دروزی ها، جمعیتی در گیر تنش در سوریه
TahaZakaria Taha ترجمه سعید جوادزاده امینی
کسب قدرت در دمشق، توسط احمد الشرع بر آمده از گروههای جهادی، تنش های سیاسی در جامعه دروزی سوریه را تشدید کرده است. شیخ یوسف جَربو و حمود الهناوی که به تعامل وگفتگو با مقام های جدید تمایل دارند، با مخالفت حکمت الهجری، رهبر معنوی و متنفذ دروزی های سویدا ( در جنوب کشور) مواجه شده اند. تنش های عمیقی که همسایه اسرائیلی، به آنها دامن می زند و به دنبال بهره برداری از آنها است.

نویسنده Zkaria Taha برگردان سعید جواد زاده امینی
از زمان سقوط بشار اسد در تاریخ ۸ دسامبر ۲۰۲۴، تنش ها در جامعه دروزی سوریه افزایش یافته است. هرچند درگیری هایی که با جمعیت بادیه نشین شهر سویدا و ایالت اطراف آن ، از ۱۳ تا ۱۹ ژوئیه رخ داد، مرگبار ترین آنها بودند، اما اولین تنش ها نبودند. درگیری هایی که به دنبال انتشار یک فایل صوتی در فضای مجازی، حاوی اظهارات توهین آمیز نسبت به محمد، پیامبر اسلام، که به مروان کیوان یک روحانی دروزی، نسبت داده می شد، شدت یافت. پیش از آن، در۲۸ فوریه و ۳۰ آوریل ۲۰۲۵، تنش هایی در شهرهای جَرمانا واقع در حومه شرقی دمشق، و اشرفیه صحنایا در جنوب غربی پایتخت، رخ داده بود. شبه نظامیان دروزی در شهر سویدا، در همبستگی با مردم برای دفاع از آنها بسیج شدند. با این حال، آنها توسط قبایل بادیه نشین سنی وابسته به گروه نظامی « تجمع قبایل جنوب» مجبور به عقب نشینی شدند.
این تنش ها اغلب به عنوان اختلافات فرقه ای توجیه می شوند. با این حال کم اهمیت شمردن آنها در این زمینه، به نادیده گرفتن ابعاد سیاسی این اختلافات دامن می زند. این تنش ها دشواری هایی را که دولت انتقالی احمد الشرع در برقراری اقتدار خود در سویدا، و ادغام این شهر در حوزه اقتداردولت، با آنها مواجه بود، آشکار می کند. با وجود این، بدون در نظر گرفتن پویایی های اجتماعی و سیاسی که از سال ۲۰۱۱ بر جامعه دروزی تآثیر گذاشته است، چنین روندی قابل فهم نخواهد بود.
همچنین نمی توان نقش تقابل بازیگران منطقه ای مثل ترکیه و به خصوص اسرائیل، در منطقه در حال دگرگونی خاور میانه را که به دنبال نفوذ و تحمیل توازن قدرت جدیدی در سوریه هستند، نادیده گرفت. تل آویو با معرفی خود به عنوان حامی جامعه دروزی سوریه، و حمایت از رهبران مذهبی، به ویژه کسانی چون شیخ حکمت الهجری *، که با دولت انتقالی اختلاف دارند، در پی کسب حمایت محلی و دامن زدن به تنش های میان فرقه ای است.
میراث تاریخی
دروزی های سوریه در مبارزه برای پروژه ملی فیصل به منظور ایجاد یک کشور عربی متحد، و پس از آن علیه حضور استعماری فرانسه، نقش مهمی ایفا کردند. انقلاب بزرگ سوریه ( ۱۹۲۵-۱۹۲۷) با هدف مخالفت با طرح های تقسیم منطقه و ایجاد یک کشور مستقل دروزی تحت قیمومیت فرانسه( ۱۹۲۱-۱۹۳۶)، توسط سلطان پاشا الاطرش ( ۱۸۹۱-۱۹۸۲)، پیشوای ملی دروزی ها، رهبری شد. با این حال بر خلاف دروزی های همسایه خود در لبنان، که از ساختار اجتماعی بهتری برخوردار بودند، دروزی های سوریه از زمان کسب قدرت توسط حزب بعث در سال ۱۹۶۳، که شیوه حکمرانی تمرکز گرای آن ، کنترل دولت بر تمام جمعیت های مذهبی را تحمیل می کرد و امکانات مذهبی و اجتماعی آنها را به عنوان ابزاری در خدمت خود قرار می داد، به تدریج تابع قدرت مرکزی شدند.
در دوران حکومت خاندان اسد ( ۱۹۷۰-۲۰۲۴)، رژیم رابطه ای خود محور و حامی پرور با بخش های مختلف قومی و مذهبی جامعه برقرار کرد. این امر به جذب و ادغام شخصیت های مذهبی همسو با سیاست های دولت منجر شد، و از این طریق گفتمان و روایت های خود را به این جمعیت ها منتقل کرد. در طول بحران سوریه ( ۲۰۱۱-۲۰۲۴)، بشار اسد به منظور خنثی کردن اقلیت ها، تلاش کرد تا طغیان علیه رژیم خود را با نسبت دادن به اکثریت سنی مذهب آن کشور، که ارتباط آنها با اسلام گرایی به آسانی مورد تردید نبود، بی اعتبار کند. او از معترضان با عنوان افراطی نام می برد، و مناطق مسکونی اقلیت ها را از تخریب معاف می داشت. رویکرد های امنیتی و فرقه ای رژیم اسد، نسبت به انقلاب سوریه که از ماه مارس ۲۰۱۱ آغاز شده بود، به بر آمدن بازیگران متعدد با منطق و آرمان های مختلف کمک کرد.
شورش رهبران مذهبی جوان
اگر چه این استراتژی به بشار اسد اجازه داد تا دروزی ها را در حاشیه قیام نگه دارد، اما این امر مانع از بروز حرکت های انقلابی و اعتراضی در داخل کشور نشد. جنبش هایی که در آغاز توسط رهبران مذهبی جوانی که به طور آشکار مخالف رژیم او بودند، رهبری می شدند. به عنوان مثال جنبش رجال الکرامه ( مردان شایسته)، که در اواخر سال ۲۰۱۳ توسط روحانیون شهر المزرعه، واقع در شمال شرقی سویدا به وجود آمد، و در ابتدا تحت نام « شیوخ شایستگی» شناخته می شد.
بروز و پیدایش این جنبش، از شخصیت شیخ ابوفهد وحید البلعوس، که در ماه آوریل ۲۰۱۴ به عنوان فرمانده کل قوا انتخاب شد، جدایی ناپذیر است. او این گروه را به نیروی ساختار مندی که حلقه بزرگی از شیوخ جوان دروزی را گرد هم آورد متحول ساخت، و آن را را به وزنه ای نظامی و سیاسی علیه رژیم اسد تبدیل کرد. وحید البلعوس که تا پیش از سال ۲۰۱۱ شخص کمتر شناخته شده ای بود، در پی مخالفت خود با جذب جوانان دروزی به ارتش سوریه، به محبوبیت زیادی دست یافت. او از گفتمانی حمایت می کرد که با تعلیمات مقام های معنوی سنتی، حکمت الهجری، یوسف جٍربو و حمود الهناوی، که وی آنها را به ابزاری در خدمت رژیم بودن متهم می کرد فاصله داشت، و در عین حال از به چالش کشیدن صریح مشروعیت مذهبی و اجتماعی آنها خودداری می کرد. شیخ لیت البلعوس ، پسروحید البلعوس و شیخ سلیمان عبدالباقی، نیز نقش برجسته ای در پایداری بخشیدن به اعتراضات بر علیه اسد که درماه اوت ۲۰۲۳ در سویدا آغاز شده بود، ایفا کردند.
رژیم که تمایل داشت از رویارویی مستقیم با جامعه دروزی پرهیز کند، ترجیح داد به حمایت شخصیت های مذهبی و دروزی های طرفدار رژیم مثل یعروب ظهر الدین پسر ژنرال عصام ظهر الدین ( ۱۹۶۱-۲۰۱۷) از فرماندهان گارد ریاست جمهوری، یا راجی فلهوت، فرمانده شبه نظامیان وابسته به سرویس های اطلاعات نظامی رژیم ، تکیه کند.
در سویدا ، شیخ حکمت الهجری، که مرجعیت معنوی جامعه دروزی در سوریه را بر عهده دارد (۱)، از زمان مرگ برادرش، شیخ احمد، در یک تصادف رانندگی در سال ۲۰۱۲، تا سال ۲۰۲۱ روابط خوبی را با رژیم اسد حفظ کرده بود و مرجع مذهبی عمده ای بود که رژیم اسد برای اعمال فشار بر جامعه دروزی به او متکی بود ، تا آنها را از انقلاب سوریه جدا کند. هدف از این استراتژی حفظ تعادل بین جناح های مختلف دروزی بود، چیزی که به رژیم اجازه می داد تا نوعی کنترل بر جامعه ، شهر سویدا و استان آن داشته باشد.
شیخ وحید البلعوس ، چند ماه پس از آن که مرجع معنوی دروزی ها تصمیم گرفت به دلیل موضع گیری اش علیه رژیم اسد با سلب مقام شیخی و ممنوعیت شرکت در شوراهای مذهبی جامعه دروزی، وی را مورد مجازات قرار دهد، در یک اقدام تروریستی از طریق اتومبیل بمب گذاری شده در ۴ سپتامبر ۲۰۱۵، به قتل رسید. چیزی که تنش ها ی داخلی بین چهره های مذهبی برآمده پس از قیام از یک سو، و مرجع معنوی مستقر که مظهر تداوم مذهبی در ارتباط با رژیم اسد از سوی دیگر است، را تشدید کرد.
رقابت و تنش برای کسب رهبری
هرچند سقوط بشار اسد با شادی و شعف مورد استقبال اکثر دروزی ها قرار گرفت، با وجود این موضع آنها در ارتباط با روند گذار سیاسی و بازبینی روابط با مقام های صاحب قدرت جدید، همچنان چالش بر انگیز است. شیخ لیت البلعوس و شیخ سلیمان عبدالباقی، و تا حدودی شیخ یحیی الحجار، که از ۶ فوریه ۲۰۱۷ رهبری « جنبش مردان شایسته» را بر عهده دارد، بر لزوم اعمال اقتدار از سوی دولت در سویدا ، از طریق ادغام شاخه های نظامی خود در یک ارتش واحد اصرار دارند. شبه نظامیان تحت کنترل این رهبران مذهبی، همچنین از اولین کسانی بودند که به دنبال آزادی دمشق، در ۸ دسامبر ۲۰۲۴، وارد این شهر شدند، و نقش مهمی در تنش زدایی میان فرقه ای ایفا کردند. شیخ عبد الباقی یکی از طرف های اصلی در گفتگو های میان وزارت دفاع و جناح های مختلف سویدا بوده است.
شیح حکمت الهجری ، به سهم خود موضعی سرسختانه اتخاذ می کند، و با عدم پذیرش مشروعیت مقام های جدید، که آنها را به عنوان « مقام های الفعل » توصیف می کند، و با گفتمانی خصمانه نسبت به دولت انتقالی که آن را « افراطی» و « مورد تعقیب بین المللی » معرفی می کند، خود را متمایز نشان می دهد. وی از ایده خود مختاری در منطقه ی سویدا دفاع می کند، و خواستار حمایت و محافظت بین المللی از دروزی ها است.
تغییر موضع او، پس از حمایت از اعتراضات سویدا در ماه اوت ۲۰۲۳، علیه رژیم اسد، مشروعیت سیاسی او در جامعه دروزی را به همراه داشت، و به زیان دو مرجع معنوی دیگر جامعه، جٍربو و الحناوی که مواضع آنها بیشتر بر اساس مصالحه با قدرت انتقالی جدید استوار بود، تمام شد. حکمت الهجری، در تحمیل دیدگاه خود در صحنه ی سیاسی دروزی ها موفق بود و همان طور که توافقنامه منعقد شده در اول ماه مه ۲۰۲۵ ، با نمایندگان دولت انتقالی نشان می دهد، شهر سویدا و استان آن را خارج از حوزه اختیارات مستقیم دولت قرار داد. این توافقنامه به ویژه عدم خلع سلاح شبه نظامیان محلی در سویدا ، و باز گرداندن به خدمت افسران پلیس سابق که به دنبال سقوط رژیم اسد برکنار شده بودند، و همچنین تآمین امنیت انحصاری شهر و استان آن توسط دروزی ها را فراهم می سازد، و در همان حال ورود گروه های مسلح غیر دروزی به منطقه را ممنوع می کند. این توافقنامه توسط شیوخ حکمت الهجری، یوسف جربو، حمود الحناوی، حسن الاطرش، شاهزاده یحیی عامر، عاطف حانیدی، واسم عزالدین و همچنین نمایندگانی از شاخه های نظامی امضا شد.
موضع گیری های الهجری بخشی از پویایی رقابت و هماوردی با چهره های مذهبی دروزی است که پس از قیام ۲۰۱۱ سوریه به میدان آمده اند، و محبوبیتشان از جامعه دروزی فراتر می رود. لیت البلعوس بارها در ویدئوهایی که در آنها ظاهر شده، بر وحدت کشور تآکید کرده و با هر گونه مداخله اسرائیل یا هر کشورخارجی دیگر مخالفت نموده است.
شیخ الهجری با تکیه بر جایگاه خود به عنوان یک مرجع معنوی، سعی می کند تا صلاحیت گفتمان سیاسی و مذهبی دروزی ها را به انحصار خود در آورد، چیزی که نشان دهنده جاه طلبی او برای تثبیت خود به عنوان یک شخصیت مذهبی بلا منازع است. در همین راستا، وی با توافق منعقد شده در ۱۶ ژوئیه ۲۰۲۵ با دولت سوریه، که توسط شیخ یوسف الجربو، با هدف پایان دادن به درگیری ها با قبایل بادیه نشین صورت گرفته است، مخالف است، و اعلام می کند : « هیچ توافق، هیچ مذاکره، هیچ تفاهم و هیچ مجوزی با این باند های مسلحی که به دروغ خود را دولت می نامند، وجود ندارد. »
دروازه گشوده ای برای نفوذ اسرائیل
سوء استفاده اسرائیل از مسئله دروزی ها و مداخلات آن در سوریه پس از سقوط بشار اسد – حملات هوایی مکرر، سخنرانی هایی در مورد حمایت از دروزی ها، دیدار مقام های مذهبی دروزی سوریه از اسرائیل، ایجاد منطقه غیر نظامی در جنوب سوریه ( درعا، سویدا ، قنیطره) – (۲) همزمان با جنایاتی که نیروهای وابسته به دولت بر علیه جمعیت علوی در منطقه ساحلی بین روزهای ۶ و ۷ مارس ۲۰۲۵، مرتکب شدند، موقعیت شیخ حکمت الهجری را تقویت می کند. وی علنآ خواستار مداخله بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل برای محافظت از جامعه دروزی شد.
دروزی ها که بر سر موضع خود نسبت به دولت انتقالی اختلاف نظر دارند، دروازه ی بازی برای ورود اسرائیل به صحنه سیاسی سوریه به شمار می روند. اسرائیل در پی آن است تا از تلاش برای یک ارتش ملی متحد جلوگیری کند، و در عین حال مراقب است که صحنه سیاسی سوریه تحت نفوذ انحصاری ترکیه، که پیشنهاد توافق همکاری نظامی با دولت سوریه را داده است، قرار نگیرد.
همسویی مواضع حکمت الهجری و منافع اسرائیل در راستای به وجود آوردن نهاد های اجتماعی در سوریه، تنش ها را از یک سو با چهره های انقلابی جوان ( مقبره وحید البلعوس در جریان در گیری های اخیر بین آنها و بادیه نشینان سویدا ، توسط نیروهای نزدیک به شیخ هجری مورد هتک حرمت قرار گرفت) و از سوی دیگر با اقلیت سنی و به ویژه جمعیت بادیه نشین سویدا ، تشدید می کند.
آنها این موضع برتری طلبانه را به عنوان یک تهدید تلقی می کنند، به خصوص بیشتر از زمانی که الهجری از حمایت جناح هایی مثل شورای نظامی سویدا – که در ۲۴ فوریه ۲۰۲۵، توسط طارق الشوفی، افسر سابق ارتش اسد تشکیل شد- که با بادیه نشینان در تضاد هستند، برخوردار است. هجوم دهها هزار جنگجو از قبایل عرب، که در جریان درگیری های اخیر از سراسر سوریه برای کمک به بادیه نشینان سویدا آمده اند، را نمی توان به عنوان یک عکس العمل ساده از همبستگی قبیله ای تفسیر کرد، بلکه این امر ازاهمیت سیاسی برخوردار است : قبایل عرب سنی نمی پذیرند که قدرتشان نادیده گرفته شود، حتی اگر قبل از این تحت رژیم اسد به حاشیه رانده شده باشند. آنها معتقدند که ۱۴ سال جنگیده اند، و یکی از عوامل اصلی تضعیف رژیم اسد بوده اند.
* حکمت سلمان هجری(به عربی: حکمت سلمان الهجری) رهبر معنوی جامعه دروزی در سوریه و یک چهره مذهبی و اجتماعی در استان سویدا است. او در ۹ ژوئن ۱۹۶۵ در ونزوئلا، جایی که پدرش در آن زمان مشغول به کار بود، متولد شد. او بعدها برای تکمیل تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود به سوریه بازگشت. در سال ۱۹۸۵ او در دانشگاه دمشق برای تحصیل در رشته حقوق ثبت نام کرد و در سال ۱۹۹۰ فارغالتحصیل شد.
پی نوشت ها :
ا – مرجعیت معنوی جامعه دروزی در سوریه به طور مشترک در اختیار سه رهبر مذهبی از خانواده های الهجری، هناوی و جٍربو است.
۲ – بنیامین نتانیاهو در سخنرانی خود در ۲۳ فوریه ۲۰۲۵ ، در جمع افسران ارتش، قصد خود برای ایجاد یک منطقه ی غیر نظامی در سه شهر جنوبی سوریه ( درعا، سوعیدا و قنیطره) را اعلام کرد.
مقالات ترجمه شده و درج شده در سایت روشنگری فاقد حداقل علم انقلاب است.توضیح وضعیت جوامع باید بر اساس استاندارد علم انقلاب باشد، یعنی باید رابطه اقتصاد و ایدئولوژی در آنها وجود داشته باشد. زنان و کارگران جامعه باید بدانند که جریانات سیاسی چه رفتار اقتصادی ای از آنها انتظار دارند. این یک وجه مهم از شناخت انقلابی است که مقالات روشنگری آنها را از این شناخت محروم کرده و در سر آنها آشغالهای ژورنالیستی ارتجاعیون گوناگون را نصب میکنند.
آنارشیسم