دروغ، يک «ضرورت حکومتی» در جمهوری اسلامی
روشنگری. «آقايان» آشکارا و آگاهانه به دروغ متوسل ميشوند:
تعدادی از ادعاهای احمد خاتمی امام جمعه تهران:
* «شما در زير اين آسمان مردمسالارى به معناى واقعى را جز در ايران پيدا نميكنيد، چون همه مسوولين بدون استثنا در نظام اسلامى بيواسطه و يا با واسطه منتخب مردماند.»
البته احمد خاتمی ميداند اين همان کشوری است که در آن ولايت مادام العمر يک پيرمرد را ولايت خدا خوانده اند و تسليم مطلق همگانی به او را از نظر شرعی و سياسی واجب. کشوری که در آن حتی نمايندگان مجلس هم در اصل منتخبين شورای نگهبان هستند، بقيه مقامات اصلی را هم که ولی فقيه بايد منصوب کند.
نمونه ديگر:
*«امروز در جهان غرب شخصيت زن دفن و له شده است، اين را بگذاريد کنار مکتب و اسلام که زن و مرد را يکسان می بينند»
يکسان در قضاوت؟ درحضانت فرزند؟ درحق سفر؟ درحق طلاق؟ در حق «تجديد فراش» و اختيارکردن همسرهای متعدد عقدی و صيغه؟ … هرقدر هم که احمد خاتمی کهنه انديش باشد، اگر مخش پاک مختل نباشد، با اين واقعيات بايد بداند که دارد دروغ ميگويد.
*«در اين کشور اظهار سليقه شخصی آزاد است»
البته مشروط به اينکه در چارچوب «مدل مجاز» باشد که حکومت برای سليقه ها تعيين ميکند، مانند مدل موی سر دولتی..
اينگونه تصور يا وانمود ميشود که ادعاهای عجيب و دروغگويی ها و وارونه نمايی های برخی ها ناشی از خصوصيات شخصی ست. ولی هرقدر هم مشخصات فردی اشخاص در اين مورد نقش بازی کند، ترديدی نيست که دروغگويی فاحش و وارونه نمايی تا سر حد افراط، در نظام حکومتی ايران يک پديده عمومی است و از ولی فقيه ورئيس مجلس و رئيس دستگاه قضا و امام جمعه ها گرفته تا ياران و زيردستان مورد اعتماد آنها مرتب به آن متوسل ميشوند و همين امر نشان ميدهد دروغ گفتن در اين رژيم به يک «ضرورت حکومتی» تبديل شده است و علت آن را هم هرکس از اندکی خرد بهره گرفته باشد ميداند: شان مردم ايران بالاتر از آن است که جمهوری اسلامی و ولايت فقيه و قواعد بربرمنشانه آن براين کشور حاکم باشد، بنابر اين آنها ميخواهند اندکی هم شده کراهت وجودشان را با دروغ بپوشانند، وگرنه مانند طالبان ها ميگفتند ما زن ها را کهتر از مردها ميدانيم، از آزادی و حق رای مردم متنفريم و فکر ميکنيم يک خليفه يا ملا بايد بر عموم مردم که نادان هستند حکمرانی کند.
اما چون ميدانند اين نوع اعتراف به بربر منشی نظام اسلامی در مقابل مردم ايران خودکشی است، بنابراين در دروغگويی با هم مسابقه گذاشته اند و با اينکار تصوير باز هم کريه تری از «جمهوری اسلامی ايران» در ذهن مخاطب بر جای ميگذارند. به همين جهت اين دور از اختلافات درون حاکميت، ديگر بحث «بدو بدتر» را مطرح نکرد، بلکه بيش از هرچيز بحث حقانيت جنبش آزاديخواهی ايران در نفی اين نظام حکومتی را پيش گذارد. امروز بيش از همه چهل و چهار سال گذشته، «دروغ نه» مضمون «جمهوری اسلامي، نه» را پيدا کرده است.
* ویدئوی سخنرانی احمدخاتمی(ایسنا)
Comments
دروغ، يک «ضرورت حکومتی» در جمهوری اسلامی — بدون دیدگاه
HTML tags allowed in your comment: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>