“راه حل” تن فروشی یا…
.
در خبرها آمده بود شهردار یک شهر در چک تابلویی به تابلوهای راهنمایی و رانندگی اضافه کرده است که به رانندگان هشدار می دهد به منطقه سرخ نزدیک می شوند. محله ی سرخ* red-light district به بخشی از شهرها می گویند که در آن ها تن فروشی، قانونی یا غیر قانونی، رواج دارد. شهردار این تدبیر را یک ´راه حل` موقت تا اتخاذ تصمیمات دولتی در رابطه با تن فروشی خوانده بود.
در انگلستان ´راه حل` مبنی بر مجاز کردن منطقه سرخ را رد کردند. راه حل مزبور توسط وزیر کشور سابق پیشنهاد شده بود که مبتنی بود بر ایجاد مناطق تن فروشی مدیریت شده managed prostitution zones. شورای شهر لیورپول از این پیشنهاد حمایت کرده و خواهان آن بود محله های سرخ دور از مناطق مسکونی معمولی بر پاشود.
اما روزنامه انگلیسی ایندیپندنت از راه حل دیگری در انگلستان خبر داده بود. بنا بر گزارش این روزنامه دولت اجازه خواهد داد دو تا سه زن خیابانی یک خانه کوچک “mini-brothels” برای تجارت تن زنان باز کنند. وزیر کشور انگلیس این انتقاد را رد کرد که دولت انگلیس با این کار تجارت با پیکر زن را تشویق می کند. مقامات انگلیسی می گویند هدف این سیاست، حمایت از زنان تن فروش خیابانی در مقابل خطراتی است که آن ها را تهدید می کند و هم زمان با دادن پروانه کار به خانه های کوچک اقداماتی علیه دلالان و مزاحمان خیابانی در دور و بر این خانه ها نیز اتخاذ خواهد شد. مجازات مزاحمین تشدید خواهد شد و از جمله تصدیق رانندگانی که برای مزاحمت در محل می پلکند باطل خواهدشد و یا آن ها را مجبور خواهند کرد با هزینه خود دوره های تعلیم رفتار صحیح ببینند. هم چنین در این محلات علایمی نصب خواهد شد که به چنین مردانی هشدار می دهد رفتار آن ها توسط دوربین ها تحت نظر است. بعلاوه تنها به زنانی اجازه بازکردن خانه های کوچک داده خواهد شد که برای خودشان کار می کنند.
وزرای محترم انگلیسی راست می گویند. زنان خیابانی فقط استثمار نمی شوند، بلکه در معرض خطرات سنگین قرار دارند. اما آیا اقدامات دولت انگلیس راه حل تن فروشی است و یا حتی آن طور که خودشان ادعا می کنند از تعداد تن فروشان و فعالیت دلالان، بویژه دلالان بزرگ که به تجارت پر رونقی دست یافته اند، می کاهد، یا حتی قادر است از دامنه خطراتی که زنان قربانی را تهدید می کند بکاهد؟
روزنامه ایندیپندنت با نیکی آدامز از جامعه تن فروشان انگلیس صحبت کرده است. نیکی آدامز می گوید: دیگر نمی توانم تعداد دفعاتی را که آن ها مشتریان را طی ۳۰ -۲۰ سال گذشته زیر ضرب گرفته اند بشمرم. تاثیر کار آن ها همیشه این بوده که شرایط کار زنان را خطرناک تر کرده است. این امر باعث می شود زنان وقت کمتری برای کنترل مشتریان داشته باشند و مجبور خواهند شد در مناطق دور افتاده تر و خطرناک تری کار کنند. زیرا مشتریان نمی خواهند گیر پلیس بیفتند. همین حرف را جنی یک تن فروش دیگر به ایندیپندنت گفته و معتقد است توصیه های دولت برای جلوگیری از مشتریان و کار خیابانی تنها به افزایش خطر برای زنان منجر خواهد شد.
تجارب طولانی نشان داده است این گونه سیاست ها به جایی که راه حلی برای مساله تن فروشی باشند، بر رونق کار دلالان می افزایند.
شهادت یک حرفه ای: من هیچ زنی را نمی شناسم که…
سوال این است چرا راه حل هایی که مقامات بر می گزینند همه بر این مبناست که دولت پلیس خوبی باشد و چرا نمی توانند در نقش طبیب برای ریشه کن کردن این بیماری کهنه اجتماعی اقدام کنند؟
به گزارش ایندیپندنت در انگلستان ۸۰۰۰۰ زن خیابانی وجود دارد. برخلاف نظری که امروز بسیار شایع شده بیشتر این زنان به علت فقر و نیاز مالی دست به تن فروشی می زنند نه زیاده خواهی – که تازه اگر زیاده خواهی هم بود و تا آن جا که این نظر صادق است خود این امر نیز مسایل زیادی پیش می آورد و ذره ای از ارتباط مساله با مردسالاری و بهره کشی از تن زن نمی کاهد.
اما فعلا که مساله بیش از هر چیز به نیاز مادی مربوط است. جنی، تن فروش فوق الذکر که با ایندیپندنت گفتگو کرده، زنی است از شمال انگلستان و ۵۴ سال دارد. او می گوید از هر مشتری ۳۰ تا ۳۵ پوند می گیرد، ولی مجبور است در ساعاتی که کار می کند برای نگه داری از دختر معلولش ساعتی ۴۰ پوند به کسانی که تبحر حرفه ای در پزشکی دارند بپردازد. او می گوید ۱۰ جریمه پلیس را پرداخته تا بخشش بگیرد و اضافه می کند دادن پروانه خانه کوچک خوب است ولی او مجبور خواهد شد برای پرداخت اجاره خانه بیشتر کار کند.
جنی به ایندیپندنت می گوید من هیچ زنی را نمی شناسم که تن فروشی را به عنوان یک هویت مناسب شغلی career انتخاب کرده باشد. این انتخاب به علت فقدان هر آلترناتیو دیگری است. دخترانی که به علت بدرفتای از خانه می گریزند و جایی برای پناه گرفتن ندارند، یا آن ها که در اثر بدرفتاری ها بیمار شده و به درمان نیاز دارند، کسانی که نمی توانند از هیچ کمکی برخوردار شوند چون سن شان کم است یا آن هایی که به الکل یا مواد مخدر معتاد شده اند، این ها هستند که به تن فروشی روی می آورند. به علت فقدان منابع در حوزه های دیگر است که زنان گرفتار این وضعیت می شوند.
و مساله همین است. دولت که همه منابع حیات اجتماعی را به بهانه کم کردن بار هزینه دولت کم می کند تا سرمایه داران مالیات کمتری بپردازند، نمی تواند نقش طبیب دردهای جامعه را بازی کند. این دولت ها خود شان منشاء گسترش بیماری هستند. محققان زنان می گویند حمله به حقوق اجتماعی زنان در انگلستان در ده سال گذشته بی سابقه بوده و آن ها تقریبا به تمام دستاوردهای زنان در دهه های ۶۰ و ۷۰ هجوم آورده اند.
وقتی که در نتیجه سیاست های اقتصادی و کالایی شدن تمام روابط، زنان بیش از پیش به خیابان رانده می شوند، تنها راهی که برای دولت می ماند این است که بیش از پیش در نقش چماق ظاهر شود. ,جای شکرش باقی است! که در انگلستان و بیشتر کشورهای جهان این چماق را ظاهرا برای تنبیه مردانی که به خرید و فروش تن روی می آوردند به کار می گیرند. در ایران اسلامی که مستقیما زنان قربانی را به زیر شلاق می گیرند یا آن ها را بالای دار می برند.
در انگلستان یا چک یا روسیه ریشه مساله تن فروشی همان است که در ایران است. ترکیب فقر، نابرابری و فرهنگ و روابط مردسالارانه. در ایران فقط زن ستیزی رژیم و سرکوب فرهنگی که عامل تقویت کننده ی به دام افتادن زنان است و فلاکت گسترده اقتصادی به قضیه ابعاد انفجاری داده است.
دست آخر این که چون در ایران دموکراسی نیست و نظرسنجی و ارائه آمار واقعی ممنوع است، خوب است نگاهی به زندگی زنان تن فروش در انگلستان بیندازیم. چون اگر ابعاد گسترده تن فروشی و هم زمان فقدان امنیت اجتماعی و نیز نقش وابستگان رژیم اسلامی در این دادو ستد جنایی و میزان مصونیت آن ها را در نظر بگیریم، با نگاهی به وضعیت زنان تن فروش در انگلیس و به کمک مقایسه میتوان درکی از ابعاد رنج زنان قربانی در ایران به دست آورد.
سام الکساندرونی زندگی یک تن فروش در انگلستان را به زبان آمار چنین شرح داده است:
%۹۵ زنان خیابانی در انگلستان هروئین یا نوعی مواد مخدر مصرف می کنند.
%۶۹ این زنان می گویند آن ها کتک خوردن خود را به پلیس گزارش نمی کنند، یا به زحمت ممکن است به پلیس گزارش کنند.
%۶۰ این زنان می گویند در سال گذشته کتک خورده اند یا به آن ها تجاوز شده است.
%۵۵ میگویند مردان از پرداخت پول به آن ها خودداری کرده اند.
%۵۵ زنان تن فروش کمتر از ۲۵ سال سن دارند.
و سرانجام این که:
تنها ۱% زنان مزبور می گویند در نتیجه اقدامات پلیس از کار خیابانی صرفنظر کرده اند.
زهره سحرخیز
این اصطلاح نخست در سال ۱۸۹۰ در ایالات متحده به کار برده شد و اشاره به این سنت داشت که در خانه های این محلات در پنجره یک چراغ سرخ روشن می کردند که مشتری را به خانه دعوت می کرد.
Comments
“راه حل” تن فروشی یا… — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>