رویارویی سراسری مردم با کل رژیم
محمدرضا شالگونی
.
۱– پیش از هر چیز لازم است تأکید کنم که اعتراضات چهار روز اخیر، شورش مردم به جان آمده از مصیبتهای همه جانبهای است که جمهوری اسلامی در کشور ما به وجود آورده. بنابراین جستجوی دست این یا آن جناح رژیم یا عمال قدرتهای خارجی در پشت این اعتراضات، خواه ناخواه، به نادیده گرفتن مردم یا هم صدایی با دستگاههای سرکوب استبداد حاکم میانجامد. البته میدانیم که در هر بحران بزرگ سیاسی، معمولاً اختلافات جناح های حکومتی تشدید می شود و قدرتهای خارجی نیز به فکر بهرهبرداری از اوضاع برمیآیند. اما خیره شدن به این یا آن درخت و فراموش کردن جنگل انبوه جز چشم بستن به حقیقت و مخصوصاً کل حقیقت، معنای دیگری نمی تواند داشته باشد.
۲– سرعت گسترش اعتراضات به مناطق مختلف کشور و رادیکالیزه شدن شعارها در همین چهار روز، واقعاً بیسابقه بوده است و این دومی مخصوصاً، نشان دهنده ورشکستگی تمام عیار جمهوری اسلامی است. جالب است که در این مدت هیچ شعاری برای “رفع حصر” از موسوی و کروبی شنیده نشده که مهر مختومهای است بر پرونده “اصلاحات” و اصلاح طلبان حکومتی.
۳– جنبش در شرایطی دارد سراسری می شود که هنوز از رهبری سازمان یافته و آلترناتیو سیاسی شاخص خبری نیست، اما فراموش نباید کرد که این یک شورش کور نیست، بلکه برعکس، مضمون اجتماعی آشکارا پررنگی دارد ؛ زیرا شورشی است علیه فلاکت ، نابرابری و تاریک اندیشی بسیار عریان و خشن. بعلاوه، پیش از این، حرکتهای مطالباتی مکرر کارگران، معلمان، بازنشستگان و مال باختگان، ضرورت ارتباط گیری و سازمان یابی سراسری زحمتکشان را نشان داده و رمینه را برای رویاروییهای بزرگ مردم با رژیم فراهم آورده بودند. همچنین بیهیچ تردید، فضای بسیار مساعدی برای پیوند جبهه های نان و آزادی ایجاد شده که در چهار دهه گذشته سابقه نداشته است.
۴– اکنون کلیدیترین مسأله جنبش این است که این رویارویی آشکار و سراسری مردم با رژیم تا کی می تواند ادامه یابد؟ به تجربه میدانیم که هرچه تدوام حرکت بیشتر باشد، گستردگی، آگاهی، سازمان یابی و ریشه دوانی جنبش را به نحوی جهشی تقویت می کند. اما با شناختی که از این رژیم جهنمی داریم، باید در انتظار سرکوب خشن و حتی بسیاری خونینی باشیم. در چنین شرایطی، به نظر من، تمرکز روی بعضی از خواست های بی واسطه مردم، می تواند با بالا بردن شدید هزینه سرکوب برای رژیم، تیغ سرکوب را تا حدی کُند سازد و به موازات این شورش سراسری، عنصر اجتماعی آن را تقویت کند. مثلاً خواستهایی از این قبیل: افشای هویت بدهکاران بزرگ سیستم بانکی؛ مسؤلان ورشکستگی غالب صندوق های بیمه و بازنشستگی؛ مسئولان موسسات اعتباری که پس اندازهای مردم را بالا کشیدهاند؛ اسامی همه شرکتهایی که مزد و حقوق کارکنان شان را به موقع پرداخت نمی کنند؛ افشای نام همه شرکت ها و نهادهایی که مالیات نمی دهند و نیز همه آنهایی که به بهانه ها وعناوین گوناگون از دولت کمک مالی دریافت می کنند؛ خواست حق تشکل مستقل از نهادهای حکومتی برای کارگران و زحمتکشان شاخه های مختلف اقتصادی؛ خواست حق تأمین اجتماعی (مانند بیمه بیکاری و از کار افتادگی ، حق برخورداری از مسکن و آموزش و بهداشت رایگان و همگانی) به عنوان یک حق شهروندی؛ خواست حق شهروندی برابر زنان با مردان.
۵ – تردیدی نباید داشت که دستیابی به چنین خواستهایی در چهارچوب جمهوری اسلامی از محالات است. اما با طرح فشرده این نوع خواست ها اولاً جنبش میتواند علاوه بر تظاهرات اعتراضی، مجال سنگربندی در محیط های کار و زندگی مردم را پیدا بکند؛ ثانیاً میتواند در صورت سرکوب در خیابانهای اصلی، به محلات آشنا عقبنشینی کند و کانونهایی برای مقاومت پایدار به دست بیاورد؛ ثالثاً میتواند هزینه سرکوب را برای رژیم به شدت بالا ببرد.
Comments
رویارویی سراسری مردم با کل رژیم<br>محمدرضا شالگونی — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>