سخنان پاپ، تحليل يوری آونری و سايت بازتاب
روشنگری. وقتی که پاپ بااظهارات خود در مورداسلام، عملا به فضای جنگ صليبی مورد علاقه نومحافظه کاران بنيادگرای آمريکا کمک کرد، بسياری از تحليل گران مسيحی و يهودي، سخنان او را به نقد کشيدند. از جمله يوری آونری متفکر و فعال آزاديخواه اسرائيلی در مقاله کوتاهی به سخنان پاپ پرداخت. او در اين مقاله به تاريخ سوء استفاده از مسيحيت توسط قدرتمندان مراجعه کرد و نمونه هايی از مدارای اسلام با اديان ديگر در طول تاريخ از جمله در دوره امپراتوری عثمانی را برشمرد و انگيزه پاپ و مواضع واپسگرايانه او رازير سوال برد و به عواقب فاجعه بارسخنان او اشاره کرد، زيرا کسانی که با جهان کاتوليک و انبوه پيروان ساده انديش آن آگاهند ميدانند سخنان پاپ در برانگيختن نفرت و ستيز مذهبی و جداکردن مردم فاقد قدرت جهان از يکديگر چه نقشی دارد و تا چه زمانی دوام خواهد داشت.
سايت بازتاب اين مقاله را تحت عنوان «اشارات جالب يک يهودی به اظهارات پاپ» ترجمه و منتشر کرد.لابد با اين انگيزه که القاء کند مواضع آونری و رژيم اسلامی ايران با هم سازگار است. در حاليکه نقد آونری در ماهيت خود نقد رژيم اسلامی ايران و سياست چند دهه آن هم است.
آونری برای ارزيابی يک ادعا امتحان ساده ای را پيشنهاد ميکند: بررسی نتايج عمل. نتايج عمل حکومت اسلامی ايران در مقايسه با مثلا امپراتوری عثمانی چه چيز را نشان ميدهد؟ آن امپراتوری همانطور که آونری هم شواهد آن را ارائه ميدهد به دلايل معينی مرکز مدارای اديان بود و يهوديان شکنجه شده اروپا را با آغوش باز می پذيرفت و در حوزه حاکميت آن مسجد و کليسا و کنيسه کنار هم ساخته ميشدند و اين زمانی بود که کليسا و اروپای مسيحی اساسا معنای اين مدارا را درک نمی کرد و علت آن را “جنس پست” امپراتوری عثمانی ميدانست که پيروان “مذاهب پست” را در دل خود راه ميدهد. اما در جمهوری اسلامی ايران نه تنها پيروان مذاهب ديگر گروه گروه از ايران می گريزند، بلکه خود شاخه های ديگر اسلامی نيز به شدت در رنج اند و از حقوق برابر محروم شده اند. اين در حالی است که حکومت های غربی حداقل ادعای مدارا دارند و از مدارای مذهبی در قانون و تبليغات دفاع می کنند. در حقيقت جمهوری اسلامی هم از توبره می خورد هم از آخور. هم از مدارای حاکمان مسلمان در اعصار قبل در تبليغات خود سود می برد و هم از جنگ صليبی نومحافظه کاران بنيادگرای آمريکا در پيشبرد يک سياست خارجی تحريک آميز.
آونری در مقاله خود و به نقل از خود پاپ اشاره دارد به آيه ای از قران که ميگويد در دين هيچ اجباری نيست (لا اکراه فی الدين).
طبيعتا اولين سوال هر ايرانی از بازتابی ها و کاربدستان رژيم اسلامی اين است که اگر قران را قبول دارند، چرا ميخواهند به اجبار مردم را مسلمان کنند، آن هم آنطور مسلمانی که خودشان قبول دارند؟ اجباری که برپايه زندان، شکنجه، سنگسار و بدترين محروميت ها و سرکوب ها قرار دارد؟ چرا مثل کاتوليکهايی که ,دوباره اسپانيا را از مسلمانان پس گرفتند، يک حکومت وحشت مذهبی را سازمان, داده اند؟ چرا هزاران زندان سياسی را به خاطر گفتن کلمه حماسی ,نه, به جوخه های اعدام سپردند؟ چرا به زور بر سر زنان چادر ميکنند و حتی زنان مسيحی و پيروان ساير اديان را در ايران مجبور ميکنند حجاب داشته باشند؟ چرا به ضرب قانون اسلامی و شلاق، آزادی عمل مردم ايران را سلب کرده و آن ها را مجبور به تظاهر به روزه داری ميکنند؟..
و اساسا چرا مردم ايران را مجبور کرده اند شاهد اين باشند که يک آخوند عمامه دار به نام ولی بر سر آن ها بنشيند و يک مشت ديگر از هم صنفی های او را در محافلی به نام خبرگان يا شورای نگهبان نشانده اند که در مورد جان و مال همه مردم ايران به ميل و سليقه خود تصميم بگيرند؟ چرا يک رفراندوم نمی گذارند و از مردم ايران نمی پرسند آيا شما خواهان ادغام دين و دولت هستيد يا نه؟
جواب جز اين نيست که اين ها يا به آيه قرآن باور ندارند، يا همانطور که يوری آونری در مقاله خود در مورد نومحافظه کاران بنيادگرای آمريکا گفته است حکام اسلامی ايران نيز مثل نمونه های تاريخی و موجود ديگر «يک مشت غارتگر هستند که اردو کشی های خود را جهاد مقدس ميخوانند.»
*- یوری آونری 29 مرداد ۱۳۹۷ در بیمارستانی در تلآویو درگذشت
از آرشیو
Comments
سخنان پاپ، تحليل يوری آونری و سايت بازتاب — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>