Comments

در باب مواضع مشترک شوینیزم آریایی و «ناسیونال سوسیالیسم» شبه ضدامپریالیستی / جواد قاسم آبادی — 2 دیدگاه

  1. توضیح بدهم.
    در داخل و خارج تشکلات فراوانی بوده اند. این تشکلات برای خودشان ارتجاع تعریف میکنند و علیه آن مبارزه میکنند. متاسفانه، ارتجاع آنها نه تنها کامل نبوده، بلکه خودشان حامل ارتجاع بوده اند، مثل استالینیسم یا غرب زدگی یا خرافات یا مذهب یا هیراشی. وقتی با خودت تناقض حمل میکنی، دچار بحران می شوی و بحران تشکیلاتی هم یعنی انشعاب یا از دست دادن عضو که شما میگویید فرقه شدن که درست نیست. اینها تشکلاتی هستند که دیگر عضو ندارند.
    درد اصلی در تشخیص ارتجاع است.
    شما نمیتوانید تشکل، ارگان یا رسانه ای نشان بدهید که در خودش ارتجاع حمل نکند.
    ۱۰۰ سال پیش کار راحت تر بود. مارکسیسم تجربه نشده بود، اخطارهای آنارشیستها براحتی نادیده گرفته میشد و صدها میلیون زن و کارگر دنبال تشکلات مارکسیستی راه افتادند و نصف بیشتر جهان رفت زیر سلطه احزاب و دولتهای مارکسیستی که قرار بود کارگر آزاد کنند و نصف بقیه ارتجاع دچار بحران حاکمیت شدند و مجبور شدند به فاشیسم استعماری و لیبرالیسم و سوسیال دموکراتها پناه بیاورند تا نابود نشوند. پراکندگی امروز اپوزیسیون ایران خاص ایران نیست، یک پدیده جهانی است ناشی از سقوط کمونیسم دروغین بلوک شرق و چین و شیادی دموکراسی غرب. این سقوط و شیادی تردید بوجود آورد. تردید نسبت به چیستی آزادی زن، کارگر و رهایی از استعمار.
    علی رغم این تردید،
    واقعیات تغییر نکرده، ارتجاع همان ارتجاع است. ارتجاع هست مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم، هیراشی، تعصبات و تبهکاری ها و خرافات.
    آیا تجدید سازمان بر اساس ضدیت با ارتجاع ممکن است؟ صد در صد.
    همه اپوزسیون را نمیتوان متحد کرد چون بخش بزرگی از اپوزیسیون مرتجع هستند. اما میتوان زنان و کارگران را حول ضدیت با ارتجاع متحد نمود.
    یکی از مهمترین وجوه ارتجاع هیراشی است.
    از آنجا که تشکل و وحدت مربوط به هیراشی است، تشکل مورد نظر باید علیه هیراشی باشد تا دوام پیدا کند و به انشعاب کشیده نشود. ویژگی مبارزه با این ارتجاع این است که به تشکل واقعیتی میدهد که نه تنها دولتی نخواهد ساخت، بلکه همه دولتها را بمعنای رایج کلمه از بین خواهد برد تا نظم اجتماعی، شروع شده از خود، فارغ از ارباب و توطئه گر پشت صحنه باشد.

    آنارشیست

  2. فکر نمی کنم مقاله شما برای رفع پراکندگی اپوزیسیون دردی دوا کند زیرا مقاله شما از کلمات مبهم استفاده میکند، مثل مردم، صاحب ثروت ، حقوق بشر، متخصصان. وقتی از این کلمات استفاده میکنید راه پراکندگی را کاملا باز نگه میدارید. حال چرا؟
    کلمات مبهم و نامشخص همه را دور هم جمع میکند اما جمع شروع میکند به درگیر شدن با هم بر اساس واقعیت هستی اجتماعی افرادشان که میدانیم هست زن، کارگر، سرمایه دار. این درگیر شدن، نزدیک شدن را به دور شدن تبدیل میکند که مسئله ای است که شما سعی کرده اید این مقاله را علیه اش بنویسید. در حقیقت، از یک طرف در جهت وحدت حرکت میکنید، از طرف دیگر با واژه های عام و بدرد نخور، علیه آن.
    آری، در خارج از ایران و از خارج به داخل و یا برعکس، مخالفان ارتجاع نیازمند تشکل هستند. تشکل لازم است چون باعث میشود نیروی اپوزیسیون صد برابر شود تا ارتجاع داخلی و خارجی زیر ضربات آن خرد شود. اما مشکل اصلی بوجود آوردن تشکل، تشخیص ارتجاع است.
    ادامه دارد
    آنارشیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>