زلزله سیاسی در ترکیه
بیژن نیابتی
.
هفده سال پس از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه و هفده روز پس از انتخابات ۳۱ مارس ۲۰۱۹ بالاخره حکم شهرداری “اِکرم اِمام اُغلو” کاندیدای اپوزیسیون در کلانشهر استانبول پس از کشمکشهای بسیار بدست او داده میشود. رهبریت اقتدارگرای رجب طیب اردوغان برای اولین بار طی انتخابات محلی شهرداری ها و شوراهای شهر ترکیه علاوه بر شهرهای بزرگی چون اِزمیر ، آنتالیا و چند شهر دیگر، همزمان در آنکارا پایتخت و در کلانشهر استانبول با چنان شکست خردکننده ای مواجه می شود که هنوز پس از گذشت سه هفته از گیجی آن رهایی نیافته است. دست بدست شدن قدرت در این دو شهر پس از یک ربع قرن تعادل قوای سیاسی را در کل ترکیه تغییر داده و اسطوره شکست ناپذیری اردوغان و حزبش را درهم شکسته است. حزب حاکم اما به هیچ قیمتی حاضر به پذیرش این شکست نیست. انتخابات محلی در روال معمول تأثیر چندانی بر سیاست کشورها بویژه در کادر سیستمهای اقتدارگرایی همچون حاکمیت کنونی در ترکیه نمی گذارند و نباید هم بگذارند. اما پیروزی حزب جمهوری خلق و جبهه پشتیبانش موسوم به “ائتلاف ملت” در انتخابات کلانشهر استانبول یک استثتای کم سابقه هست که اگرچه قاعده کلی را نقض نمی کند اما رأس و قاعده تشکیلات رئیس جمهور اقتدارگرا را درهم ریخته و پس لرزه های آن نیز در آینده نه چندان دوری خود را بر کل حاکمیتش تحمیل خواهد کرد.
قرار نبود ! که حزب عدالت و توسعه استانبول را از دست بدهد. شهرداری این کلانشهر یک منبع درآمد چند میلیارد دلاری و مرکز معاملات پشت پرده حزب حاکم با رانتهای نجومی برای “رئیس” و حزب و اعوان و انصار و خانواده اش بوده است. اردوغان از این شهر به مثابه عشق خود یاد می کرد. از اینجا بود که درست یک ربع قرن پیش یعنی درسال ۱۹۹۴ با انتخابش به عنوان شهردار استانبول سیر صعودی به رأس هرم سیاسی ترکیه را آغاز کرده بود. اینبارهم برای نگه داشتن این شهر نخست وزیر سابقش “بن علی ییلدرم” را واداشته بود تا با رها کردن پست ریاست قوه مقننه ، نامزد حزب در یک انتخابات محلی گردد.
چینی ها مثلی دارند با این مضمون که خدا اگر بخواهد حاکمی را بزیر کشد اول از همه عقلش را می گیرد. هیچکس بیشتر از خود اردوغان در سالهای اخیر بویژه سالهای پس از اعتراضات پارک گزی در ۲۰۱۳ به او ضربه وارد نکرده است . مواضع دائمأ تغییر یابنده او بعضأ هیچ نشانی از عقلانیت سیاسی با خود ندارد. او نمونه آشکار اصل بدیهی و هزاران بار تجربه شده “قدرت فساد می آورد” می باشد. اصلی که نه انقلابی می شناسد و نه ارتجاعی. هرکجا ، تأکید می کنم هرکجا که قدرت متمرکز و غیرمسئول می شود با خود فساد می آورد. هیچ رهبری سیاسی و هیچ پیشوای ایدئولوژیکی در نقطه تمرکز قدرت مطلقه بدور از این فساد نیست و رجب طیب اردوغان نیز!
قطب بندی خطرناک میان خودی و غیرخودی ، سیاست شیطان سازی در ارتباط با مخالف و منتقد، تلاش مستمر در قبضه کردن رسانه های خصوصی و دولتی و ایجاد رعب و وحشت در میان روزنامه نگار و وکیل و قاضی و دادستان در راستای اعمال نفوذ بر قوه قضائیه ، سوء استفاده بی رویه از مارک همکاری با تروریسم بر کل اپوزیسیون به شمول بزرگترین بخش آن یعنی همین طرف پیروز انتخابات شهرداریها ، جدایی از پایگاه اجتماعی و رسوخ رشوه گیری و رانت خواری در بالای حزب و خلاصه در رأس همه اینها شرایط بد اقتصادی دست بدست هم داده و نتایج این انتخابات را رقم می زند. قبلأ در مطالبی که در رابطه با ترکیه نوشته ام به معضل بی آلترناتیوی در مقابل اردوغان هم اشاره کرده بودم. همینطور نوشته بودم که تنها آلترناتیو بالقوه یعنی حزب دمکراتیک خلقها و رهبر کاریسماتیک و دوست داشتنی آن “صلاح الدین دِمیرتاش” که هم اکنون اسیر حاکمیت و در زندان بسرمی برد نیز به دلیل نزدیکی سیاسی به خلق کرد و تشکیلات پ ـ ک ـ ک فاقد پتانسیل جلب آرای مکفی در میان کل مردم ترکیه بوده است. این معضل بی آلترناتیوی باعث شده بود که اردوغان و حزبش با دست باز و بی هراس از هر صندوق و هرانتخابی به اعمال سیاستهای اقتدارگرایانه خود بپردازند و از انتخاباتی به انتخابات بعدی وارد و هفده سال متوالی هم پیروز بیرون آیند. این انتخابات از همین نقطه مستقل از آنکه چه پیش آید ، معضل آلترناتیو اردوغان را در چهره “اِکرم اِمام اُغلو” حل کرده است. اگر دولت اردوغان تا انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۲۳ هم بتواند دوام بیاورد که خود اینهم مورد تردید است اپوزیسیون او حتمأ در آن کارزار با دست پر به مصاف حاکمیت خواهد رفت.
هفده سال متوالی حزب عدالت و توسعه همواره با یک اکثریت قاطع به تنهایی حکومت کرده است. هر کجا هم که با مشکل اکثریت مطلق آرا روبرو شده بود یا مثل انتخابات ژوئن ۲۰۱۵ انتخابات جدید براه انداخته بود یا همچون رفراندوم تغییر قانون اساسی در آپریل 2017 با فشار و اعمال نفوذ بر کمیسیون عالی انتخابات نتایج نامطلوب را به نفع خود تغییر داده بود. در پایان شمارش آرای رفراندوم آنجا که آرا یر به یر پبش می روند ، یک رقم نزدیک به دو میلیون رأی باطله به حکم کمیسیون عالی انتخابات بازشماری و به حساب تغییر قانون اساسی از نظام پارلمانی به نظام ریاستی مورد حمایت حزب اردوغان ریخته می شوند.
اینبارهم حاکمیت اقتدارگرا درهمه جا بویژه در پایتخت و مهمتراز پایتخت در کلانشهر استانبول همین ریل را می خواست برود ولی نشد. آژانس دولتی آنادولی که وابسته به شخص اردوغان است و نتایج انتخابات را لحظه به لحظه به سیستم رسانه ای منتقل می کرد در نقطه شمارش نود و پنج درصد آرای استانبول به یکباره اطلاع رسانی را در آخرین ساعات شب ۳۱ مارس و در شرایطی که اختلاف آرا را با اندکی بیش از سه هزار رأی به نفع “بن علی ییلدرم” گزارش کرده بود متوقف و تا صبح روز بعد از هرگونه اطلاع رسانی خودداری می کند. “بن علی ییلدرم” هم در ساعت یازده همان شب بفرموده در تلویزیون حاضرشده و خود را پیروز قطعی انتخابات معرفی می کند. علاوه بر این چند ساعت بعد درساعت پنج صبح نماینده حزب نیز جلوی دوربین آمده و مسئله انتخابات را خاتمه یافته تلقی و پیروزانتخابات استانبول را نیز کاندیدای “ائتلاف جمهور”، ” بن علی ییلدرم” اعلام می کند.
در این نقطه ظاهرأ به روال گذشته همه چیز برای استانبول خاتمه یافته به نظر می آید. در انتخابات قبلی ریاست جمهوری در همین سال گذشته نیز همینطور شده بود. در آنجا هم “محرم اینجه” کاندیدای مخالف اردوغان که حمایتهای بسیاری را در جریان انتخابات توانسته بود کسب کند در همان شب انتخابات بر اساس نتیجه آرای اعلام شده توسط همین آژانس دولتی آنادولی مقابل دوربین ظاهر شده و بر خلاف انتظار همه از جمله حزب خود پیروزی رجب طیب اردوغان را تبریک گفته و غائله را ختم کرده بود.
اینبار اما دو چیز معادله را در انتهای شب تغییر می دهد. “اِکرم اِمام اُغلو” بلافاصله پس از اعلام پیروزی رقیب در یک کنفرانس مطبوعاتی حاضر شده و با اتکاء به داده های دقیقی که از حوضه های انتخاباتی در دست دارد و به تأیید مراکز مختلف رأی گیری هم رسیده ، اعلام می کند که بر اساس نتایج حدود ۹۸ درصد کل صندوقهای رأی با نزدیک به سی هزار رأی اختلاف از رقیب خود پیشی گرفته است. بدیترتیب او نیز خود را طرف پیروز انتخابات استانبول معرفی کرده و توقف مشکوک گزارش شمارش آرا توسط خبرگزاری دولتی آنادولی را بزیر علامت سوآل می برد. او می گوید حق کسی را نمی خواهد بخورد اما به کسی هم اجازه نمی دهد که حقش را بخورد. با این موضعگیری او نشان می دهد که بر خلاف “محرم اینجه” در انتخابات ریاست جمهوری گذشته اینبار او به هیچ قیمتی زیر بار رقم سازیهای خبرگزاری آنادولی نخواهد رفت و مصمم به حفاظت از آرای رأی دهندگانش هست. امام اغلو تا صبح روز بعد بدون لحظه ای پلک بر هم زدن طی نزدیک به دوازده کنفرانس مطبوعاتی بطور مستمر رسانه های داخلی و بین المللی را تغذیه اطلاعاتی کرده و پیگیرانه خواهان اعلام نتایج توسط کمیسیون عالی انتخابات ترکیه می شود.
فاکتور دیگر اقدام شبکه سراسری و پربیننده “فوکس” ترکیه مبنی بر استمرار برنامه ویژه انتخابات با کارشناسان حاضر در آن تا نزدیکیهای صبح روزبعد و اطلاع رسانی مستمر از اوضاع و احوال متغیر انتخابات می باشد. این شبکه از معدود شبکه های تلویزیونی در سیستم رسانه ای ترکیه می باشد که بدلیل سرمایه گذاری خارجی در آن تحت نفوذ اردوغان و حزبش نبوده و خبرهای مربوط به اپوزیسیون رنگارنگ ترکیه را حتی المقدور منتشر می کند. به غیر از این شبکه و چهار پنج شبکه دیگر نزدیک به حزب جمهوری خلق و علویان ترکیه چیزی نزدیک به سی چهل کانال دیگر یا وابسته به “رئیس” و دار ودسته اش می باشند و یا همچون شبکه های خبری سی اِن اِن ترک ، خبر ترک و یا اِن تی وی توسط آنان مرعوب و در چارچوب سیاستهای حاکم عمل کرده و می کنند.
صبح روز بعد “سعدی گوون” رئیس کمیسیون عالی انتخابات در مقابل دوربینها حاضر و با اشاره به اینکه شمارش آرا هنوز تمام نشده ، “اِکرم اِمام اُغلو” را با یک اختلاف بیست و هفت هشت هزارتایی جلوتر از رقیبش اعلام و بدینترتیب بر ادعاهای او صحه می کذارد. از همه مهمتردر پاسخ به سوآلی در ارتباط با خبرگزاری دولتی آنادولی “سعدی گوون” جمله جالبی را بکار می برد. او می گوید خبرگزاری آنادولی اصلآ مشتری ! من نیست و من نمی دانم که آنها اطلاعات خود را از کجا می گیرند. آنها موقعی که نتایج بیش از نود و پنج درصد آرا را اعلام کرده بودند من تازه وارد سیستم کامپیوتری خود شده بودم ! از این نقطه به بعد ماراتن نفس گیر دریافت حکم شهرداری استامبول آغاز می شود. حزب حاکم پس از رفع موقت شوک وارده به میدان آمده و مدعی می شود که داستان خاتمه یافته نیست و شمارش آرا هنوز ادامه دارد. بعد خواهان بازشماری آرای باطله می شوند. قدم بعدی اعتراض به انتخابات یک منطقه استانبول بدلیل تقلب و خطاهای فاحش می باشد. آنها خواهان ابطال و تجدید انتخابات در “بیوک چکمجه” می شوند.
نمایندگان حزب یکی پس از دیگری در مقابل دوربینها حاضرشده و سخن از تقلب ، توطئه و حتی خیانت در میان مسئولین مراکز رأی گیری که از قضا توسط خود دولت گمارده شده بودند می رانند. حتی صحبت از نفوذ دوباره بقایای جریان سرکوب شده فتح الله گولن در حوضه های رأی گیری می کنند. اردوغان و حزبش همراه با متحدشان یعنی حزب فاشیستی حرکت ملی با سر وارد باتلاقی می شوند که با هر دست و پازدنی بیشتر در آن فرو می روند. در آخر نیز با بردن سه چمدان به اصطلاح سند و مدرک به محل استقرار کمیسیون عالی انتخابات ترکیه خواهان ابطال کل انتخابات استانبول می شوند.
تصویر کردن جریان در حاکمیتی که درسالهای اخیر بویژه از مقطع کودتای کنترل شده پانزده اوت ۲۰۱۶ شمشیر را از رو بسته و تبدیل به یک حکومت بشدت انحصارطلب و اقتدارگرا گردیده در قالب طرف مورد ظلم واقع شده بیشتر به یک کمدی تراژدی می ماند که فراتر از آنکه خنده دار یا گریه دار باشد مهوع است. آدم را یاد مظلومیت خط امام سابق و اصلاح طلبی تحت ستم ! در ایران خودمان می اندازد. اینها تازه در شرایطی است که حزب عدالت و توسعه و شریک انتخاباتیش حزب حرکت ملی ظاهرأ اکثریت آرا را در سطح ترکیه بویژه در روستاها و شهرهای کوچکتر همینطور شوراهای شهرهای آ نکارا و استانبول همچنان از آن خود کرده اند. در مناطق کردنشین بویژه در “شِرناک” آنها توانستند که با وارد کردن سربازان و پلیس مستقر در منطقه مرزی برای رأی دادن به کاندیدای حزب حاکم ، شهرداری آنجا را از دست حزب دمکراتیک خلقها بیرون بکشند و کمیسیون عالی انتخابات نیز در آن مناطق به هیچکدام از اعتراضهای مشابه اعتراضات حزب حاکم در استانبول توسط کردها ترتیب اثر نداده و همه را تا این لحظه رد کرده است.
اما شاهکار این انتخابات چگونگی ورود همین حزب دمکراتیک خلقها ( ه ـ د ـ پ ) به انتخابات شهرهای بزرگ بود ، تا آنجا که بدون ورود هشیارانه این حزب در بسیاری نقاط و در رأس همه شهرها در استانبول پیروزی اپوزیسیون بواقع جزو محالات بود. آنها برخلاف کلیه انتخابات پیشین ، به غیر از مناطق کردنشین که پیروزیشان حتمی بود در تمامی نقاط دیگر با عدم معرفی کاندیدا تاکتیک حمایت غیرفعال از نامزدهای اپوزیسیون یعنی “ائتلاف ملت” را اتخاذ کردند. حزب دمکراتیک خلقها که فقط درکلانشهر استانبول از یک آرا دوازده درصدی برخوردار است موفق می شود که با عدم معرفی کاندیدای خودی و قانع کردن بدنه اجتماعیش به حمایت از اپوزیسیونی که کمترین نقطه اشتراک و سمپانی نسبت به آن در میان حزب و هوادارانش موجود بوده است، آرای حداقل ده درصد آنان را به نفع “اِکرم اِمام اُغلو” وارد کرده و نتیجه انتخابات را تعیین تکلیف کند. در واقع بخش بزرگی از آرای شهردار جدید بیش از آنکه از “حب علی” بوده باشد حاصل “بغض معاویه” می باشد. برای ه ـ د ـ پ و بسیاری دیگر در میان چپ ترکیه اصلأ مهم نبود که چه کسی برنده می شود، مهم شکست یا تضعیف جریان اقتدارگرای حاکم و همدستان فاشیستشان در کل جغرافیای سیاسی ترکیه بوده است. تاکتیکی که موفق هم می شود.
کمیسیون عالی انتخابات هنوز نتایج قطعی استانبول و تصمیم نهایی برای رد یا قبول تقاضای تجدید انتخابات را اعلام نکرده است. فشار بر یازده قاضی عضو این شورا از هر دو طرف ادامه دارد. دو روزنامه نزدیک به اردوغان اسامی و عکسهای آنان را برخلاف قانون منتشرمی کننند. در شرایطی که فشار حزب حاکم و دار و دسته فاشیستی حزب حرکت ملی برآنها بیشتر درپشت پرده جریان دارد ، فشار اپوزیسیون بیشتر در جلو صحنه و در به میدان کشانیدن عنصراجتماعی از سویی و بسیج تشکیلاتی در حفاظت از صندوقهای رأی به هنگام بازشماری آرا و اطلاع رسانی مستمر و تغذیه سیستم رسانه ای در داخل و خارج ترکیه از سوی دیگر می باشد.
روز یکشنبه ۲۱ آپریل میتینگ چند صد هزار نفره اپوزیسیون که تنها پرچم ترکیه را حمل می کردند در منطقه مال تپه استامبول با سخنرانی “اِکرم اِمام اُغلو” انجام گردید که به نوبه خود معنای یک نمایش قدرت در شرایط کنونی را داشت. مورد حمله قرار گرفتن همزمان رهبر حزب جمهوری خلق توسط لمپنهای وابسته به جریان حاکم و اقدام به لینچ او در جریان تشییع جنازه یکی از نیروهای کشته شده در نبرد با رزمندگان حزب کارگران کردستان ( پ ـ ک ـ ک) در مقابل چشمان نیروهای امنیتی درعین حال نشان از حدت و شدت وضعیت انفجارآمیز کنونی در فضای سیاسی ترکیه دارد.
مستقل از آنکه چه پیش آید و کمیسیون عالی انتخابات چه نصمیمی بگیرد در ترکیه چیزی بوضوح چرخیده است. رجب طیب اردوغان و حزبش دیگر به جایگاه سابق باز نخواهند گشت. تصمیم به ابطال انتخابات و تجدید آن اگرچه هیچ مبنای قانونی نداشته و ندارد با اینحال کلانشهر استانبول را بار دیگر به دامن او برنخواهد گرداند. به باور من حتی در صورت تجدید انتخابات هم آرای امام اغلو یک افزایش حداقل دو سه درصدی را خواهد داشت. ضمن اینکه راضی کردن بن علی ییلدرم برای پذیرش کاندیداتوری دوباره هم علیرغم حرف شنوی بی چون و چرایش در مقابل رجب طیب اردوغان چندان ساده و آسان نخواهد بود.
باری ، قبلأ هم گفته ام که ترکیه برای ایران یک نقش استراتژیک دارد. هرگونه تغییر و تحولی در ساختار سیاسی این کشور تأثیرات بلافصل خود را نه تنها بر صف بندیهای سیاسی موجود در خاورمیانه که بر رویارویی های نظامی در تقدیر در رابطه با تعیین تکلیف رژیم جمهوری اسلامی و تغییرات جغرافیایی متعاقب آن خواهد گذاشت. آغاز دور جدید پروژه “رژیم چنج” در سودان و الجزایر و تصمیم به سپردن تمامی لیبی بدست ژنرال حفتر کارگزار سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا همگی نشانه های کلید خوردن دوباره “طرح خاورمیانه بزرگ” و فعال شدن “جناح بازها” در این منطقه است.
لیست گذاری سپاه پاسداران از یکسو و رادیکالیزه کردن آن با تغییر فرماندهی و آوردن پاسدارسلامی از سوی دیگر درکنارسخنرانی سید حسن نصرالله در رابطه با محتمل دانستن مرگ خود و بسیاری ازمسئولین حزب الله لبنان در نبرد آتی ، ماندن نتانیاهو در رأس دولت حرامزاده اسرائیل علیرغم پرونده های متعدد فساد و کلاهبرداری و خلاصه اقدامات وقفه ناپذیر دولت ترامپ در راستای تشکیل به اصطلاح ناتوی عربی با شرکت مزدوران محلی ایالات متحده و در رأس همه اینها محاصره کمرشکن اقتصادی و تحریمهای نفس گیر علیه ایران در کنار ورود ابرقدرت مذکور به شرایط مشابه پیش از تهاجم نظامی آمریکا به عراق همه و همه نشانه های خوبی در افق سیاسی ایران و منطقه نیستند. جابجایی مسالمت آمیز قدرت سیاسی اگر در ترکیه امکان پذیر باشد در ایران اما هرگز امکان پذیر نخواهد بود.
بیژن نیابتی ، دوم اردیبهشت ۱۳۹۸
Comments
زلزله سیاسی در ترکیه<br>بیژن نیابتی — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>