تفاوت خرافات در دموکراسی و ديکتاتوری
روشنگری.«روزجزا»، فقط دلمشغولی حاکمان اسلامی ايران نيست.اين روزها صحبت روز جزادر رسانه های جهان زياد بود. موضوع اين است که آقای هرولد کمپينگ،رهبرفرقه ای از انتظاريون مسيحی در آمريکا گفته است: «به زودی همه ی ما خالق خود را ملاقات خواهيم کرد و ما آماده ايم.» در واقع او روز و ساعت دقيق وقوع «خبر بزرگ» را پيش بينی کرده است. ساعت 6 بعد از ظهر شنبه 21 ماه مه. در اين ساعت زلزله ای عظيم کره زمين را نابود کرده و تنها گروه کوچکی از برگزيدگان به بهشت صعود کرده و خدا را ملاقات خواهند کرد.
پيش بينی هرولد کمپينگ، همينطور کشکی نيست. او متخصص کتاب مقدس است و پيش بينی اش براساس محاسبات دقيق انجيلی است، يعنی او روايات و کلمات انجيل را بررسی و تحليل و بعد محاسبه کرده و «ميداند» درست 7000 سال بعد از روزی که نوح سوار کشتی شد، يکبار ديگر زمين نابود خواهد شد و آن روز اکنون فرا رسيده است.
اين اولين بار نيست که کمپينگ روز «تقدير آسمانی» راپيش بينی ميکند. او قبلا هم يک بار پيش بينی کرده بود که روز جزا 6 سپتامبر 1994 فرا ميرسد. گروه گروه هوادارانش آن روز جمع شده و به آسمان نگاه ميکردند. اما وقتی خبری نشد آقای انجيل شناس به دفترش رفت و ماشين حساب را برداشت و شروع کرد به شمردن و شمردن و.. سرانجام از دفترش بيرون آمد و گفت در محاسبه اشتباه کرده بود. به عبارت ديگر خطای زمينی بود که تقدير الهی را به عقب انداخته بود و همان موقع هم بود که اعلام کرد زمان دقيق فرارسيدن روز جزا 21 ماه مه 2011 خواهد بود.
اما آيا نادرست درآمدن پيشگويی قبلی از تعداد پيروان او کاسته است؟ به هيچ وجه! بررسی های جدی نشان داده اينگونه غيبگو ها از درون هر شکست و افتضاح سالم عبور کرده و تعداد بيشتری پيرو هم جلب ميکنند. دلايلش جزء اسرار نيست و جامعه شناسان علل روانشناختی و اجتماعی مختلفی را برای آن بر شمرده اندو در اين مورد نظريه پردازی هم شده است.
فرقه انتظاريون کمپينگ هم استثنا نيست و عليرغم دروغ از آب در آمدن پيش بينی قبلي، پيروان کمپينگ حالا فقط در آمريکا 66 ايستگاه راديويی دارند و پيام او به 48 زبان دنيا ترجمه ميشود. از اين روست که در هفته ی اخير به هر رسانه ی خبری بزرگ سر ميزديد، خبر داغ فرارسيدن روز جزا در بعد از ظهر روز شنبه 21 ماه مه در آن بازتاب يافته بود. خود کمپينگ که اکنون 89 ساله است علاوه بر سخنرانی و گفتگوی روزمره با شنوندگان در راديوی اش، با تعدادی از رسانه های بزرگ مصاحبه کرده است. شبکه CNN با يکی از پيروان کمپينگ به نام آدام لارسون که جوان 32 ساله ای است مصاحبه کرد. اقای لارسون در اين مصاحبه گفت شغل تمام وقت خود را رها کرده تا بتواند تمام وقت خود را به ايمانش اختصاص داده و حالا دور دنيا ميگردد تا نوع بشر را برای اين روز بزرگ آماده کند. آقای کمپينگ هم مثل آقايان آيت الله های ايران با سگ ميانه خوبی ندارد و وقتی يک خانم از پيروانش در گفتگوی راديويی با نگرانی از او پرسيد آيا روز شنبه ميتواند سگ اش را هم با خود به آسمان ببرد، او پاسخ داد بهشت جای انسان هاست نه سگ ها و سگ او بايد در زمين بماند و نابود شود.
به هرحال خبرهای شنيدنی حول و حوش روز جزای شنبه 21 ماه مه در رسانه ها حتی رسانه های جدی زياد است و پرخواننده هم هست.
اما اگر اخبار اين نوع فرقه ها را در دموکراسی های غرب ميتوان لابلای خبرهای سرگرم کننده پيدا کرد، در ايران فرقه ای از انتظاريون در راس حکومت نشسته است و حرف های صد تا يک غاز رهبرانش جزء اخبار رسمی کشور و حتی «احکام» رسمی کشور محسوب ميشود و خبرگزاری ها نه برای تفريح بلکه بطور جدی آنرا منتشر مکنند.
مثلا به اين خبر توجه کنيد که روز جمعه 30 ارديبهشت يعنی درست يک روز قبل از آنکه روز «انتظار فرج» هارولد کمپينگ فرابرسد، در خبرگزاری های جمهوری اسلامی منتشر شد:
آيت الله امامی کاشانی در نماز جمعه تهران گفت: «جهان اسلام در انتظار فرج است». اگر هارولد کمپينگ بيچاره خطر ميکند و با پيشگويی های دقيق و با ذکر روز و ساعت به دل تاريکی ميزند و بعد مجبور ميشود به «اشتباه محاسبه» اعتراف کند، امامی کاشانی پاروی زمين سفت گذاشته و گفت: « همه اين مسائلی که در جهان اسلام رخ داده است در روايات اسلامی پيش بينی شده است». اتفاقات امروز که افتاده است و احتياج به اثبات ندارد، اثبات اين امر هم که آيا اين اتفاقات در روايات اسلامی آمده بود يا نه، وظيفه مخاطب امامی کاشانی است.مثلا آيا در روايات اسلامی آمده بود که درست همان موقع که قرار بود روابط وارفته ی رژيم های اسلامی ايران و مبارک بخيه بخورد ناگهان مردم مصر می ريزند و فرعون را از تختش پائين می کشند؟ يا آيا آمده بود بن لادن سرشناس ترين مدعی و مدافع برقراری ولايت يکپارچه اسلامی را آمريکا کشته و در دريا دفن خواهد کرد و فک و فاميلش روی دست جمهوری اسلامی خواهد ماند؟
البته «وظيفه جهان اسلام» جستجو و پرسش نيست. صبر است و انتظار. به قول امامی کاشانی:« از امام صادق می پرسند چرا در ظهور فرزند شما مهدی (عج) تاخير می شود می فرمايد برای اينکه به همه ثابت شود بشر فرياد رس ندارد. امروز هم ثابت شده که مجامع بين المللی به اين هرج و مرج کمک می کنند اما به مردم بيگناه کمک نمی کنند و ياس جامعه بشری از اين قدرت ها روز افزون است. اين هرج و مرج طبق روايات رو به فزونی است.»
توجه کنيد:«طبق روايات»، احتمالا روايات صدر اسلام يعنی امام جمعه دستگاه ولايت برای اينکه از اخبار امروز جهان اطلاع يابد به روايت سده های پيش مراجعه ميکند!
امافرقه ها و فرقه گرايی همه جا وضعيت و نتايج يکسانی ندارند. وقتی فرقه در حکومت بنشيند، دو فايده اصلی دارد که حکومت های ديگر اعم از دموکراسی و ديکتاتوری از آن بی بهره اند.
* ضرورت تسليم همگانی به حاکم مطلق العنان به عنوان جانشين امام زمان وگرنه کشتی نوح به ساحل نميرسد، به گفته امامی کاشانی:« وقتی حرف دانشمندان و متفکران ما پيش ميرود و اثر ميگذارد که شخصی امت اسلامی را رهبری کند چراکه او بر مواضع اسلام حرکت ميکند و آن فقيه جامع الشرايط است بدون ولی فقيه اين کشتی به ساحل نمی رسد…[بايد]حکومت در دست کسی باشد که بر مبنای اسلام حرکت می کند»
*ضروت تسليم و رضای همگانی در مقابل فجايع حکومت، به گفته امام کاشانی:«حالا ايراد نگيريد که مشکلاتی است. اگر نبود که حکومت ولی عصر بود بله عدل محض عصر اوست.»
طبيعتا تنها وقتی که حکومت «انحصار» و «مونوپلی» خرافات را در اختيار داشته باشد، فوايدش را هم ميتواند در اختيار بگيرد. انتقادات و اعتراضات جريانات حکومتی به «جن گيری» و «خرافات» و دستگيری عده ای از وابستگان مشايی تحت اين عنوان در روزهای اخير نيز تنها از اين روست که گروهی در درون حلقه قدرت منوپلی را به ريخته و خواسته اند از همين خواص برای توزيع قدرت به نفع خود استفاده کنند.
تازه اين گروه پشتشان به ابزار زور حاکم تکيه دارد، وای به وقتی که افرادی از توده بی پناه بخواهند با استفاده از همين خرافاتی که دستگاه حاکم تبليغ ميکند، در اين شرايط دشوار برای خود روزی و رزقی فراهم کنند. در طول سال های اخير رژيم تعداد نسبتا زيادی از اين افراد بی پناه را به چوبه دار سپرده است.
هارولد کمپينگ ها اگر خرافات را اشاعه ميدهند حداقل در شرايط مساوات است. چنانکه در سال ها اخير تعداد نه چندان کمی از انواع انتظاريون و مدعيان پيامبری در کشورهای غربی و در آمريکا ظهور کرده اند و بی آنکه مزاحم همديگر باشند، عده ای را تحميق کرده و اسباب سرگرمی بخش بزرگ تری را فراهم آورده اند. چنانکه هم اکنون عده زيادی در سراسر جهان منتظرند در دسامبر سال آينده روز پايان جهان فرابرسد و در چهار گوشه جهان مشغول ايجاد پناه گاه هايی برای نجات بخشی از «مخلوقات خوب خدا» هستند. اما حتی خرافه و اشاعه خرافه گرايی هم در جمهوری اسلامي، «انحصاری» است و حق ويژه حکومت.
مشکل اين نيست که ابله در جهان زياد است، مشکل وقتی است که ابله در حکومت بنشيند، آنوقت همه عاقلان در عذاب به سر خواهند برد. بعلاوه ابلهی که در حکومت بنشيند به يک شارلاتان کامل تبديل ميشود که همه انتظاريون و مدعيان پيامبری در برابر او معصوم به شمار می آيند.
ابله فقط خرافیون نیستند، ابله آنها هم هستند که خودشان کارگر هستند اما به سرمایه دارها رای میدهد و امید به دولتشان دارند حال چه دولت دموکرات باشد یا دیکتاتور.. اصولا کارگر نباید سرمایه دار را حاکم خود حساب کند، باید حاکمیت آنها از بین ببرد. نه مبلغین خرافات ابله هستند و نه مبلغین آتئیست. آنها ریاکارند. توده هایی که پای حرفهای آنها می روند، ابله می شوند. آنارشیست
پس می بینیم که علم و تکنولوژی (رشد نیروهای مولده) سرمایه داری، بر خلاف خوشبینی اشتباه مارکس، جلوی مهندسی فکری توده ها را نمیگیرد. توجه شود که ۵۰ درصد شرکت کنندگان در انتخابات آمریکا به ترامپ دوستار خرافیون و نژادپرستان رای دادند. ۵۰ درصد دیگر دور حزب دموکرات آمریکا جمع شدند اما درصد بزرگی از آنها نیز مذهبی و محافظه کار و صهیونیست و اسلامی و غیره هستند. در اروپا هم وضع بهتر از آمریکا نیست. تنها راه درست و سالم در مبارزه برای آزادی، مبارزه با مردسالاری، بردگی مزدی، امپریالیسم و سلطله مراتب در کار اجتماعی است. این مبارزات باید اساسا در محل کار و محل زندگی تحقق پیدا کنند. ورود به بازی انتخابات و کوشش در “دموکراتیزه” کردن دولتها بازی با توده ها و بیان ریکاری و یا خوشبینی ناشی از جهل به روابط طبقاتی جامعه. آنارشیست