Comments

چه کسی گفته است که دگردیسی چیز بدی است؟<br>محمد علی اصفهانی — 8 دیدگاه

  1. شیوه های موجود در مبارزه طبقاتی در ایران جواب نداده. باید همه را یکی بعد از دیگری نقد کرد. بدترین شیوه، شیوه وحدت علیه حاکم و گریه و زاری برای زندانی و شهید بوده است که از فرهنگ اسلام شیعه است. این شیوه همیشه زهر ارتجاع را وارد جریان انقلاب کرده است. شیوه درست، تعرض مستقیم به استثمار، استعمار برآمده از استثمار و سلطه طلبی تضمین کننده آنها و بقیه اشکال ارتجاع است.
    مبارزه طبقاتی را باید جدی گرفت و برای صرفا سرنگونی دنبال ماستمالی قضایا نرفت. اپوزیسیون پر است از ارتجاع چپ و راست. ارتجاع یعنی سلطه جویی.
    آنارشیست

  2. پاسخ به این کامنت:
    “ برای این که سوء تفاهمی پیش نیاید این را اضافه می کنم که منظور من به هیچ عنوان همفکری یا شباهت فکری شما با امثال آن شخص نبود. … “
    .
    اول اینکه، وقتی آنارشیست -کمونیست شدم (بعد از بیست سال مارکسیست تقریبا حرفه ای) میدانستم که علیه جریان رودخانه باید شنا کنم؛ فحش خوردن،‌ تمسخر شدن، اهانت‌ شنیدن و بقیه جزء آنارشیست بودن است. بدون زدن آنارشیسم نمیتوانند سلطه داشته باشند و استثمار کنند.
    دوم اینکه، من همیشه برده مزدی بوده ام و ذهنیتم بیشتر در جهت آزادی خودم شکل گرفته و همیشه از جنبش هواداری بیزار بوده ام. جنبش هواداری بدرد نمی خورد و سالوسی است. افراد خودشان باید برای وحدت طبقاتی فکر کنند و عمل کنند. اما بازار سیاست سرنگونی طلبانه پر شده از ریاکاران هوادار “مردم “، نه آزاد کننده خود.
    حرف شما وقتی درست است که خانم نرگس محمدی و بقیه، بجای التماس از امپریالیستهای غربی که عملکرد آنها را در غزه دیدیم، خواهان برچیدن بساط استثمار و استعمار باشند. منطق این قضیه خیلی روشن است.
    واقعیت در ایران و خارج اینی که شما میگویید نیست. واقعیت (نه آنچه در سطح است) این است که همه جریانات سیاسی دارند با هم رقابت می‌کنند تا ارباب اول زنان و کارگران باشد. به اندازه کافی سند و مدرک و تجربه وجود دارد. اگر خواستید ادامه می‌ دهم. یکی یکی به برنامه های سیاسی، عملکردها و موضعگیری ها مراجعه خواهم کرد تا نشان دهم که همگی دنبال سلطه پیدا کردن هستند نه آزادی؛ از دیکتاتوری پرولتاریا گرفته تا دولت دموکرات. یک نمونه. سازمان چریکهای فدائی خلق خیلی شهرت دارد. سرنگونی طلب هم هست. شهید هم داده. اما مشتی استالینیست جلاد هستند.
    فکر کنم زیاد آنارشیسم کمونیستی را جدی نمیگیرید!
    قضیه مبارزه طبقاتی برای آزادی از استثمار است نه باند بازی و سیاست بازی برای سرنگونی که نتیجه آش همیشه سلطه طبقاتی ست.
    در ارتباط با زندانیان سیاسی، مجددا، خامنه ای و رفسنجانی هم زندانی سیاسی بودند. اصل قضیه موضعگیری در ارتباط با استثمار نیروی کار است، نه جارو‌کردن آن به زیر فرش برای ملاحظات سیاسی که همیشه هست رسیدن به وضعیت غالب و دارای سلطه بر زنان و کارگران.
    واقعیت و اصل قضیه استثمار و سلطه لازم برای تحقق آن است. این دو ، دو طرف یک ‌سکه هستند و راه غیر مستقیم برای از بین بردن آنها وجود ندارد.
    آنارشیست

  3. دوست گرامی آنارشیست!
    برای این که سوء تفاهمی پیش نیاید این را اضافه می کنم که منظور من به هیچ عنوان همفکری یا شباهت فکری شما با امثال آن شخص نبود.
    انسان می تواند صد در صد مخالف یکی دیگر باشد ولی در شرایطی معین، ناخواسته و بدون توجه در همان سنگری قرار بگیرد که آن دیگری در آن پناه گرفته است تا از آنجا به صفوف مردم و افراد و جریان هایی در این صفوف که هر کدام به شیوه مورد قبول خود مبارزه را پیش می برند شلیک کند.
    وگرنه، قطعا شما کوچکترین شباهتی با امثال آن شخص ندارید، و هدفتان هم در نقطه مقابل آن ها، بهروزی و سعادت مردم است. هرچند که به نظر من به دلیل قرار دادن خود در کلیشه های نظری ناکارآمد در شرایط کنونی ایران و بقیه نقاط جهان معاصر، عملا نمی توانید نیروی خویش را آنطور که باید بر مبارزه ای کارآمد و منطبق بر واقعیت های عینی، متمرکز کنید.

  4. دوست آنارشیست!
    مواظب باش همسنگر امثال آن بابا که کامنت اول را گذاشته است نشوی!

  5. به عملگرا،
    نقد نرگس محمدی (مهم زندان نیست، رفسنجانی و خامنه ای هم زندان بودند) و سایر بورژوا لیبرالها که هوادار بردگی مزدی هستند و در صورت کسب قدرت سیاسی اولین کاری که میکنند حفظ آن است، همیشه لازم بوده و همیشه وجود خواهد داشت. ما طرفدار وحدت طبقه استثمارشونده علیه طبقه استثمارکننده هستیم و وحدت طلبی سکولارها را علیه جمهوری اسلامی، توطئه، شستشوی مغزی و تخریب طبقه استثمارشونده میدانیم و برای این گنده گوئی هم نمی کنیم، کلی سند و مدرک موجود و تاریخی داریم.
    آنارشیست

  6. قسمتی از این مقاله را دوباره با هم بخوانیم و بر آن تاکید کنیم :
    (( روی سخن با آن‌هایی که ریگی و کلوخی در کفش دارند و به خاطر منافع فردی و گروهی خود، عامدانه به دیگران تهمت می‌زنند نیست. ))

    (( روی سخن با عوامل ج.ا که روی این موضوع، و تبلیغ و ترویج آن سرمایه گذاری کرده اند، و به خصوص در شبکه‌های اجتماعی، تحت پوشش اپوزیسیون رادیکال، فعال هستند هم نیست. ))

    (( روی سخن با من و شمای عادی‌یی است که هر کسی که زمانی هنوز از ج.ا عبور نکرده بود، و حالا از آن عبور کرده است، یا می‌خواهد از آن عبور کند، و یا مردد است، را به دیروزش قضاوت می‌کنیم و امروزِ او را ظاهرسازی یا مأموریت می‌دانیم.
    مخصوصاً اگر عقایدی بر خلاف عقاید ما داشته باشد و حرف‌هایی بزند که ما از آن خوشمان نمی‌آید. ))

    (( این که به هیچ کسی نباید اعتماد مطلق داشت، یک قانون کلی است که فقط بر دیگران جاری نیست، بلکه بر خود ما هم جاری است، و ما خود نیز مشمول آن هستیم.
    یعنی باید خود را نیز مشمول آن بدانیم. ))

    من شخصا روی این تکه تاکیدم مضاعف است :
    (( روی سخن با عوامل ج.ا که روی این موضوع، و تبلیغ و ترویج آن سرمایه گذاری کرده اند، و به خصوص در شبکه‌های اجتماعی، تحت پوشش اپوزیسیون رادیکال، فعال هستند هم نیست. ))
    اما معتقدم که باید در مقاله بیشتر به نقش دسته اخیر توجه می شد.

    به اعتقاد من سرمایه گذاری رژیم روی عوامل سایبری زیر عنوان دروغین اپوزیسیون رادیکال یکی از دلایل مهم پراکندگی هاست. همین عوامل هستند که خانم نرگس محمدی و خانم نسرین ستوده و خانم شیرین عبادی را به بهانه سوابق اصبلاح طلبی، و مبارزان کرد را با اتهام تجزیه طلبی مورد تهاجم قرار می دهند.
    من فکر می کنم نه یک پادشاهی خواه و نه یک انقلابی چپ یا رادیکال هیچ مشکلی با این مبارزان ندارند و عوامل سایبری رژیم ناچارند خود را پادشاهی خواه یا چپ و انقلابی و خیلی رادیکال جا بزنند تا بتوانند علیه همه فضا سازی کنند و هر کسی را به بهانه ای با پادشاهی خواهان و چپ ها و رادیکال ها دشمن کنند و مانع اتحاد شوند.
    مراقب سایبری های رادیکال نما باشیم !
    عمل گرا

  7. قسمتی از این مقاله را دوباره با هم بخوانیم و بر آن تاکید کنیم :
    << <> >>

    عمل گرا

  8. نام چند انتقاد کم مایه از استبداد !وآزادی پوشش ! نه گذار!ازاشغالگران اسلامی است ونه استحاله!.
    نامش فرصت طلبی وتلاش برای جا باز کردن در جنبش بدون پرداخت بهاء است که خوشبختانه مورد بی اعتنائی کامل مردمان قرار گرفت که این نوشتاراندرزگونه خود بیان این بی اعتنائی است.
    این هر دو بویژه استحاله معنی عینی واستاندارد داشته و دارد.
    تا زمانیکه بازگشت به دوران طلائی امام گور بگوری وتنازل قانون اساسی اشغالگران و جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر ویک کلمه کمتر بدور ریخته نشود وتا زمانیکه از تلاش دو نفره با عذرا طالقانی برای قانون! کردن اجبار حجاب اسلامی ابرازپشیمانی نشود و…تا زمانیکه پا به پای مردمی که با پرداخت سنگین ترین بهاء خواهان کنده شدن شراین حاکمیت هستند حرفی بر زبان آورده نشود
    طبعااین بی اعتنائی وبایکوت ادامه خواهد داشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>