش پارسی
تا زمانیکه امثال شاه و شیخ حاضر نشوند حقوق خلقهای ساکن ایران را رعایت کنند متاسفانه امکان جنگ و خونریزی میان اقوام و ملل و یا اتنیک ها وجود دارد.امید است با فرارسیدن بهار آزادی نیروهای جنگ طلب ایزوله شوند تا نتوانند برادرکشی در ایران عزیز راه بندازند.
ضد-اقتدار
https://www.youtube.com/watch?v=Tqd0YAtpt5w